بازخوانی دیدگاه های بزرگان در مورد راه های دعوت به اسلام

رسالت دین مقدّس اسلام، رسالت جهانی و فراگیر همه زمان ها و مکان ها می باشد؛ «یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیکمْ جَمیعاً»پیام قرآن و صدای اسلام و ندای آسمانی توحید، اختصاص به یک زمان و مکان ندارد

بازخوانی دیدگاه های بزرگان در مورد راه های دعوت به اسلام

آیت الله صافی گلپایگانی

— پیام فطرت و پیام معنویت

رسالت دین مقدّس اسلام، رسالت جهانی و فراگیر همه زمان ها و مکان ها می باشد؛ «یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیکمْ جَمیعاً»پیام قرآن و صدای اسلام و ندای آسمانی توحید، اختصاص به یک زمان و مکان ندارد. این، پیام فطرت و پیام جان بشریت و پیام معنویت است که زمان و مکان را درنوردیده و برای ابد و همیشه، زنده و تازه و پویا و سازنده می باشد.

— پیام های حیات بخش اسلام و قرآن

کرامت انسان، مساوات اسلام، توحید و عدالت اسلام، دعوت به صدق و صفا و راستی و محبّت به یکدیگر، و دوری از کینه و حسادت و دشمنی با ظالم و ستمگر و حمایت از مظلوم و محرومین و ایجاد مدینه فاضلۀانسانی، همه و همه از پیام های حیات بخش اسلام و قرآن کریم است که فطرت پاک انسانی، همیشه آن ها را خواهان است.

— افکار نورانی اسلام و اهل بیت

با این افکار نورانی اسلام و هدایت هایی که کتاب و سنت و اهل بیت علیهم السلام در اختیار ما گذاشته اند، و با توجه به ذخایر و سرمایه های علمی و معنوی که داریم، باید بتوانیم بهترین و کامل ترین اجتماعات و تمدن های امروزی را در دنیا عرضه کنیم.

— علت گسترش اسلام در جهان

اگر اسلام امروز چنان پیشرفت دارد و دل های مردم آگاه و عالم را تصرّف نموده و قرآن کریم این همه جاذبه دارد که دانشمندان بزرگ در مقابل آن سر تعظیم فرود می آورند، همه به این جهت است که اسلام، دین عقل و منطق و استدلال و برهان است؛ دینی است که مردم را به تفکر و تدبّر و اندیشه دعوت می نماید و برای عالم و علم، ارزش بسیار زیادی قائل است، اسلام، هرگز از علم و عقل و تدبّر و اندیشه و فطرت پاک جدا نبوده و نیست.

— بزرگ ترین ستم به اسلام وانسانیت

متأسفانه باید گفت چقدر عده ای از خرد دور و از خدا بی خبر و از اسلام رانده شده، به این دین حنیف ضربه زدند و چهرۀرحمانی آن را به چهرۀخشونت طلبی و ظلم و قتل و غارتگری تبدیل نمودند!چقدر انسان های پاک و مظلومی را که سرمایه بزرگ علمی و فکری داشتند و عقیده و دین شان پاک و بی آلایش بود را کشتند و بزرگ ترین ستم را به اسلام و بلکه جهان انسانیت وارد نمودند و می نمایند.

— خیانتکاران به اسلام و مسلمین

امروز فرق ضاله ای که به نام اسلام مسلمانان را تکفیر می کنند، ریختن خون مسلمانان را حلال می شمارند و هر روز با حربه ترور مسلمانان را می کشند، چهره اسلام را خشن و ضد انسانی نشان می دهند و اینها اسباب عار و ننگ جامعه مسلمانان هستند و به اسلام خیانت می کنند.

آیت الله مکارم شیرازی

— اسلام دین محبت است حتی به غیر مسلمانان

دین اسلام دین رافت و مهربانی است و باید به دنیا بگوییم این جریان تکفیری از اسلام جداست. باید جوانانی که در این گروه هستند و فریب خورده اند را از آن ها جدا کنیم. اسلام دین محبت است حتی به غیر مسلمانان.

— لزوم طرح اندیشه های ناب اسلام

باید مسائل اعتقادی و اندیشه های ناب اسلام در جهان مطرح شود تا جوانانی که در این گروه تکفیری منحرف شدند آگاه شوند و بتوانند از این گروه خارج شوند. توجه به قرآن در غرب چندین برابر شده است توجه به قرآن در اروپا و آمریکا چندین برابر شده و ترجمه قرآن کریم در یکی از سال های اخیر، به عنوان پرفروشترین کتاب معرفی شده است.

— قرآن، پر فروش ترین کتاب در آمریکا

بحمدلله با وجود نقشه ها وتوطئه های دشمنان دین مبین اسلام به سرعت در دنیا در حال گسترش و پیشرفت است و در یکی از سال های گذشته قرآن پر فروش ترین کتاب در آمریکا بوده است.

— اسلام دین آینده دنیا

امروز مردم دنیا از مادی گرایی و ماتریالیسم خسته شده و به دنبال پناهگاه معنوی هستند. آنچه می تواند عطش مردم جهان را فرو بنشاند تنها دین مبین اسلام است. ما باید از این فرصت به خوبی استفاده کنیم و در این صورت دین آینده دنیا اسلام است.

— دنیا آماده پذیرش مکتب اهل بیت(ع) است

در شرایط فعلی بیش از هرزمانی به تبلیغ نیاز است؛ زیرا دنیا آماده پذیرش مکتب اهل بیت(ع) است، گوش شنوا برای شنیدن پیام این مکتب آماده است و باید در داخل و خارج این دین را تبلیغ کرد. در خارج از کشور نیز شرایط نسبت به پذیرش اسلام فراهم شده است و اگر از این فرصت استفاده نکنیم در روز قیامت باید پاسخگو باشیم.

— اسلام در اروپا و آمریکا در حال پیشرفت است

امروزه هجمه علیه دین اسلام و به ویژه مکتب اهل بیت(ع) بسیار زیاد شده است. دشمنان و بدخواهان دین گاهی با ساخت فیلم ها، گاهی با انواع جسارت ها و توهین ها وگاهی با شبهه افکنی و برخی اوقات نیز با فحاشی در فضای مجازی و سایت ها به مقدسات اهانت و علیه دین و مکتب ما فعالیت می کنند. با وجود تبلیغات همه جانبه دشمنان و بدخواهان، اسلام در اروپا و آمریکا در حال پیشرفت است و هر ساله شمار زیادی به دین اسلام می گروند.

— تلاش جماعتی گمراه برای سیاه کردن چهره اسلام

جماعتی گمراه که به نام اسلام، دست به جنایت هایی می زنند که حتی به ذهن جاهلیت قبل از اسلام هم نمی رسید، اعمالی از جمله تعرض به مال و جان و ناموس مسلمانان و این ها هر کاری برای سیاه کردن چهره اسلام و به نام اسلام انجام می دهند.

ضربه صلح جهانی

متأسفانه شاهد نوعی اسلام هراسی در میان اروپاییان هستیم که منشأ آن اعمال افراطی قلیلی از وهابیون است. حتی ما در حال مبارزه با آن ها هستیم و معتقدیم اینها آبروی اسلام را برده اند و به صلح جهانی نیز ضربه وارد می کنند ولی نباید اعمال یک گروه اقلیت را به حساب کل مسلمانان گذاشت و موجب اسلام ستیزی شد.

آیت الله شهیدمطهری

— اسلام دین حقیقت گرا و واقع گراست

اسلام دین حقیقت گرا و واقع گراست. لغت «اسلام» به معنی تسلیم است و نشان دهنده این حقیقت است که اوّلین شرط مسلمان بودن، تسلیم واقعیت ها و حقیقت ها بودن است. هر نوع عناد، لجاج، تعصّب، تقلیدهای کورکورانه، جانبداری ها، خودخواهی ها از آن نظر که بر خلاف روح حقیقت خواهی و واقع گرایی است، از نظر اسلام محکوم و مطرود است. از نظر اسلام اگر انسانی حقیقت جو، بی نظر و کوشا در راه وصول به حق باشد، فرضا به حقیقت نرسد، معذور است، و اگر کسی در روح خود عناد و لجاج داشته باشد، فرضا حقیقت را به دلیل تقلید و یا وراثت و امثال این ها پذیرفته باشد، ارزشی ندارد. مسلمان واقعی، چه مرد و چه زن، به حکم روح حقیقت جویی خود حکمت و حقیقت را هرکجا و نزد هر کس یافت اقتباس می کند و فرا می گیرد، در راه کشف و تحصیل علم، تعصّب به خرج نمی دهد، فرضا در دورترین نقاط جهان آن را بیابد به سویش می شتابد. مسلمان واقعی حقیقت جویی را نه به زمان معینی از عمر خویشتن محدود می کند و نه به منطقه ای خاص منحصر می کند و نه آن را در انحصار اشخاص معین می داند.

— عوامل گسترش سریع اسلام

در اسلام یک خصوصیتی هست از نظر گسترش که در مسیحیت نیست و آن مسئله سرعت گسترش اسلام است. مسیحیت خیلی کند پیشروی کرده است ولی اسلام فوق العاده سریع پیشروی کرده است چه در سرزمین عربستان و چه در خارج عربستان، چه در آسیا، چه در آفریقا و چه در جاهای دیگر. این مسأله مطرح است که چرا اسلام این اندازه سریع پیشروی کرد؟ حتی لامارتین شاعر معروف فرانسوی می گوید: اگر سه چیز را در نظر بگیریم احدی به پایه پیغمبر اسلام نمی رسد. یکی فقدان وسائل مادی: مردی ظهور می کند و دعوتی می کند در حالی که هیچ نیرو و قدرتی ندارد و حتی نزدیکترین افرادش و خاندان با او به دشمنی بر می خیزند، تک ظهور می کند، هیچ همکار و همدستی ندارد، از خودش شروع می شود، همسرش به او ایمان می آورد، طفلی که در خانه هست و پسر عموی اوست- علی علیه السلام - ایمان می آورد، تدریجا افراد دیگر ایمان می آورند آن هم در چه سختی ها و مشقت ها! و دیگر، سرعت پیشرفت یا عامل زمان و سوم بزرگی هدف. اگر اهمیت هدف را با فقدان وسائل و با سرعتی که با این فقدان وسائل به آن هدف رسیده است در نظر بگیریم، پیغمبر اسلام- به گفتۀلامارتین و درست می گوید- در دنیا شبیه و نظیر ندارد.

— عامل اول برای نفوذ و توسعه اسلام

یکی از دیگر علل پیشرفت سریع اسلام قرآن، معجزۀپیغمبر است، آن زیبائی قرآن، آن عمق قرآن، آن شورانگیزی قرآن، آن جاذبه قرآن، بدون شک عامل اول است. عامل اول برای نفوذ و توسعه اسلام در هر جا خود قرآن است و محتوای قرآن.

— «سیره نبوی»؛ علت مهم پیشرفت سریع اسلام

(یکی دیگر از علل پیشرفت سریع اسلام) «سیره نبوی» و روش پیغمبر اکرم یعنی. . . خلق و خوی رسول اکرم، سیره رسول اکرم، طرز رفتار رسول اکرم، نوع رهبری و مدیریت رسول اکرم. . . است و حتی بعد از وفات پیغمبر اکرم هم، تاریخ زندگی پیغمبر اکرم یعنی سیره او که بعد در تاریخ نقل شده است خود این سیره تاریخ عامل بزرگی بوده است برای پیشرفت اسلام. . .

— کار تبلیغی پیامبر برای دعوت به اسلام

پیامبر اکرم در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت. به طائف سفر کرد، در ایام حج در میان قبایل می گشت و تبلیغ می کرد، یک بار علی علیه السلام و بار دیگر معاذ بن جبل را به یمن برای تبلیغ فرستاد، مصعب ببن عمیر را پیش از آمدن خودش برای تبلیغ مردم مدینه به مدینه فرستاد، گروه فراوانی از یارانش را به حبشه فرستاد. آن ها ضمن نجات از آزار مکیان، اسلام را تبلیغ کردند و زمینه اسلام نجاشی، پادشاه حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند.

در سال ششم هجری به سران کشورهای جهان نامه نوشت و نبوت و رسالت خویش را به آن ها اعلام کرد. در حدود صد نامه از او باقی است که به شخصیت های مختلف نوشته و پیامبری خود را اعلام و آن ها را به دین اسلام دعوت کردند. یکی از آن نامه ها نامه ای بود که به خسرو پرویز پادشاه ایران نوشتند و اورا دعوت به قبول اسلام کردند. نامه ها نوشتند به همۀسران بزرگ جهان و رسالت خودشان را به آن ها ابلاغ کردند. . . اگر [چه] بعضی از آن ها جواب ندادند ولی بسیاری شان جواب های بسیار محترمانه و متواضعانه [ای] دادند، فرستادۀپیغمبر اکرم را احترام کردند، همراه او هدایایی برای حضرت فرستادند و بالأخره جواب مؤدبانه ای دادند.

— عنصر اساسی درتبلیغ اسلام

دعوت نباید توأم با خشونت باشد، و به عبارت دیگر دعوت و تبلیغ نمی تواند توأم با اکراه و اجبار باشد مسئله ای است که خیلی می پرسند: آیا اساس دعوت اسلام بر زور و اجبار است؟ یعنی ایمان اسلام، اساسش بر اجبار است؟

این، چیزی است که کشیش های مسیحی در دنیا، روی آن فوق العاده تبلیغ کرده اند. اسم اسلام را گذاشته اند دین شمشیر یعنی دینی که منحصرا از شمشیر استفاده می کند. شک ندارد که اسلام دین شمشیر هم هست و این کمالی است در اسلام نه نقص در اسلام، ولی آن ها که می گویند: «اسلام دین شمشیر» می خواهند بگویند: اسلام در دعوت خودش ابزاری که به کار می برد شمشیر است، یعنی چنان که قرآن می گوید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن». آن ها می خواهند این جور وانمود کنند که دستور پیغمبر اسلام این بوده: ادع بالسیف. حالا کسی نیست بگوید پس چرا قرآن گفته: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» و در عمل هم پیغمبر چنین بوده است. یک نوع خلط مبحثی می کنند بعد می گویند: اسلام دین ادع بالسیف است، دعوت و تبلیغ کن با شمشیر. حتی در بعضی از کتاب های شان به پیغمبر اکرم اهانت می کنند، کاریکاتور مردی را می کشند که در یک دستش قرآن است و در دست دیگرش شمشیر، و بالای سر افراد ایستاده که یا باید به این قرآن ایمان بیاوری و یا گردنت را می زنم. کشیش ها از این کارها در دنیا زیاد کرده اند.

آیت الله جوادی آملی

— مهم ترین پیام اسلام

اسلام پیام خدا را به جامعه بشری ابلاغ می کند. مهم ترین پیامی که اسلام از خدای سبحان به جامعه بشری انتقال داده است، همان نظام اَحسن است که فرمود: (الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَی ءٍ خَلَقَهُ) هم اصلِ هستی را خدا افاضه کرده است که (اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَی ءٍ ) وهم حُسن این نظام را خدا عطا کرده است که فرمود: (أَحْسَنَ کُلَّ شَی ءٍ خَلَقَهُ). نظامی اَحسن است که در آن صلح حاکم، امنیت محفوظ و امانت محترم باشد. جامعه جنگجو، جامعه ویران شده است. جامعه بی امنیت و بی امانت در آستانه سقوط است.

— شرط قبول پیام

خداوند به ما دستور داد شما دین را به مردم ابلاغ کنید و فرمود حرف هایی که من می زنم حرف های دل آشنا و فطرت پذیر است لذا شما خودتان این حرف ها را خوب بفهمید و عمل کنید آنگاه وقتی حرف از دلِ شما برآمد دیگران حرف های شما را می پذیرند.

— گام های دعوت به سوی حق

خدای سبحان در قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را با ویژگی هایی معرفی کرده و فرموده است «انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً» ای پیامبر، تو را فرستاده ایم که گواه و نوید دهنده و هشدار دهنده و باذن پروردگار دعوت کننده مردم به سوی خدا و چراغ نوربخش برای امت باشی. با توجه به این آیه، یکی از وظائف پیامبر بزرگوار اسلام دعوت مردم به سوی خداست، دعوت مردم به سوی خدا ابزار می طلبد، ابزاری که خدای سبحان برای دعوت معرفی کرده است سه تا است: حکمت، موعظه حسنه، جدال احسن «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» با حکمت و اندرز نیکو مردم را به سوی پروردگارت دعوت نما و با آن ها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن.

با استفاده از این آیه نخستین گام برای دعوت مردم به سوی خدا استفاده از حکمت و منطق صحیح و استدلال های حساب شده است، و چون رسالت پیامبر اسلام(ص) بیداری افکار و اندیشه ها و شکوفایی گنجینه های عقلانی است بهترین روش برای تحقق این هدف استفاده از منطق و استدلال و برهان است.

دومین گام برای دعوت استفاده کردن از موعظه حسنه و اندرز نیکوست که به منظور تأثیر گذاری بر عواطف از آن بهره برداری می شود، موعظه زمانی اثر عمیق خود را می بخشد که «حسنه» بوده و به صورت زیبایی اجرا گردد. زیرا اگر دعوت با تحقیر طرف مقابل و حس برتری جویی و همراه با خشونت و مانند آن باشد نه تنها اثر مثبت ندارد بلکه به عکس آثار و پی آمدهای منفی خواهد داشت.

سومین گام برای دعوت به سوی خدا مناظره و جدال احسن است یعنی مناظره ای که با حق و عدالت و درستی و امانت و صدق و راستی باشد و باطل در آن راه پیدا نکند.

— راه رسیدن به حقیقت، فقط با مهندسی خداست

راه رسیدن به حقیقت، فقط با مهندسی خداست و مهندسی در جهان هستی به جز خدا نیست و صراطی در جهان هستی به جز شریعت و دین نیست. عقل چراغ است و از چراغ کاری ساخته نبوده و فقط راه را می بیند و دین که صراط و راه سعادت است، فقط برای خداست و ذات اقدس خدا به وسیله وحی، اولیا و معصومان(ع) آگاه می کند و از دو منظر قرآن و عترت می توان این صراط را شناخت؛ عترت یعنی علی و اولاد علی است و عترت و عصمت و ولایت همتای با قرآن است.

— هیچ جوانی مثل لوح نانوشته خلق نشده

هیچ جوانی مثل لوح نانوشته خلق نشده، بنابراین چه خواهرها، چه برادرها باید حوزه های علمیه داشته باشند، معارف قرآن و عترت را عالمانه و محققانه یاد بگیرند علاوه بر این، عملشان نیز باید جاذبه داشته باشد و جوانان کشورهای خود را با این علوم آشنا کنند و سعی کنند با تربیت اسلامی، اخلاق اسلامی، روش و منش اسلامی در آن ها کِشش به اسلام را ایجاد کنند.

— اگر واقعاً انسان خودش را بشناسد. . . . .

اگر واقعاً انسان خودش را بشناسد، نه بیراهه می رود، نه راه کسی را می بندد. این صراط مستقیم در درون ماست. یک صراطی نیست که افقی باشد یا عمودی. این عدل است، این عقل است، این اعتقاد است، این اخلاق است؛ این در جایی مهندسی شده نیست. این صراط در درون ما نهادینه شده است. اگر بررسی کنیم فرمود «فالهمها فجورها و تقواها»، هم غرب خودش را می یابد، هم شرق خودش را می یابد، هم سالمندان و میان سالان، هم به تعبیر رهبر انقلاب جوان های اروپایی که آینده کشورشان در دست این هاست، خودشان را می یابند. این راه در بیرون از ما نیست. ما نمی خواهیم مکه برویم یا مدینه یا کره مریخ که راه بیرونی داشته باشیم. این راه درونی است: عقیده است، اخلاق است، اوصاف و اعتدال و عدل است.

— مقصود اصلی مقام معظم رهبری در این نامه

این چراغ را باید در درون روشن کنیم که راه را ببینیم. آنگاه نه بیراهه می رویم، نه راه کسی را می بندیم. بعد، با ابدیتمان آشناییم. ما هرگز حاضر نیستیم بپوسیم. این در درون همه ماست. باید ره توشه ای تهیه کنیم که با ابدیت ما سازگار باشد. در این عالم، یا با ضابطه زندگی می کنیم، یا با رابطه، یا با هر دو. با ضابطه زندگی کنیم یعنی احتیاجاتمان را برطرف می کنیم: مثلاً، منزل تهیه می کنیم یا می خریم یا اجاره و رهن می کنیم. فرش ما، زندگی ما، غذای ما با ضابطه است. یا اینکه با رابطه زندگی می کنیم: مثلاً کسی پدر کسی است، پسر کسی است، کودک است، بزرگ است، سالمند است، میانسال است، این ها با رابطه زندگی می کنند. اما بعد از مرگ فرمود: لا بیع فیه و لا خله؛ نه ضابطه است نه رابطه. ما هستیم، بدن هست، همه نیازها هست، اما نه بازار خرید و فروش است، نه کسی پسر کسی است، پدر کسی است، چون همه از خاک برمی خیزند. پس باید از اینجا بُرد. این «علوم انسانی» است. این بازده حرف انبیا است؛ این می شود سخنان رهبر انقلاب.

— اگر نامه رهبری به جوانان غرب رفت، از این راه بوده. . . .

محور اصلی قبله و کعبه، مردم محروم اند و آن کسی که کعبه را حفظ می کند، پا برهنه و رجال است و او می تواند کعبه را حفظ کند واگر نامه رهبر محترم به جوانان غرب رفت، از این راه بوده و اگر او جامعه را به این سمت دعوت کرده است، به دلیل آن است که خود قائم به عقل بود و فهمید که قیام عقل و عدل، قیام پابرهنه ها است؛ چه بنایی مقدس تر از قبله که به مصاف جهانیان است که فرمود همه بیایند، اما کعبه را پیاده ها حفظ می کنند و هواپیمانشین را هم کعبه می پذیرد، اما از آن ها کاری ساخته نیست و اگر او بخواهد در مقابل داعش بایستد، توان آن را ندارد و همین رجال و پابرهنه ها در مقابل داعش می ایستند و مرفه، اهل مبارزه نیست.

آیت الله شهید بهشتی

— اسلام، تک بعدی نیست

وقتی در باب معرفت وارد می شوید، می بینید اسلام، تک بعدی نیست، نه مکتب حسی است فقط، نه مکتب عقلی است فقط، نه مکتب عرفانی است فقط، بلکه هم حسی است، هم عقلیست و هم عرفانی. و وقتی می گوییم حسی، تجربی را هم شامل می شود، لذا تجربی نیز هست. . . و همین طور، ذوقی و کشفی و شهودی است.

— اسلام، راه راست انسان زیستن است

اسلام، آئین انسان و انسانیت، و صراط مستقیم و راه راست انسان زیستن است، و به همین جهت به همه جوانب هستی انسان عنایت دارد و هیچ گاه در قالب نگرش ها و برداشت های تک بعدی نمی شود اسلام را یافت.

— فقط با عقل و خرد و اندیشه نمی توان راه هدایت را نشان داد

انسان در شناخت، دارای بعد حسی است، و نیز دارای ابعاد عقلی و عرفان و عشق و شور می باشد. انسان موجودی نیست که عقل و خرد و اندیشه یکپارچه باشد، تا با اندیشه تحلیل گر با او برخورد کنیم. دلمان را خوش کنیم که ما با قدرت تجزیه و تحلیل فراوان، با مسأله انسانیت و انسان و جهان برخورد کرده ایم. . . در انسان، بعد دیگری هست در زمینه شناخت و معرفت که به آن بعد عرفانی، بعد عشق و بعد شور و حال می گوئیم. . .زندگی عشق و شور می خواهد، زیرا با عشق و شور چیزهایی را می شود فهمید که با عقل تحلیلگر هرگز قادر به فهم آن نیستیم. آن انسان از تک بعدی و تک نگری خردمندانه به ستوه آمده که می گوید:

آزمودم عقل دوراندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را

به راستی اگر زندگی انسان صرفاً بخواهد مغز باشد و اندیشه، جاذبه خودش را از دست می دهد.

— عملِ به معیارهای اسلامی؛ بهترین راه برای دعوت به اسلام

دنیا در پی یافتن راه های عملی برای بهتر زیستن است نه راه های ادعایی. نسل جوان خودمان هم همین طور. هر جا به هر مقدار، عملِ به معیارهای اسلامی سراغ داشته باشید دیگر هیچ احتیاجی به تبلیغ نیست. خود به خود دل و جان و فکر و ایمان او (مخاطب) آنجاست.

— دعوت به اسلام، 10 درصد هم به زبان نبوده است. . . . .

چرا نمی خواهیم لمس کنیم که دعوت بر خیر در اسلام، 10 درصد هم به زبان نبوده است. . . . . یکی از آفت های زندگی اجتماعی ما رواج بازار دعوت زبانی و اخیراً قلمی و کساد بازار دعوت عملی است…؛ یعنی ما دعوت کنندگان قلمی و زبانی که در بخش زبانی و قلمی چه بسا پُر تجلی هستیم، اما متأسفانه در بخش دعوت عملی آن ارج و اثرگذاری متناسب با رسالتمان را چندان نداریم.

— با عمل خود، مردم را به اسلام فرا بخوانیم

ما با شعار داشتن آیین حق و عدل در جهان امروز دعوت خودمان را عرضه می کنیم البته به یک شرط، به شرط اینکه عمل ما آنقدر وارونه نباشد که مردم دنیا را بیزار کند و بگویند اگر بخواهیم حق و حق پرستی را در رفتار شما بنگریم ما از این حق گریزانیم و این آن حقی نیست که فطرت ما جستجو می کرد. و اگر بخواهیم عدل را در زندگی و رفتار نظام اجتماعی و اقتصادی شما بنگریم، این هم آن عدلی که ما می خواهیم نیست. این عدل، عدل قلابی است.

— خودمحوری، آفت دعوت به اسلام

هر فرد و گروهی که این گرفتاری (خودمحوری) را داشته باشد، اگر از تمام دستگاه های تبلیغاتی دنیا و آخرین فنون تبلیغاتی، بهترین فیلم، شیرین ترین بیان و جذاب ترین شعرها و مهیج ترین نمایشنامه ها و فیلم ها هم استفاده کند، باز به جایی نمی رسد.

لزوم رعایت اصل «لا اکراه فی الدین» در دعوت به دین

جریان های سازنده باید طوری باشد که انسان ها را در خودش فرو برد، اما نه یک فرو بردنی که خودآگاهی و انتخاب آزاد را از آن ها سلب بکند و به شکل یک جبر اجتماعی در بیاید … این نمی تواند دوام داشته باشد و اصولاً نمی تواند ما را به راه اسلام ببرد. ما باید اصل «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لا انفصام لها» را در دعوت رعایت کنیم.

— نقش بزرگ انقلاب اسلامی در گرایش جهانیان به اسلام

جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، در جایگاه یکی از این جوامع، در مسیر دعوت خویش باید تجسم و تجلی این ذهنیت والای بشری فرودآمده از عرش الهی باشد تا بتوان گفت که مشغول نشان دادن اسلام به دنیا و تبلیغ آن در جهان هستیم.

— جاهلیت مدرن

کشیدن کاریکاتور از پیامبری که مظهر کرامت و ادب است و آمده است تا آنچه را خداوند در ذات انسان گذاشته است، بارور کند و انسان را به رشد و کمال برساند، یک جاهلیت مدرن است.

— پیامبر(ص) عدل و اخلاق مجسم است

آنان که در فرانسه یا غیرفرانسه از مرز انسانیت خارج می شوند و به پیامبر(ص) توهین می کنند باید بدانند او عدل و اخلاق مجسم است، او بشریت را به این مرحله رسانده است، هر جا حرف حق است از اسلام است، اگر پیامبران نبودند چیزی بدتر از جنگ های جهانی گرفتار جامعه انسانی می شد.

— صهیونیسم؛ پشت پردة راهبرد اسلام سیتزی در غرب آنهایی که تکذیب و مسخره می کنند همان کسانی هستند که در جریان جنگ های جهانی بیش از 80 میلیون نفر را کشتند، این ها همان کسانی هستند که در گوشه کنار عالم، جنگ راه انداختند و لشگر کشی می کنند، این ها همان کسانی هستند که در فلسطین جنگ سی روز راه می اندازند می کشند و خیالشان نیست.

آیت الله مصباح یزدی

— بالاترین خدمت به انسان ها

بالاترین خدمت به انسان ها، آشنا کردن آن ها با اسلام و معارف اهل بیت (ع) است و بزرگترین خیانت نیز ممانعت از انتشار و ترویج دین است.

— چگونه مردم جذب دین می شوند؟

. . . . اکنون این سؤال مطرح می شود که چه باید کرد تا مردم جذب دین شوند؟ چون صِرف این که انبیا نسخه تکامل روحی و معنوی انسان را در دست دارند و راه درست آن را می شناسند کافی نیست، بلکه علاوه بر آن باید تدبیری اندیشید که مردم این نسخه را بگیرند و عمل کنند. این جاست که باز هم بحث جاذبه و دافعه مطرح می شود، اما جاذبه و دافعه به این معنا که آیا انبیا برای دعوت مردم به دین و متقاعد کردن آنان به پذیرش آن، به چه شیوه هایی متوسّل می شوند؟ آیا از شیوه های جاذبه دار استفاده نموده و با نرمی و مهربانی سعی در جذب افراد دارند یا با خشونت و زور از مردم می خواهند که به این نسخه عمل کنند و یا هر دو شیوه را به کار می برند؟ خلاصه این که آیا قانون و قاعده خاصی در این باب وجود دارد یا نه؟

استفاده از برهان و موعظه؛ اولین گام برای دعوت به دین

اولین مرحله کار انبیا دعوت مردم است. ابتدا باید کاری کنند که مردم حاضر شوند سخن آنان را بشنوند و ببینند انبیا چه می گویند تا بعد نوبت به عمل کردن یا نکردن برسد. در این مرحله (مرحله دعوت) تردیدی وجود ندارد که باید از راه منطق و برهان و استدلال وارد شد و نص قرآن هم گواه این مطلب است: «اُدْعُ اِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ؛ و با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن. » دعوت باید با حکمت و دلیل و منطق همراه باشد تا جاذبه داشته باشد و در این مرحله، دافعه به هیچ وجه مطرح نیست.

— با«موعظه حسنه» دیگران را به سوی دین بخوانیم

گرچه موعظه مشتمل بر انذار و ترساندن است و محتوای آن خوشایند نیست اما کیفیت بیانش باید نیکو و دلنشین باشد، حتی اگر مخاطب این انذار، شخص فاسدی مثل فرعون باشد. خداوند به حضرت موسی و برادرش هارون می فرماید: «اِذْهَبَا اِلی فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغَی وَ قُولاَ لَهُ قَوْلا لَیناً لَعَلَّهُ یتَذَکرُ اَوْ یخْشَی؛ به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته. و با او سخنی نرم بگویید، شاید که بپذیرد یا بترسد»؛ یعنی فرعون طاغی شده و شما هم باید محتوای حرفتان به گونه ای باشد که «یخشی: بترسد» اما سخن تهدیدآمیز را با کیفیتی نرم و ملایم بیان کنید، نباید از ابتدا با تندی و خشونت با او روبرو شوید. در مقام دعوت اگر از ابتدا داد بزنی و تندی کنی، گوش و ذهنش را می بندد و اصلا گوش نمی دهد که شما چه می گویید، اما اگر همان حرف دافعه دار و محتوای تهدیدآمیز را با ملایمت و نرمی بگویید ممکن است در او اثر کند.

— مناظره؛ راهی برای هدایت دیگران

«اُدْعُ اِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی اَحْسَنُ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه ای که] که نیکوتر است مجادله نمای. » برای آن که آن ها را به طریق هدایت رهنمون شوی، با آنان بحث و مناظره کن، اما در مجادله هم به زیباترین روش بحث کن. در مقام مناظره هم اگر طرف مقابل را مغلوب کرده و در بحث علمی شکست می دهید اما از انصاف و ادب و نزاکت خارج نشوید. برای شکست دادن او از مغالطه استفاده نکنید. سعی کنید او را قانع کنید تا حقیقت بر او معلوم گردد نه این که تمام سعیتان بر این باشد که به هر قیمتی شده او را از صحنه خارج کنید.

— چگونگی برخورد اسلام با رفتارهای شخصی و خصوصی

اسلام، در مسائلی که صرفاً شخصی و کاملا خصوصی است، اجازه استفاده از زور و قوه قهریه و اِعمال خشونت را نداده است. حتی اگر شما اتفاقاً از چنین خلافی مطّلع شوید حق ندارید به روی او بیاورید که بله، من دیدم و فهمیدم که تو فلان کار بد را انجام دادی، تا چه رسد به این که به دیگران بگویید. این سرّ مؤمن است و باید مکتوم بماند و کسی حق افشای آن را ندارد. اگر در خلوت خودش، خدای ناکرده، مشغول گناهی بود و شما دیدید، اگر بخواهید به او بگویید که من دیدم تو این عمل خلاف را انجام دادی، چه بسا همین باعث شود فکر کند حالا که گناهم برملا شد و مردم فهمیدند، پس دیگر فرقی نمی کند، از این پس علنی مرتکب می شوم. به هر حال، برملا کردن چنین گناه و عمل خلافی نیز از دیدگاه اسلام جایز نیست تا چه رسد برخورد قهری و فیزیکی و مجازات کردن. بله، اگر به یک نحوی به طور غیرمستقیم، که نفهمد شما از عمل زشت او مطّلع شده اید، بشود کاری کرد و او را نصیحت نمود تا از آن کار دست بردارد، اشکالی ندارد.

— برخورد اسلام با کشورها و اتباع بیگانه

افرادی که در خارج از حیطه حکومت اسلامی اند از دو حال خارج نیستند. یا افرادی هستند که قصد دشمنی و ایذاء نسبت به مردم و کشور اسلامی را دارند یا این گونه نیستند. اگر قصد ایذاء و تضعیف و براندازی نداشته باشند، مسلمانان حق تجاوز به آنان را نداشته و باید عدل و احسان را درباره ایشان مراعات کنند. تا مادامی که دشمنی نکرده و قصد توطئه ندارند باید به آن ها نیکی و احسان کرد و حتی گاهی باید بیش از افراد داخل کشور هم نسبت به آن ها مهربانی نمود تا بلکه جذب اسلام شوند. یکی از مواردی که می توان زکات را صرف آن نمود کسانی هستند که اصطلاحاً «مؤلفة القلوب» نامیده می شوند؛ یعنی کفاری که در همسایگی کشور اسلامی زندگی می کنند، برای آن که احساس دوستی و محبت نسبت به اسلام و مسلمان ها در قلب های آنان ایجاد شود از محل زکات، هدایایی به آن ها داده می شود. اما اگر کسانی در صدد دشمنی و توطئه برآمدند باید قاطعانه با آنان برخورد کرد. نسبت به گروه اول جاذبه داشتید اما نسبت به این گروه که با اسلام و مسلمانان دشمنی میورزند باید کاملا دافعه داشته باشید و نفَسشان را گرفته، مجال حرکت به آن ها ندهید.

— سیاست ابلاغ تدریجی برای ترویج اسلام

این که بگوییم امروز مردمی در دنیا وجود دارند که از اسلام چیزی نمی دانند و ما تازه می خواهیم اسلام را به آنان معرفی کنیم، صحت ندارد. اما به هر حال، اگر چنین مردمی وجود داشته باشند، بدیهی است ما برای معرفی اسلام به آنان ابتدا نمی آییم این مسأله را بگوییم که اسلام دست دزد را قطع می کند، زناکار را تازیانه می زند و گاهی سنگسار می کند و مسائلی از این قبیل، بلکه طبیعی است که ابتدا باید از مبانی و اصول دین اسلام نظیر توحید و نبوت و معاد شروع کرد تا کم کم مبانی ایمان آن ها محکم شود و به تدریج مسائل دیگر را برای آن ها تشریح کنیم. در ابتدا حتی ما باید به این اندازه اکتفا کنیم که حاضر شوند شهادتین را بگویند و مسلمان شوند و یا از همه احکام اسلام فقط حاضر شوند نماز را بخوانند. خلاصه، در بتدا باید سعی کنیم به این اندازه آن ها را به اسلام نزدیک کنیم و بعد تدریجاً مسائل را تا حدی که بتوانند عمل کنند برایشان بگوییم. البته این سیاست ابلاغ تدریجی، مربوط به هر مردم و هر کشوری که باشد، قطعاً برای مردم تهران و اصفهان و شیراز نیست.

— به برکت انقلاب، فرهنگ اسلامی در دنیا درحال گسترش است

امروز به برکت انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی (ره) فرهنگ اسلامی در دنیا درحال گسترش است. امروز نظام اسلامی بیش از هرزمان دیگری در اقصی نقاط جهان گسترش یافته و علاقمندان و مشتاقان مکتب انقلاب اسلامی در حال افزایش هستند.

— راه های مهم تبلیغ اسلام در جهان

باید برای عرضه دین اسلام و داشته های علمی خود، به مراکز معتبر علمی و دانشگاه های مهم نفوذ کنیم. راه دیگر تبلیغ دین اسلام همین روابط بین المللی است که موجب حضور عالمان اسلامی در کشورهای دیگر می شود. حال که اهل باطل توانسته اند با برنامه در دنیا نفوذ کنند، قطعا ما مسلمانان که اهل حق هستیم، اگر قواعد را رعایت کنیم، اثر گذارتر خواهیم بود.

— غنی ترین ذخایر دنیا را داریم

با وجود جمعیت میلیاردی مسلمانان و دارا بودن غنی ترین ذخایر دنیا، بیشترین وسعت زمینی و منطقه مهم خاورمیانه و. . . به علت عدم طرح و برنامه روشن، نتوانسته ایم برای گسترش دین مقدس اسلام استفاده کنیم. در تلاش برای ترویج اسلام به همه نقاط جهان، باید مراقب باشیم که دستاوردهای انقلاب از دست نرود و از طرفی فریب دشمن را نخوریم. مسلمانان باید همه جهان را رصد کنند و ببینند که در هر نقطه ای از این دنیا از چه راهی می توان نفوذ کرد و بر این اساس در نقاط مربوطه به تبلیغ دین اسلام پرداخت.

— برای تبلیغ دین احتیاج به کارهای نظامی نداریم

برای تبلیغ دین اسلام در سراسر دنیا احتیاج به کارهای نظامی نداریم؛ چرا که امروزه با استفاده از وسائل ارتباط جمعی می توانیم در کوتاه ترین زمان ممکن، پیام خود را به دنیا برسانیم. اسلام را باید از منابع اصلی یعنی قرآن و اهل بیت (ع) بشناسیم و این گنج ها اکنون در اختیار تشیع است.

منابع:

1- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: www. safi. ir.

2- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی: www. makarem. ir

3- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جوادی آملی: javadi. esra. ir

4- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شهید مطهری: www. mortezamotahari. com

5- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی: www. mesbahyazdi. ir

6- مجموعه گفتارهایی از شهید مظلوم آیت الله بهشتی، ویژگی های انقلاب اسلامی ایران.

7- آیت الله شهید مطهری، مجموعه آثار، ج16-

8- آیت الله مصباح یزدی، کاوش ها و چالش ها، جلد اول.

hawzahnews. Com. 9

10- www. tebyan. net

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر