برای روشن شدن منظور اسلام و قرآن از ربا و اینکه آن را جزء بزرگترین گناهان قرار داده و با آن به مبارزه برخاسته است؛ به طوری که پیامبر اکرم(ص) رباخوار را واجب القتل و مفسد فی الارض می خواند و همین طور برای اینکه ضرورت مبارزه با ربا را دریابیم، باید ربای جاهلی را بشناسیم؛ یعنی تبیین شود که مقارن با ظهور اسلام، در جزیرة العرب، سیستم ربوی به چه معنا حاکم بود.
چرا قرآن، رباخواران را فریب خورده شیطان و دشمن خدا شمرده است؟ برای درک این مهم و اهمیت مساله لازم است موضوع مورد بررسی قرار گیرد و نفع بینندگان و زیان یابندگان نظام ربوی مشخص شود. این مساله، ما را در شناسایی فلسفه حرمت ربا که در این بحث از اهمیت ویژه ای برخوردار است، کمک خواهد کرد. بدون شناخت ربا در عصر جاهلی و مقارن با ظهور اسلام، نمی توان تعریف دقیقی از ربا ارائه داد.
تردیدی وجود ندارد که قبل از ظهور اسلام رباخواری در شبه جزیرة العرب شایع بود و عده ای از اشراف از این طریق کسب درآمد می کردند. در این کار، یهودیان پیشگام شدند و شاید آنها معاملات ربوی را در حجاز رواج داده بودند. قرآن ضمن اشاره به این قضیه، عدم پایبندی یهودیان به کتاب آسمانی خود را بیان نموده و از کیفر الهی خبر داده است. «فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل الله کثیرا، و اخذهم الربا و قد نهوا عنه...». (8)
«پس به جهت ظلمی که یهود کردند و هم بدین جهت که بسیاری مردم را از راه خدا منع نمودند ما نعمتهای پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم، و هم بدین جهت که ربا می گرفتند در صورتی که از رباخوردن نهی شده بودند...».
مسیحیان و اعراب نیز در معاملات ربوی سهیم بودند و از نیازمندان به پول، ربا می گرفتند. این مطلب، از مفاد قرارداد صلح پیامبر(ص) با مسیحیان نجران پیداست. در آن قرارداد آمده است: «من اکل منهم ربا من ذی قبل فذمتی منه بریئة». (9)
مکه که در آن روزگار مرکز و مسیر تجارت اعراب بود، معاملات ربوی در آنجا رواج داشت. قبل از ظهور اسلام، اشخاصی چون عباس ابن عبدالمطلب، عثمان بن عفان و خالد بن ولید به فعالیتهای ربوی آلوده بودند و در این کار شهرت داشتند. از آنجا که معمولا دریافت کنندگان وامهای ربوی افراد فقیر و تهیدست بودند در بسیاری از مواقع زنان و فرزندانشان به گروگان گرفته می شد و در صورت ناتوانی وام گیرنده از پرداخت دین، گروگان به مالکیت وام دهنده درمی آمد. (10)
در عصر جاهلیت نوعی از ربا بسیار متداول و شایع بود که امروز اثری از آن باقی نیست و هیچ معامله ربویی بر مبنای آن صورت نمی گیرد؛ حتی در بسیاری از مباحث مربوط به ربا بدان اشاره نمی شود و آن ربایی است مربوط به استقراض که با آنچه در ذهنها مانوس می باشد، متفاوت است. برخی از فقها از آن تعبیر به ربای لاشک فیه کرده اند. (11) آن روزگار افراد نیازمند از توانگران، وام می گرفتند بدون قرار پرداخت اضافی؛ بعد از پایان مدت مقرر در صورت ناتوانی بدهکاران از بازپرداخت، تقاضای تمدید مهلت می کردند و طلبکاران با افزایش میزان بدهی موافقت می نمودند. این روند تا زمان بازپرداخت بدهی ادامه می یافت. شکل دیگری از ربای جاهلی مربوط به قرضهای حیوانی بود. در برابر تمدید، بدهی به سن بالاتر حیوان حواله داده می شد. مثلا اگر طرف، شتر یک ساله را بدهکار بود؛ در پایان مدت، در صورت ناتوانی در ادای دین، متعهد می شد که پس از یک سال، شتر دوساله بپردازد. (12) اگر شتر دو ساله بود، متعهد به پرداخت شتر سه ساله می شد.
برخی از صاحبنظران و مورخان مسلمان معتقدند که منظور اسلام از حرمت ربا، ربای جاهلی است که در بالا توضیح داده شد؛ زیرا تنها این نوع ربا برای مخاطبین قرآن شناخته شده بود و مصداق عینی آیه «اضعافا مضاعفة» می باشد. به همین دلیل علما بر این موضوع، اتفاق نظر دارند که شان نزول آیه مذکور، ربای جاهلی است. ابن جریر طبری می گوید:
از عطاء نقل شده که گفته است: طایفه ثقیف در جاهلیت به بنی المغیره قرض می داد وقتی مهلت پایان می گرفت، می گفتند: شما مهلت بیشتری بدهید ما (مبلغ را) افزایش می دهیم، اینجا بود که آیه «یآ ایها الذین امنوا لاتاکلوا الربوا اضعافا مضاعفة و اتقوالله لعلکم تفلحون» نازل گردید. (13)
از نظر این دسته منظور قرآن در آیه شریفه «احل الله البیع و حرم الربا» نیز ربای جاهلی است. (14) بر همین مبنا، برخی از علمای اهل سنت معتقدند که بهره متداول در زمان فعلی ربا نبوده، قرآن آن را تحریم نکرده است؛ چون بهره، مصداق ربای جاهلی نیست و با آن تفاوت اساسی دارد. بنابراین، تمام عملیات بانکی و دریافت و پرداخت به وسیله آن، از نظر شرعی مشکل ندارد. (15)
گروهی دیگر معتقدند که ربای متداول در جزیرة العرب و مورد نظر قرآن اعم از آن چیزی است که قبلا گفته شد؛ یعنی ربای قرضی افزون ستانی بر اصل مال است. چه این زیادی در اصل قرارداد آورده شده باشد و چه پس از سررسید مهلت بدهی، مطرح شود. بعلاوه، آنچه در عرف شناخته و متداول است و در زمان ظهور اسلام نیز معمول بود، شرط پرداخت اضافی در ابتدای قرارداد می باشد. یهودیان در همین زمینه به عنوان رباخوار شهرت داشتند. (16)
پی نوشت:
8) نسا (4): 160، 161.
9) میثم موسایی، تبیین مفهوم و موضوع ربا از دیدگاه فقهی، تهران: مؤسسه تحقیقات پول و بانکی، 1376، ص 4.
10) همان.
11) حسن محمد تقی الجواهری، ربا از دیدگاه فقهی، ترجمه سید علی صدر الحفاظی؛ انور اقبال قرشی، نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام، ترجمه سید علی اصغر هدایتی؛ حسن عبدالله امین، سپرده های نقدی و راههای استفاده از آن در اسلام، ترجمه محمد رخشنده.
12) حسن محمدتقی الجواهری، همان، ص 10.
13) حسن عبدا... امین، همان، ص 229؛ آل عمران (3): 130.
14) حسن محمد تقی الجواهری، همان، ص 7 - 8؛ بقره (2): 275.
15) همان، صص 8 - 9.
16) انور اقبال قرشی، همان، ص 25.