سوال: با توجه به اینکه شما دست پری در امر پژوهش دارید، وضعیت پژوهش در کشور را در چه سطحی می بینید. مشکلاتی که در بحث پژوهش وجود دارد را به صورت اجمالی توضیح دهید.
جواب: در خصوص پژوهش در کشور به ویژه با نگاه به حوزه مطالعاتی ای که ما داریم چند نکته را به عنوان آسیب شناسی می توانیم مطرح کنیم. در واقع ما در تأکید بر حوزة پژوهش و اهمیّت آن مشکلی نداریم. عمدتاً این اصل مورد قبول واقع شده است و مدیریت کلان پژوهش در کشور و حتی آموزش بر این اصل تأکید دارند که باید حوزة پژوهش را ارتقاء ببخشند. اما مشکلی که ما بیشتر با آن مواجه هستیم بعد از این تأکید است. ما تأکید بر اهمیت پژوهش می کنیم، اما سیستم آموزشی ما پژوهشگر تربیت نمی کند. یعنی به گونه ای از لحاظ محتوی، نوع فعالیت در دانشگاه ها و مراکز آموزشی (از دوران ابتدائی تا حالا) به عبارت دیگر زمینه های پژوهش را فراهم نمی کنیم. از لحاظ بودجه، سازمان، ساختار، در همة زمینه ها وقتی وارد می شویم، مشکل تأمین لوازم ومقتضیات اولیة پژوهش را داریم. نکتة سوم: ما تأکید بر پژوهش می کنیم، اما برای محصولات پژوهشی، ارزش کاربردی قائل نیستیم.یعنی پژوهش می کنیم ولی نتیجه اش را می گذاریم در قفسه ها بماند. اصلاً برای خودمان الزامی یا طرح یا برنامه ای تعریف نکرده ایم، که این پژوهش باید در کجای حوزة اجرائی به کار رود و نکته آخر این است که ما بر اهمیت پژوهش واقفیم اما سامان یا مدیریت پژوهشی متخصص در این حوزه را تعریف و ایجاد نمی کنیم. در واقع ما مشکل جدی که الان در حوزة پژوهشهای علوم انسانی داریم، متأثر است از پژوهشهای سایر حوزه ها یعنی حوزه های غیر انسانی. لذا استانداردهایی را داریم بر آن حمل می کنیم، که در واقع با ماهیت این حوزه یکسان نیست و این منجر شده که در حوزة علوم انسانی، مشکل بسیاری داشته باشیم. در نگاه بنده، بحث مادّی یا نبود بودجه، فرع بر این قضایاست. ما الآن از لحاظ مادی ردیف های تعرفه زیاد است. حتی پولهایی هم که تزریق می کنیم، بالاست. اما بیشتر در این چهار حوزه اولیه مشکل داریم.