ماهان شبکه ایرانیان

حسین (ع) تنها هدف را دنبال می کند

حسین علیه السلام مانند جدش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم که از اوّل بعثت تا آخرین لحظه عمرش هدفش خدا و اعلای کلمه توحید بود هرچه منافی با این هدف بود با آن مبارزه کرد.

حسین (ع) تنها هدف را دنبال می کند

حسین (ع) تنها هدف را دنبال می کند

حسین علیه السلام مانند جدش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم که از اوّل بعثت تا آخرین لحظه عمرش هدفش خدا و اعلای کلمه توحید بود هرچه منافی با این هدف بود با آن مبارزه کرد.

بنا به روایتی که در «حیوةالقلوب» مجلسی و غیر آن می باشد مشرکین مکه به ابوطالب گفتند به برادرزاده ات بگو، اگر خواهان مال هستی ما از میان خود آنقدر مال برایت جمع می کنیم که تو نخستین ثروتمند جزیرةالعرب شوی، اگر ریاست می خواهی ما حاضریم تو را رئیس کنیم و اگر زن می خواهی زیباترین دختران از شریفترین قبایل عرب را برایت خواستگاری و به تو تزویج می نماییم دست از این دعوت و بدگویی به بتها بردار.

ابوطالب پیغام مشرکین را به پیغمبر رسانید حضرت فرمود: «اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارند دست از دعوتم برنمی دارم» (اشاره به این که مال و ریاست و زن سهل است چنین امر فوق العاده ای را برفرض محال برای من هم بتوانند انجام دهند من دست از هدف خود برنخواهم داشت).

در ضمن زیارت ابی عبداللَّه الحسین علیه السلام می خوانید: «اوْضَحَ بِک الْکتابَ» قرآن را خداوند به وسیله تو آشکار فرمود: قرآن مجید می فرماید: «رها کن کسانی را که دینشان را بازیچه گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفته و مغرور کرده است».[1] کسانی که کاری به قیامت ندارند، هرچه هست، خیال می کنند در همین دنیا و زرق و برق آن است. همچنین جای دیگر می فرماید: «این افراد دنیا را دوست می دارند و روز سنگین و بزرگ، یعنی قیامت را پشت سر انداختند».[2] تنها حکومت و ریاست و خور و خواب و شهوترانی هدفشان می باشد «در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است».[3] شکی نیست یزید و یزیدیان مصداق قطعی چنین افرادی هستند که در قیامت شک داشته جز زندگی مادی هدفی ندارند. برنامه حسین علیه السلام باید چنین باشد که دعوت جدش را دنبال کند، همان طوری که محمّد صلی الله علیه و آله و سلم با پدران همین یزید جنگ ها کرد و مبارزه ها فرمود تا حقّ آشکار گردید. حسین علیه السلام هم عملًا باید مبارزه کند قرآن جدش را (که نمونه ای از آیاتش ذکر شد) برای مردم بی خبر که اکثریت قریب به اتفاق آن روز را تشکیل می دادند آشکار فرماید: «وَاوْضَحَ بِک الْکتابَ».

در برابر چنین افرادی، مؤمنین به خدا و دوستداران حقّ در راه خدا باید از جان و مال دریغ نورزند، زیرا «هرآینه خداوند خریدار جان ها و مال هایشان است در برابرش، بهشت جاویدان را به آنان عنایت می فرماید بنابراین در راه حق می جنگند و می کشند و کشته می شوند این وعده حقّ خداست که در تورات و انجیل و قرآن کریم داده است و کیست که به وعده اش از خدا وفا کننده تر باشد پس شاد باشید و مژده باد شما را ای مؤمنین به داد و ستدی که با خدا کردید که هرآینه رستگاری بزرگ است».[4] حسین علیه السلام رئیس مؤمنین این آیه را عملًا آشکار فرمود در راه حقّ باید مؤمن از همه چیزش بگذرد علاوه بر مال که در عمرش چندین مرتبه پیش آمد که انفاق های عمده اش را در کتب تواریخ ثبت کرده اند تا روز عاشورا که همه علاقه هایش را هم داد.

اسیر را آزاد می کند

در شب عاشورا قاصدی رو به خیمه های حسین آمد با محمّد بن بشیر حضرمی کار داشت، گفت پسرت اسیر شده بیا پول تهیه کن فدیه بده او را آزاد نما، محمّد بن بشیر گفت چگونه من حسین رارهاکنم بیایم آن وقت سر راه بنشینم چشم به راه باشم کسی بیاید احوال آقایم حسین را بگیرم دلم آرام ندارد بچه ام اسیر باشد، حسین را نمی توانم رها کنم.

حسین علیه السلام پول نداشت چند قطعه پارچه بود آنان را به محمد بن بشیر داد فرمود این ها را بفرست بفروشند و از پولش پسرت را آزاد کن آقا کار دنیایش را هم اصلاح فرمود.

عمده عبادات به نص قرآن مجید در اخلاص خلاصه می شود «و دستور داده نشدند جز آن که خدا را بپرستند در حالی که اخلاص در دین داشته و جزخدا غرضی نداشته باشند»[5] از اوّلین و آخرین، کسی را مانند حسین علیه السلام سراغ ندارم که عبادت خالص را این طور آشکار فرموده باشد، لذا خدا هم همان طوری که در روایات متعدد وعده داده شده در همین دنیا به کار حسین علیه السلام ترتیب اثر داده آقایی او را آشکار فرموده، اما اگر کار برای خدا نبود مانند ابن زبیر می شد.

قیام حسین (ع) و قیام ابن زبیر

بعضی از دانشمندان نکته خوبی متذکر شده اند حسین و ابن زبیر هردو از بیعت یزید سر برتافتند و هردو علیه او قیام نمودند؛ حسین به عراق آمد و کشته شد و ابن زبیر در مکه خروج کرد. پس از کشته شدن حسین علیه السلام بهانه خوبی هم به دستش افتاد و خون خواهی ابی عبداللَّه را هم عنوان کرد سپس دو سال با یزید جنگید لشکریان یزید از کوه ابوقبیس با منجنیق سنگ و آتش به مسجدالحرام که ابن زبیر به آنجا پناهنده شده بود می انداختند کعبه را خراب کردند ولی پیش از آن که دستگیرش کنند خبر آمد یزید به جهنم رفته است، لذا لشکرش به شام برگشت و کار ابن زبیر رونق گرفت تا بر تمام حجاز و عراق مسلط شدآن گاه در زمان خلافت عبدالملک مروان توسط حجاج بن یوسف به قتل رسید.

پس حسین و ابن زبیر هردو قیام کردند و هردو هم کشته شدند، اما ابن زبیر مردم را به خودش می خواند و حسین به خدایش.[6] ابن زبیر قیام کرد و گفت یزید باطل است من باید خلیفه شوم، خلافت و حکومت می خواست، او پایین بیاید خودش بالا رود، کسی که خواهان حکومت است فدایی شیطان است، ابن زبیر که کشته شد کشته نفس و هوا شد فدایی راه شیطان شد، اما حسین علیه السلام ابداً خواهان حکومت دنیا نبود، کودک صفتانند که ریاست نزد آنان مهم است اما کسی که از جزئیت بیرون آمده می فهمد زندگی دنیا جز بازیچه چیزی نیست «لهو و لعب» است صرف خیال و اعتبار همراه هزاران رنج و دردِ سر، حسین علیه السلام اعلی و اجل است که بنده نفس و هوا و ریاست شود «داعی خدایی» است.

قیام برای امر به معروف و نهی از منکر

هنگامی که خواست از مکه بیرون بیاید در خطبه ای که روز هشتم ذیحجه خواند صریحاً فرمود: «من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام می کنم نه برای حکومت یا فتنه انگیزی».[7]

برنامه حسین همان برنامه جدش و پدرش بود، دعوت مسلمانان به تقوا، آنان را وادارد در زمین برتری نجویند، یعنی به اصطلاح قرآن مجید: «عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ»[8]؛ نکنند. تطمیع های حکومت یزید آنان را نفریبد، که بشرپرست شوند، بلکه باید خداپرست گردند. دنیا بالأخره می گذرد این قدر حرص و غفلت برای چه؟ مگر چقدر اینجا می مانند؟

گواهی می دهم نماز را برپا کردی [9]

امر به معروف علاوه بر گفتار، با کردار نیز باید امر به معروف کرد چه معروفی بالاتر از نماز، شنیده اید ظهر عاشورا ابوثمامه گفت یا اباعبداللَّه از عمر ما چیزی نمانده لشکر هم نزدیک شده اند اینک زوال است همه آرزو داریم نماز دیگری با تو بخوانیم، حسین نگاهی به آسمان کرد دید آری ظهر شده است او را دعا فرمود: «خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد» در آن گیر و دار نماز خواند و عملًا امر به نماز کرد.

پی نوشت ها

[1] « وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَلَهْواً وَغَرَّتْهُم الْحَیوةُ الدُّنْیا ...»( انعام/ 70) ..

[2] « انَّ هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرائَهُمْ یَوْماً ثَقِیلًا»( انسان/ 27) ..

[3] « وَالْاخِرَةُ خَیْرٌ وَابْقى‏»\E،( اعلى/ 17) ..

[4] « إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وأَمْوَا لَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِى التَّوْرَل- ةِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْءَانِ وَمَنْ أَوْفَى‏ بِعَهدِهِ‏ى مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِى بَایَعْتُم بِهِ‏ى وَذَا لِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»( توبه/ 113) ..

[5] « وَمَآ أُمِرُواْ إِلَّا لِیَعْبُدُواْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدّینَ»( بینه/ 5) ..

[6] « انَّ ابْنَ زُبَیْرِ یَدْعُو الى‏ نَفْسِهِ وَالْحُسَیْنَ علیه السلام یَدْعُو الى‏ رَبِّهِ» ..

[7] « إِنّى لَمْ اخْرُجْ اشِراً وَلابَطِراً وَلامُفْسِداً وَلاظالِماً وَانَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ

الأِصْلاحِ فى امَّةِ جَدّى‏ صلى الله علیه و آله و سلم اریدُ انْ آمُرَ بِالْمَعْروُفِ وَانْهى‏ عَنِ المُنکَرِ»،( مقتل‏الحسین للخوارزمى، ج 1، ص 188) ..

[8] « تِلْکَ الدَّارُ الْأَخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَایُرِیدُونَ عُلُوًّا فِى الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًاوَالْعقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»( قصص/ 83) ..

[9] « اشْهَدُ انَّکَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلوةَ»( زیارت وارث) ..

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان