اخلاق خویشاوندی در آموزه های اسلامی

یکی از دستورات اخلاقیِ آموزه های دینی، ارتباط اجتماعی مناسب و مطلوب با خویشاوندان می باشد

اخلاق خویشاوندی در آموزه های اسلامی

یکی از دستورات اخلاقیِ آموزه های دینی، ارتباط اجتماعی مناسب و مطلوب با خویشاوندان می باشد. متأسفانه باید اذعان داشت که امروزه توسعه زندگی شهری در کنار پیچیدگی های زندگی صنعتی، این ارتباط را با آفت ها و مشکلاتی روبرو ساخته است به گونه ای که برخی از خانواده ها به علّت ناتوانی در مقابله با این گونه مشکلات به بی تفاوتی یا قطع روابط خویشاوندی روی آورده اند.

هدف ما در این مجال آن است که با بررسی محتوای متون اسلامی[قرآن و حدیث] و یافته های تجربی در حوزه روابط خویشاوندی، در جهت برقراری ارتباط صحیح با خویشان و نزدیکان و نیز شیوه مدیریت مشکلات موجود در روابط خویشاوندی، راهکارهایی را معرفی کرده و برآنیم که با تقویت اخلاق خویشاوندی، می توان در جهت حل مشکلات فرهنگی، عاطفی و اقتصادی خانواده های امروزی یا دست کم کاهش ناملایمات و ناسازگاری در تعاملات خویشاوندی، گام های جدّی برداشت.

اهمیت روابط خویشاوندی

خویشاوندی، شیوه ای است که از طریق آن افراد با گذشته و آینده خود، رابطه برقرار می کنند و به تاریخچه خانوادگیِ خود پی می برند. از اینرو همین پیوندهای خویشاوندی است که مبنای توقّعات، الزامات و تعهّدات واقع می شود و در هویّت بخشیدن به افراد نیز نقش مؤثری ایفا می کند.[1]

از نظر دین مبین اسلام، حفظ و استمرار روابط خویشاوندی جزئی از دستورات الهی است که بار مسئولیتِ آنها، هم ردیف با پاسداشت حُرمت الهی دانسته شده است. به عنوان نمونه در قرآن مجید اینگونه بیان شده است وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقیباً[2] «و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید و از [بریدن و قطع رابطه با] خویشاوندان پروا کنید که همانا خداوند پیوسته بر شما مراقب و نگهبان است.»از آنجا که کلمۀ «رَحِم» به معنای نزدیک و «ارحام» به معنای نزدیکان انسان است؛[3] معنای آیه این می شود که: «حُرمت خدایی را که یکدیگر را به او سوگند می دهید پاس بدارید و حُرمت نزدیکان و خویشان را هم نگه دارید.»[4] در برخی از روایات نیز، پاسداشت حُرمت خویشاوندان در زمره بالاترین مراتب رفتارهای دینی پس از ایمان به خداوند متعال ذکر شده است.[5] علاوه بر این در روایات دیگر، «صله رحم» به عنوان محبوب ترین راه ها به سوی خدا و بالاتر از «جهاد فی سبیل الله» به شمار آمده است.[6]

از سوی دیگر، قوانین اسلامی در ابعاد گوناگون عبادی، اقتصادی و اجتماعی از جمله روزه مستحبی فرزند بدون اجازه پدر، قانون ارث، پرداخت زکات به خویشاوندان نزدیک و سایر احکام حقوقی و قضایی، نشان از اهتمام دین اسلام به حفظ روابط خویشاوندی دارد.[7]امام رضا(علیه السلام) در اهمیت توجّه به خویشاوندان به نقل از پدرانش نقل می کند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده اند:«لَمَّا أُسْرِی بِی إِلَی السَّمَاءِ رَأَیتُ رَحِماً مُتَعَلِّقَةً بِالْعَرْشِ تَشْکو رَحِماً إِلَی رَبِّهَا فَقُلْتُ لَهَا کمْ بَینَک وَ بَینَهَا مِنْ أَبٍ فَقَالَتْ نَلْتَقِی فِی أَرْبَعِینَ أَبا؛[8] در شبی که به معراج بُرده شدم، خویشاوندی را دیدم که به عرش آویخته و از دست یکی از خویشاوندان خود به پروردگارش شکایت می کند به او گفتم: میان تو و خویشاوندت چند پُشت (نسل) فاصله است؟ گفت: در چهل پُشت به هم می رسیم.»همچنین امام صادق(علیه السلام) فرمود:«أَنَّ رَجُلًا أَتَی النَّبِی(صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَهْلُ بَیتِی أَبَوْا إِلَّا تَوَثُّباً عَلَی وَ قَطِیعَةً لِی وَ شَتِیمَةً. فَأَرْفُضُهُمْ؟ قَالَ إِذاً یرْفُضَکمُ اللَّهُ جَمِیعاً. قَالَ: فَکیفَ أَصْنَعُ؟ قَالَ(صلی الله علیه و آله): تَصِلُ مَنْ قَطَعَک وَ تُعْطِی مَنْ حَرَمَک وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَک فَإِنَّک إِذَا فَعَلْتَ ذَلِک کانَ لَک مِنَ اللَّهِ عَلَیهِمْ ظَهِیرٌ؛[9] مردی نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا خویشاوندانم برای من نخواهند جز ستم، قطع رحم و دُشنام! آیا آنها را رها کنم؟ پیامبر فرمودند: در این صورت، خدا همه شما را ترک خواهد کرد. آن مرد پرسید: پس چه کنم؟ پیامبر فرمود: با هر کس که از تو برید، پیوند برقرار کن و به آن که تو را محروم ساخته، عطا کن و از آن که بر تو ستم نموده، گذشت کن. هرگاه چنین کردی، خدا در برابر آنان پشتیبانِ تو خواهد بود.»

علاوه بر آنچه گذشت، از سخنان و سیره اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین بر می آید که ایشان با توصیه به رعایت اخلاق اسلامی در روابط خویشاوندی به دنبال پیش گیری از وقوع ناسازگاری و دشمنی در میان خویشاوندان هستند؛ بنابراین از نگاه حکیمانه آن بزرگواران، قطع رحم و بریدن از خویشان، نوعی اظهار دشمنی و جدایی از طایفه و فامیل است که همین امر به تنهایی کافی است تا زمینه تفرقه و چنددستگی در میان افراد جامعه را فراهم آوَرَد. به این جهت امام رضا(علیه السلام) فرمود:«...وَ عَلَیک بِالصَّبْرِ وَ طَلَبِ الْحَلَالِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ وَ إِیاک وَ مُکاشَفَةَ النَّاسِ فَإِنَّا أَهْلُ الْبَیتِ نَصِلُ مَنْ قَطَعَنَا وَ نُحْسِنُ إِلَی مَنْ أَسَاءَ إِلَینَا فَنَرَی وَ اللَّهِ فِی ذَلِک الْعَاقِبَةَ الْحَسَنَة»؛[10] بر تو باد به شکیبایی! و طلب رزق حلال و به جای آوردن صله رحم و از اظهار دشمنی با مردم بپرهیز؛ همانا ما خاندانی هستیم که با هر که از ما بِبُرد، می پیوندیم و به هر که با ما بدی کند، خوبی می کنیم و به خدا سوگند که در این کار، عاقبت نیک می بینم.»

راز و رمز این همه تأکید و اهتمام به موضوع رعایت حقوق خویشاوندی را باید از برکات و ثمرات آن در زندگی فردی و اجتماعی جست و جو کرد.

آثار روابط خویشاوندی

حفظ روابط خویشاوندی و تحکیم آن، آثار بسیاری بر زندگی انسان در دنیا و همچنین بر زندگی پس از مرگ دارد که در متون دینی به آن اشاره شده است؛ از جمله: طولانی شدن عمر، دفع بلا، جلوگیری از مرگ ناخوشایند، سلامتی بدن، رفع فقر، فزونی روزی، آبادی شهرها، اصلاح اخلاق، آرامش و شادکامی، آسانی حساب قیامت، فرونشاندن خشم خداوند، قُرب الهی، عبور آسان از پُل صراط، صیانت از گناهان و...که حصول هر یک از آنها عامل مهمی در رفع مشکلات خانواده ها و دفع ناهنجاری های جامعه خواهد بود.[11]تبیین روان شناختی و جامعه شناختی آثار روابط خویشاوندی است. بر همین اساس، برکات روحی و اجتماعی توجّه به خویشاوندان و برقرای ارتباط سالم و مستمر با آنها را در دو بخش به شرح ذیل به بحث و بررسی می گذاریم:

1.سلامت و شادکامی

تحقیقات جامعه شناسان نشان می دهد که بین سلامت خانواده با روابط خویشاوندی، رابطه معناداری وجود دارد.[12]از منظر روان شناسی نیز، انس با دوستان، آشنایان و خویشان، از جمله عوامل دست یابی به سلامت روانی و شادکامی اعضای خانواده است. شادکامی به این معنا است که سه چیز در زندگی انسان وجود داشته باشد: شادی به همراه رضایت از زندگی و فقدان عواطف منفی،[13]که بخش مهمی از این موارد در ارتباط افراد با دوستان و خویشاوندان به دست می آید. ارتباط با دیگران، خواسته و نیاز هر انسان عاقلی است چرا که؛ «تنهایی برای انسان، تلخ و آزار دهنده است انسان دوست دارد با دیگران باشد و با آنان رابطه برقرار کند این نیازی عاطفی است انسانِ تنها احساس خلأ می کند؛ احساس درد آوری که هیچ چیز حتّی ثروت، شهرت و ریاست آن را پُر نمی کند انس با دیگران، یکی از نیازهای جدّی بشر است بنابراین انس و صمیمیّت یکی از عوامل مهم در نشاط و شادابی است.»[14] به ویژه درباره سالمندان که نیاز بیشتری به توجه و احترام دارند.

از این رو تجربه های متعدد و دانش نوین روان شناسی اجتماعی نیز نشان می دهد که یکی از عوامل نشاط آفرین برای روح انسان، ارتباطات اجتماعی اوست. آنها که پُررفت و آمد بوده و در روابط اجتماعی خود، گرم تر و صمیمی ترند، احساس شادی بیشتری دارند و علت برخی افسردگی ها، تنهایی و دوری از برقراری روابط اجتماعی است.[15]روایت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را نیز در همین راستا باید دانست که می فرماید: «إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ مَثْرَاةٌ فِی الْمَالِ وَ مَحَبَّةٌ فِی الْأَهْلِ وَ مَنْسَأَةٌ فِی الْأَجَل؛[16]برقراری رابطه خویشاوندی، افزایش مال و محبت در میان خانواده ها را به دنبال داشته، مرگ را به تأخیر انداخته و موجب طول عمر می گردد.»همچنین امام صادق و امام رضا(علیهما السلام) فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ یکونُ أَجَلُهُ ثَلَاثَ سِنِینَ فَیکونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَیزِیدُ اللَّهُ فِی عُمُرِهِ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیجْعَلُهَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یکونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَة[17]کسی که سه سال از عمرش باقی مانده صله رحم می کند، خدا عمرش را 30 سال قرار می دهد در نتیجه عمر او به 33 سال افزایش می یابد.»

آیا می توان این سخن امام علی(علیه السلام) را که فرمود: «صُحْبَةُ الْوَلِی اللَّبِیبِ حَیاةُ الرُّوح»[18] نادیده گرفت؟ پیام آشکار این حدیث آن است که: همراهی و ارتباط با دوستان خردمند و همنشینان صالح، روح انسان را زنده می کند و به جان آدمی طراوت می بخشد. آن کس که جانش تازه و زنده و باطراوت باشد، حتی اگر پیکری ضعیف و جسمی معلول داشته و از کم ترین امکانات زندگی برخوردار باشد، در زندگی سعادتمند بوده و به کامیابی رسیده و از تیرگی رهیده است. به همین دلیل است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ خَالَطَ کرَامَ النَّاس؛ [19]خوشبخت ترینِ مردم کسی است که با مردمان بزرگ و بزرگوار بجوشد.»

علاوه بر روایات فوق، احادیث دیگری نیز وجود دارد که شادی بخشی را ثمره روابط اجتماعی سالم، همچون دیدار برادران و دوستان می داند. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیا: لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ تَفْطِیرُ الصَّائِمِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّیل؛[20] برای مؤمن، سه شادی در دنیا وجود دارد: دیدار برادران، افطار دادن به روزه دار و شب زنده داری در پایان شب.» شواهد تجربی نیز نشان داده است که برقراری روابط اجتماعی نزدیک با دیگران، با شادمانی و سلامت ذهنی، همبستگی و ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال «داینر» و «سِلیگمن» در مطالعه ای درباره شناسایی ده درصد از شادترین افراد یک گروه222 نفری از دانشجویان، دریافتند که برجسته ترین ویژگی آنان، داشتن زندگی اجتماعی پُربار و رضایتمند است. این دانشجویان، بخش قابل ملاحظه ای از وقت خود را در معاشرت با دوستان و اقوام خود صرف می کردند.[21]

نویسندگان کتاب «روان شناسی مثبت نگر» معتقدند: یکی از پیش بین ها و تسهیل کننده های بزرگ شادکامی (به باشی درونی)، روابط اجتماعی ما است. صرف کردن وقت در موقعیت های اجتماعی، میزان به باشی ما را افزایش می دهد. آنها از پژوهشی تجربی نام می برند که توسط «دَنیِل کانمَن» انجام گرفته است. نتایج تحقیق او نشان داد؛ گروه نمونه، شادترین اوقات را زمانی داشتند که با دیگران بودند و اندوهگین ترین اوقات را زمانی داشتند که تنها بودند.[22]«مایکل آرگایل» نیز یکی دیگر از روانشناسان مثبت گرا می باشد که معتقد است: «روابط خویشاوندی یکی از بزرگ ترین منابع کاهش اندوه است.»[23]بنابراین به نظر می رسد افرادی که هر روز با دوستان، آشنایان و خویشاوندان خود در شبکه های ارتباطی کوچک و بزرگ، مستقیم یا غیر مستقیم مراوده دارند، شادتر و سالم تر هستند. نتیجه آنکه سلامت و بهداشت روانی و عاطفی از فایده های پیوند خویشاوندی است. به این جهت در آموزه های اسلامی، صله ارحام، یک واجب دینی است که ترک آن از نظر فقهی حرام و بی تفاوتی نسبت به آن از منظر اخلاق اسلامی، ناروا است.

2.حمایت اجتماعی

در حوزه علوم اجتماعی، از موضوعی با عنوان «سرمایه اجتماعی»، سخن به میان می آید که به معنای چهارچوب اجتماعی است که موجب تسهیل روابط میان افراد می گردد.[24]

این تعریف در بردارنده مفاهیمی همچون نظم، اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروه در جامعه به سمت دستیابی به هدفی مشترک است. از نظر جامعه شناسان، شبکه خویشاوندی، منشأ سرمایه اجتماعی برای خانواده است که می تواند در حل مشکلات خانواده مؤثر باشد. یک خانواده سالم به روابط عاطفی، مسکن، کار، پول، خدمات و حمایت های دیگر نیاز دارد، این مسائل در روابط خویشاوندی بهتر حل می شود. با دید و بازدید خویشاوندان، خانواده ها مسائل و مشکلات زندگی خود را مطرح می کنند که این مرتبه، کمترین حدّ حمایت عاطفی است که افسردگی ها و تنیدگی ها را تا حدّی کاهش می دهد. مشورت و نظرخواهی در امور و استفاده از تجارب و کسب اطلاعات مفید برای زندگی خانوادگی، از فواید شناخته شده این ملاقات ها است. مهمانی و اطعام نیز مرتبه ای از صله رحم است. قرض دادن به خویشاوندان و حل مشکلات مالی آنها نیز نمونه بالایی از برکات برقراری روابط خویشاوندی است.

امام علی(علیه السلام) در تبیین ضرورت تعاون با خویشاوندان به همین بُعد حمایتی اشاره نموده و می فرماید:

«أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَ إِنْ کانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِیرَتِهِ ] عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَیدِیهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَیطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَیهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ وَ لِسَانُ الصِّدْقِ یجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِی النَّاسِ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ یرِثُهُ غَیرُهُ. أَلَا لَایعْدِلَنَّ أَحَدُکمْ عَنِ الْقَرَابَةِ یرَی بِهَا الْخَصَاصَةَ أَنْ یسُدَّهَا بِالَّذِی لَا یزِیدُهُ إِنْ أَمْسَکهُ وَ لَا ینْقُصُهُ إِنْ أَهْلَکهُ وَ مَنْ یقْبِضْ یدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ یدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَیدٍ کثِیرَةٌ وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِیتُهُ یسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّة؛[25] ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، باز از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان، بزرگ ترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او، پُرعاطفه ترین مردم می باشند. آگاه باشید، مبادا از بستگان تهیدست خود رو برگردانید و از آنان چیزی را دریغ دارید، که نگاه داشتن مال دنیا، زیادی نیاورد و از بین رفتنش کمبودی ایجاد نکند. آن کس که دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها یک دست را از آنها گرفته امّا دست ه ای فراوانی را از خویش دور کرده است و کسی که پر و بال محبّت را بگستراند، دوستی خویشاوندانش تداوم خواهد داشت.» همچنین در جای دیگر در خطاب به امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرمود: «أَکرِمْ عَشِیرَتَک فَإِنَّهُمْ جَنَاحُک الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُک الَّذِی إِلَیهِ تَصِیرُ وَ یدُک الَّتِی بِهَا تَصُول؛[26]خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تو می باشند، که با آن پرواز می کنی، و ریشه تو هستند که به آنها باز می گردی، و دست نیرومند تو می باشند که با آن حمله می کنی.»

فرجام کلام آنکه امروزه فهم فلسفه خویشاوندی و بُعد حمایتی آن، چندان دشوار نیست؛ چرا که زندگی در عصر صنعت و تکنولوژی با همه فناوری ها و نوآوری ها برای تهیه امکانات رفاهی، چنان انسان را به خود مشغول داشته که او را از همه ارزش های اصیل جدا ساخته و موجب جدایی پیوند های اجتماعی و افزایش بی مهری ها و بی تفاوتی ها نسبت به هم نوعان گردیده است در حالی که اگر اخلاق خویشاوندی مورد توجه و عمل قرار بگیرد هیچ گاه نیازها، ضرورت ها و اضطرارها در زندگیِ برخی از افراد، آنها را به کام نیستی نمی کشاند. باید گفت که ارتباط بین بستگان، همسایگان و آشنایان در شهرهای بزرگ، باعث الفت، امنیت، همبستگی، اعتماد، سلامت و شادکامی خواهد بود.

مشکلات و راهکارها

تعالیم اسلام در عین تأکید بر حفظ روابط خویشاوندی، سعی در جلوگیری از آسیب های احتمالی ناشی از این روابط دارد و برای رفع مشکلات پیش آمده نیز راهکارهای عملی ارائه می دهد، ولی بیش تر به پیشگیری توصیه می کند.

بنابراین برای جلوگیری از تیرگی روابط خویشاوندی و قطع آن، باید از آموزه های اخلاق اسلامی در این باره کمک گرفت که به عنوان راهبردهای بنیادین برای هدایت و سعادت بشر یاد می شوند. از جمله:

1.مهرورزی و کاستن از نامهربانی با خویشاوندان؛

2.خیرخواهی؛

3.ایثار و از خودگذشتگی؛

4.یاری رسانی در سختی ها و ناگواری های زندگی؛ و...

آنچه در این مجال مورد توجه قرار می گیرد، برشماری مهم ترین مشکلات در روابط خویشاوندی و ذکر راهکار برون رفت از آنها است که در ادامه به طور اجمالی به آن می پردازیم.

1.نگاه ابزاری به خویشاوندان

یکی از مشکلات مهم جامعه ما، انتظار مردم از استفاده از روابط خویشاوندی در حلّ مسائل اجتماعی و اداری است. افراد از خویشان خود که در ادارات و سازمان ها به کار مشغول اند، انتظار دارند که به مشکلات اداری آنها را خارج از نوبت و فراتر از قوانین رسیدگی کنند که در صورت شنیدن پاسخ منفی از سوی آنها، به کینه و دشمنی و قطع روابط فامیلی روی می آورند. در این موارد باید بدانیم که بر اساس تعالیم اسلامی رعایت حقوق مردم و توجه به قوانین موجود در همه حال لازم بوده و در این مسئله تفاوتی میان خویشاوند و غریبه نیست.

برخورد حضرت علی(علیه السلام) با برادرش عقیل که به مشکلات شدید مالی دچار بود و سهم بیش تری از بیت المال برای برطرف کردن مشکلاتش می خواست، درس بزرگی برای ما در روابط صحیح خویشاوندی و انتظار درست از آنان است. ایشان در روایتی می فرماید:«به خدا سوگند، برادرم عقیل را دیدم که به شدّت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یک مَن از گندم های بیت المال را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره شده، گویا با نیل رنگ شده بودند. پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می کرد، چون به گفته های او گوش دادم پنداشت که دین خود را به او واگذار می کنم، و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می دارم، روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل، گریه کنندگان بر تو بگریند؛ از حرارت آهنی می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟ امّا مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبّارش با خشم خود آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟»[27]

2.مجالس گناه آلود

در روابط خویشاوندی و ملاقات ها ممکن است، زمینه ای برای نافرمانی خدا و از بین بردن حقوق مردم و آبروی آنها شود. مسخره کردن، عیب جویی، غیبت، سخن چینی، تحقیر نمودن و غیره از جمله این آسیب ها است. در این موارد-با توجه به آموز ه های دینی- می توان به گونه ای برنامه ریزی نمود که زمینه امر به معروف و نهی از منکر، مشورت، برگزاری مجالس دینی و استفاده از تجارب بزرگان فامیل فراهم گردد تا فرصتی برای گناهان یادشده، پیش نیاید.

خداوند متعال در قرآن کریم همین نکته را گوشزد کرده و می فرماید: «إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یکفَرُ بِها وَ یسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیرِهِ إِنَّکمْ إِذاً مِثْلُهُم؛[28] هر گاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا می کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهید بود.» همچنین فرمود: «وَ إِذا رَأَیتَ الَّذینَ یخُوضُونَ فی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّی یخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیرِهِ وَ إِمَّا ینْسِینَّک الشَّیطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکری مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمین؛[29]هر گاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یاد آمدن با این جمعیت ستمگر منشین!»

3.دخالت های نابجای خویشاوندان در زندگی یکدیگر

از دیگر مشکلات موجود در روابط خویشاوندی، دخالت های بی مورد و گاه مضرّ در زندگی های یکدیگر است که می توان آن را از متداول ترین آفت های روابط خویشاوندی دانست. برای برطرف نمودن این مشکل باید این نکته را مدّ نظر داشت که مشکلات داخلی و شخصی در خانواده های افراد، برعهده خود آنها است و ما نباید خود را مسئول نجات آنها دانسته و به این بهانه به حریم آنها ورود کرده و دخالت کنیم. البته اگر خودشان تقاضای مشورت داشتند، در این صورت وظیفه ما فقط، راهنماییِ بی طرفانه است نه اینکه دیدگاه های خود را به آنان تحمیل کنیم چون در اینصورت موجبات آزار و ناراحتی آنها را فراهم کرده که این امر، ناروا و غیر اخلاقی است، چنانچه در کلمات پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز آمده است.«أَفْضَلُ مَا یوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کفُّ الْأَذَی عَنْهَا؛[30] بالاترین صله رحم، آزار نرساندن به خویشان است. آزار و اذیت می تواند در ضمن دخالت های بی مورد یا به هنگام ارائه مشورت نیز بروز نماید که سرانجامی به غیر از دلخوری و سردی روابط خویشاوندی، به دنبال نخواهد داشت.

4.رقابت در تجمّلات

از آفت های دیگر روابط خویشاوندان، رقابت و چشم و هم چشمی در تجمّلات و امور دنیوی استکه به نظر می رسد می تواند زمینه بسیاری از رذایل اخلاقی را فراهم سازد. در این مورد، توجّه به توصیه های اسلام در دوری از تجمّل گرایی و تشویق به مسابقه در کارهای خیر و معنوی[31] می تواند تا اندازه ای این آفت را کاهش دهد. با این حال در این مورد، باید به ناروایی «چشم و هم چشمی» توجّه ویژه کنیم.

در تعریف «چشم و هم چشمی» این گونه گفته اند: «مقایسه خود و زندگیِ خود با دیگران و کوشش در راه عقب نماندن از آنها؛ رقابت در جهت گرایش به تجمّل.»[32] این مسئله را می توان در آیات و روایات اسلامی با مفاهیم «چشم دوختن» جستجو کرد که به طور صریح، ناشایست بودن آن نیز استنباط می شود.کلمه ای که «چشم دوختن» را می رساند، واژه «مَدّ عین» است که خداوند به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) سفارش می کند: وَ لا تَمُدَّنَّ عَینَیک إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ[33] «و هرگز چشمان خود را به آنچه گروه هایی از آنان (کافران) را بدان برخوردار ساختیم، مدوز!» علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آیه فوق می فرماید:«"مَدّ عَین" به معنای مَدّ دید، یعنی نگاه را طولانی کردن.در این تعبیر، مجاز عقلی به کار رفته و نگاه طولانی به هر چیز کنایه از شدّت علاقه و محبّت به آن است.»[34]

نتیجه اینکه «چشم دوختن»، یک نوع شیفتگی به دنبال می آورد که «مقایسه» را در پی خواهد داشت، چون انسان برای شناسایی تفاوت ها، نقص ها و کمبود های خود مایل است خود را ارزیابی کند. اینجاست که دست به مقایسه اجتماعی می زند و خود را با هم نوعان خود مقایسه می کند. ره آورد این مقایسه، یا شادمانی و رضایت از زندگی است و یا ناخرسندی و ناامیدی. به همین دلیل از اینجا انواع مقایسه رخ می نماید و در یک جمله، مقایسه اجتماعی، انواعی دارد: «مقایسه صعودی»، «مقایسه نزولی» و «مقایسه هم سطح». اگر وضعیت دیگران، در سطح بالاتری باشد، مقایسه صعودی شکل می گیرد و اگر در سطح پایین تری قرار گیرد، مقایسه نزولی پدید می آید و با این توضیح، تعریف مقایسه هم سطح نیز مشخص است و نیازی به توضیح ندارد.

از میان انواع یاد شده برای مقایسه اجتماعی، نوع مقایسه صعودی، آن هم در مسائل مادّی مورد نظر ما است چرا که به نظر می رسد آنچه از «چشم و هم چشمی» فهمیده می شود همین نوعِ مقایسه صعودی است چون این نوع از مقایسه در امور مادی، نتایج و پیامدهای تلخی به دنبال دارد که باعث می شود تردیدی در ناشایست بودنِ آن نماند. نمونه این مقایسه را در عصر قارون می توان دید. قارون از ثروت فراوانی برخوردار بود او زندگی اشرافی و خیره کننده ای داشت. مشاهده زندگی وی دیگران را به مقایسه وا می داشت و آرزوی زندگی قارونی را در آنان به جوش می آورد. قرآن کریم در بیان این ماجرا می فرماید: فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ فی زینَتِهِ قالَ الَّذینَ یریدُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ[35]«[روزی قارون] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: «ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد!»

خلاصه اینکه طبق این آیه شریفه، مقایسه صعودی، اولاً: زاییده «دنیاخواهی» است؛ و ثانیاً: ارزیابی آنها غیر واقعی و غم افزاست. از همین جا می شود ناپسند بودنِ «چشم و هم چشمی» را استنباط نمود.

افزون بر آن، علت ناشایست بودنِ «چشم و هم چشمی» در کارکردِ روانیِ آن است؛ زیرا مقایسه زندگی خود با وضعیت کسانی که در موقعیت برتری قرار دارند سبب می شود که انسان آنچه را دارد کوچک و ناچیز بشمارد و همین «ناچیزشماری نعمت ها» پیامدهای ویرانگری را به دنبال می آورد که عبارتند از: اندوه، افسردگی، حسرت، حسادت، ناسپاسی، بی تابی، ناامیدی، ناتوانی و نیز محرومیت از چشیدن حلاوت ایمان.

هر کدام از پیامد های یادشده به تنهایی قادر است در دامن خود، ده ها رذیله اخلاقی را بپروراند و انسان را از پا درآورد. در این مورد، توجه به توصیه های اسلام در دوری از تجمل گرایی، و تشویق به مسابقه در کارهای خیر و معنوی می تواند تا حدّی این آفت را کاهش دهد.

پی نوشت ها

[1] مفاهیم کلیدی در مطالعات خانواده، ترجمه محمدمهدی لبیبی، ص464.

[2] نساء/1.

[3] تفسیر المیزان، سیدمحمدحسین طباطبایی، ج4، ص219.

[4] همان، ص 218.

[5] بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، ج 71، ص97، ح30.

[6] بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، ج 75، ص58،ح 128.

[7] نظام خانواده در اسلام، محمدرضا سالاری فر، ص182.

[8] خصال، شیخ صدوق، ج2، ص540.

[9] کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج2، ص150.

[10] همان، ج 2، ص 488، ح1.

[11] برای آشنایی با روایات مربوطه بنگرید به: بحارالانوار، ج47، ص194، 211 و ج 71، ص93، 108، 118،138 و ج73، ص315 و ج74، ص88 و...

[12] فصلنامه علوم اجتماعی، دانشکده علامه طباطبایی، شماره 59، زمستان 1391ش.

[13] روان‏شناسی شادی، ترجمه مسعود گوهری و دیگران، ص15.

[14] الگوی اسلامی شادکامی عباس پسندیده، ص 473.

[15] روابط اجتماعی از نگاه قرآن، عبدالهادی مسعودی،ص28.

[16] الزهد، حسین بن سعید کوفی اهوازی، 1جلد، ص41.

[17] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج2، ص152

[18] تصنیف غرر‏الحکم و درر‏الکلم، عبد‏الواحد بن محمد تمیمی آمدی، 1جلد، ص429، ح9771.

[19] من لا یحضره ‏الفقیه، محمدبن علی ابن بابویه، ج4، ص395.

[20] همان، باب النوادر، ص360، ح5762.

[21] روان‏‌شناسی مُثبت، ترجمه حسن پاشا شریفی و جعفر نجفی زند، ص66.

[22] روان‏‌شناسی مثبت‏‌نگر، مترجمان محمدتقی تبیک و محسن زندی، ص87 و 88.

[23] روان‏‌شناسی شادی، ترجمه مسعود گوهری انارکی و همکاران، ص 132.

[24] بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، ص 77.

[25] نهج ‏البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 23،ص 47.

[26] همان، نامه 31، ص383.

[27] نهج البلاغه، خطبه 224، ص327.

[28] نساء/140.

[29] انعام/ 68.

[30] بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، ج‏71 ؛ ص104.

[31] بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، ج‏75، ص121.‏

[32] فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری، ج 3، ص 2357.

[33] طه/ 131.

[34] ترجمه تفسیر المیزان، علامه سید محمدحسین طباطبایی، ج 14، ص 333.

[35] قصص/ 79.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان