رضا دبیرینژاد در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به این که مفهوم میراث فرهنگی در سالهای اخیر گستردهتر شده است گفت: دیگر میراث فرهنگی تنها مفاهیم مادی را شامل نمیشود. امروز، خاطره هم در شمار میراث ناملموس به شمار میرود و این گستردگی باعث میشود نگاه ما به موزه و موزهداری هم تغییر کند.
او با اشاره به شکل گیری «موزه هزار داستان» گفت: داستان، یکی از مهمترین نمودهای فرهنگی ما ایرانیان است. از منظومههای عاشقانه چون خسرووشیرین و لیلیومجنون گرفته تا روایتهای تاریخی و قصههای مذهبی و حکایتهایی که در جوامع الحکایات آمده؛ بنابراین لازم است میراث داستانی خود را دریابیم و و ان را با شیوههای امروزی روایت کنیم.
دبیرینژاد در ادامه به این که موزهها بیشتر به میراث مادی توجه داشته اند اشاره کرد و افزود: موزهها به خاطر تکثر میراث مادی و ملموس، کمتر به میراث ناملموس چون قصه و داستان توجه کردهاند. برای مثال ما به ظاهر نسخ خطی و کتابهای چاپ سنگی توجه کرده و کمتر به باطن این آثار توجه کردهایم.
مدیر موزه ملک با اشاره به مراحل آمادهسازی دو موزه تمبر و هزارداستان گفت: ما از چند سال پیش، استانداردسازی سالنهای خود را آغاز و به موضوعاتی توجه کردیم که کمتر به آن توجه شده است. از سوی دیگر میخواستیم خواسته و نظر واقف موزه یعنی حاج حسین ملک را هم در نظر داشته باشیم. از این رو داستان را انتخاب کردیم چرا که ملک، پروده میراث و فرهنگ ایرانی است و در دامان استادانی رشد کرده که با ادبیات اشنا بوده اند.
دبیرینژاد، سالن «هزار داستان» را محل تلاقی موزه و کتابخانه دانست و افزود: ما از میان نسخ خطی و کتابهای چاپ سنگی موجود در موزه، بهترینها را انتخاب کردیم. در میان این آثار، داستانهایی از «شاهنامه، خاورنامه، حمه حیدری، خمسههای نظامیو جامی، حکایات سعدی، سلامان و ابسال، هزار و یک شب، تاریخ بیهقی و بلعمی» به چشم میخورد. ما خواستیم بگوییم چگونه میتوان نگاه موزه ای به کتابخانه کرد یا نگاهی کتابدارانه به اثار موزه ای داشت؟
این کارشناس موزهداری به این که یکی از وطایف مهم موزهها، یادآوری است، اشاره و بیان کرد: کشور ما دارای یک پیشینه غنی فرهنگی است. درست است که داستان به معنای امروزی کلمه، یک محصول وارداتی است اما ادبیات کلاسیک ما سرشار از قصه و متل و حکایت و افسانه است و کار موزهها یادآوری است و اگر موزه قرار است، نقش اینگی داشته باشد باید خودمان را به خودمان نشان دهد نه آن خودی که دیگران از ما ساخته اند.
دبیرینژاد همچنین ایجاد پرسش را دلیل زنده مادن موزهها دانست و افزود: موزهها اگر قرار است زنده بمانند باید ذهن مخاطب خود را به پرسش وادارند و اگر تنها پاسخ دهنده باشند به یک محصول یک بار مصرف تبدیل میشوند. از سوی دیگر بسیاری از آثار و داشتههای ما به نام دیگران ثبت میشود در حالی که روایت موزهای آثار به شیوهای جذاب و امروزی، موجب ثبت یک اثر خواهد شد.