یک مقام مسئول در سازمان بهزیستی عنوان میکند که پدیده قاچاق کودکان در کشور به وجود آمده است.
به گزارش ، آرمان نوشت: البته اشاره حبیب ا... مسعودی فرید بیشتر به قاچاق کودکان اتباع بیگانه به ویژه افغانها به ایران و به کارگیری آنها در مشاغل کاذب یا فعالیتهایی مانند تکدیگری است، اما این نگرانی وجود دارد که کودکان ایرانیهم به ویژه کودکانی با سرپرستان فاقد صلاحیت ملعبه دست سودجویان شوند. تکدیگری کودکان در شهرهای مختلف کشور دیده میشود و مسئولان همواره عنوان کردهاند کهدرصد بالایی از کودکان متکدی از اتباع بیگانه و گرفتار باندهای مافیایی هستند.
زمانی از ترس جنگ به کشورمان گریختند و اکنون مشکلات متعددی همچون فقر و ناامنی آنها را به کشورمان بازگشت داده است. به گفته مسئولان بهزیستی بیش از 60 تا 70درصد کودکان کار را در ایران اتباع بیگانه تشکیل میدهند. کودکانی که حق تحصیل یا بیمه ندارند و با اینکه به صورت قاچاق وارد کشور میشوند، اما پناهنده به حساب نمیآیند. نکته آن است که گرسنگی پناهنده و غیرپناهنده نمیشناسد و کودک گرسنه و فقیر قاعدتا کودکی اخلاقگرا و با فرهنگ نیست. او تنها به سیر کردن شکم خود و خانواده میاندیشد. مهم نیست غم نان او را به کدام ناکجا آبادی میبرد؛ میان کورههای آجرپزی یا در جستوجوی سطلهای زباله؛ کودک کار تنها به این میاندیشد که امشب آخرین شب گرسنگی باشد و بتواند به هر نحو گلیمش را از میان این شهرهزار و یک رنگ بیرون بکشد. قاچاق کودکان در نظر هر دین و قانونی نکوهیده و مذموم است، اما آیا بهترین راهحل برای مقابله با آن دستگیری کودکان کار است؟
سوء استفاده از کودکان با وعده و وعید
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه پدیده قاچاق کودکان در کشور به وجود آمده است، افزود: اصلا مشخص نیست تعداد بچههایی که از افغانستان به کشور ما آمدهاند چند نفر است و آیا آنها شب به خانههای خود باز میگردند یا خیر. حبیب ا... مسعودی فرید تاکید کرد: به راحتی میتوان با وعده و وعید کودکان را فریب داد تا زمینه برای سوءاستفاده و آزار آنها فراهم شود. باید رفتار با آنها مهربانانه و در راستای جذب باشد، اما به این مساله هم توجه شود که وقتی کودک در خیابان حضور دارد زمینه برای مشکلات عدیده برای آنها نیز فراهم میشود. او خاطرنشان کرد: یکی از دلایلی که موجب بروز مشکلات در اجرای طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان شده، عدم فعالیت درست در این زمینه است. وقتی این اقدامات درست انجام نشود، فضا نیز برای کودکانی از این دست مشکلساز میشود. باید سازمانها فعالتر باشند. توسعه خدمات روزانه با نگاه کاهش آسیب مدنظر است و با این کار میتوانیم به سمت کاهش آسیب در کودکان و نبود آنها در خیابان باشیم. این مساله را هم باید در نظر بگیریم که اگر بخواهیم سختگیرانه برخورد کنیم، ممکن است این کودکان را به سمت کارگاههای زیرزمینی سوق دهیم که در این مکانها آسیبهای بیشتری به آنها وارد خواهد شد.
مسعودیفرید با یادآوری اینکه در سال گذشته پنج باند در این مورد شناسایی شد، گفت: طبق قانون مسئولیت کودکان کار و خیابان با بهزیستی و شهرداری است و اگر لازم باشد، نیروی انتظامی باید ورود پیدا کند. یعنی در زمانی که بحث سوءاستفاده و مانور باندها مطرح میشود، باید نیروی انتظامی وارد میدان شود تا با کسانی که کودکان را اجیر میکنند، برخورد شود. او ادامه داد: دادستانی و قوهقضائیه نسبت به این قضیه بسیار حساس هستند و شدیدترین برخوردها با این افراد صورت میگیرد. از مردم هم درخواست میکنیم اگر نسبت به فعالیت این باندها آگاهی دارند تمامی اطلاعات را به بهزیستی ارائه دهند. مسعودی فرید تاکید کرد: نباید از کنار کودکان کار غیر ایرانی نیز بگذریم و اجازه دهیم عدهای از این افراد سوءاستفاده کنند. باید به دلیل کودک بودن آنها به مسائل و مشکلاتشان رسیدگی کنیم. در جذب اخیری که در خیابان صورت گرفت، 600 کودک غیر ایرانی بودند.
این مساله باید بررسی شود، این کودکان باید ساماندهی شوند و نباید اجازه داد که کسی از این کودکان سوءاستفاده کند. برخی از این کودکان اجازه تردد ندارند و نداشتن این اجازه تردد امکان هرگونه سوءاستفاده از کودکان را فراهم میکند و ممکن است هرگونه مشکلات حادی را برای آنها به وجود بیاورد. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: نقش NGOها و سازمانهای مردمنهاد بسیار مهم است، چرا که وجود این کارگاهها و فعالیت کودکان در آن بسیار خطرناکتر از حضور کودکان در چهارراههاست. باید رویکرد چندجانبه داشته باشیم، هم به کودکان کار توجه کنیم و هم به کودکان خیابان و سیاست ما مبتنی بر مصلحت کودکان باشد. به گزارش ایلنا، مسعودی فرید تاکید کرد: آماری از این کودکان وجود ندارد. در این حوزه نقش سمنها بسیار موثر است؛ همچنین وزارت امورخارجه و بخش اتباع خارجه وزارت کشور باید به این مساله ورود پیدا کنند تا برای ساماندهی این کودکان اقدامات درستی صورت گیرد. او بیان کرد: جداسازی کودکان کار و متکدی مدنظر است، اما خروجی آنها تقریبا در یک ردیف قرار میگیرد. آنچه مهم است، این است که جای کودک در خیابان نیست. آییننامه ساماندهی متکدیان نیز در این مورد وجود دارد که متولی آن شهرداری است، اما بهزیستی اعلام کرده که اگر کودکی زیر 15 سال حین تکدیگری در این طرح جمعآوری شد به بهزیستی تحویل داده شود. به هرحال این افراد کودک هستند و نمیتوان با روشی که با تکدیگری بزرگسالان برخورد میکنیم با آنها نیز برخورد کنیم.
قاچاقچی رهاست، قاچاق شده را میگیرند!
یک فعال حقوق کودک با تاکید بر اینکه راه مقابله با باندهای قاچاق کودک، دستگیری کودکان قاچاق شده نیست، میگوید: دستهبندی فعلی کودکانکار با واقعیت اجتماعی روز جامعه متفاوت است و در واقعیت تعداد باندهای مافیایی در رابطه با بحث کودکان کار بسیار معدود است. مونیکا نادی میافزاید: تعداد این باندها به میزانی معدود است که نمیتوان کودکان را داخل این باندها تلقی کرد و بیشتر کودکان کار به دلیل مشکلات اقتصادی زندگی تن به کار میدهند که فقر در آن بیداد میکند. او تاکید میکند: حتی اگر این کودکان عضو یک باند باشند راهحل مواجهه با این باندها جمعآوری کودکان نیست و باید باندهای مافیایی را مورد پیگرد قانونی قرار داد. آیا با جمع کردن، دستگیری و جلب کودکان جلوی باندها و پدیده قاچاق کودک گرفته میشود؟ این راه مبارزه تا چه اندازهای درست و اصولی است؟ نادی میافزاید: تفکر جامعه نسبت به موضوع کودکان کار به تفکر مسئولان نزدیک نیست. اگر باند قاچاق کودک وجود دارد راه درست مبارزه با قاچاقچی است، نه فرد قاچاقشده. او تاکید میکند: کودکان تابع کشور افغانستان از نظر قانونی پناهنده کشور محسوب میشوند. ایران در قبال این پناهندگان دو راهکار پیش رو دارد، از ورود پناهندگان از مرز جلوگیری کند یا آنکه این کودکان را پناهنده در نظر بگیرد. نادی میافزاید: راهحل کنونی با پیماننامه جهانی حقوق کودک و قوانین حقوق پناهندگان مطابق نیست. حتی اگر مسئولان این کودکان را پناهنده محسوب نکنند نیز راهحل این معضل، دستگیری این کودکان نیست. با دستگیری این کودکان هیچگونه اتفاق مثبتی رخ نمیدهد؛ مساله قاچاق و باندهایمافیایی کار کودک حل نمیشود و مشکلات کودکان اتباعبیگانه و پناهنده نیز به قوت خود باقی میماند. او تصریح میکند: این کودکان اجازه ورود به کشور مییابند، اما از هیچگونه حقوق اجتماعی مانند بیمه، حق تحصیل و... بهرهمند نیستند. آنها بناچار و به منظور فراهم آوردن حداقل امکانات زیستی مانند تامین خوراک کار کرده و به کودکان کار تبدیل میشوند، این موضوع اجتنابناپذیر است.