نظام اسلامی و رابطه با آمریکا

ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی ایران یادآور مبارزه ملت غیور ایران با استکبار جهانی و نفی بندگی و سرسپردگی به قدرت های شرق و غرب عالم است، استکبار که خوی درنده خویی خویش را بارها و بارها به ملت های آزاده و آزادی خواه جهان نشان داده است گاه برای تزویر و ریا دم از مذاکره و گفتگو می زند؛ گفتگویی که جز باج خواهی و نفی استقلال ملت ها ارمغانی نخواهد داش ...

ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی ایران یادآور مبارزه ملت غیور ایران با استکبار جهانی و نفی بندگی و سرسپردگی به قدرت های شرق و غرب عالم است، استکبار که خوی درنده خویی خویش را بارها و بارها به ملت های آزاده و آزادی خواه جهان نشان داده است گاه برای تزویر و ریا دم از مذاکره و گفتگو می زند؛ گفتگویی که جز باج خواهی و نفی استقلال ملت ها ارمغانی نخواهد داشت؛ رهبر انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله درباره این رابطه فرمودند: «هرکسی بخواهد سلطه آمریکا را مجدداً برقرار کند و برای جلب رضایت آمریکایی ها از منافع ملی، پیشرفت کشور و استقلال ملی صرفنظر کند ملت گریبان او را می گیرد و بنده هم اگر خلاف این خواست عمومی حرکت کنم مورد اعتراض مردم واقع می شوم[1]

1- علت قطع رابطه

خوی استکباری آمریکایی

وضع کنونی - یعنی قطع رابطه ی ما با آمریکا - اول این را بیان می کند که این وضع، نتیجه ی رفتار و وضع طبیعی استکبار آمریکایی است؛ در واقع، نتیجه ی مظلومیت ملت ایران است. حرف دوم این است که مذاکره با آمریکا، هیچ فایده ای برای ملت ایران ندارد. حرف سوم این است که مذاکره و رابطه ی با آمریکا، برای ملت ایران ضرر دارد.[2]

اسلامیت نظام

حالا یک کشوری در همه ی زمینه ها - در زمینه ی اقتصادی، صادرات، واردات، در زمینه ی سیاستهای فرهنگی، در زمینه ی رابطه با کشورهای دنیا - حرف آمریکا و دستور آمریکا و امر و نهی آمریکا را به حساب نیاورد، این خیلی برای استکبار سخت است. با ایران دشمنی شان بر سر این است و همه ی حرفهای دیگر بهانه است. حالا ما چرا زیر بار آمریکا و هیچ ابرقدرت دیگری نمی رویم؟ چون مسلمانیم.[3]

2- استقبال از قطع رابطه

از روزی که این مردک ساده دل بی تجربه ی خام بازی خورده با افتخار اعلام کرده است که می خواهد روابط اقتصادی آمریکا را با ایران ممنوع کند، بنده از ته دل خوشحال شدم؛ از چند جهت: اولًا اینها تا حالا مرتب با سالوس و ریا، کار می کردند که بعضی گوشه و کنار می گفتند: اینها اینقدر هم با ما دشمن نیستند. آخر، وقتی شما می گویید «مرگ بر آمریکا» این شعار بد است، عیب است و زشت است. می خواستند این فریاد «مرگ بر آمریکا» را که مردم ما از ته دلشان بیان می شود - آن را - در گلوها خفه کنند.حالا دیگر مردم وقتی که در مقابل یک چنین صراحتی قرار گرفتند، در هر جای کشور هستند، راحت فریاد دلشان را می کشند و فریاد می زنند: «مرگ بر آمریکا».[4]

3- ضرر رابطه با آمریکا

رابطه و مذاکره، برای ملت ایران و برای نهضت جهانی مضر است.اولین ضرر این است که آمریکایی ها با ورود در این میدان، این طور تفهیم خواهند کرد که جمهوری اسلامی از همه ی حرفهای دوران امام و دوران جنگ و دفاع مقدس و دوران انقلاب صرف نظر کرده و گذشته است. اولین چیزی که آمریکایی ها ادعا می کنند، این است. اولین مطلبی که در دنیا شایع می کنند، این است که انقلاب اسلامی تمام شد و پایان گرفت؛ با اینکه الان، هیچ چیز نشده، همین حرف ها را زمزمه می کنند!

4- مزایای قطع رابطه

به برکت رهبری های امام خمینی، جمهوری اسلامی ایران در مدت 15 سال قطع رابطه با آمریکا رشد بسیار کرده و موفّقیت های بزرگی داشته است که قطعاً اگر با آمریکا رابطه داشتیم، نمی توانستیم این گونه موفّق عمل کنیم.[5]

اینجا مملکتی بود که هواپیمای آمریکایی، داخل ایران خلبان داشت، پرواز می کرد، همافر و افسر فنی تعمیرش می کردند؛ اما هیچ کدام جرأت نداشتند ابزار این هواپیما را باز کنند و ببینند چه شکلی است - اسمش هم تعمیرکار بود. وقتی ابزارش خراب می شد، باید به آمریکا می بردند و آن جا تعمیر می کردند و بر می گرداندند. اجازه ی تعمیر ابزار هواپیمای آمریکایی به تعمیرکار ما - که با آن هواپیما سر و کار داشت - داده نمی شد.

در این کشور همین نیروهای مسلح، همین مردم توانستند به برکت همان تحریم ها و به برکت همان جلوگیری ها این پیشرفت عظیم را در این زمینه پیدا کنند.[6]

5- نفی قیمومیت آمریکا

آمریکا برقراری رابطه با ایران را مشروط به دست برداشتن ملت ایران از مواضع اصولی خود کرده است، که یکی از این اصول، عدم دخالت قدرتهای استکباری در امور ملت ایران است. آنها باید بدانند که ملت بزرگ ایران دارای فرهنگی کهن و سوابقی درخشان و تاریخی است و با عبور از مشکلات بزرگ، همچون پولاد آبدیده ای شده است که هرگز قیمومیت آمریکا و قدرتهای استکباری را نخواهد پذیرفت. [7]

6- ضرر مذاکره

مذاکره با سلطه گری مانند آمریکا از رابطه بدتر است؛ ضرر رابطه سیاسی در مجموع به اندازه ضرر مذاکره نیست، و اگر در رابطه اندک فایده ای نیز وجود داشته باشد، به قدر مذاکره نیست؛ اما مضار رابطه در مذاکره هست. مذاکره سیاسی با آمریکا برای سیاست، فرهنگ، روحیه مردم و عمق استراتژیک نظام در خارج از کشور مضر است و برای تداوم این راه ضرر دارد؛ بنابر این ما مذاکره را از آغاز نفی کرده و اکنون نیز آنرا نفی می کنیم.[8]

7- اهداف آمریکا از گرایش به مذاکره

1- نیرنگ

اظهارات ریاکارانه آمریکا در ابراز تمایل به برقراری رابطه با ایران، به معنای پذیرفتن اشتباهات گذشته و یا تعهد نسبت به اصلاح رفتار خود در آینده نیست؛ بلکه یک اقدام فریبکارانه و شیطانی است.[9]

بله، به زبان می گویند که ما می خواهیم روابط خود با جمهوری اسلامی را حسنه کنیم؛ اما آنها در این حرف صادق نیستند. مرتب از رئیس جمهور آمریکا سئوال می کنند که نظر شما راجع به روابط با جمهوری اسلامی چیست؛ او هم می گوید ما جداً اصرار داریم که روابطمان را با ایران حسنه کنیم! این حرف، یک حرف غیر صادقانه است.[10]

2- تحمیل سلطه

هدف آنها تسلط است، نه رابطه؛ هدفشان چپاول است، نه مبادله؛ هدفشان برگرداندن آن وضعیتی است که قریب سی سال - از 28 مرداد سال 32 به بعد - به صورت واضح آمریکاییها در این کشور از آن برخوردار بودند. می خواهند همه کاره ی این مملکت باشند. مسأله ی ما با آمریکا، مسأله ی دیگری است؛ مسأله ی روابط نیست. برای آنها، روابط به معنای مقدمه برای این تسلط است؛ به کمتر از آن هم راضی نیستند! اسم روابط را به عنوان شعار می آورند. معلوم است مقدمه ی هر یک از این کارهایی که می خواهند بکنند، روابط است... مسأله، مسأله ی برگرداندن همان قدرت سیاسی و اقتصادی و امنیتی است که سی سال آمریکاییها در این کشور داشتند. [11]

... این (مذاکره) اول همان راهی است که - همانطور که عرض - کشورها و انقلاب های دیگر دنیا طی کرده اند که در واقع، اول بدبختی هایشان بود؛ یعنی اول تسلط و نفوذ آمریکا بر آنهاست.[12]

3- تثبیت ابرقدرتی

... هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای آمریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است. ممکن است بعضی تعجب کنند و بگویند:

مگر ایران چیست که برای آمریکای ابرقدرت مهم است که با ایران پشت میز مذاکره بنشیند؟ بله، بسیار مهم است! اتفاقاً چون ابرقدرت است، برایش خیلی مهم است.[13]

... برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی - که از روز اول، به دلایل روشنی، در مقابل آمریکا ایستاد و تسلیم آمریکا نشد و گفت که با آمریکا مذاکره نمی کنم - حالا بگوید که بسیار خوب، چشم، ما هم مذاکره می کنیم! می گویند: بفرما، ابرقدرتی کامل شد! این منطق های هم که زیر بار نمی رفت، زیر بار آمد؛ اینجا هم عتبه را بوسیدند! بنابر این، صرف مذاکره برایشان خیلی مهم است. [14]

4- مخدوش کردن سیاست های امام(ره)

هدف عمده ی آمریکا و استکبار این است که انقلاب و جمهوری اسلامی و ملت ایران را وادار کند که اعلان نماید از حرف خود و حرف امام برگشته است.[15]

آنها می خواهند به مردم دنیا بگویند که دیدید جمهوری اسلامی هم توبه کرد. حالا چه اینکه بگویند «چون امام رحلت فرموده، جمهوری اسلامی از حرفش توبه کرد» - که اگر یادتان باشد، بعد از رحلت امام(ره) یکی از شاه بیتهای تبلیغاتی دشمن همین بود که بله، امام(ره) رفت و اینها دیگر راه امام(ره) را رها کرده اند - و چه بالاتر از این را بگویند که «امام(ره) چه وقت گفته بود ما با آمریکا مذاکره نکنیم؟ چه موقع امام(ره) چنین حرفی زده بود؟ امام(ره) همان چند روز و چند وقت زمان خودش را گفته بود. امام(ره) چه وقت برای همیشه نهی کرد!»؛ یعنی حتی در نص نظرات امام(ره) که در صدها سخنرانی و نوشته قاطع و صریح بیان شده، تصرف و تردید کنند.[16]

5- شکستن قبح سیاسی رابطه و مذاکره

... می خواهند با تکرار این قضیه (مذاکره و رابطه با آمریکا) قضیه ای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشت ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند.[17]

6- ایجاد اختلافات داخلی

... هدف حکومت آمریکا و دستگاه امپراطوری خبری آمریکایی از این حرفها چیست که مرتب می گویند: «ایران می خواهد مذاکره کند؟»

هدف، چند چیز است، یکی اینکه اینها می خواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله ی وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله ی اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا حالا ملت ایران به خاطر اینکه می دانستند دولت آمریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی آمریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار می گذاشتند و متحد می شدند. مقابله ی با آمریکا یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها می خواهند با این جنجال ها، همین وسیله ی وحدت را به وسیله ی اختلاف تبدیل کنند.[18]

7- لطمه به حیثیت انقلاب اسلامی

آنها می خواهند به عنوان اولین ضربه، جمهوری اسلامی را از آبرو، حیثیت، صلابت، قدرت و قامت استواری که در چهره ها و خاطره های ملتهای مسلمان دنیا پیدا کرده است، ساقط کنند. وقتی ملتها دیدند که جمهوری اسلامی- با آن همه سوابق - و ملت ایران، با آن سابقه درخشان - ملت ایران مگر ملت کوچکی است؟ ملت ایران مثل فلان ملت از زیر بوته در آمده ی اروپایی یا آفریقایی که نیست؛ یک ملت کهن و ریشه دار است که هزارها سال سابقه دارد. ملت ایران هزار و چهارصد سال بعد از اسلام همواره در اوج ملتهای مسلمان قرار داشته است و انقلاب اسلامی - با آن صلابت - همه ی حرف ها و داعیه ها را کنار گذاشت و توبه کرد و با آمریکا مذاکره نمود، این اولین ضربه است. صرف اینکه جمهوری اسلامی بگوید ما مذاکره را قبول داریم یا به نحوی آن را بفهماند یا جوری مشی کند که معلوم بشود حالا حرفی هم ندارد که با آمریکا مذاکره کند، این اولین ضربه ای است که به ما وارد کرده اند.[19]

8- حذف محوریت انقلاب اسلامی در جهان

... اگر جمهوری اسلامی با آمریکا پشت میز مذاکره بنشیند، آمریکایی ها خیالشان از این جهت راحت می شود؛ به هر جایی در دنیا می گویند: شما برای چه دارید تلاش می کنید؟ شما که ملت ایران نخواهید شد؛ به پای ایران که نخواهید رسید؛ هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ انها هم بالاخره مجبور شدند و اینجا پای میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه می گویید؟! یعنی با تسلیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران به نشستن پای میز مذاکره با آمریکا، خیال آمریکا از بسیاری از این مبارزات دنیای اسلام آسوده خواهد شد.[20]

یک نکته ی دیگر هم هست که موجب می شود حقیقتاً مذاکره برای آمریکایی ها به عنوان یک ابرقدرت مهم باشد و آن، این است که در مصاف دو قطب مبارز که الان نوزده سال یا بیست سال است که در صحنه ی سیاسی عالم، دارند مبارزه می کنند؛ قطب استکبار از یک طرف و قطب اسلام از یک طرف دیگر- قطب استکبار به رهبری آمریکا، و قطب اسلام به محوریت نظام جمهوری اسلامی - که تا حالا هم گسترش و پیشرفت، متعلق به قطب اسلام بوده است... اما قطب استکبار پیشرفتی نداشته است. اینها می خواهند با شایعه ی مذاکره ی جمهوری اسلامی- که بگویند جمهوری اسلامی تسلیم شد، طرف ما آمد و مجبور شد کنار بیاید و با ما مذاکره کند - این طور وانمود بکنند که در این مصاف، بالاخره قطب اسلامی شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد و قطب استکبار در این مصاف پیروز گردید... بالاخره آمریکا از این که شایع بشود که جمهوری اسلامی تسلیم شده است که با آمریکا مذاکره بکند و پشت میز مذاکره بنشیند - یعنی از حرفها و ادعاهای خود نسبت به استکبار دست بردارد - بیشترین استفاده را می کند. این جنجال تبلیغاتی برای این است.[21]

9- ایجاد یأس در ملتهای مستضعف

آمریکا می گوید بیایید مذاکره کنیم؛ نمی گوید بیایید رابطه برقرار کنیم.مذاکره یعنی چه؟ یعنی آن پیوندی را که جمهوری اسلامی قطع کرد و برید - و همین هم موجب شد که عواطف صادقانه ی همه ی ملتهای مظلوم دنیا به این نظام جلب بشود - دوباره برقرار کنند. آنها می خواهند با برقراری این پیوند، در درجه ی اول یک ضربه نمایانی را به جمهوری اسلامی بزنند و در دنیا منعکس کنند که جمهوری اسلامی از حرفهایش برگشت و حرف اولش را پس گرفت. تبلیغات دنیا هم که در دست آنهاست. دلیل آنها هم این است که جمهوری اسلامی با آمریکا مذاکره می کند. این یعنی ایجاد یک یأس عمومی در تمام ملت ها - اعم از مسلمان و غیر مسلمان - که در آسیا، آفریقا، کشورهای گوناگون و حتی در خود اروپا و آمریکا به جمهوری اسلامی امید پیدا کرده اند. این یعنی مخدوش کردن چهره ی با صلابت امام بزرگوارمان که جلوه و نمای جمهوری اسلامی است.[22]

10- تقویت روحی دولتهای وابسته

... برای دستگاه آمریکا موجب زحمت جدی شده است؛ خارج شدن از حالت تبعیت و تسلیم، به خاطر وجود جمهوری اسلامی، که جمهوری اسلامی هست، هیچ اعتنایی هم به آمریکا نمی کند و آمریکا نمی تواند هیچ کار مهمی با او انجام بدهد... برای آمریکا خیلی خطرناک است که این فکر دوستان و در تبعه ی دولتهای تابع و پیرو او رسوخ پیدا کند. آمریکا در پی یک جواب است، باید کاری کند که به آنها این طور تفهیم بشود که:

«دیدید این محاصره ی اقتصادی و همین فشارهایی که ما علیه جمهوری اسلامی به خرج دادیم، بالاخره جمهوری اسلامی را هم خسته کرد و مجبور نمود که او هم بیاید و زانو بزند و از آن پایگاه و از آن گردن برافراشته ای که داشت، بناچار پایین بیاید؟»[23]

8-نتیجه سازش و رابطه

1-اختناق

ببینید دولت هایی که مورد قبول و اعتراف سلطه گران آمریکایی هستند، از لحاظ فکری و رشد سیاسی و حقوق بشر و دموکراسی چگونه اند؟

اصلًا معنای دموکراسی را می فهمند یعنی چه؟ اصلًا مردمشان می دانند انتخابات یعنی چه؟ اصلًا فضای نفس کشیدن در این کشورها فرض می شود؟ ابداً برای مسؤولان کشور سلطه گر؛ یعنی کشور آمریکا فرقی نمی کند؛ مهم این است که این کشورها تسلیم او هستند. همین بس است.[24]

2- انحطاط فرهنگی و اقتصادی

ملت هایی که تسلیم آمریکا شده اند، حال و روزشان به مراتب بدتر از آنهایی است که به قدر آنها تسلیم نشده اند. هر کسی بیشتر تسلیم شد، حال و روزش بدتر است. امروز شما به کشورهای منطقه، آنهایی که بیشتر تسلیم زور و قدرت طلبی آمریکا هستند، نگاه کنید: حال و روزشان از دیگران بدتر است. اقتصادشان بدتر است. وضع اجتماعی شان عقب تر است. وضع فرهنگی شان منحط تر است. فشار در میان آنها بیشتر است.[25]

3- اسارت نظام اسلامی

اسارت جمهوری اسلامی در این است که با آمریکا بسازد. اسارت جمهوری اسلامی و ملت ایران در این است که غرب احساس تسلیم و طوع در جمهوری اسلامی بکند. محال است که جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان خدا، چنین حالت طوع و تسلیمی پیدا کند؛ آن گاه دیگر جمهوری اسلامی نخواهد بود.[26]

9- وضعیت رابطه سیاسی اقتصادی کشورهابا آمریکا

1- ضربه اقتصادی

... خیال نکنید که حالا اگر با آمریکا رابطه برقرار شد، یا مذاکره شد، دیگر از سوی آمریکا، اندکی حرف نازکتر از گل به جمهوری اسلامی گفته نخواهد شد! نه، بسیاری از کشورها که با آمریکا رابطه هم دارند، خیلی هم روابط شان - علی الظاهر - در سطح جهانی، خوب و صمیمی و مؤدبانه است؛ در عین حال آمریکا هر جایی که لازم باشد، ضربه ی خودش را می زند، محاصره ی اقتصادی می کند، تحریم می کند![27]

یکی از رؤسای معروف همین چند کشور آسیایی که در قضایای بحران اقتصادی چند ماه قبل دچار ضرر شدند، در قضیه ی کنفرانس اسلامی که به تهران آمده بود، به من گفت: «ملت ما یک شبه تبدیل به یک ملت فقیر شد»! می گفت که عامل آن هم همین سرمایه دارهای صهیونیست و آمریکایی هستند! آن کشور، با آمریکا هم روابط صمیمانه، یا رابطه ای دوستانه دارد. مگر رابطه می تواند مشکلی را از کار یک ملت حل کند؟ مگر استکبار و ایادی دولت آمریکا و دیگران آن وقتی که منافعشان ایجاب کند، به ملتی هم رحم می کنند؟![28]

2- مجازات سیاسی

... شما ملاحظه کنید: دولت هایی که امروز آمریکا - به اصطلاح وزارت خارجه ی خودشان - آنها را مجازات می کند - مثل چین، روسیه، ترکیه ی زمان حکومت حزب رفاه - مگر اینها با آمریکا رابطه ندارند؟! مگر مذاکره نمی کنند؟ همه ی کسانی که آمریکا با آنها برخورد خشن می کند، در زمینه های سیاسی و اقتصادی با آمریکا رابطه دارند. این طور نیست که رابطه با آمریکا یا مذاکره با آمریکا مانع از دشمنی آمریکا بشود. الان کشورهایی هستند که سفارت هایشان در آمریکاست، سفارت های آمریکا نیز در پایتخت های آنها باز است و فعالیت می کند، از لحاظ سیاسی و کنسولی و غیره هم با یکدیگر رابطه و ارتباط دارند؛ اما آمریکا آنها را جزو لیست تروریست های دنیا معرفی می کند! من حالا نمی خواهم اسم آن کشورها را بیاورم. خوب است که برادران ما در وزارت خارجه و جاهای دیگر، اینها را به مردم بگویند و تبیین کنند.[29]

3- ایجاد بحران سیاسی اقتصادی

در تبلیغات خودشان شایع می کنند که قطع رابطه ی ایران و دولت آمریکا به ضرر ملت ایران است! نه آقا، صد در صد به نفع ملت ایران است. این یک حربه ی از اثر افتاده است که بخواهند در میان ملت ها اینطور وانمود کنند که اگر ملتی با آمریکا رابطه داشته باشد، از لحاظ مشکلات اقتصادی و مشکلات مادی، همه ی مشکلاتش برطرف می شود؛ نه، یک روزی بعضی از دولت های ساده لوح اینگونه خیال می کردند؛ در کشور ما هم در اول انقلاب، عده ای که قدرتی پیدا کرده بودند و در رأس کارها بودند، آنها هم اینگونه خیال می کردند، لیکن تجربه ها در نقاط مختلف دنیا عکس این را ثابت کرد. در کشور الجزایر، مردم مشکلات اقتصادی داشتند - که داستانهای مفصلی دارد - اینطور وانمود کردند که رابطه ی با آمریکا، بازکننده ی این گره هاست؛ در نتیجه به این سمت رفتند؛ اما نتیجه ی کار آنها را شما امروز دارید می بینید که در الجزایر چه خبر است؛... امام در نامه یی که به رهبر شوروی سابق نوشتند، فرمودند: شما که دارید بساط جدیدی را در کشورتان راه می اندازید، مواظب باشید که به غرب و به آمریکا آنچنان گرایش پیدا نکنید که آنها بر امور شما مسلط بشوند. این توصیه مورد توجه قرار نگرفت و امروز شما وضعشان را می بینید. رابطه ی با آمریکا، از لحاظ اقتصادی، نتیجه اش همان چیزی است که امروز شما در روسیه می بینید. بسیاری از کشورهایی که من نمی خواهم اسم بیاورم که رابطه های بسیار خوب و عالی با آمریکا دارند، از لحاظ اقتصادی، وضعشان زیر صفر و بسیار بد است و پول ملی شان بسیار بی ارزش است. اینها برای ملت ایران تجربه است.[30]

10- سرنوشت انقلابها بعد از ایجاد رابطه

... این سرنوشت آن انقلاب ها بود. عامل این برگشتن ها چه بود؟ مهمترین عامل، این بود که آن پیوند تحمیلی میان قدرت فائقه حکومت متجاوز و مستبد آمریکا با این کشورها منقطع نشده بود. وجود رابطه ی بین آن دو موجب می شد تا طرف قوی تر از آن رابطه استفاده کند و به طرف ضعیف تر فشار بیاورد. آمریکایی ها در مجالس، در مذاکره در پشت میزها و در معاملات گوناگون آن قدر فشار می آوردند تا بالاخره طرف مقابل را وادار کنند که میدان را به نفع آمریکایی ها خالی کنند و آنها هم می کردند.[31]

11- شرایط ایجاد مناسبات

1- تحقق شرایط پیشنهادی امام (ره)

آمریکا از مصادیق و مواردی است که ما ارتباط با او را قبول نداریم و رد می کنیم. سؤال می شود تا کی؟ پاسخ این پرسش را، هم امام رحمه الله و هم همه ی کسانی که در این باره صحبت کرده اند، گفته اند: تا وقتی که سیاستهای مبنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بی قید و شرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند. امام فرمودند: «تا وقتی که آدم بشود» یعنی این روشهای غلط را اصلاح بکند.[32]

2- تغییر سیاستهای خصمانه

تا وقتی که نظام جمهوری اسلامی در خط صحیح حرکت می کند، تا وقتی که آرمانها و اهداف قرآنی و الهی و اسلامی بر ما و بر این نظام حاکم است، این نفرت و مقابله با سردمداران استکبار جهانی - و در رأس همه آمریکا - به قوت خود باقی است. اگر آنها رفتارشان را عوض بکنند، این عوض خواهد شد، که البته ما چنین گمانی را نداریم و بعید می دانیم.[33]

تا وقتی که آمریکا در چنین مواضعی قرار دارد، ما رابطه با او را رد می کنیم. تا وقتی که سیاست آمریکا بر دروغ و فریب و جنایت و حمایت از دولت پلیدی مثل اسرائیل و ظلم به ملت های مستضعف استوار است و تا وقتی که خاطره ی جنایت هایی که از طرف سردمداران آمریکایی نسبت به ملت ایران انجام گرفته، در ذهن ملت ماست و جبران نشده - مثل خاطره ی سقوط هواپیما، مثل مسدود کردن داراییها و اموال ملت ایران در آمریکا - امکان ندارد ما با دولت آمریکا مذاکره کنیم یا با او رابطه یی برقرار نماییم.[34]

(ملت ایران) آمریکا را که شیطان بزرگ و رأس فتنه ی استکبار است، تا وقتی به روش های کنونی خود پای بند است، دشمن خود به حساب خواهد آورد و دست دوستی به سوی او دراز نخواهد کرد.[35]

3- حذف خوی سلطه طلبی

جمهوری اسلامی، رابطه با رژیم آمریکا را که رمز و نشانه ی قلدری و سلطه ی ناحق و مظهر ستم به ملت های ضعیف عالم است، مردود می داند و تا وقتی آن رژیم، مستکبرانه به ملت ها ظلم می کند، در دولت ها و کشورها دخالت می کند، از رژیم های نامشروعی چون رژیم منفور صهیونیستی حمایت می کند، با نهضت های آزادی خواهانه و بیداری ملت ها ستیزه می کند و بخصوص با ملت مسلمان پیشگام ایران و ملت های به پا خواسته ی مسلمان دشمنی می ورزد، هرگز با آن رژیم رابطه برقرار نخواهد کرد. [36]

تا وقتی که مسلمانان در هر نقطه یی از عالم، در هر منطقه ی ما، در خلیج فارس در کشور عراق و در نقاط مختلف مستقیم و غیر مستقیم، از قِبل سیاست های آمریکا فشار و محنت می بینند، مگر ممکن است که یک لحظه نسبت به آن رژیم زورگوی قدّار انسان کشِ نسل کش، حسن ظن پیدا کنیم؟ مگر چنین چیزی می شود؟[37]

4- احترام متقابل

در ایران، هیچ کس طرفدار و متمایل به مذاکره و ارتباط با آمریکا نیست. این حرف هایی که گفته می شود، حرف های دیگری است که اصلًا ربطی به رابطه و مذاکره ندارد. ما از آمریکا طلبکاریم که باید آن را به ما پس بدهد. شکی نیست که اموال ما در آن جا مسدود است و بایستی آنها را باز کند و حق را به حق دار بدهد. طلب ما از آمریکا و مسدود بودن اموال مان در آن جا، ربطی به ارتباط سیاسی ندارد. باید حق را به صاحبش بدهند. غیر از این استثناها، ما در ایجاد ارتباط باز عمل می کنیم و هیچ شرطی جز ارتباط سالم مبتنی بر منافع طرفین و عدم ابتنا بر زورگویی و سلطه گری نداریم. [38]

5- عدم حمایت از مخالفان نظام

آمریکا باید به خاطر حمایت خود از ضد انقلابیون و منافقان و قاتلان مردم، توبه کند. مادامی که این توبه های سیاسی انجام نگیرد؛ دشمنی و خشم ملت ایران نسبت به ابرقدرتها - خصوصاً شیطان بزرگ؛ آمریکا - به هیچ وجه کم نخواهد شد.[39]

 

پی نوشت ها: 



[1] بیانات در دیدار فرماندهان، همافران و دیگر پرسنل نیروی هوایی ارتش، 19/11/91

[2] حدیث ولایت، ج 7، ص 132، 14/ 3/ 1370، سخنرانی در مراسم دومین سالگرد ارتحال امام خمینی.

[3] جمهوری اسلامی، 25/ 10/ 1375، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[4] همان، 14/ 2/ 1374، سخنرانی در دیدار با کاگران و معلمان.

[5] همان، 6/ 6/ 1372، بیانات در دیدار با مسؤولان وزارت خارجه و نمایندگی سیاسی همان.

[6] همان، 14/ 2/ 1374، سخنرانی در دیدار با کاگران و معلمان.

[7] همان، 6/ 1/ 1373، سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم مشهد.

[8] همان، 16/ 11/ 1376، سخنرانی در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان.

[9] همان، 6/ 1/ 1373، سخنرانی در اجتماع مردم مشهد.

[10] حدیث ولایت، ج 7، ص 65، 29/ 1/ 1370، سخنرانی در اجتماع مردم مشهد و زائران امام رضا.

[11] جمهوری اسلامی، 5/ 10/ 1377، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[12] همان، 13/ 8/ 1372، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[13] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[14] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[15] همان، 16/ 3/ 1375، سخنرانی در اجتماع عزاداران حرم حضرت امام.

[16] همان، 13/ 8/ 1372، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[17] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[18] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[19] همان، 13/ 8/ 1372، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[20] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[21] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[22] همان، 13/ 8/ 1372، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[23] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[24] همان، 15/ 8/ 1376، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان. همان، 15/ 8/ 1376، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[25] همان، 15/ 8/ 1376، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[26] حدیث ولایت، ج 5، ص 51 و 52، 1/ 5/ 1369، سخنرانی در دیدار با مسؤولان وزارت خارجه، سفرا و کارداران.

[27] جمهوری اسلامی، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[28] همان، 9/ 1/ 1377، سخنرانی در اجتماع عظیم زائران حضرت امام رضا.

[29] همان، 27/ 10/ 1376، خطبه های نماز جمعه ی تهران.

[30] همان، 13/ 8/ 1377، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[31] همان، 13/ 8/ 1372، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[32] حدیث ولایت، ج 2، ص 77، 31/ 5/ 1368، سخنرانی در دیدار با کارکنان وزارت امور خارجه.

[33] جمهوری اسلامی، 11/ 8/ 1373، سخنرانی در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.

[34] حدیث ولایت، ج 2، ص 59 و 60، 23/ 5/ 1368، سخنرانی در دیدار با خانواده های معظم اسرا و مفقودین.

[35] جمهوری اسلامی، 16/ 1/ 1377، پیام به حجاج بیت اللَّه الحرام.

[36] حدیث ولایت، ج 7، ص 124، 13/ 3/ 1370، پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال امام خمینی.

[37] همان، ج 7، ص 132، 14/ 3/ 1370، سخنرانی در مراسم دومین سالگرد ارتحال امام خمینی.

[38] همان، ج 2، ص 77 و 78، 31/ 5/ 1368، سخنرانی در دیدار با کارکنان وزارت امور خارجه.

[39] همان، ج 1، ص 160، 8/ 4/ 1368، سخنرانی در مراسم بیعت اصناف مشهد و... .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر