ماهان شبکه ایرانیان

مشاجره والدین، خراشی بر روان کودکان

«همه اش تقصیر تو بود. از همان اول به من احترام نمی گذاشتی، فکر کردی من کلفتم

مشاجره والدین، خراشی بر روان کودکان
«همه اش تقصیر تو بود. از همان اول به من احترام نمی گذاشتی، فکر کردی من کلفتم. حالم از تو به هم می خورد.» چند لحظه بعد صدای شکستن شیشه و فریادهای یک مرد به گوش می رسد و کودکی که حیرت زده به پدر و مادرش نگاه می کند و صدای ضربان قلبش شنیده می شود. روان شناسان معتقدند فرزندان بیشترین آسیب را در مشاجرات پدر و مادر می بینند. لطمات روحی که به آنها وارد می شود قابل جبران نیست و گاه مسیر زندگی آنها را تغییر می دهد. پدران و مادران تا چه حدی می توانند عصبانیت خود از یکدیگر را در برابر فرزندانشان نشان دهند؟ دکتر ناصر قاسم زاده روان شناس معتقد است: پدران و مادران باید اختلافات خود را محترمانه حل کنند و فرزندان خود را وارد این ماجرا نکنند. وی می گوید: خانواده سالم خانواده ای است که در آن شرایط بروز خشم از سوی پدر و مادر وجود داشته باشد، اما این گله مندی نباید با بی احترامی و حرمت شکنی همراه باشد. به هر حال مشاجره در هر خانواده ای وجود دارد و نمی توان این واقعیت زندگی را منکر شد اما آنچه باید در این میان رعایت شود حرمت زن و شوهر است. آنها می توانند حتی مقابل فرزندانشان از همه گله کنند اما حق ندارند به یکدیگر لطمه روحی و جسمی وارد کنند چرا که این کار صدمات جبران ناپذیری را روی فرزندانشان می گذارد. در خانواده های سالم پدر و مادر هنگام دلخوری از یکدیگر در خانه بحث می کنند و حتی ممکن است چند ساعت هم با هم صحبت نکنند اما این قهر بعد از چند ساعت پایان می یابد و به روز و هفته کشیده نمی شود.
کارشناسان معتقدند والدینی که هفته ها با هم صحبت نمی کنند فرزندانی عصبی و پرخاشگر دارند که پیشرفتشان در درس و زندگی بسیار کند است. این کودکان از هوش کافی برای درس خواندن برخوردارند اما مشکلات خانوادگی باعث می شود تمرکز لازم را برای درس خواندن نداشته باشند. دکتر قاسم زاده در این باره می گوید: پدران و مادران وظایفی در مورد فرزندانشان دارند که انجام ندادن هر کدام از آنها آسیب به فرزند وارد می کند، اما مهم ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندان این است که سلامت جسم و روح فرزندانشان را تأمین کنند. چرا که این وظیفه تضمین کننده آینده فرزند است. زمانی که پدر و مادر به مشاجره می پردازند و به صورت فیزیکی با هم درگیر می شوند یا آزار کلامی به یکدیگر می رسانند مسلماً سلامت روانی فرزندشان را به خطر می اندازند. کودکان از پدران و مادرانشان الگو می گیرند و در بزرگسالی آن طوری رفتار می کنند که در کودکی آن را دیده و آموخته اند.
مشاجره های خشن زن و شوهر فقط روی رفتار فرزندان با همسرانشان تأثیر نمی گذارد بلکه در بعضی مواقع به مجرم شدن آنها هم کمک می کند. دکتر قاسم زاده می گوید: خانواده های پر مشاجره و ناسالم فرزندانی پرخاشگر دارند. فرزندانی که به فکر انتقام از دیگران هستند و همین طرز فکر نیز می تواند از آنها یک مجرم بسازد.
عاطفه کشاورزی مشاور خانواده نیز در این باره می گوید: این کودکان افرادی با شخصیت ضد اجتماع هستند. آنها دوران کودکی بدی را گذرانده و مدام در میان گروکشی های پدران و مادران خودشان بودند و از رفتاری که آنها با هم می کردند زجر می کشیدند. بنابراین به فکر انتقام از دیگران هستند چرا که نمی توانند با عقده های درونی خود کنار آمده و آن را در گذشته دفن کنند. این افراد خیلی زود عصبی می شوند، همسران و فرزندانشان را کتک می زنند و می خواهند که از مردم انتقام بگیرند. بنابراین رفتارهای خطرناک و مجرمانه نیز از خود نشان می دهند.
نگاه به گذشته مجرمان نشان می دهد آنها خانواده ای آشفته داشتند و شاهد خشونت نسبت به والدینشان بودند. دکتر قاسم زاده در این باره می گوید: در بهترین حالت این کودکان همسر ستیز می شوند. در صورتی که فرزندان خانواده سالم می پذیرند که همسرانشان هم حق و حقوق برابر دارند و اختلافات، قابل حل است و گذشت در برابر همسر می تواند دوام زندگی آنها را بیشتر کند. کودکان در خانواده سالم از این که والدینشان با هم اختلاف پیدا می کنند، ناراحت می شوند اما احساس ناامنی به آنها دست نمی دهد و دچار اضطراب نمی شوند چرا که می دانند عشق در روابط آنها حاکم است و والدین به زودی با هم آشتی می کنند.
عاطفه کشاورزی هم در این باره می گوید: فرزندانی که در خانواده سالم زندگی می کنند، درک می کنند که انسان ها با هم اختلاف نظر دارند و این اختلاف نظر ممکن است به درگیری لفظی بین آنها منجر شود اما باعث از هم پاشیدن نظام خانواده نمی شود و روابط عاشقانه بین والدین بر این درگیری ها پیروز می شود.
آسیب شناسی این افراد نشان می دهد افرادی که در خانواده سالم رشد کرده اند می توانند بحران های موجود در زندگی را اداره کنند و از این بحران ها کمترین آسیب را می بینند، اما افرادی که در خانواده هایی با مشکلات رفتاری بزگ شده اند آسیب های کوچک را تبدیل به یک بحران می کنند و در حل آن ناتوان هستند و برای خروج از بحرانی که خود درست کرده اند رفتاری خطرناک را در پیش می گیرند.
برخی از کارشناسان بر این باورند که والدین نباید در برابر فرزندانشان مشاجره کنند حتی اگر حرمت یکدیگر را در این مشاجرات حفظ می کنند. دکتر قاسم زاده اما نظر مخالفی دارد. او می گوید: این کار، فرزندان را به گوشه گیری وادار می کند. فرزندان وقتی احساس می کنند والدینشان چیزی را از آنها پنهان می کنند، خود را غریبه احساس کرده و ناخودآگاه از والدینشان دور می شوند و در صورت نیاز به کمک، به والدینشان مراجعه نمی کنند. کودکان از رفتار سرد پدر و مادر کاملاً مشکل را درک می کنند و دچار اضطراب می شوند پس چه بهتر که فرزندان را با همه واقعیات زندگی رو به رو کرده و البته راه مسالمت آمیز را به آنها نشان داد تا مرد گریز یا زن ستیز نشوند.
عاطفه کشاورزی هم می گوید: کودکانی که در خانواده های متشنج بزرگ می شوند دچار شب ادراری و تیک های گوناگون مانند جویدن ناخن، کندن مو، ابرو و مژه می شوند و برای این که توجه والدین خود را جلب کند رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان می دهند بنابراین بهترین راه حل این است که پدران و مادران زمانی که با هم دچار اختلاف می شوند آن را بیرون از خانه حل کنند و زمانی که وارد خانه می شوند فراموش کنند که از هم دلخور بوده اند و کانون خانواده را برای فرزندان خودشان ناامن نکنند. پدران و مادران باید در برابر فرزندانشان به یکدیگر ابراز علاقه کنند تا فرزندان عشق ورزیدن را بیاموزند و به قدرت آن پی ببرند. البته آنها باید مرتب تکرار کنند که به زندگی و فرزندانشان علاقه مند هستند و چیزی نمی تواند این رابطه عاطفی محکم را از بین ببرد.
منبع: فضیلت خانواده، شماره 213.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان