منطق «چون ما برنده نشدیم پس تقلب شده» که در سال 88 کشور را تا لبه پرتگاه پیش برد، بار دیگر از سوی باران کوثری ولی این بار درباره فیلم ماجرای نیمروز مطرح شده است: «چون فیلم اونی نیست که ما دوست داشتیم پس نباید جشنوارهها بهش جایزه بدند.»
باران کوثری بار دیگر ثابت کرد که معیار حق و حقیقت را خودش میداند و نهتنها «زندهباد مخالف من» برای این جریان محلی از اعراب ندارد بلکه تمایل عجیبی به حذف هر آنچه باب میلشان نیست دارند. باران کوثری در فضای مجازی درصدد دفاع از رفتارهای ناشایست و غیرحرفهای جعفر پناهی در جشن موسوم به منتقدان برآمده و عنوان کرده که پناهی و او از امثال مهدویان به خاطر ساخت فیلم ماجرای نیمروز طلبکار هستند.
باران کوثری در اظهار نظری عجیب و البته بچگانه در اینستاگرام، حسین مهدویان، کارگردان فیلم تحسین شده ماجرای نیمروز را خطاب قرار داده و نوشته: «اگر در میانسالی من هم، جوانی فیلمی درباره وقایع دهه ٨٠ بسازد و همه واقعیت را تصویر نکند، برایش دست نمیزنم.»
رفتارهای دور از شأن سینما از سوی جعفر پناهی بر سر جایزه دادن به فیلم ماجرای نیمروز در جشن موسوم به منتقدان سینما اگرچه با انتقاد رسمی و غیررسمی وجدانهای منصف روبهرو شده اما عدهای هم هستند که دوست دارند حقیقت را جور دیگری جلوه دهند. حواشی جشن منتقدان باعث شده عده قلیلی که تا دیروز ترجیح میدادند حرف دلشان را مخفی کنند به مرور سر از لاک محافظهکاری بیرون بیاورند و آنچه را در دل دارند عیان کنند اما باران کوثری اولین کسی است که به صراحت و البته صداقت دلیل ناراحتیاش از مهدویان را عیان میکند و به محتوای فیلم او اشاره میکند. در واقع آنچه جعفر پناهی در جشن منتقدان بر زبان نیاورد و صرفاً با عبارت فیلمساز دولتی معترض اهدای جایزه به مهدویان شد، باران کوثری به زبان آورده است. آیا باران کوثری از اینکه چهره حقیقی منافقین و جنایات آنان در جریان سالهای ابتدای انقلاب در فیلم ماجرای نیمروز تصویر شده است، ناراحت است؟ اینکه منافقین رئیسجمهور و مقامات انقلاب نوپا و مردمی ایران و جمع زیادی از مردم کوچه و خیابان را به خاک و خون کشیدهاند، تحریف تاریخ است؟ یعنی خانم بازیگر معتقد است منافقین این جنایات را مرتکب نشدهاند؟
کوثری در متنی که خطاب به مهدویان نوشته، آورده: «جناب مهدویان، شاید من و شما کمی جوان باشیم برای آنکه کاملاً درک کنیم نگاه ناقص و سطحی به وقایع سیاسی اجتماعی دهه 60 چهطور آتش به دل نسل قبلترمان می زند! نسلی که در آن سالها به دلیل موج سیاسی موجود و نوجوانان و جوانانی که به درست یا غلط جذب گروههای مختلف می شدند، دوست و رفیق و خواهر و برادر از دست دادهاند. موضوع فراتر از «مشکلات آقای پناهی در سینما» است. حتماً خودتان متوجه ابعاد موضعگیریتان فارغ از فیلمسازی هستید پس ابعاد دلخوری بزرگترها از خودتان را کوچک نکنید. آقای پناهی و امثال ایشان، طلب فیلمهای نساختهشان را از من و شما ندارند، امثال من که طرفدار ایشان و کسانی هستیم که قدرت مذبوحانه تصمیم به حذفشان دارد، طلبکاریم، طلبکار آثاری که در گنجه تفکر پناهیها ماندند، حتماً اگر در میانسالی من هم، جوانی فیلمی درباره وقایع دهه ٨٠ بسازد و همه واقعیت را تصویر نکند، برایش دست نمی زنم.»
جالب توجه است باران کوثری در شرایطی از مهدویان برای ساخت فیلمی درباره وقایع دهه شصت با پشتوانه پژوهشی آن انتقاد می کند که خود به راحتی و بدون هیچ پشتوانه پژوهشی در این زمینه نظریه پردازی می نماید.
وی به همین بسنده نمیکند و از برگزارکنندگان جشن منتقدان هم انتقاد میکند که چرا جایزه را آنطور که آنها دوست داشتند، اهدا نکردهاند: «از منتقدین محترم تعجب میکنم و اهداکنندگان جوایزی که برای هر بخش انتخاب کردند.»
البته این رفتار از باران کوثری که در سال 88 عنوان میکرد چون ما برنده نشدیم پس در انتخابات تقلب شده است، عجیب نیست و تازگی ندارد. جالب است که مادر خانم بازیگر در فیلم قصهها تاریخ معاصر را تحریف کردند و فتنه سال 88 را به طبقه کارگر نسبت دادند و مدعی بودند که واقعیت را بازتاب دادهاند. خود پناهی که روایتگر تاریخ امروز ایران است تا توانسته در فیلمهایش از جامعه ایرانی قلب واقعیت کرده و به همین دلیل بازداشت شده چون داشت فیلمی دروغین میساخت درباره 88، حالا باران کوثری انتظار دارد مهدویان تاریخ را به روایت پناهی بسازد.
اما همه اینها می تواند تبدیل به چراغی شود تا مهدویان جوان پشت واقعی و پنهان برخی چهره های سینمایی را بشناسد و ادامه حیات فیلمسازی خود را به تفکرات پوشالی این قشر انحصارطلب گره نزند!