خداوند متعال در آیات متعددی انسان را متوجه خطر بزرگ شیطان نموده و از او می خواهد تا وسوسه های شیطان، او را از راه بندگی و عبودیت بیرون نبرد و از چنین دشمنی که به هیچ کسی رحم نمی کند و قربانیانش در هر گوشه و کناری بر خاک هلاکت افتاده اند برحذر باشد. می فرماید: «شیطان برای شما دشمن آشکار و عدوّ مبین است»
[1] و «او را دشمن خود قرار دهید»
[2] و «کسی که او را به جای من برگزیند چه بد جانشینی را انتخاب کرده است»
[3]، «هر کس شیطان را دوست و سرپرست خود قرار دهد، زیان بسیار آشکاری کرده است»
[4] و «جهنم وعده گاهش خواهد بود»
[5]، «شیطان می خواهد شما را به گمراهی و بیراهة بسیار پرتی بکشاند»
[6] و «شما را اهل آتش سوزان عذاب الهی قرار دهد»
[7]، «چنانکه گروه فراوانی از پیشینیان شما را به گمراهی کشاند»
[8]، «شیطان همنشین بدی است»
[9]، «او با فریب و نیرنگ آدمی را به سمت خود کشانده و بعد او را سرگردان رها می کند و به دنبال کار خود می رود.»
[10] حدود زمامداری و نفوذ شیطان
از آیات قرآن استفاده می شود که حیطة تأثیرگذاری شیطان محدود به کسانی است که وارد حزب او شوند،
[11] یعنی کسانی که به جای خداوند، تحت سرپرستی او و یارانش قرار گیرند
[12] و از او تبعیت و پیروی کنند.
[13] وسوسه و تحریک شیطان هرگز آزادی و اختیار را از انسان نمی گیرد، بلکه او یک دعوت کننده بیش نیست
[14] و این خود انسان است که با انحراف در عمل و آلوده شدن به کارهای شیطانی
[15] زمینه های نامناسب روحی را فراهم کرده و نسبت به حق سخت و غیرخاضع می شود
[16]، آنگاه با میل و ارادة خویش دعوت شیطان را اجابت می کند و سرپرستی او را به جان می پذیرد
[17]، بلکه دریچه های قلب خود را به روی ابلیس می گشاید و به او اذن ورود می دهد. گام های نخستین از طرف خود انسان برداشته می شود و تنها پس از موافقت خود انسان است که شیطان می تواند از مرزهای روح او بگذرد و وی را در پرتگاه گمراهی بر زمین زند.
[1] . زخرف/ 62، یوسف/60، کهف/50، اسراء/ 53 و بقره/ 168.
[12] . حج/ 4، کهف/ 50 و نحل/100.
[13] . زمر/ 85، اسراء/ 63، حجر/ 42 و اعراف/ 18.
[15] . طه/ 121، مائده/ 90 و آل عمران/ 155.