تعاریف متفاوتی برای فرضیه، ارائه شده است که نتیجه ی آنها به این صورت است: «راه حل پیشنهادی پژوهشگر برای پاسخگویی به مسأله» (دلاور،1375، ص 69) و یا فرضیه14عبارت است از «یک جواب فرضی و یا حدس زیرکانه، درباره ی چگونگی روابط بین چند متغیر». در واقع، فرضیه، بیان کننده ی این مطلب است که «اگر چنین رخ دهد، چنان نتیجه می شود» (رمضانی، 1378، ص 27).
مثال: افراد سیگاری، بیشتر به بیماری های قلبی مبتلا می شوند.
از بررسی تعاریف گوناگون فرضیه، مشخص می شود که فرضیه، نوعی حدس است که زاییده ی درک و فهم پژوهشگر از اطلاعات جمعآوری شده درباره مبانی نظری و آزمایشی تحقیق است و نمی تواند فقط زاییده تخیلات محقق باشد.
فرضیه ی تحقیق، حدس بخردانه ای درباره ی رابطه ی دو یا چند متغیر است. فرضیه ها همواره به صورت جمله ی اخباری بیان
میشوند و نشانگر نتایج مورد انتظار می باشد؛ مثلا این جمله که «بین مفهوم خود و پیشرفت تحصیلی، رابطه ی مثبت وجود دارد»، یک فرضیه است. آزمودن تجربی فرضیه، هنگامی امکان دارد که بتوان متغیرها را دستکاری، ردهبندی و اندازهگیری کرد. اگر هیچ یک از این حالات امکان نداشته باشد، برای تحلیل کمّی فرضیه، هیچ روشی موجود نخواهد بود (بازرگان، 1385، ص 35).
فرضیه در تحقیق، اثبات و یا ابطال نمی شود؛ بلکه بر اساس داده های به دست آمده، تأیید یا رد می شود (دلاور، 1379، ص 42).
فرضیه ها به طور منطقی محتمل هستند و شواهد تجربی، محقق را قادر می سازد تا نتیجه بگیرد که تبیین از نظر احتمالی صحیح است و به طور منطقی، می توان آن را قبول کرد.
منطق زیربنایی فرضیه ها
فرضیه ها را بر دو اساس زیر می توان تدوین کرد:
1. مفاهیم و یا نظریه های مرتبط با مسأله.
2. مشاهده های تجربی ناشی از تحقیقات قبلی.
در دستهبندی دیگر، منابع فرضیه، در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل شماره (2): منابع فرضیه
منطق تدوین فرضیه ی تحقیق، در شکل زیر ترسیم شده است:
بیان فرضیه ها به طور کلی، به صورت اگر a پس bمی باشد؛ ولی بعضی فرضیه ها ظاهراً به صورت اگر a پس b، عنوان نمی شوند. مثال: «هدف این بررسی، مطالعه ی اثرات تقویت کلامی استاد روی رفتار کلاسی دانشجو است». در مثال فوق، ظاهراً اگر a پس b عنوان نشده، ولی به آسانی قادر به تبدیل به آن می باشد؛ «اگر استاد دانشجویان را برای عملکردهای مطلوب کلاسی تقویت کند، رفتار دانشجویان، بهبود می یابد». بنابراین، از فرم کلی اگر a پس b، به طور ضمنی برای بیان فرضیه استفاده شده است.
شکل شماره (3): عناصر اصلی فرایند پژوهش علمی: اجزاء اطلاعاتی (مستطیل ها)، اجزاء
روش شناختی (بیضی ها) و تبدیل اطلاعات (پیکان ها)
(اقتباس از: 1971،WALLACE به نقل از بازرگان و دیگران،1385،ص 36)
ملاک های تدوین فرضیه ی تحقیق
1. فرضیه باید به صورت یک جمله ی خبری، روشن و بدون ابهام بیان شود؛ مانند مثال زیر:
مثال:
سؤال تحقیق: چه رابطه ای بین هوش دانشجویان و پیشرفت تحصیلی آنها وجود دارد؟ فرضیه تحقیق: دانشجویانی که
باهوشترند، از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند یا دانشجویان دارای پشت کار بالا و هوش متوسط، از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.
2. فرضیه باید رابطه بین دو یا چند متغیر را بیان کند. این رابطه، معمولا مثبت و مستقیم است (حسنی، 1373 ص 19).
مثال:
دانشجویانی که انگیره ی بیشتری دارند، در تحصیل، کامیابترند.
3. فرضیه باید قدرت تبیین داشته باشد. یعنی ارتباط بین متغیرها را به صورت منطقی تبیین کند؛ مانند مثال زیر:
سؤال تحقیق: آیا بین مطالعه ی صحیح و موفقیت در تحصیل، رابطه ای وجود دارد؟
فرضیه ی تحقیق: بین مطالعه صحیح و موفقیت در تحصیل، رابطه معناداری وجود دارد.
4. فرضیه باید قابل آزمون باشد؛ یعنی بتوان با جمعآوری اطلاعات و مشاهدات، آن را رد و یا تایید کرد و اگر فرضیه تأیید شد، بتوان نتایجی از آن را پیشبینی کرد، مانند مثال زیر:
فرضیه ی نامناسب: دانشجویان باهوشتر، انسان های ارزشیتری هستند.
فرضیه ی مناسب: بین خلاقیت افراد در مطالعه و سرعت فراگیری، رابطه ی معناداری وجود دارد.
5. فرضیه باید مختصر و گویا یا بدون ابهام بیان شود.
مثال:
تأثیر تدریس به روش سخنرانی، در یادگیری دانشجویان، کمتر از روش آزمایشی است.
شکل شماره (4) انواع فرضیه در فرایند تحقیق
به مثال زیر توجه کنید:
فرض تحقیق: میانگین گروه A در درس ریاضی، بالاتر از گروهB است.
فرض صفر: میانگین دو گروهA وB در درس ریاضی، تفاوتی ندارد.
فرض خلاف: اگر فرض صفر رد شد، دو حالت زیر ممکن است پیش آید:
الف) میانگین گروهA در درس ریاضی، بالاتر از گروه B باشد که در واقع، فرض تحقیق، تأیید شده است. در این جا فرض خلاف و فرض تحقیق، یکی است.
ب) میانگین گروهB در درس ریاضی، بالاتر از گروهA باشد که در این جا، فرض خلاف با فرض تحقیق، متفاوت است. در این صورت، می توان نتیجه گرفت که فرض خلاف، ممکن است با فرض تحقیق یکی باشد و ممکن است با فرض تحقیق یکی نباشد. در یک دستهبندی دیگر، فرضیات تحقیق را صراحتاً به فرضیه تحقیق و فرض آماری تقسیم می کنند.
فرضیه ی تحقیق15 و فرض آماری16
فرضیه ی تحقیق، ترجیحاً جهتدار است؛ یعنی رابطه ی مشخصی را بین دو یا چند متغیر بیان می کند. این رابطه، می تواند به گونه های مختلف باشد. مثال های زیر، نمونه هایی از این گونه هاست:
مثال1:
1-1. بین متغیرهای x وy، همبستگی مثبت وجود دارد.
1-2. روش تدریس «A»، بهتر از روش تدریس «B» است.
1-3. پیشرفت تحصیلی دختران گروه 1 در ریاضیات، بهتر از پسران گروه 2 است.
در صورتی که محقق، با توجه به پیشینه ی تحقیق، نتواند جهت خاصی را برای یافته های خود پیشبینی کند، به بیان سؤال ویژه ی تحقیق می پردازد. در مثال 2، نمونه ای از این گونه سؤال ها آمده است.
مثال2:
2-1. آیا میان XوY، رابطه ای وجود دارد؟
2-2. آیا میان روش تدریس «A» و «B»، تفاوتی وجود دارد؟
2-3. آیا میان پیشرفت تحصیلی دختران گروه 1 و پسران گروه2 در ریاضیات، تفاوتی وجود دارد؟
فرض آماری، رابطه ی بین متغیرها را بر حسب پارامترهای جامعه، بیان می کند. فرضیه ی تحقیق در فرض بدیل مخالف «H1» آماری منعکس می گردد؛ ولی فرض صفر آماری «H0»، همواره خلاف فرضیه ی تحقیق است. منطق استنباط آماری بدین گونه است که ما هیچ گاه نمی توانیم درست بودن یک فرض آماری را ثابت کنیم؛ بلکه می توانیم درست بودن آن را بر اساس داده های در دسترس، رد کرده یا تأیید کنیم. در واقع، اگر محقق فرض صفر را رد کند، فرضیه ی تحقیق خود را قبول کرده است (مثال 1-1 تا 2-3). در مواردی که محقق بر اساس پیشینه ی تحقیق نتواند رابطه ای بین متغیرها حدس بزند، می تواند به بیان سؤال های پژوهش بپردازد. در این گونه موارد، فرض بدیل محقق، بدون جهت بیان می شود و
از آزمون یک طرفه، باید استفاده کرد؛ در حالی که در مثال های 2-1 تا 1-3، فرض بدیل، جهتدار نیست و گزاره ی خاص، به صورت سؤال است و از آزمون دو طرفه، باید استفاده کرد.