به گزارش سینماپرس، صبح نو نوشت: عبدالرضاکاهانی کارگردان میانسالی است که در سینمای ایران بهعنوان یکی از رکوردداران ساخت فیلمهای توقیفی به حساب میآید.
فیلمسازتوقیفیساز
«آدم» نخستین فیلم سینمایی ساخته کاهانی است که در سال 1385 ساخته شد. این فیلم پس از حضور در جشنواره فیلم فجر، توقیف شد. کاهانی در سال 1386 «آنجا» را ساخت که این فیلم نیز بلافاصله توسط وزارت ارشاد دولت توقیف شد و در جشنواره فیلم فجر نیز پذیرفته نشد.
در سال 1388 «هیچ» ساخته شد. این فیلم با ممیزی در ایران اکران شد اما مجوز نمایش در خارج از کشور را نگرفت. کاهانی در سال 1389 فبلم سینمایی «اسب حیوان نجیبی است» را جلوی دوربین برد. این فیلم بهدلیل شکایت نیروی انتظامی و مخالفتهای وزارت ارشاد، پس از 7 ماه مجوز اکران در داخل ایران را به دست آورد اما مانند فیلم قبلی مجوز خارجی دریافت نکرد. «بیخود و بیجهت» در سال 1390 ساخته شد. این فیلم پس از 7 ماه مجوز گرفت ولی برای اکران به مشکلاتی برخورد. پنج فیلمنامه کاهانی درطول 5 سال مجوز نگرفتهاند و درپی آن، او فیلمنامههای جایگزین را ساختهاست.
ارادتمند
«ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» آخرین فیلم توقیفی کاهانی است. اما حواشی این فیلم قدری بیشتر از دیگر فیلمهای اوست.
آقای محمدحسین لطیفی از اعضای شورای پروانه نمایش پیرامون این فیلم به ایسناگفت: فیلم کاهانی امکان اصلاح ندارد و بنابراین مجوز نمایش نخواهد گرفت. لطیفی مدعی شده بود نظر جمعی این شورا این بوده که «کل چیزی که در فیلم است یعنی سوژه فیلم از ابتدا تا پایان مشکل دارد» و همه اعضا بر این عقیده بودهاند که پروانه نمایش صادر نشود. پس از آن به گزارش تابناک، یکی از اعضای شورای پروانه نمایش که نامش فاش نشد، تأکید کرد، در صورت صدور پروانه نمایش برای این فیلم، بعید است این فیلم بیش از یک هفته بر پرده سینماها دوام بیاورد و بنابراین حتی اگر برای این فیلم پروانه نمایش صادر میشد، امکان دفاع از این پروانه وجود نداشت و در نهایت به کلیت سینمای ایران آسیب میرسید.
سیدضیاءالدین دری عضو شورای پروانه نمایش هم گفت: «کاهانی با ساخت این فیلم قصد زیرآبی رفتن را داشته است. سالها سینماگران جنگیدند تا موفق شدند، ارشاد را راضی کنند که برای صدور پروانه نمایش، فقط سیناپسی را تحویل شورا بدهند. تا قبل از این، سینماگران باید فیلمنامه کامل را تحویل میدادند و با هر ممیزی، دوباره باید فیلمنامه را بازنویسی میکردند و روزها در صف میایستادند تا مجوز بگیرند. حال کارگردانهایی مثل کاهانی با ساخت فیلمی که تار و پودش غیرقابل نمایش است، اعتماد را از بین میبرند و ما را به سالهای قبل بازمیگردانند...کارگردانهایی مثل کاهانی به کل سینماگران ضربه میزنند.»
مصاحبهباغریبهها
اما عبدالرضاکاهانی اخیراً با فرانس24 مصاحبهای انجام داده که بخشهایی از آن حاشیهساز شده است.
کاهانی گفته است: «در سال 2011 تصمیم گرفتم که فیلمی درباره فشنشوهای زیرزمینی در ایران بسازم، اما درخواست من رد شد. چندی بعد کارگردان دیگری فیلمی با همین سوژه ساخت زمانی که به این مساله اعتراض کردم گفتند ما میدانیم فیلمی که تو در این رابطه بسازی قابل نمایش نخواهد بود... در فیلم استراحت مطلق از همسر واقعی یکی از بازیگران خواستم در فیلم بازی کند تا در صحنههایی از فیلم بتوانند زن و شوهر در فیلم هم را لمس کنند و کلاً روابط واقعیتری با هم داشته باشند.
شورای بازبینی به من گفت باید این صحنهها حذف شود، من پاسخ دادم که اینها زن و شوهر واقعی هستند، پاسخ دادند که تماشاچیها که این را نمیدانند،در نتیجه ما مجبور شدیم متنی به اول این فیلم اضافه کنیم که این خانم واقعاً همسر این آقای بازیگر است. مسالهای که باعث خنده تماشاچیها میشد، چرا که این مسائل اهمیتی برای آنها ندارد و مسخره به نظر میرسد... در فیلم «بیخود و بیجهت» شورای بازبینی به من گفت که بازیگر زنی که در فیلم مذهبی است شخصیت منفی دارد، البته این نگاه آنها بود، من اساساً در فیلمهایم شخصیت مثبت و منفی ندارم، همه خاکستری هستند، من تلاش میکنم آدمها واقعی باشند.»
حیاتدرحاشیه
همانطور که گفته شد کاهانی یکی از رکوردداران توقیف در بین سینماگران ایرانی است. البته توقیف یک فیلم لزوماً به معنای ضدایرانی یا ضد دینی بودن یک فیلم نیست و در سالهای اخیر نمونههایی بودهاند که در برههای به دلایل سلیقهای یا برداشت نادرست به آرشیو سپرده شده ولی بعداً نمایش داده شدهاند. اما وقتی تعداد آثار مسالهدار یک فیلمساز تم غالب کارنامهاش میشود باید موضوع را عمیقتر بررسی کرد.
در بیستم تیر 1388، هنگام دریافت جایزه ویژه هیئت داوران چهلو چهارمین دوره جشنواره فیلم کارلووی واری در جمهوری چک برای فیلم «بیست»، از حاضران در سالن خواست، برای ادای احترام به مبارزه مردم ایران از جای خود برخیزند. کاهانی مدعی است که فیلمسازی اجتماعی است و بدون موضعگیری صرفاً واقعیات جامعه را نشان میدهد؛ حال باید از او پرسید اقدامش در اوج مناقشات پس از انتخابات سال88 در یک جشنواره خارجی چه معنایی دارد؟ اصلاً دعوای خانگی چه ارتباطی به یک محفل بیگانه دارد؟ مگر جشنواره سینمایی ارتباطی با مسائل سیاسی دارد؟ همه اینها به کنار، مگر آقای کاهانی نماینده مردم ایران است که از جانب آنها حرف میزند؟
درچند سال اخیر جریانی در سینمای ایران به وجود آمده که کاهانی و درمیشیان از جمله مهمترین کنشگران آنند. آدمهایی که گویا خیلی هم از حاشیه و توقیف بدشان نمیآید. وقتی به صفحات مربوط به این دونفر سر بزنید بیش از اخبار سینمایی و هنری، حاشیه و سروصدا ملاحظه خواهید کرد. انگار که توقیف و حاشیه اگر برای برخی آب ندارد برای کاهانی و درمیشیان نان دارد و کاسب توقیف شدهاند!
کاهانی دربخش اول مصاحبهاش با رسانه خارجی گفته مجوز ساخت فیلم درباره فشنشو را برایم صادرنکردند چون مدعی بودهاند فیلمم اکران نخواهد شد. خب آقای فیلمساز نگاهی به کارنامه و تعداد فیلمهای توقیفیاش بیندازد، متوجه خواهد شد که مدیران سینمایی حرف ناحقی نزدهاند.
کارگردان «هیچ» درادامه با اشاره به حواشی فیلم استراحت مطلق و بیخودوبیجهت، طوری حرف زده که خود را خیر و مدیران سینمایی را شر، کم سواد و عقب مانده معرفی کرده است. گویا کاهانی برخلاف حرف خودش که میگوید شخصیتهای فیلمش همه خاکستری هستند و مثبت و منفی وجود ندارد، در عالم واقع خودش را آدم خوبه و بقیه را بدمنهای داستان میداند.
در بین رسانههای مختلف ایرانی، سلایق و جریانات کاملاً متفاوت و بعضاً متضادی وجود دارد که قطعاً برای انتشار حرفهای هرفیلمسازی، از جمله عبدالرضاکاهانی مشتاق باشند. این که کارگردان میانسال ایرانی با یک رسانه مشهور خارجی مصاحبه کند هیچ ایرادی ندارد ولی وقتی گفتوگویش سراسر حاشیه، متلک و تمسخر نسبت به جریان سینمایی ایران باشد جز بیانصافی چه معنایی دارد؟ متن مصاحبه شما با این رسانه خارجی(هرچند واقعیت باشد) باعث ارتقای جایگاه فیلمسازان و اهالی فرهنگی ایرانی در فرنگ میشود یا برعکس باعث تحقیر و تمسخر آنها؟ مگر دیده شدن و بولد شدن در یک رسانه خارجی چقدر ارزش دارد که برای آن سرودست میشکنید؟ فیلم بسازید، نقد کنید، مصاحبه کنید ولی لطفاً با کمی عزت.