ماهان شبکه ایرانیان

کارگاه نویسندگی بنیاد ادبیات داستانی در اسالم برگزار شد

دومین کارگاه نویسندگی بنیاد شعر و ادبیات داستانی در اسالم، طی روزهای ۱۵ تا ۱۸ شهریور همزمان با چهل و هشتمین سالمرگ جلال آل‌احمد برگزار شد.

کارگاه نویسندگی بنیاد ادبیات داستانی در اسالم برگزار شد

به گزارش خبرگزاری مهر، همزمان با سالمرگ جلال آل‌احمد، دومین کارگاه نویسندگی اسالم با موضوعات فرعی نظریه‌های روایت، کاربردهای روایت و روایت به مثابه سوژه، با سفر 33 نفر از نویسندگان و ادب‌جویان جوان به استان گیلان و شهر اسالم به عنوان «زیستگاه سال‌های پایانی عمر جلال آل‌احمد» برگزار شد.

در این کارگاه حسین دهباشی، مستندساز، راوی تاریخ شفاهی و نویسنده و روزنامه‌نگار در سخنانی گفت: در روایتی که در حوزه تاریخ شفاهی صورت می‌گیرد، همیشه باید این فرض را مدنظر قرار داد که چند آسیب وجود دارد؛ فراموشی، تحریف و بی‌دقت روی واژگان.

وی افزود: بسیاری از کسانی که مخاطب گفت‌وگو برای روایت تاریخ شفاهی هستند، به نوعی سعی می‌کنند تا خاطرات را طوری بیان کنند که خودشان قهرمان روایت شوند. بسیاری دیگر هم به دلایل مختلف ممکن است برخلاف انتظار صحبت کنند. مثلاً رجال عصر پهلوی یا ناامیدند، یا کینه دارند، یا سرخورده‌اند و ممکن است نسبت به اتفاقات سال‌های پیش از انقلاب، بر خلاف واقعیت صحبت کنند.

دهباشی ادامه داد: در تاریخ شفاهی، روایت معمولاً تطبیقی است و در مصاحبه در خصوص موضوع 40 سال پیش، پرسش‌های امروزی مطرح می‌شود.

این مستندساز و تاریخ‌نگار سپس با بیان برخی تجربیات شخصی خود در گردآوری مجموعه‌های تاریخ شفاهی در گفت‌گو با چهره‌های متعدد تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی، برخی از خاطرات خود در سه برهه زمانی را بازگو کرد.

ادبیات می‌تواند جهان را تغییر دهد

فاطمه توفیقی، عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و پژوهشگر حوزه دین و ادبیات، سخنرانی خود در این گردهمایی را به توضیح نظریه‌های روایت اختصاص داد و در آغاز آن گفت: تفاوت بین روایت نوشتن با انواع دیگر نوشتن، محصول قرن بیستم است. تا پیش از آن نظریه‌های ارسطویی مطرح بودند که شامل سه بخش غنایی، نمایشی و روایی می‌شد.

وی افزود: ادبیات روایی در حماسه‌ها دیده می‌شود و روای آن سوم ‌شخص است. در ادبیات غنایی، راوی اول‌شخص است و اگر روایت از سوی همه شخصیت‌ها بیان شود، ادبیات نمایشی ‌خلق می‌شود.

توفیقی با بیان اینکه روایت نوشتن، با ظهور فرمالیسم؛ به ویژه فرمالیسم روسی و بعدتر با ساختارگرایی ایجاد شد، ادامه داد: نظریه روایت، این است که ما چه منظری را برای تحلیل ادبی خود به کار می‌بریم. از آنجا که تحلیل در مقابل خواندن است، پس نظریه ادبی درباره خواندن است و نظریه روایی، در خصوص تحلیل بخش‌هایی است که در خواندن متن، ارتباط بیشتری با آن می‌گیریم.

وی سپس در توضیح فرمالیسم روسی گفت: فرمالیست‌های روسی، تنها به شکل داستان و متن توجه می‌کردند و فرقی نمی‌کرد که خالقان آثار ادبی در چه دوره تاریخی و اجتماعی زندگی می‌کردند. تا اینکه ولادیمیر تراپ روسی اثری نوشت که سال‌ها بعد مورد توجه ساختارگراهای اروپا واقع شد. ولادیمیر تراپ پس از تحقیقات گسترده اعلام کرد که داستان‌های فولکلور اتفاق‌های مشترک دارند.

این محقق حوزه ادبیات در ادامه سخنانش درباره ساختارگرایی گفت: ساختارگرایان پس از فرمالیست‌ها آمدند و در بیشتر شاخه‌های علوم انسانی فعال بودند. آنها معتقد بودند که هر واحد زمانی، بخشی از قواعد زبانی بزرگ‌تر است. یعنی هر جمله‌ای که به کار می‌برید، گفتن و فهمیدن آن وابسته به این است که شما آن را در یک قاعده بزرگ‌تر زمانی قرار دهید و اگر این نباشد، آن جمله فهمیده نمی‌شود. بر این اساس برای معناسازی، با گزینه‌های محدودی مواجه هستید. کار ساختارگراها این بود که با توجه به ساختارهای خرد، ساختار کلان را بیابند و در ادبیات، ساختارهای داستان را پیدا کنند.

توفیقی گفت: ساختارگرایان به ما کمک کردند تا عناصر روایت را بشناسیم. اینکه لحن چیست؟ زمان و مکان در داستان چیست؟ راوی چه شخصی است؟ و ... به ما کمک می‌کند، درونمایه داستان و حسی را که اثر ادبی به عنوان تجربه انسانی به مخاطب منتقل می‌کند، بسازیم.

بخش پایانی سخنان این دانش‌آموخته دانشگاه گلاسکو، توضیح درباره پساساختارگرایی بود که طی آن گفت: در نظریه پساساختارگرایی در خواننده تمرکز می‌کنیم و در مثلث راوی، متن و خواننده، سروکار ما تنها با خواننده است. ‌پساساختارگرایان، معتقدند که متن، فقط حاصل کدهای زبانی نیست و آثاری تولید می‌شود که تنها خواننده می‌تواند ویژگی‌های آن را کشف کند.
وی در انتهای این سخنرانی بیان کرد: در پساساختارگرایی گفته شده که ادبیات چگونه می‌تواند جهان را بازتاب و تغییر دهد. با توجه به این نظریه، با آثار ادبی خود می‌توانیم جهان اخلاقی‌تری را بسازیم.
 
تفاوت میان راوی و مروی
 
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، سخنرانی خود در این گردهمایی را با موضوع روایت و نوشتن مستند با اشاره به نگارش حاشیه‌های سفرهای استانی مقام معظم رهبری برگزار کرد و در آغاز سخنانش با گفتن اینکه روایت توسط راوی  تولید می‌شود، گفت: روایت در خلأ تولید نمی‌شود. چیزی یا اتفاقی وجود دارد ‌و یک نفر که راوی است، آن را به دیگری منتقل می‌کند و روایت، تولید می‌شود. بنابراین پیش از روایت، مروی و راوی را داریم.

وی ادامه داد: مروی، جبر است؛ چون اتفاق می‌افتد. روایت هم حادث می‌شود، بنابراین آن هم جبر است، پس تنها راوی است که کار را با اختیار خود پیش می‌برد.

قزلی با بیان اینکه روایت چیزی غیر از مروی و حاصل تلاش راوی است، گفت: مروی یک‌ حقیقت و روایت یک واقعیت است و راوی کسی است که حقیقت را در قالب واقعیت به مخاطب انتقال می‌دهد. همچنین با توجه به شناخت مروی و نگاه به مروی و هدفی که راوی دنبال می‌کند، روایت تولید می‌شود. بنابراین باید هدف را شناخت و نسبت آن با روایت را دانست و هدف را به خوبی بیان کرد. اگر این سه موضوع به درستی انجام شود، اثر ماندگاری تولید خواهد شد.

وی ادامه داد: برای شناخت از مروی، لازم است راوی نسبت به آن اشراف داشته باشد و شناخت از مروی با جزییات ممکن می‌شود. بر این اساس یکی از دلایل ماندگار نبودن روایت‌ها، عدم ورود جزییات در روایت است. همچنین به عنوان یک راوی و روایت‌نویس خوب باید فرض بگیریم که مخاطب از جزییات بی‌اطلاع است.

وی سپس تأکید کرد: موضوعی که در مرحله نوشتن تعیین می‌کند تا جزییات را به کار ببندیم، هدف و نگاه است و مهندسی جزییات سبب خاص شدن روایت ما می‌شود و اگر جزییات، مبتنی بر نگاه و هدف ما باشد، مهندسی می‌شود و اثرگذار خواهد بود.

نویسنده «پنجره‌های تشنه» روایت را چیزی بین مستندنگاری و ادبیات معرفی کرد و گفت: ارتباط روایت و مستندنگاری در موضوع مروی است. مروی وجود خارجی دارد و به مستندنگاری مرتبط است. همچنین از آنجا که اصلی‌ترین خصیصه ادبیات خلاقه «من» است و از یک «من» بیان می‌شود، روایت و ادبیات باهم ارتباط دارند. راوی هدف دارد و چون هدف دارد، یک «من» دارد و مجموع «من» و راوی می‌شود ادبیات.

قزلی تأکید کرد: مهندسی جزییات، فرمول خاصی ندارد و برای رسیدن به آن باید تمرین بسیار انجام داد که شامل مطالعه و انجام است.

وی افزود: در نوشتن یک «نشان دادن» و یک «تلخیص» داریم. در نشان دادن حجم کمی از زمان را در حجم زیادی از کلمات به مخاطب ارایه می‌دهیم و در تلخیص هم حجم زیادی از زمان را در حجم کمی از کلمات وارد می‌کنیم. بین نشان دادن و تلخیص هم «تعریف کردن» است که بر اساس اهمیت، گاهی به تلخیص و گاهی به نشان دادن نزدیک می‌شود.

قزلی افزود: در نشان دادن سه روش عمده وجود دارد، استفاده از گفت‌وگو که زبان عین به عین را منتقل می‌کند، توصیف یا عکس که در آن زمان ایست می‌کند و راوی جزییات این عکس را شرح می‌دهد و همچنین، تعریف کردن.

باید با زبان معیار نوشت

جواد جزینی، قصه‌نویس و مدرس داستان نویسی هم در کارگاه تخصصی خود در این گردهمایی برای تبیین روایت گفت: روایت‌شناسان برای بازگفت یک متن، کوچک‌ترین واحد متن را «کنش» نامگذاری کرده‌اند و می‌گویند؛ هر متنی از مجموع کنش‌ها تشکیل شده و هر فعلی که در متن روایت شود یک کنش است.

وی افزود: کار نویسنده این است که چشم‌اندازی را بنویسد که همان توصیف است و توصیف، یکی از مواد کنش‌هاست. همچنین توصیفی که در آن آدم‌ها، اشیا، مکان، زمان و حالت را معرفی کند، پرکاربردترین ابزار روایتی هر روایت است. این ابزار در اختیار نویسنده و راوی است و متناسب با نیاز و اطلاعاتی که می‌خواهد به مخاطب ارایه دهد، از آنها استفاده می‌کند.

جزینی در بخش دیگری از سخنان خود درباره «صحنه» گفت: صحنه، توصیف متحرک است و بنا بر ضرورت بیان و بازگفت موضوعی خاص، از صحنه استفاده می‌شود.

این مدرس داستان‌نویسی ادامه داد: گاهی سرعت روایت و رخداد، کند می‌شود تا تأثیر بیشتری بگذارد و در این حالت، نویسنده از کنش زنجیره‌ای استفاده می‌کند.

وی با بیان اینکه در باکس روایی متن، شاهد سه نوع شتاب صفر، مثبت و منفی هستیم، گفت: نویسنده‌ها گاهی تلاش می‌کنند تا زمان رخداد را در زمان روایت یکی کنند. این تلاش در سینما امکانپذیر است؛ اما در ادبیات ممکن‌ نیست. مانند روایت یک اتفاق دو دقیقه‌ای در زمان 2 دقیقه‌ای در یک فیلم سینمایی که شتاب در آن صفر است. گاهی هم در 10 دقیقه از فیلم، گذشت سه سال زمان نمایش داده می‌شود که شتاب در آن مثبت است و اگر یک رخداد چند دقیقه‌ای را در مدت زمان بیشتری نمایش دهد، شتاب منفی است.

جزینی همچنین گفت: استفاده از شتاب‌ها بر اساس نیاز نویسنده و نوع اثر صورت می‌گیرد.

وی افزود: هر نویسنده‌ای ممکن است گونه زبانی خود را داشته باشد؛ اما در نوشتن باید از زبان معیار استفاده کند.

جزینی در پایان سخنانش خطاب به نویسندگان جوان و ادب‌جوی حاضر در این اردوی آموزشی گفت: گاهی در توصیف از مثال استفاده می‌کنیم که به خواننده برای رسیدن به چشم‌انداز کمک می‌کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان