مقایسهی پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین، موضوع بررسی و تفکر و تعمق است. نکتهی مهمی که باید در نظر بگیریم این است که هر دو سیستم، هدف و منظور یکسانی دارند و آن بدن ایمن و سالم است.
همان طور که عموماً میدانیم، پزشکی جایگزین شامل علم پزشکی مدرن، تکنولوژی پزشکی، جراحی و کارهای مرتبط است. هم چنین آن میتواند منسوب به پزشکی معاصر و یا پزشکی غربی باشد. پزشکی جایگزین، کلکسیونی از تمام دانشها، مهارتها و یا کارها بر اساس تئوریها و یا تجربیات قدیمی است. آن شامل گسترهی وسیعی از روندهای بومی فرهنگهای مختلف کل دنیا است. این علم، ترکیبی از تمام روشهای غیر مرسومی است که برای پیش گیری، تشخیص، بهبود و درمان هر گونه بیماری به کار میروند. با این که نظر و دیدگاه متخصصان در این باره متفاوت است اما بسیار مهم است که مزایا و معایب هر دو شاخهی پزشکی را در نظر بگیریم. ترکیب منصفانهی این دو میتواند روش خوبی بشود.
جنبههای مختلف هر دو علم :
روش سنتی بر علت ناخوشی و بیماری تمرکز میکند. این روش بر فاکتورهایی که موجب بیماری میشوند، پیش گیری آن، داروها و درمانها و مقابله با نا بهنجاری به عنوان وجود مستقل، تمرکز میکند. فرد مبتلا، محیط و شرایطی که تحت آن، بیماری رخ میدهد در این سیستم در نظر گرفته نمیشوند. این روش به مطالعهی علمی نا بهنجاری و روشهای از بین بردن آن، محدود است.
• روش جایگزین، یک مفهوم باستانی است و با توجه به فرد و محیط فرق میکند. این روش در مناطق مختلف دنیا در دورهای طولانی ظهور کرده است. طب سنتی چین، آیور ودا (طب سنتی هند)، یوگا، طبیعت درمانی و یا هومئوپاتی برخی از روشهایی هستند که جزو این گروه قرار میگیرند.
اصول اساسی این سیستمها یکسان است مثلاً هر دو علم، ناخوشی را به عنوان نهاد پویا و دینامیک سیستم و روشهایی برای از بین بردن بنیان آن در نظر میگیرند. آنها، بیماری را به عنوان آشفتگی در تعادل بین بدن و محیط اطرافش در نظر میگیرند. در نتیجه بر روی تمیز کردن و زدودن کل سیستم به جای از بین بردن دلیل فوری نگرانی، تمرکز میکنند.
• همان طور که میدانیم، پزشکی سنتی فرآیندهای دیگر را به هنگام درمان بیماری، در نظر نمیگیرد. این روش، کلاً با اندام مبتلا شده و درمان آن، مرتبط است. ممکن است پزشکی سنتی در طول شفا و بهبود به طور مضر بر بخشهای دیگر تأثیر بگذارد.
روشهای جایگزین، بیماری را به صورت انحرافی از عملکرد نرمال کل سیستم مبتلا شده در نظر میگیرند. در نتیجه این روش بر روی پس زمینه، شرایط محیطی و اجتماعی و البته بخش دچار شده تمرکز میکند. کار فرد بهبود دهنده در این مورد، حذف ناهماهنگی موجود است و نه از بین بردن ناخوشی واقعی. التیام و بهبود سیستم برای تسکین بیماری ویژه است.
• اما هر دوی این سیستمها مزایای ویژهای نسبت به یک دیگر دارند. برای مثال، در مواقع ضروری مثل تصادف شدید و یا جایی که روند جراحی فوری و اورژانسی مورد نیاز است، ثابت شده است که سیستمهای سنتی برتری بسیار زیادی نسبت به سیستمهای جایگزین دارند.
سیستمهای جایگزین به زمان نیاز دارند و ممکن است در وضعیتهایی که نیازمند نتایج فوری هستند، مناسب نباشند. در نتیجه در شرایط بحرانی، روش سنتی، انتخاب ارجحتری است.
• از طرف دیگر، بیماریهای ناشی از عوامل روان شناختی، درمان و التیام بهتری در سیستم جایگزین دارند. اختلالات مربوط به استرس، آلرژیها و حساسیتها، اعتیادها و یا ناخوشیهای مدرن از جمله بیماری آلزایمر و شیزو فرنی، درمان بهتری با سیستمهای غیر مرسوم دارند. استفاده از داروها و روشهای جراحی به ندرت در چنین مواردی کمک کننده هستند و ممکن است به طور زیان آور بر بخشها و اندامهای دیگر تأثیر بگذارند.
نکتهی بحث بسیار مهم دیگر، اعتبار این سیستمها است. روش درمانی سنتی به خاطر مقامات مسئول نظیر دولتهای محلی و یا انجمنها و شرکتهای پزشکی کشور، به وضعیت قانونی و معتبری دست یافته است.
• با این که پزشکی جایگزین بسیار محبوب است و به تعداد زیادی انجام میشود اما هیچ بدنهی تنظیمی نظارت کننده بر این سیستم وجود ندارد. آموزش پزشکی، صلاحیتهای تحصیلی پزشکان و یا اجازهی درمان، هرگز در سیستم جایگزین، در نظر گرفته نمیشود.
مورد ساده در این نکته، درمان رایجترین ناخوشی موجود در کل دنیا یعنی سردرد است. پزشکی مدرن، صدها دارو را برای درمان آن تجویز کرده است اما تا به امروز، هیچ درمان و داروی رضایت بخش برای سردرد وجود ندارد و بخش ناامیده کنندهی آن، این است که آنتی بیوتیکها، عوارض جانبی بسیار زیادی دارند. در واقع در برخی کشورها، برخی از داروهای تجویز شده برای سردرد به خاطر اثرات زیان آور خود بر روی اندامهای دیگر بدن، ممنوع شدهاند.
• از طرف دیگر، روش ماساژ درمانی ساده، جلسهی مدیتیشن، یوگا و یا تمرین "تای چی" میتواند به طور دائمی سردرد را درمان کند. در نتیجه سیستم جایگزین در ریشه کن کردن بیماریهای ساده نسبت به پزشکی سنتی برتری دارد. این راه حل باداوم و طولانی مدت است و موجب هیچ گونه عارضهی جانبی نمیشود. در واقع کل سیستم جوان و با طراوت میشود.
بزرگترین استهزای روزگار مدرن این است که تعداد یافتههای پزشکی و یا داروها با نرخ مشابهی با تعداد ناخوشیها در حال افزایش هستند.
• امروزه در کشورهای پیشرفته، بیش از نصف جمعیت از بیماریها و ناخوشیهای مزمن رنج میبرند. پیشرفت در پزشکی مدرن، سبک زندگی سالم را نتیجه نداده است چون هدف، یافتن درمان و علاج نیست بلکه فرو نشاندن علایم است.
• به عنوان بخشی از فرهنگ بیقرار، ما برای باور کردن نتایج آنی و فوری طراحی شدهایم. ما انتظار تسکین و آسودگی سریع رنج و درد خود را بدون آگاهی و درک از درمان بیش از حد داریم. ما باید به خود یادآور شویم که یک قرص برای هر ناخوشی و بیماری، راه حل مشکلات سلامتی ما نیست.
تذکر : این مقاله فقط هدف اطلاع رسانی دارد و نباید به عنوان جایگزینی برای توصیهی پزشکی متخصص در این زمینه به کار رود.