فرشید کریمی/ کارشناس ارشد گردشگری و هتلداری
نوروز بزرگترین جشن ملی در محدوده ایران فرهنگی بهویژه کشورهای فارسیزبان و برخی دیگر از کشورها بهشمار میرود و از معدود آیینهایی است که در تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان رویدادهای مختلفی بعضا جنبههای فرهنگی آن را تحتتاثیر قرار داده، اما کماکان هویت خود را حفظ کرده است.
اگرچه این آیین ملی و باستانی در مواردی دستخوش تغییر شده و رنگ و بوی این تغییرات در بخشی از اجزای مربوط به آن همچنان مشهود است، اما همچنان بهعنوان یکی از اصلیترین آیینها در مرزهای فرهنگی ایران شناخته شده و با صلابت پایدار مانده است؛ تا جائیکه امروزه «نوروز» و «زبان فارسی» دو مولفه اصلی برای تشخیص گستره مرزهای فرهنگی ایران بهشمار میروند.
دلیل این امر را میتوان در ویژگیهای نوروز جستوجو کرد؛ ویژگیهایی چون آداب و رسوم آن همچون اجرای آیینهای نمایشی نظیر کوسه برنشین، حاجی فیروز، عمو نوروز، میر نوروزی، روز عرفه، چهارشنبهسوری، قاشقزنی، پخت سمنو و تهیه خوراکهای نوروزی، برپایی هفتسین، سیزدهبدر و آیینهای دیگری که خود موجب شکلگیری خردهفرهنگهای بیشمار در محدوده جغرافیای نوروز شده و بخش مهمی از ذهن و ضمیر صاحبان نوروز را شکل داده و تنها برای آنان قابل درک است.
بخشی دیگر نیز دربرگیرنده ارزشهای انسانی است و امکان درک آن برای تمامی انسانها وجود دارد؛ برای نمونه میتوان به دید و بازدیدهای نوروزی، رسم عیدی دادن بهویژه به کودکان، نظافت خانه و نظایر اینها اشاره کرد که حاکی از محوریت قرار داشتن خانواده، احترام به بزرگترها، توجه به کودکان، دیدار بستگان و موضوعاتی چون بهداشت و پاکیزگی است. از اینرو میتوان گفت این دو ویژگی در کنار هم فرهنگ نوروز را به فرهنگی تعمیمپذیر برای تمامی ملل تبدیل کرده است. ردپای نوروز در اساطیر، تاریخ، متون، سفرنامهها، شعر و ادب پارسی، موسیقی و هنرهای نمایشی نیز دیده میشود. علاوه بر این، ثبت نوروز در فهرست میراث جهانی یونسکو به صورت پرونده مشترک با 12 کشور که موجب ثبت 21 مارس (اول فروردین) بهعنوان روز بینالمللی نوروز شد، خود حاکی از جایگاه والای این رسم دیرپا نزد ایرانیان و مردمان دیگر سرزمینهایی است که دیرزمانی تحت نام سرزمینی به نام «ایران» میزیستهاند.
در همین حال، نوروز در برخی از کشورهای فارسیزبان هر ساله به بهترین شکل ممکن مورد توجه قرار میگیرد و برنامههای ویژهای برای آن تدارک دیده میشود؛ برنامههایی که تلاش دارند با اجرای آیینهای مرتبط با نوروز که در طول هزاران سال بهوجود آمده و اغلب تا امروز نیز حفظ شدهاند، گردشگران بسیاری را از کشورهای مختلف به سوی خود جذب کنند. رویکردی که جدا از مبحث درآمدزایی اقتصادی از طریق جذب گردشگر، بازتاب رسانهای آن، خود زمینهساز انتقال آیین نوروز و رسوم مرتبط با آن به کشورهای دیگر و آشنایی مردمان سایر مناطق با این رسم بهاری شده است؛ کما اینکه بهدلیل فرآیند گسترده مهاجرتها، امروزه نوروز در برخی از پایتختهای بزرگ دنیا نیز کاملا شناخته شده و مورد توجه قرار گرفته است.
بهرغم پشتوانه تاریخی و مولفههای غنی اجرایی موجود در پس نام نوروز، به نظر میرسد توجه به این آیین کهن در مرزهای ایران، امروزی گرفتار نوعی روزمرگی شده و از اصالت فرهنگی خود فاصله گرفته است؛ بهطوریکه بخش عمده آیینهای استقبال از نوروز در دوره گذار از سنت به مدرنیته و فرآیند جهانی شدن، رنگ باخته و پارهای از آیینها نیز هویت اصلی خود را از دست داده و گرفتار نوعی بیهویتی شدهاند. از آن نمونه میتوان به شخصیتهایی چون حاجیفیروز و عمونوروز اشاره کرد؛ شخصیتهایی که باید نمادی از برکتدهی و شادیبخشی برای مردم بهویژه کودکان باشند، امروزه به نقابی برای تکدیگری درآمدهاند و طبیعی است که فلسفه وجودی آنان به ذهن کودکان چندان خوش نخواهد نشست.
اشباع بازار نوروزی از اجزای مصنوعی و نمادین هفتسین نیز موضوع دیگری است که جای نقد دارد؛ چراکه تکتک این اجزا با فلسفهای محکم بر خوان نوروزی قرار داده میشدند و جایگزینی آنان با نمونههای مصنوعی نیز اقدامی در راستای بیهویتسازی این سفره رنگین بهشمار میرود. این در حالی است که بررسی نوروز و مولفههای فرهنگیاجتماعی آن بیانگر ظرفیت بالای این آیین باستانی برای احیا، تداوم و گسترش در عرصه جهانی است. از اینرو میتوان با تکیه بر مولفهها و ارزشهای موجود به معرفی این آیین ایرانی به جهانیان پرداخت تا به این وسیله زمینه پایداری آن بیش از گذشته و در خارج از مرزهای کنونی کشور فراهم شود؛ رویکردی که بیشک تحقق آن نیازمند تعامل هرچه بیشتر کشورهایی است که جشن نوروز بهعنوان آیینی ملی یا منطقهای در آنجا مورد توجه قرار دارد. از سوی دیگر برپایی و احیای آیینهای نوروزی در سطح ملی و برنامهریزیشده با هدف جذب گردشگران خارجی به کشورمان ایران نیز راهکاری مناسب در این زمینه بهشمار میرود.