درطراحی یک موزه مصالح و رنگ نقش عمده ای را ایفا می کند،
مشکل است پیشنهادی در این مورد ارایه داد و باید تاکید کرد که انتخاب آن ها به ذوق و سلیقه و صلاح دید طراح بستگی خواهد داشت.
دو تیوری همواره به خاطر ماهیت آثار و اشیا نمایشی ممکن است گفته شود که نوع رنگ دیوارها قادر است اتاق ها را بزرگتر و روشن تر و سطح دیوارها را وسیع تر نمایش دهد.برای اجتناب از یکنواختی،سطح بزرگ را می توان گچبری کرد یا با اسفنج و در درجات مختلف رنگ به ترتیب پوشاند.
رنگ سفید(سفید رنگ پریده)با رنگهای طبیعی برای دیوارها در شرف قدیمی شدن هستند.مردم پسندی این رنگها بر پایه این استدلال بود که رنگ سفید معادل بی رنگی است و همین امر سبب آشکار شدن کامل کیفیت مقایسه رنگها در نقاشی قدیم و جدید می باشد.در حقیقت هر رنگی بر روی زمینه سفید رنگ دیواری قرار گیرد تیره تر نشان داده می شود.
باید به خاطر داشت که در خانه های شخصی،رنگ مطلوب دیوار رنگی است که نور در آن بازتاب داشته باشد ولی در موزه رنگهایی را باید مورد استفاده قرار داد که برای تامین دید کامل اشیا نور را جذب نمایند.
استفاده عاقلانه از رنگ برای زمینه می تواند از دادن جو کلی به اتاق در هماهنگی با آثار و اشیای به نمایش گذاشته و فراهم آوردن دیوارهایی که در شدت و ضعف رنگ با آن ها رقابتی نداشته باشد فراتر رود.افزون بر این،حتی یک تنوع جزیی رنگهای به کار رفته در اتاقهای پی در پی به جبران ناهماهنگی اندازه و شکل یا هر گونه نا برابری اجتناب ناپذیر در انتشار نور کمک می کند.
چنانچه بلندی دیوارها نسبت به اندازه اشیا زیاد باشد می توان تا ارتفاع معینی از دیوار را از رنگ قابل شستشو و بقیه را مانند سقف رنگ سفید زد.با وجود این باید به خاطر داشت که در حال حاظر بیشتر تمایل در این است که اشیا در سطحی پایین تر از آنچه در گذشته انتخاب می شد قرار گیرند،زیرا چنین بر می آید که بازدید کنند گان از اینکه کمی به پایین نگاه کنند کمتر احساس خستگی خواهند کرد تا اینکه به بالا،این امر در مورد قفسه های بلند نیز صادق است،از این رو نباید بلندی آنها از شش پا تجاوز کند.اما به طور کلی این یک قانونی بی چون و چرا نیست.