ماهان شبکه ایرانیان

نقش دوست در زندگی‏

بدون شک عوامل مختلفی در ساختن شخصیت انسان مؤثر هستند که از مهم‏ترین آنها مسئله همنشینی و دوستی و معاشرت است. این عامل از چنان اهمیتی برخوردار است که اسلام فرموده: «المَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحدُکُمْ مَنْ یُخالِل؛ آدمی بر دین و روش همنشینِ خود است پس باید ببینید که با چه کسی دوست می‏شود.»[۱]

بدون شک عوامل مختلفی در ساختن شخصیت انسان مؤثر هستند که از مهم‏ترین آنها مسئله همنشینی و دوستی و معاشرت است. این عامل از چنان اهمیتی برخوردار است که اسلام فرموده: «المَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحدُکُمْ مَنْ یُخالِل؛ آدمی بر دین و روش همنشینِ خود است پس باید ببینید که با چه کسی دوست می‏شود.»[1]

روشن است که انسان خواه ناخواه از دیگران تأثیر می‏پذیرد و بخش‏مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش کسب‏ می‏کند. این مطلب هم از نظر عقل و هم از طریق تجربه به اثبات رسیده است. ما به وسیله مشاهدات حسّی خود و نیز با بازنگری به تاریخ، در می‏یابیم که چه بسیار افرادی که از راه دوست به سعادت ابدی و یا شقاوت ابدی رسیده‏اند. نقش دوست در زندگی به قدری زیاد و برجسته است که حضرت علی علیه السلام می‏فرماید:

«مَنْ إِشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دینَهُ فَانْظُرُوا إلی‏ خُلَطائِهِ فَإِنْ کانُوا أَهْلَ دینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلی‏ دینِ اللَّهِ وَ إِنْ کانُوا عَلی‏ غَیْرِ دینِ اللَّهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دینِ اللَّه؛ هرگاه وضع کسی برای شما نا معلوم بود و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید. پس اگر آنها اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند او نیز بهره‏ای از آیین حق ندارد.»[2]

تو اول بگو با کیان زیستی        

پس آنگه بگویم که تو کیستی‏

ابن مسکویه دانشمند مشهور اسلامی و استاد بوعلی سینا گوید:

 «تمام سعادت انسان نزد دیگران و دوستان یافت می‏شود. سعادتمند کسی است که دوستان واقعی برای خود به دست آورد و در دوستی با آنان از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی دریغ ننماید تا هم او از آنان فضائل اخلاقی کسب کند و هم آنان از وی بهره اخلاقی بر گیرند»[3].

یک روانشناس معروف می‏گوید: «این جمله را در ذهن خود، به خود تلقین کنید: نیک‏بختی من، شادی من، عوائد من، بستگی به هیچ چیز ندارد مگر به مهارتی که در شیوه معاشرت با مردمان به کار می‏برم».

آری انسان در سایه دوستان وفادار و صمیمی است که می‏تواند پلکان ترقی و تعالی را یکی پس از دیگری طی نماید و این دوست است که گاه تا اوج افتخار و عظمتْ بشر را رهنمون می‏شود و منشأ خیرات و برکات اجتماعی می‏گردد. همچنین در سایه همزیستی و همدلی است که استعدادها شکوفا شده و بشر می‏تواند اختراعات و اکتشافات و آثار ماندگار از خود بر جای بگذارد که جامعه از آنها سود ببرد.

از سوی دیگر دوستان ناشایست و شرور هستند که بشر را به منجلاب فساد انداخته و او را تا سر حدّ فنا و نیستی پیش می‏برند. سقراط گوید: هر یک از مردم آرزویی دارد، یکی مال می‏خواهد، یکی جمال و دیگری افتخار، ولی به عقیده من یک دوست خوب از همه مهم‏تر است.

رسول گرامی اسلام، نقش دوست و اهمیت دوستی را چنین یادآور شده است: «المُؤْمِنُ أَلِفٌ مَأْلُوفٌ وَ لا خَیْرَ فی‏ مَنْ لایَأْلَفُ وَ لا یُؤْلَف؛ مؤمن چنان است که با دیگران انس و الفت گرفته و دیگران با او انس دارند و کسی که نه الفت‏پذیر است و نه الفت می‏گیرد در او خیری نیست.»[4]

اگر تاریخ را ورق بزنید، خواهید دید که نه تنها بیشتر اختراعات و اکتشافات، حاصل همکاری و همیاری بشر با دیگران بوده بلکه اکثر موفقیت‏های اجتماعی و پژوهشها و تحقیقات علمی نیز در سایه همفکری و همیاری و روابط دوستانه صحیح انجام گرفته است؛ دوستانی که با تلاش جمعی و با کمک فکر و اندیشه دیگران توانسته‏اند دستاوردهای بزرگ علمی را برای تاریخ به ارمغان آورند.

نقل یک نمونه از حوادث تاریخ معاصر در اینجا خالی از لطف نیست.

جرجی زیدان(متوفای 1332 ق) تاریخدان و ادب‏شناس بزرگ مصری که بسیاری از آثارش از جمله رمان‏های تاریخی او، به زبان فارسی ترجمه شده، کتاب مفصلی در موضوع تاریخ ادبیات عرب نوشته[5] و در بخشی از آن مدعی گردیده است که شیعیان، آثار مکتوب قابل توجهی در تاریخ عرضه نکرده‏اند و نقش مؤثری در پیشرفت علوم اسلامی نداشته‏اند.

در برابر این سخن نسنجیده و وهن‏آمیز، سه دوست جوان که از دانش آموختگان حوزه علمیه نجف و تربیت یافته فرهنگ شیعه بودند و عمیقاً جریان فرهنگی شیعه را می‏شناختند و این ادّعا را خلاف واقع می‏دانستند با یکدیگر هم‏پیمان شدند و تصمیم گرفتند تا هر کدام به گونه‏ای به آن پاسخ دهند و زیدان را متوجه خطای بزرگ تاریخی‏اش بنمایند.

یکی از آن سه تن، علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء(1374 ق) بود که به نقد روش تحقیق این کتاب پرداخت و خطاهای متعدد آن را برشمرد و محصول کار خود را به صورت کتابی به نام «نقدها و پاسخها» منتشر ساخت و در طیّ آن پاسخهای خود را در کمال استحکام و وضوح مطرح نمود. این کتاب خیلی زود در محافل علمی جای خود را باز کرد و نشان داد که چگونه کاری عالمانه می‏تواند ادعاهای نادرست و گزاف را بی اثر کند. دوست دیگر او علامه سید حسن صدر(1364 ه. ق) نقش شیعیان را در پایه‏گذاری علوم اسلامی نشان داد و ثابت کرد که بسیاری از این علوم بدون حضور شیعیان هیچ‏گاه شکل امروزین خود را نمی‏یافتند و به این ترتیب تأثیر شیعه در پیدایش آنها انکار ناپذیر است. این تحقیق به نام «شیعه و بنیانگذاری علوم اسلامی» منتشر شد و محققان را متوجه جنبه‏های ناگفته تاریخ علوم اسلامی نمود.

امّا سومین دوست که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی(م 1389 ق) بود با کوششی بی مانند کتابخانه‏های سراسر کشورهای اسلامی را کاوید و از میان کتابهای آنها نزدیک به شصت هزار کتاب شیعی را شناسایی کرد و بدین ترتیب توانست کتابشناسی بزرگ شیعه را از آغاز تاریخ اسلام تا عصر خویش تدوین کند.

این کتابشناسی که نگاهی به هزار و سیصد سال فعالیت علمی شیعه دارد در حدود سی جلد و با عنوان «الذریعة الی تصانیف الشیعة»(راهنمای آثار مکتوب شیعه) پاسخ محکمی بود به ادعای نابجای جرجی زیدان. این کتاب بعدها خود منشأ تحقیقات تازه‏ای در باب مکتوبات شیعه شد. به راستی این سه اثر گرانبها و ارزشمند و ماندگار که در دفاع از حریم تشیع بر جای مانده و سالیان متمادی است که مرجع اهل تحقیق و تدوین‏ می‏باشد چگونه سامان یافته است؟ شک نیست که این خدمت بزرگ به جامعه تشیع در اثر دوستی صمیمانه و همفکری و هم‏پیمانی این دوستان بوده است و این تنها یک نمونه از نقش مثبت و ارزشمند دوستی در جامعه است.

پی نوشت ها:



[1] . بحار الانوار، ج 74، ص 192

[2] . بحار الانوار، ج 74، ص 197

[3] . نقل از کتاب طهارة الأعراق‏

[4] . المحجّة البیضاء، ج 3، ص 291

[5] . تاریخ آداب اللّغة العربیّة.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان