هر تحقیقی برای دستیابی به اهداف خاصی صورت میگیرد، این اهداف خود را در قالب مسأله تحقیق، نمودار میسازند و از طریق بیان آن، آشکار میشوند. اهداف تحقیق میتوانند به دو صورت کلی و فرعی مطرح شوند. (خاکی،1384، ص 29).
در اجرای پژوهشهای علمی، پس از بیان مسئلة تحقیق، پژوهشگر قصد خود را به صورت عملیاتی که از طریق مشاهدههای عینی قابل دستیابی است، بیان میکند. در برخی از پژوهشها، محقق به جای طرح سؤالهای پژوهشی یا فرضیه، فقط به بیان هدف میپردازد. این امر، معمولاً در تحقیقات کیفی
7 به چشم میخورد؛ برای مثال، هدف یک تحقیق را میتوان به صورت زیر بیان نمود: مشخص کردن سیر تحول آموزش فیزیک در ایران. برای بیان این هدف، باید از یک فعل کنشی استفاده کرد. در این مثال، «مشخص کردن»، به عنوان فعل کنشی به کار رفته است. هدف یاد شده، در هدف های جزئی متبلور میشود؛ تا امکان بررسی مسئله، فراهم شود.
بدین سان، هدف کلی فوق را می توان با توجه به ابعاد مسئله که قبلاً در پیشینة تحقیق مورد نظر قرار گرفته، در هدفهای جزئی زیر محدود کرد:
1. چگونگی پدید آمدن آموزش فیزیک در ایران.
2. رابطة آموزش فیزیک با سایر آموزشهای رسمی کشور.
با توجه به هدفهای جزئی فوق، میتوان دادههای مورد نظر را تعیین و گردآوری کرد (بازرگان، 1385، ص37).
الف) اهداف اصلی
هدف کلّی به طور مستقیم، از مسألة پژوهش مشتق می شود و در واقع، اهداف کلی، خود پاسخ به مسألة تحقیق است که مشخص میکند پژوهش، چه چیزی را دنبال میکند (خاکی، 1384، ص 29.)
ب) اهداف فرعی
اهداف فرعی تحقیق، از اهداف کلی آن نشئت میگیرند و میتوان آنها را مسئلة تفکیک شدة پژوهش نیز نامید. محقق با بیان این اهداف، تصریح میکند که در تحقیق، چه انجام میشود و چه انجام نمیشود؟
هر پژوهشی میتواند چندین هدف فرعی داشته باشد. از آن جا که تمامی مراحل و اجزای تحقیق بایستی به صورت مجزا و مشخص و با کلمات دقیق، بیان شوند تا محقق بتواند آنها را در معرض آزمایش بگذارد میتوان گفت که اهداف فرعی پژوهش، راهنمایی برای تهیه و تدوین ابزار گردآوری اطلاعات است. بنابراین، ضروری است که اهداف فرعی، به نحوی بیان شوند که بر علمی بودن نتایج پژوهش، تأکید داشته باشند و چارچوبی مناسب
8، برای تجزیه و تحلیل آماری
9 ارائه دهند (سیف نراقی و دیگران، 1371، ص16).