مصرف مواد و مشروبات الکلی یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که ابعادی جهانی پیدا کرده است. مصیبتی که میلیونها زندگی را ویران ساخته و سرمایههای کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن کرده است. هر روز بر شمار قربانیان مصرف مواد مخدر افزوده میشود و عوارض آن شامل اختلالات جسمی، روانی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی، سلامت بشر را به خطر انداخته و بخصوص قشر جوان را مورد تهدید قرار داده است.
قرآن کتاب آسمانی الهی، استفاده از مشروبات الکلی را عملی شیطانی و پلید شمرده است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[1]
«ای اهل ایمان! شراب و قمار و بتپرستی و تیرهای شرطبندی همه پلید و از عمل شیطان است؛ از آنها بپرهیزید، باشد که رستگار شوید.»
یکی از دانشمندان مشهور غرب اظهار میدارد که هر گاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الکلی 51 نفر بمیرند، در مقابل از جوانهای غیر معتاد ده نفر هم تلف نمیشوند.
تجربیات کمپانیهای بیمه عمر ثابت کرده است که عمر معتادان به الکل نسبت به دیگران 25 الی 30 درصد کمتر است و آمارگیری نشان میدهد که حد متوسط عمر معتادان به الکل در حدود 35 الی 50 سال است، در صورتی که حد متوسط عمر با رعایت نکات بهداشتی 60 سال میباشد.
استفاده از مشروبات الکلی که در شریعت مقدس اسلام حرام است، آثار روحی و جسمیِ زیانبار و فراوانی دارد.
«الخَمْرُ یُورِثُ قَساوَةَ الْقَلْبِ وَیُسَوِّدُ الْأَسْنانَ وَیُبَخِّرُ الْفَمَ وَیُبَعِّدُ مِنَ اللَّهِ وَیُقَرِّبُ مِنْ سَخَطِهِ وَهُوَ مِنْ شَرابِ إِبْلیسَ»[2]
امام رضا علیه السلام فرمود:
«شراب سبب قساوت قلب، سیاهی دندان، بدبویی دهان، دوری از خدا و نزدیکی به غضب الهی میشود و از آشامیدنیهای ابلیس است.»
امروزه میلیونها نفر در جهان، گرفتار مصرف مخدر از قبیل تریاک و هروئین هستند. در جامعه ما نیز شمار معتادان به مواد افیونی، آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. آثار زیانبار اعتیاد، بنیاد خانواده را متزلزل کرده و گروه وسیعی از جامعه جوان را خمود و پژمرده و ناکارآمد ساخته است. این نتایج سوء، حاصل عدم اعتماد به نفس، خود فراموشی یا خود کم بینی، دوستان ناباب و نیز دسیسههای شیطانیِ مزدورانی است که با انگیزههای مختلف بویژه در جهت جلب سرمایه با ایجاد فضای قاچاق و... جان انسانها را به خطر انداختهاند.
در گزارشی از دفتر مطالعات و پژوهشهای ستاد مبارزه با مواد مخدر آمده است:
95 درصد از معتادان قبل از اعتیاد سابقه مصرف سیگار داشتهاند، 34 درصد از آنها اولین بار مصرف خود را در میهمانیهای خانوادگی یا دوستانه شروع کردهاند.
34 درصد از طلاقهای کشور ناشی از اعتیاد به مواد مخدّر است.
25 درصد از معتادان از طریق غیر قانونی مانند سرقت و فحشا، پول مورد نیاز خود را تأمین میکنند.[3]
از انسان کامل و امام همام علی بن ابی طالب علیه السلام بشنویم که فرمود:
«ما أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَأَقَلَّ الْاعْتِبارَ»[4]
«چه فراوان است مواضع عبرتگیری و چه اندک عبرتپذیری!»
نگاهی به آمارهای ارائه شده و عوارض ناشی از اعتیاد از قبیل افسردگی و بیخیالی، فقر و تنگدستی، بیکاری، طلاق، بیغیرتی، ضعف اعصاب، اختلافات خانوادگی، لاابالیگری و... که نمونههایی از آن را در جامعه خود میبینیم، هر صاحب اندیشهای را به تفکر عمیق وا میدارد. باید از این مسائل عبرت گرفت و همچون کوهی ثابت قدم و استوار، از جوانی خود پاسداری کرد؛ مبادا وسوسههای شیطانی و لذتهای زودگذر خیالی و دوستیهای چند روزه و لحظههای غفلت عیش و نوش، انسان را از صراط مستقیم جدا کند.
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبُرِ الْحَدیدِ إِنَّ الْحَدیدَ إِذا أُدْخِلَ النَّارَ تَغَیَّرَ وَإِنَ الْمُؤْمِنَ لَوْ قُتِلَ ثُمَّ نُشِرَ ثُمَّ قُتِلَ لَمْ یَتَغَیَّرْ قَلْبُهُ»[5]
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مؤمن از قطعات آهن و فولاد محکمتر است، چرا که آهن و فولاد هنگامی که داخل آتش شود تغییر مییابد ولی مؤمن اگر کشته و سپس زنده و باز هم کشته شود قلبش تغییر نمیکند.»
یکی از آفتهای مهم دوران جوانی، بیکاری و یا شغلهای کاذبی است که باعث انحراف گشته و باعث بروز مسائلی از قبیل فساد، اعتیاد و از این قبیل میشود.
دوران جوانی که تمامی قوای جسمی به همراه ذوق و استعداد سرشار ذهنی، آمادگی کار و تلاش را دارد بهترین زمان فعالیت و کوشش و سازندگی است. اگر این دوره از زندگی بشر، به تلاش و کوشش نگذرد غالباً آدمی تا پایان عمر با مشکلات فراوانی روبرو میشود و بخصوص از کمبود منابع مالی رنج میبرد.
پیامبر گرامی اسلام میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الشَّابَّ الْفارِغَ»[6]
«جوان بیکار مورد غضب الهی است.»
پی نوشت ها:
[2] . بحار الانوار، ج 65، ص 166
[3] . نشریه قدس، آبان 1378
[4] . نهج البلاغه، حکمت 297
[6] . جامع السعادات، ج 1، ص 188