انتظار سبز
دوره غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دورانِ سختی است که شیعه در فراق امام مهربان خود سپری میکند؛ ولی امید به آمدن او، دل و جان آنها را شور و نشاط میبخشد و تحمّل سختیها و دشمنیها را آسان میکند. این امید و آرزوی ظهور او که همیشه و همه جا برای انسانهای مؤمن، نجات بخش و راهگشا بوده، در روایات اسلامی، «انتظار» نامیده شده است؛ انتظاری که منتظران را به امام موعود خود وصل میکند و مرهمی بر زخم فراق ایشان است.
آری؛ «انتظار» آن اکسیر ارزشمندی است که مؤمنان منتظر در دوره غیبت را آماده استقبال از ظهور مهدی موعود میکند و راه و رسم چگونه زیستن را به آنها میآموزد.
حقیقت انتظار و جایگاه آن
برای «انتظار» معانی گوناگونی گفتهاند؛ ولی با دقت و تأمّل در این کلمه میتوان به حقیقت معنای آن پی برد. انتظار، چشم به راه بودن است واین چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن ارزش مییابد و آثار و پیامدهایی دارد. انتظار تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون به بیرون سرایت میکند و حرکت و اقدام را میآفریند. به همین دلیل است که در روایات، انتظار، یک عمل و بلکه بهترین اعمال، معرفی شده است. انتظار به «منتظر» شکل میدهد و به کارها و تلاشهای او جهت خاصّی میبخشد.
بنابراین «انتظار» با نشستن و دست روی دست گذاشتن، نمی سازد. انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن، تمام نمی شود؛ بلکه در حقیقت انتظار، حرکت و نشاط و شور آفرینی نهفته است.
آنکه در انتظار مهمان عزیزی است، سر از پا نمیشناسد و در تلاش است تا خود و محیط اطراف خود را برای آمدن مهمان، آماده کند و موانع حضور او را برطرف سازد.
سخن درباره انتظارِ رویدادی بی نظیر است که در زیبایی و کمال، نهایت ندارد. انتظارِ روزگاری که در سبزی و خرّمی در تمام روزگاران گذشته، مثالی نداشته است و جهان چنان دوران زیبایی را هرگز تجربه نکرده است. این، همان انتظار حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که در روایات، از آن به «انتظار فرج» یاد شده و از بهترین اعمال و عبادات، بلکه پشتوانه قبولی همه اعمال، شمرده شده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
بهترین اعمال امت من، انتظار فرج است. (1)
امام صادق (علیه السلام) به یاران خود فرمود:
آیا شما را از چیزی آگاه نکنم که خداوند، بدون آن، هیچ عملی را از بندگان نمیپذیرد؟ ... . گواهی به یگانگی خدا و نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و اقرار به آنچه خدا امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما - یعنی ما امامان به خصوص - و تسلیم شدن در برابر ایشان [=امامان] و پرهیزکاری و کوشش و خویشتن داری و انتظار قائم. (2)
بنابراین «انتظار فرج»، انتظاری است که ویژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد که لازم است به خوبی دانسته شود، تا رمز و راز آن همه فضیلت و آثار که برای آن خواهیم شمرد، آشکار شود.
ویژگیهای انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
گفتیم که «انتظار»، امری فطری است و برای همگان در هر قوم و آیینی که باشند وجود دارد؛ اما انتظارهای معمولی که در جریان زندگی افراد و حتّی جامعهها وجود دارد، هر اندازه بزرگ و با اهمیت باشد، در مقایسه با انتظار موعود جهانی، کوچک و بی مقدار است؛ زیرا انتظار ظهور او، ویژگیهای خاص خود را دارد:
انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتظاری است که از ابتدای عالم، آغاز شده است؛ یعنی از زمانهای بسیار دور، انبیا و اولیا نوید ظهور او را دادهاند و در زمانهای نزدیکتر، همهی امامان ما، آرزوی روزگار دولت او را داشتهاند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
اگر او را درک میکردم، تمام عمر به او خدمت میکردم. (3)
انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتظار مصلح جهانی است. انتظار حکومت عدل جهانی است و انتظار تحقق همه خوبیها است. در این انتظار، بشریت چشم به راه است تا آنچه را بر اساس فطرت پاک خدایی، در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است، ببیند. مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان است که عدالت و معنویت، برادری و برابری، عمران و آبادی زمین و امنیّت و صلح و عصر شکوفایی عقل و دانش بشری را برای انسانها به ارمغان میآورد و برچیدن بساط استعمار و بردگی انسانها و نفی هرگونه ستم و ستمگری و رهایی اجتماع از انواع فسادهای اخلاقی، ره آورد حاکمیت اوست.
انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینههای شکوفایی آن، خواهد شکفت و آن زمانی است که همه انسانها در طلب منجی و مصلح آخر الزمان باشند، او میآید تا با همکاری و همیاری یارانش بر ضد بدیها قیام کند، نه اینکه تنها با معجزه کار جهان را سامان دهد.
انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در منتظرانش شوق یاری و همراهی او را ایجاد میکند و به انسان، هویت و حیات میبخشد و او را از پوچی و بی هدفی نجات میدهد.
آنچه گفته شد، بخشی از ویژگیهای آن انتظاری است که به وسعت همه تاریخ است و ریشه در جان همه انسانها دارد و هیچ انتظار دیگری به خاک پای این انتظار سترگ نمیارزد. بنابراین جا دارد که ابعاد و آثار فراوانِ انتظار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشناسیم و درباره وظایف منتظران ظهور او و پاداش بی نظیر آنها سخن بگوییم.
ابعاد انتظار
انسان از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و اجتماعی است، و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون تردید در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی آدمی بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر انتظار است.
انتظار موعود جهانی در همه ابعاد زندگی منتظر تأثیر میگذارد. در بعد فکری و نظری که زیر بنای اعمال و رفتار انسان است، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. به بیان دیگر، انتظار صحیح میطلبد که منتظر، بنیانهای اعتقادی و فکری خود را تقویت کند، تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [ولایت] ما ثابت و استوار بمانند. (4)
یعنی در دوره غیبت که دشمنان با انواع شبههها میکوشند تا اعتقادات درست شیعیان را از بین ببرند به برکت قرار گرفتن در سنگر انتظار، مرزهای عقیدتی حفظ میشود.
در بُعد عملی، انتظار به همه اعمال و رفتار انسان جهت میدهد. منتظر باید در میدان عمل بکوشد تا زمینههای ظهور دولت حق فراهم شود؛ بنابراین، منتظر در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت میگمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیرویی کارآمد برای جبهه نور باشد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
... کسی که دوست دارد از یاران قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود ... . (5)
ویژگی «انتظار» آن است که آدمی را از محدوده خود فراتر میبرد و او را با تک تک افراد جامعه مرتبط میکند؛ یعنی انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با جامعه نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا میدارد. از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای اصلاح جامعه میکوشد و در برابر ناهنجاریهای اجتماعی، ساکت و بی تفاوت نمیماند؛ چرا که منتظر مصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی میکند.
کوتاه سخن اینکه «انتظار» جریان مبارکی است که در تمام مویرگهای حیات فرد و اجتماع منتظر جاری است و در همه عرصههای زندگی، رنگ الهی به انسان و حیات او میبخشد و چه رنگی از رنگ الهی بهتر و ماندگارتر؟!
(... صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً...) (6)؛
رنگ الهی [بگیرید] و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟
با توجه به آنچه گذشت، وظایف منتظرانِ مصلح کلّ، چیزی جز همان «رنگ خدایی داشتن» نیست که به برکت انتظار در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوهگر میشود.
با این نگاه، دیگر آن وظایف بر دوش ما - منتظران - سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرینی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار میآید. به راستی اگر فرمانروای ملک مهربانی و امیر کاروان مِهرورزی، تو را به عنوان سربازی شایسته برای خیمه ایمان خواسته باشد و حضور تو را در سنگر حق، انتظار کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار وآن کار را انجام ده یا تو خود راه انتظار را شناختهای و برای همان مقصدی که برگزیدهای، گام خواهی زد؟
وظایف منتظران
در روایات و بیانات پیشوایان دین، وظایف فراوانی برای منتظران ظهور بیان شده است که در اینجا مهمترین آنها را بیان میکنیم:
1. شناخت امام
پیمودن جاده انتظار، بدون شناختن امامِ منتظَر ممکن نیست. استقامت و پایداری در وادی انتظار، وابسته به درک صحیح از پیشوای موعود است. بنابراین علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، لازم است از جایگاه امام و رتبه و مقام او نیز آگاهی کافی به دست آورد.
ابونصر که از خدمت گذاران امام حسن عسکری (علیه السلام) است، پیش از غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) به حضور آن حضرت میرسد. امام مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) از او میپرسد: «آیا مرا میشناسی؟» پاسخ میدهد: «آری؛ شما سرور من و فرزند سرور من هستید». امام (علیه السلام) میفرماید: «مقصود من چنین شناختی نبود» ابونصر میگوید: «خودتان بفرمایید».
امام (علیه السلام) میفرماید:
من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به [برکت] من بلا را از خاندان و شیعیانم دور میکند. (7)
اگر معرفت امام برای منتظر حاضر شود، او از هم اکنون خود را در جبهه امام میبیند و احساس میکند که در خیمه امام و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظهای در تلاش برای تقویت جبهه امام خویش کوتاهی نمیکند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
... مَن ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لِاِمامِهِ لَم یضُرُّهُ، تَقَدَّمَ هذا الامرِ اَو تأخَّرَ، وَ مَن ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لِاِمامهِ کانَ کَمَن هُوَ مَعَ القائمِ فی فُسطاطِهِ (8)؛
کسی که بمیرد، در حالی که امام خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [ظهور] به او زیان نمیرساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه امام خود را شناخته است، مانند کسی است که در خیمه امام و همراه او بوده است.
گفتنی است که این معرفت و شناخت، چنان مهمّ است که در کلام معصومان (علیهم السلام) آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از خداوند طلب یاری شود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«... در زمان غیبت طولانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) باطل گرایان [در اعتقاد و دین خود] به شک و تردید گرفتار میشوند». زراره، از یاران خاص امام گفت: «اگر آن زمان را شاهد بودم، چه کنم؟»
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «... این دعا را بخوان:
اللهُمَّ عَرفِّنی نَفسَکَ فَإنَّکَ اِن لَم تُعَرفِّنی نَفسکَ لَم اَعرِف نَبیِکَ. اللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ فَانَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی رَسُولَکَ لَم اَعرِف حُجَّتکَ. اللهُمَّ عَرِفنی حُجَّتکَ فَانَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَللتُ عَن دینی» (9)
آنچه تاکنون مطرح شد، معرفت به جایگاه امام در مجموعه نظام هستی است. او حجّت پروردگار و جانشین به حق پیامبر و پیشوای همه مردم است که اطاعتِ او بر همگان واجب است؛ چرا که اطاعت از او همان اطاعت از خداست.
یکی دیگر از ابعاد معرفت امام، شناختن سیره و صفات امام است. این بُعد از شناخت، تأثیر عملی گستردهای در رفتار و خُلق و خوی منتظر میگذارد و بدیهی است که هر اندازه معرفت انسان به زوایای گوناگون زندگی امام و حجّت الهی بیشتر و عمیقتر باشد، آثار آن در بخشهای گوناگون زندگی او بیشتر خواهد بود.
2. الگوپذیری
وقتی معرفت به امام و جلوههای زیبای رفتاری آن بزرگوار به دست آمد، سخن از پیروی و الگو گرفتن از آن مظهر کمالات به میان میآید.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
خوشا به حال آنکه قائم خاندان مرا درک کند؛ در حالی که پیش از دوران قیام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ایشان، اعلام بیزاری کرده باشد. آنان دوستان و همراهانِ من و گرامیترین امت من، در نزد من هستند. (10)
به راستی آن کس که در تقوا، عبادت، ساده زیستی، سخاوت، صبر و همه فضائل اخلاقی دنباله رو امام و مراد خویش است، چه رتبه بلندی نزد آن رهبر الهی خواهد داشت و آن گاه که به حضور مقدسش بار یابد، چه سربلند و سرافراز خواهد بود؟
آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است، خود را به خوبیها میآراید و از زشتیها و رذایل اخلاقی دوری میکند و در مسیر انتظار همواره مراقب افکار و اعمال خویش است؟ وگرنه افتادن به دام بدیها، رفته رفته فاصله او و معشوق خوبان را زیادتر خواهد کرد و این، حقیقتی است که در بیان هشدار دهنده آن امام موعود آمده است:
فَما یحبِسُنا عَنهُم الا ما یَتَّصِلُ بنا مِمّا نکرهُهُ ولا نُؤثِرُهُ مِنهُم؛ (11)
هیچ چیز ما را از شیعیان جدا نکرده است، مگر آنچه از کارهای ایشان که به ما میرسد؛ اعمالی که خوشایند ما نیست و از شیعیان انتظار نداریم.
نهایت آرزوی منتظران، آن است که در برپایی دولت مهدوی و حکومت عدل جهانی سهمی داشته باشند و افتخار یاوری و همراهی آخرین حجّت حق را به دست آورند؛ ولی مگر نیل به چنین سعادت بزرگی جز با خودسازی و آراستگی اخلاقی میسّر است؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
مَن سَرَّهُ اَن یَکُونَ مِن اَصحابِ القائمِ فَلینتَظر وَلیعمَل بالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاخلاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر؛ (12)
هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند.
روشن است که در مسیر تحقق چنین خواستهای، هیچ الگو و نمونهای برتر از آن امام بزرگوار که آینه تمام زیباییهاست، یافت نمیشود.
3. یادِ امام
آنچه منتظران را در کسب معرفتِ امام و پیروی از آن بزرگوار یاری میدهد و پایداری در راه انتظار را به دنبال دارد، پیوستگی و ارتباط مداوم با آن طبیب جانها است.
به راستی وقتی آن امام مهربان امّت، همیشه و همه جا به حال شیعیان خود نظر دارد و لحظهای آنها را از یاد نمیبرد، آیا رواست که دلدادگان روی او به دنیا و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن عزیز، غافل و بی خبر بمانند؟ راه و رسم دوستی و محبّت آن است که در همه حال او را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده دعا مینشینند، از او آغاز نمایند و برای سلامتی و فرج آن حضرت دعا کنند که آن بزرگوار خود فرمود:
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما در همان است. (13)
و باید همواره زمزمه کنند:
اَللهُمَّ کُن لِولَیکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صَلوَاتُکَ عَلَیهِ و علی ابائهِ فِی هذهِ السّاعَة وَ فی کُلِّ ساعة وَلیاً و حافِظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حَتی تُسکَنهُ اَرضکَ طَوعاً و تُمَتِّعهُ فیها طَویلا (14)؛
خدایا! برای ولی خود، حجت بن الحسن - که درود تو بر او و پدرانش باد - در این ساعت و در همه ساعات، سرپرست و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما و دیده بان باش، تا [آن زمان که] او را در زمین خود با میل و رغبت جای دهی، و برای مدتی طولانی او را در زمین بهره مند سازی.
منتظر حقیقی، هنگام صدقه دادن، ابتدا سلامتی وجود شریف امام خود را در نظر میگیرد و به هر بهانه، دستِ توسّل به دامن پر مهر او میزند و به اشتیاق ظهور مبارک او و دیدن جمال بی مثالش ناله سر میدهد:
عَزیزُ عَلَی أن اَرَی الخَلقَ و لا تُری (15)؛
سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی.
رهرو راه انتظار در مجالسی که با نام آن محبوب دلها تشکیل میشود، حضور مییابد تا ریشههای محبت او را در دل خود محکمتر کند و به مکانهایی مانند مسجد سهله و مسجد جمکران و سرداب مقدّس که منسوب به امام عصر (علیه السلام) است، رفت و آمد میکند.
از زیباترین جلوههای یاد امام مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) در زندگی منتظران ظهورش، آن است که هر روز با او تجدید عهد کرده، پیمان وفاداری ببندند و استواری خود را بر آن عهد اعلام کنند.
در فرازی از دعای عهد چنین میخوانیم:
اَللهُمَّ اِنی اُجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَة یومی هذا و ما عِشتُ من ایامی عَهداً و عَقداً و بَیعةً لَهُ فِی عُنُقی لا اَحُولُ عنها و لا اَزوُلُ اَبَداً. اَللهُمَّ اجعَلنی مِن انصارِهِ و اَعوانِهِ و الذّابّینَ عَنهُ و المُسارعینَ اِلیهِ فی قَضاءِ حَوائجِه و المُمتثَلیِنَ لاوِامرهِ والمُحامینَ عَنه و السابِقینَ الی ارادَتهِ وَالمُستشهِدینَ بینَ یدَیهِ؛ (16)
بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگیام، عهد و پیمان و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجدید میکنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم، بار خدایا! مرا از یاران و کمک کاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواستههایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و سبقت جویان به سوی خواستهاش و شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده.
اگر کسی پیوسته این عهد را بخواند و از عمق جان به مضامین آن پای بند باشد، هرگز به سستی گرفتار نمیشود و در تحقق آرمانهای امام خود و زمینه سازی برای ظهور آن بزرگوار، لحظهای از پای نمینشیند و به راستی که شایسته حضور در میدان یاری آن ذخیره الهی خواهد بود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر کس چهل بامداد، خدا را با این [دعای] عهد بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبرش بیرون آورد [و قائم (علیه السلام) را یاری دهد]...
4. وحدت و همدلی
از وظایف تک تک افراد قبیله انتظار که بگذریم؛ جمعیت منتظران نیز باید طرح و برنامهای داشته باشند که در راستای اهداف امام و حجّت الهی باشد. به بیان دیگر، اجتماع منتظر، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر رضایت رهبر موعود قرار دهد.
بنابراین جامعه منتظر بر آن است که عهد و پیمان خود با امام را به انجام رساند، تا زمینه مناسب برای ظهور دولت مهدوی فراهم شود.
امام عصر (علیه السلام) در یکی از بیانات خود به چنین جمعیتی این گونه بشارت داده است:
اگر شیعیان ما - که خداوند آنان را در راه اطاعتش یاری دهد - در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه نعمت دیدار، از آنان به تأخیر نمیافتد و سعادت ملاقات ما برای آنها با معرفت کامل و راستین به ما، تعجیل میشود. (17)
آن عهد و پیمان، همان است که در کتاب خدا و سخنان نمایندگان خدا آمده است که مهمترین آنها را بیان میکنیم:
1. تلاش در جهت پیروی از امامان (علیهم السلام) و دوستی با دوستان آن بزرگواران و بیزاری جستن از دشمنان آنها.
امام باقر (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که فرمود:
خوشا حال آنکه قائم خاندان مرا درک کند؛ در حالی که پیش از قیام، از او پیروی کرده باشند و با دوستان او دوستی و با دشمنان او دشمنی نموده باشد! آنها رفیقان من و اهل دوستی و محبت من و گرامیترین امت من نزد من در روز قیامت هستند. (18)
2. جمعیت منتظران در مقابل بدعتها و انحرافها در دین و رواج منکرات و زشتیها در سطح جامعه، بی تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّتهای نیکو و ارزشهای اخلاقی از خود واکنش نشان میدهند. این، پیمانی است که بر اساس تعالیم قرآن بر دوش منتظران نهاده شده است.
خداوند میفرماید:
وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ (19)
باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ اینان رستگارانند.
بدون شک، سنتهای اسلامی از مصادیق «خیر» و «معروف» و بدعتها از نمونههای روشن «منکر» هستند.
3. جامعه منتظر در برخورد با دیگران وظیفه دارد که تعاون و همکاری را سر فصل برنامههای خود قرار دهد. افراد این جامعه به دور از تنگ نظری و خود محوری، پیوسته حال فقرا و نیازمندان جامعه را پی گیری میکنند و از آنان بی خبر نمیمانند.
گروهی از شیعیان از امام باقر (علیه السلام) درخواست نصیحت کردند؛ حضرت فرمود:
از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را یاری کند و آنکه بی نیاز است با نیازمندتان مهربانی ورزد و هر یک از شما دربارهی دیگری خیرخواهی کند. (20)
گفتنی است که دائره این همکاری و همیاری، به محیطی که در آن زندگی میکنند محدود نیست؛ بلکه خیر و نیکی منتظران به محیطهای دورتر و نیازمندان شهرهای دیگر نیز میرسد؛ زیرا در پرتو روح انتظار، هیچ جدایی و دوگانگیای بین افراد احساس نمیشود.
4. افرادی که عضو جامعه منتظر هستند، باید به جامعه رنگ و بوی مهدوی بدهند و نام و یاد امام را در همه عرصهها منتشر کنند و گفتار و کردار امام را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوهها به نمایش عمومی بگذارند که بدون تردید مورد عنایت و لطف ویژه امامان (علیهم السلام) خواهند بود.
عبدالحمید واسطی از یاران امام باقر (علیه السلام) به آن حضرت میگوید: «ما در انتظار امر فرج همه زندگی خود را وقف کردیم؛ به گونهای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است».
امام (علیه السلام) در پاسخ او میفرماید:
ای عبدالحمید! آیا گمان میکنی که خداوند راه رهایی [از مشکلات] را برای آن بندهای که خود را وقف خداوند کرده باشد، قرار نداده است؟ آری؛ به خدا قسم! خداوند برای او راه چارهای قرار خواهد داد. خداوند رحمت کند بندهای را که امر [ولایت] ما را زنده دارد! (21)
سخن آخر اینکه جامعه منتظر باید بکوشند که در همه ابعاد زندگی اجتماعی، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینههای لازم برای ظهور منجی موعود را فراهم کنند.
آثار انتظار
بعضی گمان کردهاند که انتظار مصلح جهانی، افراد را در حالت سکون و بی تفاوتی قرار میدهد و منتظران، تا قیام اصلاحگری جهانی در مقابل بدیها و پلیدیها واکنشی نخواهند داشت، بلکه ساکت و بی تفاوت، دست روی دست خواهند گذاشت و تماشاگر جنایتها خواهند بود.
این نگاه، یک نگاه سطحی و به دور از اندیشه و دقت است؛ زیرا با توجه به آنچه در حقیقت انتظار موعود و ویژگیهای آن و نیز ابعاد انتظار و ویژگیهای منتظران مطرح شد، روشن است که روحیه انتظار، آن هم با ویژگیهای منحصر به فرد و جایگاه بی نظیر امام مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) نه تنها سکون و سردی را به دنبال ندارد؛ بلکه بهترین عامل حرکت و پویایی است.
انتظار، در منتظر غوغایی مبارک و حرکتی هدف دار پدید میآورد. هر چه منتظر، به حقیقت انتظار، نزدیکتر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو انتظار، آدمی از خود محوری رهایی مییابد و خود را جزئی از جامعه اسلامی میبیند؛ بنابراین میکوشد تا جامعه را در حد توان خود به صلاح و درستی نزدیک کند و وقتی جامعهای از عناصری این چنین با هویّت تشکیل یابد، اجتماعی در جهت ترویج فضیلتها پدید میآید و حرکت عمومی به سوی اقامه خوبیها، شکل میگیرد. در چنین محیطی که محیط صلاح و سازندگی و فضای امیدبخشی و نشاط و عرصه تلاش و همیاری و همکاری است، زمینه رشد باورهای دینی و بینش عمیق مهدوی در افراد جامعه پدید میآید و منتظران که به برکت انتظار، در فساد محیط حل نشدهاند بلکه هویّت دینی و مرزهای اعتقادی خود را حفظ کردهاند، در برابر سختیها و مشکلات دوران انتظار بردباری میکنند و به امید تحقق وعده حتمی الهی با پایداری، بلاها را به جان میخرند.
راستی کدام مکتب و مذهبی را میشناسید که برای پیروان خود چنین مسیر روشنی را ترسیم کرده باشد؟ مسیری که با انگیزهای الهی پیموده میشود و در نهایت پاداشی بس بزرگ را به ارمغان میآورد.
پاداش منتظران
خوشا به حال آنان که چشم به راه خوبیها نشستهاند! چه بزرگ است پاداش آنان که به انتظار موعود جهانی روزگار میگذرانند و چه شکوهمند است رتبه و مقام آنان که منتظر حقیقی قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند!
بجاست که در بخش پایانی از فصل انتظار، از فضیلت و رتبه بی نظیر جرعه نوشان جام انتظار سخن بگوییم و نمونههایی از کلمات پیشوایان دین را بیاوریم.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
خوشا به حال شیعیان قائم ما [اهل بیت] آنها که در دوران غیبت او، ظهورش را انتظار دارند و در ایام ظهورش سر به فرمان او میآورند. آنها دوستان خدایند که هیچ ترس و اندوهی برای ایشان نخواهد بود. (22)
چه افتخاری از این برتر که مدال دوستی پروردگار را بر سینه دارند. چرا باید گرفتار غم و اندوه شوند و حال آنکه زندگی و مرگ آنها ارزشی گران پیدا کرده است؟
امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
کسی که در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید از شهدای جنگ بدر و احد را به او خواهد داد. (23)
آری؛ آنان که در دوران غیبت بر ولایت امام زمان خود باقی بمانند و عهد و پیمان خود با آن بزرگوار را استوار دارند، مانند رزمندگانی هستند که در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به نبرد با دشمنان خدا پرداخته و در آن صحنه، به خون خود غلطیدهاند.
منتظرانی که جان بر کف به انتظار یاری فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ایستادهاند، از هم اکنون در خیمه جنگ و در کنار امیر جبهه حق هستند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«اگر کسی از شما [شیعیان] بمیرد، در حالی که منتظر امر [فرجِ امام مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف)] باشد همانند کسی است که در کنار قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) و در خیمهاش بوده است». سپس اندکی درنگ کرد و فرمود: «نه، بلکه مانند کسی است که در کنار حضرت جنگیده و شمشیر زده است». سپس فرمود: «نه، به خدا قسم! بلکه مثل کسی است که در کنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شهادت رسیده باشد». (24)
این گروه، همان جماعتی هستند که قرنها پیش، پیامبر بزرگ خدا آنها را برادران و رفقای خود خوانده است و دوستی و مودّت قلبی خود را نسبت به ایشان اعلام کرده است.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
روزی پیامبر در حضور گروهی از اصحاب خود فرمود: «خدایا! برادران مرا به من نشان ده» و این جمله را دو بار فرمود. اصحاب حضرت گفتند: «ای رسول خدا! آیا ما برادران تو نیستیم؟
فرمود: «نه؛ شما اصحاب من هستید. برادران من قومی هستند در آخرالزمان که به من ایمان میآورند، در حالی که هرگز مرا ندیدهاند. خداوند، آنها را به اسم خود و پدرانشان به من معرفی کرده است ... استواری هر یک از ایشان در دین خود از کندن خارهای گَوَن در شب تاریک و به دست گرفتن آتش گداخته، سختتر است. آنها مشعلهای هدایت هستند که خداوند، آنها را از فتنههای تیره و تار نجات میبخشد». (25)
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جای دیگر در مورد ایشان فرمود:
آنها رفقای من و صاحبان دوستی و مودت من و گرامیترین امت من نزد من هستند. (26)
اینان که به چنین مقام و رتبهای نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست یافتهاند، به شرف خطاب حضرت دوست مشرف میشوند؛ آن هم ندایی که سرشار از محبّت و عشق است و بیان گر نهایت تقرّب و نزدیکی آنها به محضر حضرت حق است.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
روزگاری بر مردم میآید که امامشان غایب خواهد بود؛ پس خوشا حال آنان که در آن زمان بر امر [ولایت] ما استوار بمانند. به راستی که کمترین پاداش آنها این است که حضرت پروردگار، آنها را چنین ندا میدهد: «ای بندگان من! به سرّ من [و امام غایب] ایمان آوردید و او را تصدیق کردید؛ پس شما را بشارت باد به پاداش نیکوی من، شما به حقیقت بندگان من هستید. اعمال شما را میپذیرم و از خطاهای شما میگذرم و به [برکت] شما باران را بر بندگانم نازل میکنم و بلا را از ایشان میگردانم. اگر شما [در میان مردم] نبودید، حتماً عذاب خود را [بر مردم گنهکار] میفرستادم». (27)
ولی به راستی چه چیز منتظران را آرام میکند و انتظار آنها را پایان میدهد؟ چه چیز روشنی چشم ایشان است و دل بی قرار آنها را قرار و آرام میبخشد؟ آیا آنان که عمری به جادّه انتظار چشم دوختهاند و در همین مسیر با همه سختیهایش راه پیمودهاند تا به دشت سرسبز موعود منتظر پای گذارند به پاداشی کمتر از هم نشینی با محبوب و معشوق خود راضی میشوند و چه فرجامی از این زیباتر و چه لحظهای از این باشکوهتر؟!
امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
خوشا به حال شیعیان ما! آنان که در زمان غیبت قائم ما به ریسمان دوستی ما، چنگ زنند و بر دوستی و بیزاری از دشمنانمان استوار بمانند. آنها از ما هستند و ما از آنها. آنها به پیشوایی ما راضی شدند [و امامت ما را پذیرفتند] و ما نیز به شیعه بودن آنها راضی و خشنود شدیم. خوشا حال ایشان! به خدا قسم! اینان در قیامت با ما و در رتبه و درجه ما خواهند بود. (28)
منابع بیشتر برای جهت مطالعه و پژوهش
1. انتظار پویا، محمد مهدی آصفی.
2. سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری.
3. انتظار و انسان معاصر، عزیزالله حیدری.
4. مکیال المکارم، موسوی اصفهانی.
5. نگاهی دوباره به انتظار، مجید حیدری نیک.
6. تشیع و انتظار، محمدتقی خلجی.
7. فصلنامه انتظار موعود، شماره 1 و 2.
8. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی.
پینوشتها:
1. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 55، ح 3، ص 547.
2. الغیبة نعمانی، باب 11، ح 16، ص 207.
3. همان، باب 13، ح 46، ص 252.
4. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 32، ح 15، ص 602.
5. الغیبة نعمانی، باب 11، ح 16، ص 200.
6. سوره بقره، آیه 138.
7. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ب 43، ح 12، ص 171.
8. کافی، ج 1، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح 5، ص 371.
9. الغیبة نعمانی، باب 10، فصل 3، ح 6، ص 170؛ نیز حاشیه مفاتیح الجنان، باب ششم، دعای زمان غیبت.
ترجمه دعا: «خدایا! خودت را من بشناسان که به راستی اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخته. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به راستی اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتّت [و خلیفه پیامبرت] را نخواهم شناخت. خدایا! حجّت خود [امام زمان] را به من بشناسان که براستی اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد».
10. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1 باب 25، ح 3، ص 535.
11. احتجاج، ج 2، ص 499.
12. غیبت نعمانی، باب 11، ح 16، ص 207.
13. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 45، ح 4، ص 237.
14. مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان.
15. همان، دعای نُدبه.
16. همان، دعای عهد.
17. احتجاج، ج 2، ش 360، ص 600.
18. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 25، ح 2، ص 535.
19. سوره آل عمران، آیه 104.
20. بحارالانوار، ج 52، باب 22، ح 5، ص 123.
21. همان، ح 16، ص 126.
22. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 33، ح 54، ص 39.
23. همان، ج 2، باب 31، ح 6، ص 592.
24. بحارالانوار، ج 52، ح 16، ص 126.
25. همان، ح 8، ص 123.
26. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 25، ح 2، ص 535.
27. همان، باب 32، ح 15 ص 602.
28. همان، ج 2، باب 34، ح 5، ص 43.
منبع مقاله :
نگین آفرینش (1) (درسنامه دوره عمومی معارف مهدویت)، مؤلفان: محمدامین بالادستیان، محمدمهدی حائری پور و مهدی یوسفیان، ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، چاپ 64، اسفند 1393