پیش از آغاز بحث، شایسته است تفاوت میان هدیه و رشوه روشن شود.
رشوه عبارت است از: دادن مال یا هر چیزی که ارزش مالی دارد به قاضی یا کارمند در قبال حکم یا انجام کاری؛ یعنی رشوه در مقابل حکم قاضی یا عمل کارمند قرار دارد و نوعی معامله به شمار می رود؛ در صورتی که هدیه عبارت است از: چیزی مجّانی که به دیگری داده می شود و موجب دوستی و محبت گردد و در مقابل آن چیزی جز ایجاد محبت و مودّت وجود ندارد؛ اگر چه ممکن است ایجاد مودّت و دوستی برای امر مباح و یا حتی حرام صورت پذیرد.
بنابر این، وجه مشخصه هدیه و رشوه در این است که رشوه برای حصول امر خارجی و عینی صورت می گیرد؛ ولی هدیه برای حصول امری درونی که محبت و دوستی است.
شهید ثانی در «مسالک الافهام» پس از نقد تفاوتی که از سوی برخی از صاحب نظران گزارش شده، نوشته است: «اگر دادن مال به قاضی و همانند او از کارگزاران دولت به قصد ایجاد محبت و یا به قصد استفاده از علم و دانش او باشد، هدیه نام دارد و اگر به قصد رسیدن به حکم و انجام کار به نفع خویش باشد، رشوه نام دارد.»
اما از نظر حکم، شهید ثانی برای هدیه اقسامی را فرض کرده و حکم هر یک را ضمن تبیین آنها برشمرده است:
1. هدیه دهنده به هنگام دادن هدیه مرافعه و خصومتی دارد؛ در این صورت، گرفتن هدیه بر قاضی حرام است؛ زیرا سبب تمایل وی به هدیه دهنده می شود؛
2. اگر به هنگام دادن هدیه خصومت ندارد و پیش از منصب قضاوت سابقه ندارد به قاضی هدیه بدهد، در قلمرو ولایت و قضاوت، دادن و پذیرش هدیه حرام است؛ زیرا انگیزه این هدیه قضاوت قاضی است و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «دادن هرگونه هدیه به کارگزاران حرام است.» در روایت دیگر هدیه کارگزاران سُحت خوانده شده است. همچنین در بعضی از روایات واژه «غُلول» آمده است که حاکی از شدّت قباحت و حرمت آن است.
ابو حمید ساعدی می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصی به نام «ابو للیثة» از قبیله بنی اسد را برای جمع آوری زکات گمارده بود. هنگامی که او از مأموریت بازگشت، اموال دریافتی را دو قسمت نمود و به حضرت عرضه داشت: این مقدار مال شما است و این مقدار را مردم به من هدیه داده اند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با شنیدن این سخن، بلافاصله برخاست و روی منبر رفت و فرمود: «چرا کارگزارانی را که جهت جمع آوری صدقات و زکات می فرستیم، پس از برگشتن می گویند: این برای شما است و این هدیه برای من است؟ آیا به راستی اگر در گوشه خانه خویش و یا خانه مادرش می نشست، کسی چیزی به او هدیه می داد؟ سوگند به آن که جانم در اختیار او است! هر کس از این هدیه ها چیزی را بگیرد، روز قیامت می آید در حالی که همان اموال را بر گردن خود حمل می کند؛ اگر شتر است، صدای شتر و اگر گاو است، صدای گاو و اگر گوسفند است، صدای گوسفند می کشد. سپس دستان مبارکش را به گونه ای بالا برد که زیر بغلش را می دیدیم و باز فرمود: خدایا! آیا ابلاغ کردم؟ خدایا آیا ابلاغ کردم؟»
3. اگر قاضی پیش از منصب قضاوت هدیه را بپذیرد و احساس کند که انگیزه هدیه دهنده قضاوت و منصب بعدی او است، حرام می باشد؛
4. اگر در صورت سوم احساس نکند که انگیزه هدیه دهنده منصب و قضاوت او است، حلال می باشد، ولی با کراهت.