آسیب‌شناسی روانی بیماران مبتلا به HIV

هیجانات شدید، پاسخ‌ها و واکنش‌های عصب‌شناختی متفاوتی را باعث می‌شوند. برخی از پژوهشگران، این احساسات درونی را همانند درک استرس‌های شدیدی می‌دانند که از بیرون بر فرد وارد شده‌اند، بدون آن‌که شخص دریافت‌کننده، کنترلی بر بروز آن‌ها داشته باشد

آسیب‌شناسی روانی بیماران مبتلا به HIV
هیجانات شدید، پاسخ‌ها و واکنش‌های عصب‌شناختی متفاوتی را باعث می‌شوند. برخی از پژوهشگران، این احساسات درونی را همانند درک استرس‌های شدیدی می‌دانند که از بیرون بر فرد وارد شده‌اند، بدون آن‌که شخص دریافت‌کننده، کنترلی بر بروز آن‌ها داشته باشد. ازجمله مراجعانی که در این‌خصوص، بیش‌ از افراد دیگر مستعد آسیب‌های روانی‌ست، بیمار مبتلا به HIV (ایدز) مثبت می‌باشد.
تنها رشته‌ی تخصصی که قادر است در بررسی مراجعان و بیماران مبتلا به HIV مثبت و آثار تخریبی استرس و هیجان بر سیستم روانی و عصبی آنان، اطلاعات مؤثری ارائه نماید، رشته‌ی عصب‌شناسی است.
یگانه‌علت پاسخ‌گویی این رشته‌ی تخصصی، در محسوس و مشهودبودن روند آسیب‌هایی است که بر رشته‌های عصبی و سیستم عصب مرکزی وارد ‌می‌شود. امروزه نظریه‌ی ویروسی‌بودن علل برخی از بیماری‌های روانی هم‌چون اسکیزوفرنی، به بیماری HIV نیز سرایت نموده است. بنا به نظر پیروان دیدگاه مذکور، حالات عصبی و هیجانات شدید هم‌چون حملات ویروسی، موجب افزایش سطح تخریبی رشته‌های عصبی و حتی بافت‌های بدنی می‌گردد. آنان در تأیید نظریه‌ی خود، از تظاهرات روانی محبت، سخن به میان می‌آورند که درست پس از فشارهای عصبی بر فرد، عارض‌شده و او را مستعد افسردگی، سرخوردگی و حتی تمایل به خودکشی می‌نماید. در‌واقع این افراد در مشاهدات اولیه، همانند کسانی هستند که راحتی و آرامش را در زندگی خود، مدت‌هاست که از دست‌داده‌اند بدون آن‌که علتی برای آن داشته باشند و به‌دلیل ناتوانایی در گریز از وضعیت پیش‌آمده، به‌مرور، احساس با دیگران بودن را نیز از دست‌داده و مستحق تنهایی می‌گردند. البته به‌نظر روان‌شناسان، تمایل بیمار به‌تنهایی می‌تواند در درازمدت، به‌شکل جدی موجب ناهماهنگی‌هایی در زندگی فردی و ساختار شخصیتی او گردیده و نظام بهداشت روانی فرد را نیز به‌ مخاطره بیندازد.
HIV در مراحل رشد و بروز حالاتش که به‌صورت یک بیماری نمایان می‌گردد، وضعیت فرد مبتلا را روزبه‌روز دردناک‌تر و نیازمند تدابیر درازمدت درمانی می‌کند. در مراحل شدید بیماری، علائم بیماری مغزی بروز نموده و تظاهرات آشفتگی روانی نیز ظاهر می‌شود. درضمن، لایه‌های داخلی جمجمه نیز در شرایط بحرانی ملتهب گردیده و هم‌چنان با گذشت زمان، از میزان انعطاف‌پذیری سیستم عصبی کاسته می‌شود.بیش‌تر بیماران، علائم تشویش و هیجان به‌همراه سردرد، انقباض عضلات دست و شانه و علائم تضعیف قوا و هم‌چنین ضعف عمومی را بیش از پیش در رفتارهای خود مشاهده نموده و ناظر شدت‌یافتن نشانه‌های یادشده می‌باشند.به‌دلیل گستردگی و پراکندگی سیستم اعصاب محیطی، هر نوع تأثیرات درونی، قادر است جریان ایجادشده را به تمامی نقاط بدن فرستاده و اسباب ناهماهنگی درونی را حتی در سطح اعضا و بافت‌های بدن باعث گردد. درضمن، لازم است این واقعیت روان‌شناختی را نیز درخصوص این بیماری فراموش نکنیم که بیماری HIV، صبر و شکیبایی فرد را کاهش داده و منجر به تخریب جریان فکری و منطقی او می‌گردد. شاید به‌همین دلیل است که برخی پژوهشگران، HIV را اکسیدکننده‌ی رفتارهای ذهنی و روانی بیمار می‌دانند. در این مرحله لازم است درمان‌گران، مراقب بروز تظاهرات خودکشی در بیمار باشند. اطرافیان و دوستان در این مرحله، کاری از دست‌شان برنمی‌آید و به‌مرور، از میزان تعاملات طبیعی آنان با بیمار کاسته می‌شود. هرچند که بسیار نگران احوالات او می‌باشند، اما دافعه‌ی رفتارهای منفی فرد مبتلا، ایشان را از او دور و دورتر می‌سازد. نابه‌سامانی‌های عصبی و روانی، روزبه‌روز شدت‌یافته و در کنار تظاهرات رفتاری ناشی از ترس و تشویش، گاهی نشانه‌های توهم دیداری و شنیداری نیز بیمار را سخت ناراحت می‌نماید. درضمن، تصور مرگ و مردن، لحظه‌ای بیمار را راحت نمی‌گذارد. این مرحله، بسیار شبیه به تظاهرات بیماران مبتلا به علائم خلقی و عاطفی است. بیمار، مدام می‌اندیشد که نزدیکانش را نیز از خود رنجانده و موجب تنفر آنان گردیده است. این احساس، مانع از تلاش بیمار برای ایجاد روابط جدید می‌گردد. در این مرحله، گاهی حواس و ادراک بیمار، به کم‌ترین حد از حساسیت خود رسیده و بسیاری از محرک‌های بدیهی، بدون هیچ‌گونه دقتی مورد غفلت قرارمی‌گیرند. بیمار در این شرایط، سخت ناتوان و معیوب گردیده و به‌مرور، از توان استدلال و عملکرد شناختی و ذهنی‌اش، به‌شدت کاسته می‌شود. با گذشت مدتی کوتاه و با کاهش توانمندی حیاتی و تحلیل قوی طبیعی، بیمار سرانجام فوت می‌نماید.
روان‌پزشکان و روان‌شناسان در جریان خدمات‌ درمانی، به‌دلیل وجود نوعی فضای انسان‌گرایانه، بهتر است از رویکردهای انسانی و حمایتی استفاده نموده و مانع از بروز درما‌ن‌های پزشک‌محورانه گردند. در‌واقع آن‌چه این بیماران، بیش‌تر به آن نیاز دارند، یک رابطه است، آن‌هم از نوع حمایتی که شامل تعابیر ارزشی و انسانی باشد.
آزمون سنجش وضعیت روانی بیماران مبتلا به HIV (مخصوص روان‌پزشکان و روان‌شناسان)
به سؤالات زیر، با کمال دقت و صداقت پاسخ داده و تنها پس از انجام آزمون، به بخش تحلیل نتایج رجوع نمایید.
1- بعد از آگاهی از ابتلا به بیماری HIV، آیا روابط‌تان با دیگران تغییر کرده است؟
الف) بله
ب) به‌صورت جدی خیر
ج) متوجه تغییری نشده‌ام.
2- آیا قصد تغییر محل زندگی‌تان را دارید؟ (خانه، محل، شهر یا حتی کشور)
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی به این مسأله فکر می‌کنم.
3- آیا همیشه غذا را با خانواده‌تان میل می‌کنید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌‌وخویم دارد.
4- به‌محض بروز حس و خلق‌وخویی بد، نخستین اقدامی که انجام می‌دهید چیست؟
الف) یک فنجان چای یا قهوه می‌نوشم.
ب) از داروی آرام‌بخش استفاده می‌کنم.
ج) دوست ندارم تنها باشم، به‌خصوص هم‌صحبتی با دوستان و مرور خاطرات گذشته را خیلی می‌پسندم.
5- آیا بیش‌تر اوقات با صدای بلند صحبت می‌کنید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
6- آیا عموماً دچار تعریق جسمی و عطسه‌های بی‌دلیل می‌شوید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی
7- آیا زیادی و ازدحام جمعیت، ناراحت‌تان می‌کند؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
8- آیا عموماً در مراسم سوگواری شرکت می‌کنید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
9- تصور کنید چنین خبری به گوش‌تان رسیده است که فردا تمام دنیا در یک لحظه نابود شده و تمام انسان‌ها بدون آن‌که فرصت تصمیم‌گیری داشته باشند، از بین خواهند رفت. نخستین واکنش شما به این خبر غیرعادی چه خواهد بود؟
الف) ساکت در گوشه‌ای می‌نشینم و برای خودم و بیماران دیگر تأثر می‌خورم.
ب) از این خبر، کاملاً خوشحال شده و انتظار واقعه‌ی فردا را خواهم کشید.
ج) هم‌چون افراد دیگر، برای زنده‌ماندن، به بررسی امکانات موجود می‌پردازم.
10- صبح‌ها به‌محض بیدارشدن، چه احساسی دارید؟
الف) همیشه سرحالم.
ب) بیش‌تر اوقات خودم را خوب و سرحال حس‌می‌کنم.
ج) اخساس خیلی بدی دارم به‌حدی که نمی‌خواهم چشمانم را باز کنم.

آسیب‌شناسی روانی بیماران مبتلا به HIV

11- چه اوقاتی از شبانه‌روز، خودتان را غمگین و دل‌گرفته احساس می‌کنید؟
الف) صبح‌ها به‌محض طلوع آفتاب
ب) در اوقات ظهر
ج) عصرها
12- آیا تمایل به گردش و تفریح دارید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) تنها از پارک و محیط‌ های طبیعی لذت می‌برم.
13- آیا به ایجاد رابطه با جنس مخالف تمایل دارید؟
الف) بله
ب) خیلی برایم دشوار و سخت است.
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
14- در شرایط مقتضی، آیا قادر به کنترل تمایلات جنسی‌تان هستید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
15- آیا ترجیح می‌دهید تنها بخوابید؟
الف) بله
ب)خیر
ج) در صورت پذیرفتن چنین پیشامدی، احساس چندان خوبی ندارم.
16- آیا به‌مرور متوجه شده‌اید که آموخته‌های پیشین خود را به‌آهستگی از دست داده و غالباً دچار فراموشی می‌گردید؟
الف) بله
ب)خیر
ج) برای برخورد احتمالی با این وضعیت، آمادگی لازم را کسب نموده‌ام.
17- رابطه‌تان با پزشک یا پزشکان معالج، چگونه است؟
الف) خوب
ب) بدون آنان قادر به ادامه‌ی حیات نیستم.
ج) نمی‌خواهم آنان را حتی برای لحظه‌ای ببینم.
18- آیا در حین دیدن برنامه‌های تلویزیونی، احساس خوبی دارید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) بستگی به خلق‌وخویم دارد.
19- آیا تاکنون اندیشیده‌اید که تنها یک تصادف ساده، باعث ابتلای شما به این بیماری شده است؟
الف) بله
ب) خیر
ج) نمی‌دانم.
20- آیا خود را مشغول اندیشه و تفکرات مختلف می‌نمایید به این امید که اوقات زندگی‌تان را با احساس بهتری پشت‌سر بگذارید؟
الف) بله، گاهی
ب) خیر
ج) من این‌طور بودن را همیشه ترجیح می‌دهم.
کلید آزمون:
حال با توجه به جدول زیر، امتیاز مربوط به هر سؤال را استخراج نموده و در آخر، امتیازات‌تان را با هم جمع نمایید.

آسیب‌شناسی روانی بیماران مبتلا به HIV

نتیجه‌گیری آزمون
34 تا 48 امتیاز:
این افراد چه از لحاظ روان‌شناختی و چه از لحاظ روحیات فردی، در شرایط قابل‌قبولی می‌باشند. چنین افرادی قادر به اداره‌ی امور شغلی و خانوادگی خود می‌باشند. درضمن، در کنار انجام تکالیف و وظایف خویش، قادرند در زمینه‌های اجتماعی و شغلی، به نزدیکان خود نیز یاری رسانده و مانع از شکاف ارتباط خود با آنان گردند. این اشخاص در طول ابتلا به بیماری، دریافته‌اند که برای مبارزه با مشکل ایجادشده، بایستی در ابتدا صبور بوده و از تحمیل فشارهای غیرضروری بر جسم و روح خود به‌طور جدی پرهیز نمایند. انجام حرکات ورزشی سبک و پیروی از یک برنامه‌ی غذایی مناسب، ازجمله اولویت‌های دیگری‌ست که چنین بیمارانی، مقید به پیروی از آن می‌باشند تا بتوانند از سرعت تخریب احتمالی جلوگیری نمایند. در غیر این‌صورت، فعالیت‌های تنش‌زا و رفتارهای مخاطره‌آمیز می‌توانند به‌طور جدی در احوالات روحی این‌قبیل بیماران، اثر گذاشته و موجبات آسیب‌پذیری آنان را پدید می‌آورد.
نتیجه‌ی عملی پیروی از توصیه‌های بهداشتی و روان‌شناختی می‌تواند از اضطراب و افسردگی مبتلایان به HIV کاسته و تسلط آنان را به عوامل یادشده افزایش دهد، درنتیجه امید به زندگی در بیمار مبتلا، افزایش یافته و حتی با توصیه‌ی پزشک معالج می‌تواند به بخش عمده‌ای از مسؤولیت‌های عاطفی، اجتماعی و شغلی خود بازگردد. دغدغه‌ی عمده‌ی این بیماران، دوری از فعالیت‌هایی است که برای تمام افراد فاقد بیماری، امری‌ست عادی و دست‌یافتنی. بنابر توصیه‌ی پزشکان معالج، بهره‌مندی از یک زندگی طبیعی می‌تواند در کاهش تخریب‌های عصبی و بافتی، نقش بسیار مهمی برعهده داشته باشد.
24 تا 33 امتیاز:
احوالات روحی و روانی چنین فردی، چندان مناسب نیست. او در کنار مبارزه با بیماری خود، در حال برخورد با مشکلات روزمره‌ی زندگی نیز می‌باشد که البته در برخورد با آن‌ها، توفیق چندانی به‌دست نمی‌آورد، درنتیجه در حوزه‌ی احساسات شخصی، باورهای دینی و حتی ویژگی‌های رفتاری‌اش به‌شکل بارزی، دچار نوسانات بی‌شماری می‌گردد. در چنین شرایطی، خانواده‌‌ی فرد بیمار و اطرافیانش نیز در کمک‌رسانی به او با مشکلاتی مواجه‌اند که اغلب به دافعه‌ی رفتاری خود بیمار بازمی‌گردد. تمام این مسائل و فاکتورهای یادشده، در تشدید حالات اضطرابی و افسردگی بیمار، نقش بسیار مهمی داشته و آستانه‌ی تحمل او را به‌شدت کاهش می‌دهد، به‌شکلی که مدام در حال نشان‌دادن رفتار پرخاش‌گرانه است. با گذشت زمان، بیمار مبتلا به HIV، شخصاً از حالات و وقایع رُخ‌داده، دلگیر شده و امیدش را به زندگی از دست می‌دهد. این در حالی‌ست که برای ایجاد تغییر در سطح یادشده، هیچ‌گونه انگیزه و توانی در اختیار ندارد و به‌مرور نیز از تمام حمایت‌های خانوادگی و اجتماعی که سابقاً در پیرامون خود حس‌می‌کرده، محروم شده است. میل به تنهایی و کاهش تمایلات جنسی، ازجمله مواردی‌ست که بر انزوای بیمار مبتلا به HIV می‌افزاید.درمان‌گران متوجه‌ این حقیقت غیرقابل انکار باشند که بیمار، وارد طیف تازه‌ای از نقصان‌های روانی و جسمانی گردیده و احتمال بروز بحران‌های یادشده، کم نیست. در این مرحله، توصیه می‌شود فقط به تجویز دارو تکیه نکرده و تاحد امکان، به بهبود روابط انسانی بیمار نیز توجه گردد. بررسی استرس‌های شغلی و اجتماعی و ایجاد تمرکز در بیمار برای فاصله‌گرفتن از دغدغه‌های غیرضروری، کاملاً الزامی‌ست.
16 تا 23 امتیاز:
بیمار چه از لحاظ روحی و چه از نظر جسمانی، در وضعیت بسیار وخیمی است. او به تمامی معنا، یک بیمار خطاب می‌شود زیرا دیگر قادر به انجام فعالیت‌های روانی و اجتماعی خود نیست. با نگاهی به بیمار، چنین استنباط می‌شود که او در شوک بیماری خود فرورفته و قادر به بیرون آمدن از آن نیست. مسائل و مشکلات پیش‌آمده، خارج از باور و انتظار بیمار است و او هیچ اقدامی در جهت کنترل یا گریز از بیماری خود نمی‌تواند انجام دهد. شخص مبتلا به HIV، تمام اوقات به بیماری و سرنوشتش می‌اندیشد. احساس یأس، مواجهه با تکرار روزها، برخورد با فشارهای پی‌درپی، ناتوانی جسمانی و کاهش تحمل روانی در شدیدترین سطح خود، در بیمار دیده می‌شود. او سرنوشت رُخ‌داده را غیرمنصفانه دانسته و آن را حق خود نمی‌داند. در این وضعیت، بیمار به هیچ‌کس علاقه و اطمینان ندارد و این نگرش، نتیجه‌ای جز شدت انزوای درونی به‌همراه نداشته و آثار مخرب بیماری را به شدیدترین درجه‌ی خود افزایش می‌دهد. در این مرحله، بایستی از بیش‌ترین امکانات پزشکی، روان‌پزشکی و درمان‌های روان‌شناسانه بهره گرفته و به نظارت‌های درمانی خود افزود.
منبع:نشریه شادکامی ،شماره 70.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر