مهدی (عج) کیست؟
امروزه دیگر همه می دانند که همة ادیان و مذاهب آسمانی جهان را در انتظار مردی هدایت شده و هدایت گر (مهدی)دانسته اند که می آید و دنیا را گلستان می کند. این نوید، از آنجا که در «حقیقت» ریشه دارد و از «فطرت» سر برآورده است آنچنان جا افتاده است که دین سازان نیز به تقلید از پیامبران الهی، همین نوید را به پیروان خود داده اند و با آن بازار خود را گرم کرده اند.
مهدی (عج) نزد مسلمانان کیست؟
درکتاب گرانسگ «منتخب الأثر» در نخستین باب از فصل یکم، بیش از 80 حدیث از راویان شیعه و سنی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) گزارش شده است که آن حضرت فرموده است: جانشینان من و پیشوایان (به حق) مردم پس از من 12 تن اند. مؤلف بزرگوار کتاب یاد شده (دام ظله) در اثر ارزشمند دیگر خود به نام «گفتمان مهدویت» می فرماید: «احادیث به تواتر و بالاتر از تواتر دلالت دارند که عدد ائمه [علیهم السلام] 12 نفر است ... به علاوه تنها در اخبار مسند احمد سی و چند طریق از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده [است] که تعداد ائمه (علیهم السلام) 12 نفر است و در صحیح مسلم این مطلب از هشت طریق نقل شده است...»[1]
آیت الله شهید سید محمد باقر صدر (قدس سره) در کتاب «امام مهدی حماسه ای از نور» می فرماید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارة جانشینان و پیشوایان پس از خود فرموده اند که ایشان 12 نفراند. متن این حدیث از طرق گوناگون و با الفاظ گوناگون روایت شده است و برخی از روایت شماران که روایات این گونه را شمرده اند به بیش از 270 روایت رسیده اند که همة آنها از معروف ترین کتابهای حدیثی شیعه و سنی گرفته شده و از قلم کسانی چون بخاری و مسلم و ترمذی و ابوداود و احمد در مسند و حاکم در مستدرک بر صحیحین بازگو گردیده است. بخاری که یکی از گزارشگران این حدیث است خود با امام جواد و امام هادی و امام عسگری (علیهم السلام) هم عصر بوده و همین خصوصیت او، روشنگر معانی بزرگی است. زیرا ثابت می کند که حتماً چنین حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است اما هنوز محتوای آن تحقق نیافته و دوازده امام در صحنة دین پدیدار نشده اند. پس مسلماً نقل حدیث بازتاب یک واقعیت خارجی (شیعة دوازده امامی) نبوده است ... [بلکه] روشنگر یک حقیقت خدائی است که بر زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جاری شده است...»[2]
در ذیل بیشتر روایاتی که سخن بالا را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گزارش کرده اند آمده است که «کلهم من قریش» : همه این 12 تن از دودمان قریش اند و در برخی آمده است که: «کلهم من بنی هاشم» همة آنها از بنی هاشم اند.
در کتاب «موعود جهانی» گفته شده است که: «ابوداود به سه طریق این روایت را نقل کرده است و به روایت کتاب موده القربی به جای همگی از قریش، همگی از بنی هاشم آمده است و در روایت ترمذی افزوده شده است که: بالمآل همة امت بر آنها اتفاق خواهند نمود.»[3]
اندیشه برانگیز است که ویژگی 12 جانشین برای پیامبر اکر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا قیامت و اینکه همة آنها از بنی هاشم یا حتی از قریش باشند، با عقیدة هیچ مذهبی و هیچ فرقه ای از مذاهب اسلامی به جز مذهب شیعة دوازده امامی وفق نمی دهد و دست و پا زدنهایی که برای جفت و جور کردن این عدد توسط دیگران صورت گرفته است جز مایة خنده چیزی نیست.
نکتة دیگری که از انضمام این روایت قطعی الصدور با روایات معتبر دیگری که می گوید: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به بی دینی از دنیا رفته است، فهمیده می شود که دوازده امام (علیهم السلام) بدون اینکه میان آنان فاصله ای بیفتد یکی پس از دیگری به امامت می رسند و تا قیامت هیچ زمانی خالی از یکی از این امامان نخواهد بود.
عقیدة به مهدویت، عقیدة به اینکه حجه ابن الحسن العسکری همان مهدی موعود است، عقیدة به اینکه او زاده شده و زنده است و در پی پردة غیبت چشم به راه فرمان الهی برای ظهور و قیام است از آنچنان استحکامی برخوردار است که بسیاری از بزرگان اهل سنت به روشنی به آن اعتراف نموده اند. اجاز فرمایید که ما به مقتضای عنوان این مقال، اینجا به سرودة زیبای عطار نیشابوری که در کتاب «مظهر الصفات» نقل شده است بسنده کنیم و تفصیل مطلب را به فرصت دیگری بسپاریم. شیخ فرید الدین عطار حنفی نیشابوری می گوید:
مصطفی ختم رسل شد در جهان مرتضی ختم ولایت در عیان
جمله فرزندان حیدر اولیا جمله یک نورند، حق کرد این ند
صد هزاران اولیا روی زمین از خدا خواهند مهدی را یقین
یا الهی مهدیم از غیب آر تا جهان عدل گردد آشکار
مهدی هادی است تاج اتقیا بهترین خلق، برج اولی
ای تو ختم اولیای این زمان و ز همه معنا نهان جان جهان
ای تو هم پیدا و پنهان آمده بنده عطارت ثنا خوان آمده
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً.