به گزارش خبرنگار مهر، «مهدی زارع بیعیب»، نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مومبای هند، یادداشتی درباره فرهنگ و تمدن این کشور نوشته و آن را برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است. این یادداشت در ذیل از نظر مخاطبان میگذرد:
سرزمین پهناور هند به کشور موز و سینما، کشور هفتاد و دو ملت و کشور عجایب معروف است. وسعت خاک هند بیشتر از دو برابر مساحت ایران است و تمدن آن از 2900 سال پیش از میلاد مسیح و حتی قبل آن آغاز شده و تا دوران تاگور و مهاتما گاندی ادامه یافته است. هند آیینهایی را در آغوش خود پرورانیده است که کلیه مراحل تکامل، از بت پرستی گرفته تا روحانیترین و لطیفترین مشرب وحدت وجود را طی کرده است و فیلسوفانی را در دامن خود پرورانیده که تنها بر پرده توحید هزاران نغمه ساز کردهاند و آثاری چون «اوپانیشادها» که تاریخ نگارش آن به هشت قرن قبل از میلاد میرسد و یا نوشتههای «شانکارا» که هشت قرن پس از آن به وجود آمدهاند، خلق کردهاند.
کوههای هیمالیا، این سرزمین را از کشورهای همسایه جدا میکند. در مشرق نیز سلسله کوههای کوتاهتری، هند را از کشور میانمار جدا میکند. راس این مثلث نیز تا هوای گرم و مرطوب کشور سریلانکا (سیلان) پیش رفته است. مورخان قدیم هند، ناحیه شمالی این سرزمین را «آریاورتا» به معنی سرزمین آریاها نامیدهاند و نویسندگان مسلمان این ناحیه را هندوستان به معنی هندوها نام نهادهاند که این واژه نیز از «ایندوس» یا «سیندو» یا «سیند» اقتباس شده است. به همین خاطر این سرزمین توسط غربیها ایندیا خوانده شده است.
شبه قاره هند دارای آب و هوا گرم است و کمبود آب یکی از مشکلات اصلی زندگی اقتصادی است. تابستان فصل باران و موجب رونق کشاورزی است. میزان بارندگی در نواحی مختلف هند بسیار نابرابر است، یکی از مهمترین رودخانههای هند ایندوس (سند) است. تمدن در این سرزمین پهناور به خاطر همین رودها به وجود آمد و طی هزاران سال نژادها، قبایل، کاروانها و ارتشهای مختلف از آن عبور کردند. به طور کلی باید گفت که در مذهب هند، آب یک سیال مقدس است و نشانه پاکی و روشنی است و رود گنگ مظهر بزرگی و استقامت، سخاوت و رادمنشی است.
رود گنگ در نظر هندیان آنقدر مقدس است که با نام گنگ قسم یاد میکنند و اگر بخواهند بزرگی و جوانمردی کسی را بستایند به او «گنگا» (همان گنگ) میگویند. رود پهناور و بزرگ گنگ از نزدیکی شهر الله آباد عبور میکند و به شهر بنارس میرسد. شهر بنارس سالانه میزبان تعداد کثیری از هندوان است که برای زیارت به آنجا سفر کردهاند و برای پاک شدن گناهان در آب گنگ خود را شستشو میدهند.
پیشینه حضور انسان در شبه قاره هند به دویست تا چهارصد هزار سال میرسد. اما اولین تمدن به معنای واقعی در این سرزمین، تمدن حوزه رود سند با قدمت نزدیک به سه هزار سال پیش از میلاد است که با تمدن شهر سوخته در ایران همزمان بوده و با آن مراودات نزدیک داشته است و تقریباً پس از ورورد آرایاییها، هر دو از بین رفتهاند.
«رادا کریشنا»، متفکر هندی، تاریخ فلسفه هند را به چهار قسمت تقسیم کرده است؛ دو قسمت در دوره ودائی؛ از 1500 تا 600 قبل از میلاد مسیح و دو قسمت در دوره حماسی؛ 600 قبل از میلاد مسیح تا 200 میلادی
دوره ودائی
دوره ودائی با هجوم اقوام هند و اروپایی و تسلط آنان بر کشور هند آغاز میشود. این دوره همراه با گسترش تمدن و فرهنگ آریایی بود. متون اصلی دین هندو یعنی «وداها» هم در این دوره به رشته تحریر در آمده است. نخست سرود «ریگ ودا» نوشته شده و سپس «براهماناها» که تفسیر سرودهای ریگ ودا بود، تحریر شده که بیشتر به شرح مسائل آیینی و مناسک و اعمال دینی پرداخته است. مباحث فلسفی در «اوپانیشادها» نشان میدهند که در طی قرن هشتم قبل از میلاد مسیح، نوعی جابجایی از طریق پرداختن به مسائل درونی به جای مسائل جسمانی عادی اتفاق افتاده است.
دوره حماسی
این دوره از قرن ششم پیش از میلاد مسیح آغاز میشود، دوره پیروزی کیش برهمنی و تسلط آن بر کلیه شئون مذهبی هند بود. ساماندهی این کیش بهصورت نظام طبقاتی کاست جلوهگر شد. در کیش برهمنی روشهای مستقل عقلانی و استدلالی ظاهر شدند و تحول اعتقادات عوام به شکل گیری مذاهب ویشنوئی و شیوائی انجامید. حماسههای عظیم و باشکوه «مهابهاراتا» و «رامایانا» که به این دوره تعلق دارند، معرف این روند هستند. حماسه مهابهاراتا که به عنوان دوره حماسی از آن گرفته شده، آیینه تمام نما و دائره المعارف کلیه معتقدات موجود در آن عصر است و تحول اندیشه انتزاعی، در مکاتب فلسفی هند به اوج خود رسید. پرفسور «فینگان» از رامایانا و مهابهارتا بهعنوان اشکال عوامانه آیین هندو نام میبرد. این دو حماسه رابط بین خدا و اساطیر قهرمانی با ابنای بشر بودند.
شرق شناسان غربی، بهطور سنتی دین دوره هندو آریایی، یعنی دین وداها، براهماناها، اپانیشادها را برهمائیسم و دین دوره ما بعد بودائی و عصر نوین، یعنی دین مهابهاراتا و مکاتب برهمنی را هندوئیسم مینامند.
از دیدگاه مذهبی هندوان، رهایش (موکاشا) در درجه اول اعتبار قرار دارد و برای رسیدن به آن، سه طریقه در پیش دارند:
1- کارما (قانون عمل و عکس العمل)؛ این روش از تأثیرات دیرینه و پی گیر اعمال انسان است که برای هر کردار و گفتار و پنداری، واکنشی وجود دارد.
2- جنانا (شناخت و معرفت دینی)؛ روشی است که در اثر تکرار اعمال دینی و مطالعه آن حاصل میگردد.
باکتی (اخلاص و عبادت عاشقانه)؛ روشی است که انسان بایستی خالصانه و مخلصانه خالق را عبادت کند تا به درجه کمال رسد.
در واقع نه تنها دین هندو، بلکه بسیاری از ادیان، این سه اصل مشترک را به پیروان خود توصیه کردهاند. اندیشه ودائی گذشته از جنبههای تاریخی، یک نظام فلسفی ـ دینی منسجم است. در نظام اندیشه ودائی قدرتی برتر به مثابه یک حقیقت غائی دیده میشود. این حقیقت بهعنوان یگانه خالق، مطلق، متعالی باقی، انگاشته میشود که بنیانگذار قوانین اخلاقی و گرداننده چرخ هستی است. او خداوند جهان است. درباره اینکه او چگونه جهان را آفریده است، ادبیات ودائی مملو از افسانههای لطیف است، در این افسانهها گاهی خلقت جهان، حاصل یک پدیده به خود تصویر میگردد، گاهی بر حسب مقدار و اندازه تعیین شده طرح ریزی میشود، گاهی تکوین جهان بعنوان پدیدهای که بنیادی دارد و بر چیزی متکی و دارای ابعاد میباشد، از آن سخن به میان آمده است.