تابعیت مفهوم نوینی است که در حیطه نظام جهانی ملت کشور تکامل یافته است. نظریه های متحول لیبرال و اندیشه های حقوق بشر موجب پیدایش مفهوم شهروندی شده مفهومی که بر تفکری هنجارین از افراد برابر و مستقل بنا شده است. مسإله مورد بحث این است که آیا ممکن است مفهوم سنتی تابعیت جای خود را به مفهوم شهروندی که در نظام معاصر حقوق بشر بین المللی مطرح است, بدهد؟ روشن است که با چنین جایگزینی, از مفهومی نسبتا حقوقی و مبتنی بر نظریه بقا در روابط بین الملل به مفهومی اخلاقی تابعیت در برگیرنده تساوی تمام شهروندان در بهره مندی از حقوق مدنی, اجتماعی و سیاسی است.
در بخش نخست این مقاله پس از ارائه نظرگاههای کلی پیرامون مقوله تابعیت, به امکان جای گزینی مفهوم سنتی تابعیت با مفهوم هنجارین شهروندی خواهیم پرداخت. نتیجه این بخش این است که نه حقوق ببین الملل و نه رویه دولت ها در مرحله کنونی, موید چنین رویکرد آزاد منشی نیست.
در بخش دوم خواهیم دید که از نقطه نظر تاریخی و فقهی, مفهوم تابعیت سرزمینی برای فقها بیگانه بوده و واژگان سنتی برای اندیشه تعلق یک فرد به دولت اسلامی در ادبیات اسلامی, کلمه ((امت)) بوده است. در عین حال, می توان به بررسی پاره ای مفاهیم اساسی فقهی پرداخت که با مفهوم هنجارین شهروندی مرتبط می باشد.
بخش سوم این نوشته با درآمد کوتاهی بر نظام تابعیت ایران آغاز می شود. در این بخش, خواهیم دید که این نظام با پذیرش مفهوم سرزمینی تابعیت, به عدم امکان اتخاذ نظام فقهی مربوط و به تعلق و وابستگی مردم به دولت در حال حاضر, اذعان کرده است. با این وجود, نظام مزبور نمی تواند نظام ((ذمه)) را کاملا کنار بگذارد و از این رو با اندیشه هنجارین شهروندی در تعارش است.
7- عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی.