غلامرضا کیامهر
توسعه زیرساختها خصوصا در ارتباط با شبکههای حملونقل هوایی، ریلی و جادهای، بهبود فضای کسبوکارهای مرتبط با صنعت گردشگری با وضع تسهیلات مالیاتی و لغو قوانین و مقررات دست و پا گیر، هموار ساختن راه سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای این صنعت از جمله اقداماتی است که میتوان برای توسعه صنعت گردشگری انجام داد.
همچنین وضع تسهیلات ویزایی برای گردشگران ورودی و در نهایت تلاش همزمان بهمنظور اصلاح فرهنگ گردشگرپذیری در جامعه و مبارزه با ایرانهراسیهای موجود در اذهان گروههایی از مردم در سطح جهان، خصوصا در کشورهای گردشگرخیز و معرفی چهره واقعی ایران امروز به آنها از طریق به راه انداختن کمپینهای هدفمند و موثر تبلیغاتی، از پیش نیازهای توسعه صنعت گردشگری کشور است که دست یازیدن به آنها باید بهطور همزمان در دستور کار دولت و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد.
مساله این است که به جز جاذبههای فراوان تاریخی که نیاکانمان به ارث گذاشتهاند و به جز جاذبههای طبیعی و اقلیمی که برای بخش بزرگی از گردشگران سیاحتی امروز جهان از جاذبههای گردشگری محسوب میشوند، ما در بُعد پذیرایی و امکانات رفاهی و اقامتی مورد نیاز گردشگران در استانداردهای جهانی، حرف زیادی برای گفتن نداریم. یعنی همین حالا هم که صنعت گردشگری سیاحتی ما به قول معروف با چراغ خاموش حرکت میکند و هنوز پای گروههای میلیونی گردشگران به کشور ما باز نشده است، در بسیاری از زمینهها از جمله حمل و نقل، غذا و نوشابه و هتل نمیتوانیم پاسخگوی انتظارات گردشگرانی باشیم که همه ساله هزاران دلار صرف هزینههای سیر و سفر به اقصی نقاط جهان میکنند.
البته باید اذعان کنیم که در این ارتباط حساب گردشگران زیارتی یعنی شیعیانی که از کشورهای عربی، شبه قاره هند و دیگر نقاط جهان به عشق زیارت مرقد حضرت امام رضا(ع) و دیگر عتبات به مشهد مقدس و دیگر شهرهای زیارتی کشور سفر میکنند و مشکلی از نظر امکانات اقامتی و پذیرایی ندارند، از گردشگران سیاحتی جدا است؛ هر چند که در زمینه تامین امکانات حمل و نقل هوایی، ریلی و زمینی برای این گروه از گردشگران هم با کمبودهای زیادی مواجه هستیم. بخشی از این کمبودها به تحریمهای خارجی مربوط میشود، اما بخش مهم آن حاصل بیتدبیریها و غفلتهایی است که در چند دهه گذشته در خصوص توسعه راههای ارتباطی و شبکههای خطوط ریلی کشور به خرج دادهایم. فی المثل آیا ما میتوانیم هر روز چندین هزار گردشگر زیارتی را از مشهد مقدس، قم یا شهرهای زیارتی دیگر با هواپیما یا با قطار به شهرهای دارای جاذبههای تاریخی و طبیعی کشور مانند جزیره کیش، قشم، شیراز، اصفهان و شهرهای ساحلی شمال منتقل کنیم؟ پاسخ این سوال صددرصد منفی است. شاهد گویای آن مشکلاتی است که خود ما ایرانیان در طول سال برای تهیه بلیت هواپیما یا قطار بهمنظور سفر به نقاط مختلف کشورمان با آن رو به رو هستیم. حالا در چنین شرایطی، بر فرض اگر سازمان میراث فرهنگی با همکاری سفارتخانههای ما در خارج از کشور بتوانند با رفع ایران هراسیهای موجود از افکار عمومی کشورهای هدف، معرفی جاذبههای گردشگری کشور و نیز ایجاد تسهیلات ویزایی، زمینه سفر سالانه چند میلیون گردشگر سیاحتی را هم به کشورمان فراهم سازند، با وجود انواع کمبودهایی که به آن اشاره شد، آیا این سفرها در نهایت به یک عامل ضد تبلیغ برای صنعت گردشگری نوپای ما تبدیل نخواهد شد؟ و آیا کسی میتواند رفع این همه کمبودها در صنعت گردشگری ما را تنها از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انتظار داشته باشد؟ چنین انتظاری قطعا منطقی و منصفانه نیست.
برگزاری سلسله همایشهایی با مضمون آسیبشناسی کمی و کیفی خدمات پذیرایی، کسبوکار رستورانداری و هتلداری در تهران، کیش، شیراز، اصفهان و دیگر قطبهای گردشگری کشور با عاملیت موسسات و شرکتهای بخش خصوصی و با حمایت مادی و معنوی سازمان میراث فرهنگی، همچنین برگزاری همایشها و نمایشگاههایی بهمنظور مبارزه با ایران هراسیهای موجود بهخصوص در میان نسل جوان این کشورها و معرفی چهره واقعی و جاذبههای گردشگری ایران از سوی شرکتها و موسسات بخش خصوصی میتواند به موازات توسعه زیرساختها در داخل کشور، زمینه را برای تبدیل ایران به یکی از مقاصد اصلی سفر گردشگران خارجی فراهم کند تا کشور پرجاذبه ما بتواند به تدریج سهم شایسته خود را از یک هزار و دویست میلیارد دلار درآمد سالانه گردشگری جهان به دست آورد.
منبع : دنیای اقتصاد