12 توصیه برای کنار آمدن با همسایهها
خیلی وقتها هم خیلیها در کنار هم زندگی میکنند و دوری از افراد نزدیک خانوادهشان را با مهربانی همسایههاشان پر میکنند و البته در این میان، بسیاری هم دوری نزدیکانشان را تحمل میکنند، هم رفتار بد همسایهشان را. اما واقعا چگونه میتوان همسایهای خوب بود؟ چگونه میتوان (و چگونه باید ) با همسایه بد برخورد کرد که به حادثهای تلخ منجر نشود؟
6 توصیه به آنهایی که میخواهند همسایه خوبی باشند
1 به همسایه تازهواردتان خوشآمد بگویید. با این کار، او را به نوعی خلع سلاح کردهاید و حالتی را به وجود آوردهاید که او میتواند رفتار نادرستاش را راحتتر و بدون سوءظن بپذیرد.
2 به عنوان تازهوارد با آدمها و قوانین ساختمان آشنا شوید. اگر شما وارد ساختمان جدیدی شدهاید، به سراغ بزرگ ساختمان یا همان مدیر ساختمان بروید و ضمن معرفی خودتان قوانین ساختمان را از او جویا شوید.
3 نسبت به سر و صدایی که ایجاد میکنید، خودتان بیشتر از دیگران حساس باشید. درست است که چهار دیواری اختیاری است اما دقیقا به همین دلیل است که نباید از حوزه این چهار دیواری چیزی بیرون برود که موجب اذیت دیگران شود. چیزهایی مثل زباله، سر و صدا و...
4 مهمانیهایتان را در زمان مناسب شروع کنید و به پایان برسانید. سر و صدا در ساعت 6 صبح همانقدر آزاردهنده است که ساعت 2 نصف شب. اگر مهمانی دارید که زمان آن و سر وصداهای آن قابل کنترل نیست، به همسایهها اطلاع بدهید و با یادداشتی از قبل به مشکلات بعدی خاتمه بدهید: «همسایه عزیز! امشب تولد تنها پسرم است. پیشاپیش از سر و صدایی که احتمال دارد شما را اذیت کند، معذرت میخواهم!»
5 هر چیزی را که قرض میگیرید در ساعت و زمان مقرر به همسایهتان برگردانید. به هیچ وجه اجازه ندهید آنقدر دیر اقدام کنید که خود فرد به در خانه شما بیاید. این موضوع نه تنها درباره برگرداندن وسایل قرضی است که حتی میتواند درباره یک معذرت خواهی هم باشد. قبل از اینکه کسی به شما تذکر بدهد و شما را بازخواست کند. خودتان از دیگران معذرتخواهی کنید.
6 به همه همسایهها و خصوصا به حریم شخصیشان احترام بگذارید. در مورد اینکه مهمان دیشب آنها چه کسی بوده است؟ یا آیا آنها فامیلی دارند یا ندارند کنجکاوی نکنید. متوجه باشید که بافت فرهنگی و اجتماعی همسایه شما ممکن است کاملا با شما متفاوت باشد. بد نیست هر چند وقت یک بار مهمانی سادهای ترتیب بدهید و با همسایههایتان چای بخورید.6 توصیه به آنهایی که میخواهند با یک همسایه بد، ارتباط برقرار کنند
1 از تفاوتها نگویید؛ از شباهتها بگویید: قبل از اینکه هر حرکتی انجام بدهید، درباره همسایهتان تحقیق کنید و سعی کنید به جای اینکه نقاط تفاوتتان را پیدا کنید (مثل سطح درآمد و بافت فرهنگی و خانوادگی و ...) نقاط مشترکی با او بیابید. مثلا بحثتان را اینگونه آغاز کنید:
• بدموقعی که مزاحمتان نشدم! دخترهایتان به مدرسه رفتهاند؟ من هم مثل شما دو دختر دارم...
• شما هم از مغازه سر کوچه خرید میکنید؟ به نظرتان قیمتهایش مناسب است...
• ما هم همین اندازه اجارهخانه میدهیم...
2 دوباره فکر کنید؛ شاید مشکل از جانب خودتان باشد: قبل از زدن درب خانه همسایه به خودتان بگویید: «شاید این من هستم که پایم را از گلیم خودم درازتر کردهام»؛ این موضع خیلی وقتها حقیقت دارد و ما متوجه آن نیستیم، در حالی که خیلی راحت میتوان موضوع را برای فرد بیطرفی تعریف کرد و نظر او را در اینباره پرسید. مثلا با خودتان فکر میکنید صدای موزیک همسایه بغلی خیلی بلند است، در حالی که این دیوارهای خانه است که خیلی نازک است و صدای تلویزیون شما هم به راحتی به آن سوی دیوارها میرود یا آشغالهایی که جلوی در حیاط خانه شما آمده را کسی نیاورده، بلکه باد آنها را خودش تا آن جا کشانده!
3 مشکلاتتان را بنویسید: تمام موادی که موجب بحث و درگیری شده را از اولین مورد تا آخرین مورد با جزییات شرح دهید و سعی کنید در حالتی این کار را انجام دهید که مشوش و عصبانی نیستید. این کار چه کمکی به شما میکند؟
به ذهن شما نظم و ترتیب میدهد، وقتی با همسایهتان روبهرو میشوید چیزی را ناگفته باقی نمیگذارید و گاهی وقتها متاسفانه در رفتار و گفتار همسایهتان چیزی پیدا میکنید که میتواند در قانون به عنوان جرم شناخته شده باشد و با این کار شما امتیازی در دست دارید.
4 با او ارتباط برقرار کنید: این پله بهترین راه برای حل مشکلات در این موقعیت است. بحث کردن درست میتواند راهحل بسیاری از سوءتفاهمها باشد. شاید همسایهتان اصلا متوجه اشتباهاش نبوده یا نمیدانسته با این کار به شما آسیب میزند! وقتی با همسایهتان در اینباره صحبت میکنید، ممکن است چند حالت اتفاق بیفتد:
1) معذرتخواهی کرده و کار اشتباه خود را جبران کند. خیلیوقتها آنها متوجه اشتباه بودن کار خود نیستند. مثلا خردههای سفره خود را از پنجره به بیرون میریزند بدون اینکه بدانند آنها وارد خانه شما میشوند. یا وقتی تراسخانه شما را میشویند باعث میشوند لباسهای شسته شما که روی بند آویزان است خیس و کثیف شود. در این حالت شما در موقعیت خوبی قرار دارید چون همسایهتان آدم بامنطقی است و نخواسته، آگاهانه موجب آزار شود.
2) او بر کار اشتباه خود سماجت میکند. مثلا میگوید: «به من چه ربطی دارد که شما لباسهایتان را در تراس خانهتان خشک میکنید، یا من این کار را نکردهام! اگر این حالت پیشآمد و مشکل حل نشده باقی ماند. شما باید از کس دیگری کمک بگیرید. مثلا با همسایههای دیگر متحد شوید و همگی به آنها اعتراض کنید یا اگر مستاجر هستند به صاحبخانه بگویید و اگر صاحبخانه هستند، به مدیر ساختمان بگویید.
5 نامهای بنویسید: اگر به خاطر درگیری لفظی یا عصبانیت حرفهایتان با همسایه نیمهکاره ماند، میتوانید نامهای با تمام جزییات در کمال آرامش و مودبانه بنویسید. اگر تخته اطلاعات در ساختمان دارید این نامه را روی آن نصب کنید یا به مدیر ساختمان بدهید تا به فرد مذکور بدهد یا از صاحبخانه بخواهید که این کار را انجام دهد. در این نامه اگر نقض قانونی هم در رفتار همسایه دیدید، ذکر کنید اما حواستان باشد ذکر موارد قانونی به معنای تهدید نیست و حتما این موارد قانونی باید با رفتار فرد تناسب داشته باشد نه اینکه از عقاید شخصی و گرفتاریهای دیگری سرچشمه بگیرد.
6 کمک بگیرید: اگر احیانا کار به شکایت رسید حتما از یک حقوقدان کمک بگیرید.
منبع:www.salamat.com