ماهان شبکه ایرانیان

هدف حسین ایمان و تقواست

غرور از ناحیه نفس اماره و جهل آدمی است که شخص بدون کسب ایمان و داشتن عمل صالح برای آخرتش طمع داشته باشد که به بهشت و درجات عالی برسد، نزد سلمان ها و ابوذرها برود اگر چنین هوسی داشته باشد شیطان او را فریفته است.

هدف حسین ایمان و تقواست

خلاصه فرق بین غرور و رجا

غرور از ناحیه نفس اماره و جهل آدمی است که شخص بدون کسب ایمان و داشتن عمل صالح برای آخرتش طمع داشته باشد که به بهشت و درجات عالی برسد، نزد سلمان ها و ابوذرها برود اگر چنین هوسی داشته باشد شیطان او را فریفته است.

رجا آن است که پس از سعی به مقدار توانایی در کسب ایمان و ادای واجبات و ترک محرمات، امید دارد خدا به فضلش عمل ناقابل او را بپذیرد و او را با خوبان محشور بفرماید.

توسلات به حسین علیه السلام برای رجاست نه غرور، آدمی پس از رجوع به خود و عقاید و اعمالش، راستی حالت یأس او را می گیرد (همان طوری که در بحث قبل در شرح فرمایشات شیخ شوشتری گفتم) از لحاظ ایمان می بیند لوازم ایمان در او نیست از خضوع و خشوع، توکل، رضا، تسلیم، خوف و رجا که نشانه های ایمان است، خبری نیست.

از جهت عمل، آیا واجباتی که انجام دادم شرایط قبول را داشته است؟ یأس که شخص را فراگرفت ناگهان متوجه وسایل حسینی علیه السلام می شود برق امید در دلش می تابد.

مثالی بزنیم، زارع پس از این که زمین را شخم زد و تخم کاشت خار و خاشاک را برطرف کرد بیم دارد در اثر بی آبی این زرع درست نتیجه ندهد ناگاه ابر رحمت پیدا شود و ببارد، چقدر این زارع امیدوار می شود تخمی که پاشیده است به برکت این آب رحمت ثمر دهد.

تنها از پرهیزکاران پذیرفته می شود

مؤمن هم اعمال نیک دارد لکن دلهره دارد آیا این اعمال به جایی می رسد؟ شاید گناهانم سبب گردد اعمالم مردود شود مگر نه قرآن مجید می فرماید: «تنها از پرهیزکاران پذیرفته می شود».[1] تا می خواهد یأس او را بگیرد یادش به باب الحسین می آید مگر نه زیارت قبر حسین، عزای حسین، گریه بر حسین، انفاق و اطعام در راه حسین و به نام حسین، رحمت واسعه حق است ای کسی که از گناهانت ترسناکی، بدان خداوند گریه کنندگان برحسین را می آمرزد، به لطف خدا امیدوار باش.

کلمات جالب ولی غلط

بعضی از بی خبران نسبت به توسلات به ابی عبداللَّه الحسین کلمات ناهنجاری می گویند و آن را با سخنان زرق و برق دار همراه می کنند مثلًا می گویند سینه زدن و گریه چه فایده دارد، هدف حسین را جستجو کن، و

دریاب. یعنی با جمله جالب هدف حسینی را دریاب، توسلات به حسین علیه السلام را منکر می شود.

پاسخش این است که مگر کسی که ایمان به خدا و رسول دارد می تواند در عاشورای حسینی اندوهناک و گریان نشود. اگر محزون نشد در ایمانش شک است همان طوری که مشروحاً ذکر گردید، لازمه ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دوستی اهل بیت پیغمبر است کسی که دوستدار اهل بیت است نمی شود ایام عاشورا برایش با سایر ایام یکسان باشد.

در مسند احمد حنبل پیشوای سنی هاست از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم «ایمان کسی کامل نمی شود مگر وقتی من نزد او از جانش عزیزتر باشم و اولادم از اولادش نزد او عزیزتر باشند».

اولاد حسین نزد او از اولاد خودش عزیزتر باشند آن وقت متوجه هنگامه عاشورای حسینی شود و محزون نگردد یقیناً دروغ می گوید کجا اولاد حسین علیه السلام نزد او «احب» می باشند. بلکه اگر علاقه باشد یقیناً کمتر از این حدی که گفته شد متأثر می شود.

پیغمبر (ص) و عزاداری حسین (ع)

قرآن مجید می فرماید: «و برای شماست در رسول خدا روش پسندیده»[2] یعنی شما باید از پیغمبر پیروی کنید در گفتار و کردار، رویه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سنت است برای همه مسلمان ها که به او اقتدا کنند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در چندین مورد عزای حسین علیه السلام را برپا فرمود

حتی روایات متعددی از طریق سنی ها رسیده (هرکس مایل باشد به کتاب سیرتنا. .. تألیف مرحوم علامه امینی «علیه الرحمة» مراجعه نماید) از آن جمله:

چند مجلس در خانه عایشه و همچنین ام سلمه و چند مجلس در مسجد و چند مجلس در ضمن سفر، تمام این روایات را از سلسله سند عامه ذکر فرموده است.

ائمه ما نیز عاشورا، سالگرد قتل حسین، ایام حزن و اندوهشان بوده است شیعه هم باید همین طور باشد.

هدف حسین ایمان و تقواست

اما راجع به هدف حسین که آن را باید پیدا کرد، هدف ابی عبداللَّه علیه السلام ایمان و تقوا است خودش فرمود:

«خَرَجْتُ لِآمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهی عَنِ الْمُنْکرِ»، ترک گناه کنار گذاشتن دوستی دنیا وبه جایش دوستی آخرت، کنار گذاشتن شهوت پرستی و شهوترانی، و خدا دوست و خداپرست شدن، زیر بار ظلم نرفتن و تابع طاغی یاغی نشدن، از آن طرف پیرو حق و تابع فرمان خدا شدن هدف حسین است.

البته بر هرکس لازم است هدف حسین را بیابد و آن را پیروی نماید ولی نه این که با این جملات جالب منکر فضیلت گریه بر حسین و عزاداری و انفاق به نام او گردند.

یا با بعید شمردن روایات رسیده در آمرزش گناه زایر یا عزادار حسینی اصل آن را انکار نمایند، همان طوری که در چند بحث قبل راجع به غرور و رجا و فرق آن دو گفتم، وسایل حسینی موجب رجاست نه غرور و مانند باب توبه است.

شفاعت هم موجب امید است نه غرور

شکی نیست که شفاعت جزء مذهب و ضروری اسلام و نص قرآن مجید می باشد و درباره آن روایات متواتر رسیده است. بعضی از بی خبران به واسطه کوچکی ادراک، نمی توانند آن را بپذیرند. لذا اشکال می کنند اگر بنا باشد شفاعت در کار باشد پس هرکس هرکاری دلش خواست بکند به این امید که فردای قیامت او را شفاعت می کنند.

در پاسخ باید گفت: اولًا باید ببینیم آیا معنی شفاعت این است که تو می گویی تا این اشکال وارد آید یا معنی اش چیز دیگر است چه کسی گفته، که هرکس هرکاری دلش خواست بکند بعد شفاعت به دادش می رسد؟!.

نفرموده اند که هرکس هرگناهی مرتکب شد، حتماً شفاعت به او می رسد بلکه شفاعت فی الجمله هست بعضی را نجات می دهند.

به کفار و تارک الصلوة و بخیل شفاعت نمی رسد

در سوره مدثر صریحاً می فرماید: که شفاعتِ شفاعت کنندگان به کسانی که منکر قیامت و نماز نخوان و تارک زکات باشند، نخواهد رسید.

مضمون آیات این است که «از این دسته دوزخیان می پرسند چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ پاسخ می دهند ما از نمازگزاران نبودیم و مسکین را طعام نمی دادیم و روز جزا را انکار می کردیم و با اهل غفلت

درمی آمیختیم تا مرگ ما آمد پس سود نبخشید ایشان را شفاعت شفاعت کنندگان».[3] شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امامان و دیگر شفعا به کسی که منکر قیامت و تارک نماز و زکات است نخواهد رسید. چگونه تارک الصلوة مورد شفاعت واقع می شود و حال آن که روایت مشهور از امام صادق علیه السلام در بستر بیماری که در آن از دنیا رفت به بستگانش که دورش جمع بودند، فرمود: «شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک شمارد نمی رسد»[4] چگونه است اگر اصلًا نماز را ترک کند؟!

«بخیلی» که از بذل مالش در راه خدا امساک کند می ترسد کم شود با معامله با خدا کاری ندارد، کی شفاعت به او می رسد؟ یا مثلًا آن نادانی که کفر می گوید: «کی از آن عالم آمده تا خبر بیاورد؟» کجا سزاوار شفاعت است؟!

محل شفاعت مجمل است

مفهوم آیات شریفه چنین است: شفاعت نسبت به کسانی امکان دارد که باایمان از دنیا رفته باشند و تارک الصلوة و مانع الزکوة نباشند آن وقت نسبت به گناهانشان ممکن است به شفاعت برسند، اما از چه گناهانی؟ در قرآن مجید ندارد.

حدیث مشهور نبوی صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: شفاعتم را برای صاحبان گناهان کبیره از امتم ذخیره کرده ام، اما نیکوکاران از ایشان پس برآنان راهی نیست (عقوبتی نیست که برای نجات از آتش آنان را شفاعت کنم هرچند برای زیادتی ثواب و ارتفاع درجه نیازمند می باشند).[5] این روایت شریف هم مجمل است، صاحبان گناهان کبیره، یک گناه یا ده یا صد نمی دانیم؟ یا چه قسم گناهانی مقصود می باشد آیا کبایر موبقه یعنی هلاک کننده که هفت گناه بزرگ می باشد جزء آن است یا نه؟

نمی شود غرور پیدا کرد.

شفاعت برای امید است که آدمی را از یأس بیرون بیاورد مثلًا توبه کرده سعی در عمل نموده مع الوصف می ترسد تا خواست یأس او را بگیرد، متوجه شفاعت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه گردد، بگوید: «یا ابَا عَبْدِاللَّهِ. ..یا وَجیهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَاللَّهِ».[6]

بنابراین بدون توبه و سعی در تدارک و عمل نیک به امید شفاعت بودن غرور است نه رجا، و شکی نیست که غرور از شیطان است، از ناحیه جهل نفس است.

بعضی از گناهان است که به صرف استغفار پاک نمی شود، بلکه علاوه بر ادای حقّ باید مرتباً صیقل بزند جبران کند تدارک گذشته را بنماید. این است که در این قبیل موارد پس از توبه و استغفار، امید و شفاعت است که شخص را از یأس می رهاند.

برای تأیید عرایضم حدیث شریف معاذ را که در «تفسیر صافی» و سایر کتاب های معتبر ذکر شده است یادآوری می نمایم.

جوان گنهکار و آمادگی برای رحمت حقّ

خلاصه این حدیث شریف: «معاذ گوید خواستم خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مشرف گردم دیدم جوانی گریان ایستاده است پرسیدم تو را چه می شود؟

گفت گنهکارم، گفتم بیا خدمت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا برایت استغفار فرماید و خدا تو را بیامرزد[7] گفت: خجالت می کشم.

معاذ خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مشرف شد و جریان جوان را عرض نمود پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود او را بیاور، معاذ جوان را آورد.

فرمود: تو را چه می شود که این چنین می لرزی و گریانی؟

گفت: گناهم بزرگ است.

فرمود: گناه تو بزرگتر است یا آسمان و زمین؟

گفت: گناه من، فرمود: گناه تو بزرگتر است یا عرش؟

گفت: گناه من، فرمود: گناه تو بزرگتر است یا عفو خدا؟

گفت: عفو خدا.

فرمود: گناهت چه بود؟ عرض کرد دختری از انصار مُرد، شب به طمع کفنش قبرش راشکافتم. کفنش رادرآوردم، نفس، بدن برهنه دختررا برایم جلوه داد تا بالأخره با او جمع شدم وقتی خواستم از او جدا شوم، ناله ای ازمیت شنیدم که گفت: مرا جنب کردی خدا تو را به آتش بسوزاند.

از وقتی این صدا را شنیدم، آتشی در درون خودم افروخته شده می سوزم و می گدازم، پشیمانم و گریانم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود دور شو، از من کنار رو تا از آتش تو، من نسوزم.

چرا چنین فرمود: چون گناهش خیلی بزرگ است بسیار سوز و گداز و استغفارها و عمل صالح ها می خواهد تا لکه این گناه پاک شود.

مطابق این روایت، چون سر به صحرا گذاشت در کوههای اطراف مدینه چهل شبانه روز ناله ها و ضجه ها می کرد پس از چهل روز گفت:

پروردگارا! اگر توبه مرا پذیرفتی به پیغمبرت خبر ده مرا بشارت دهد و اگر توبه ام را نپذیرفتی آتشی بفرست مرا بسوزاند.

آیه شریفه بر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد مضمونش این که توبه این جوان پذیرفته شده است.[8] رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسید این جوان تائب کجاست؟

گفتند در فلان کوه سرگرم توبه و تدارک گذشته هایش می باشد.

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم خودش تشریف آورد و او را بشارت داد که توبه اش پذیرفته شده است».[9] خواستم متوجه شویم چهل شبانه روز ضجه و ناله کرد تا لکه آن گناه پاک گردید، خیال نکنید به یک «اسْتَغْفِرُاللَّهَ» گفتن گذشته جبران می شود.

قبولی توبه به برکت وسایل حسینی

در ضمن دعا می خوانید: «خدایا! توبه ای نصیب من فرما که موجب این شود که گناهانم پاک گردد»[10] ظلمت از دلم زدوده شود. بنابراین انسان وقتی از گناهش توبه کرد باز دلهره دارد آیا توبه نصوح بود که پاک شود؟! تا خواست یأس او را بگیرد به رحمت واسعه الهی (حسین) متمسک می شود یادش می آید در روایات وعده داده شده هردلی که برای حسین علیه السلام سوخت خدا به برکت حسین به او رحم می فرماید، لذا از باب الحسین و توسلات به ابی عبداللَّه علیه السلام وارد می شود معنی رجا این است، نه این که هرکس بر حسین گریه کرد تمام گناهانش آمرزیده می شود حتی بعضی از گناهان کبیره حتی حقّ الناس!!

در بعضی از همین قسم روایات می فرماید: «الا الکبائر» جز گناهان کبیره، آن وقت آیا همه اصناف گناه یا بعضی از آن، برخی احتمال داده اند مراد گناهان قلبی و سیئات نفسی است که به برکت این قسم مستحبات پاک می گردد.

بنابراین چنانچه وعده مغفرت خداوند مقدمه توبه است. آیه: «... انَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً. ..»[11] در سوره زمر (یعنی خداوند همه گناهان را می آمرزد) تشویق به «وَانیبُوا الی رَبِّکمْ. ..»[12]- بازگشت وانابه کنیدبه سوی پروردگارتان که بعد می فرماید،- می باشد. همچنین وعده شفاعت و آمرزش گناهان و غیره برای توسلات حسینی هم موجب امیدواری است که شخص نگوید حالم خراب و گناهانم زیاد و جهنمی شده ام بداند رحمت خدا شامل حال او می شود به برکت توسلات حسینی، امیدش زیادتر گردد.

هرروایتی که از آن غرور فهمیدی یا نتیجه اش در تو غرور شد بدان اشتباه فهمیده ای و به اشتباه افتاده ای تسویل و فریبکاری نفس و شیطان است وگرنه امام هرگز به غرور وانمی دارد و به آن امر نمی فرماید.

حزن در عاشورا نشانه ایمان

همان طوری که در شرح فرمایشات شیخ شوشتری در اوّل خصایص عرض شد شیخ به این عظمت در ایمانش شک می کند، ولی جلو آن را به وسایل حسینی می گیرد، می گوید در عاشورای حسین دلشکسته ام پس معلوم می شود بحمداللَّه ایمانی هست ربطی با امام زمان هست عاشورایی که دشمنان اهل بیت در آن روز خوشحالند، جشن می گیرند بعضی عمداً عقد و عروسی خود را در آن روز قرار می دهند همین طور که این کارها و این حالات نشانه کفر آنان است دل هایی که در عاشورا سوخته و گداخته است حزن و اندوه سراسر وجودشان را گرفته معلوم است که نشانه ایمانشان می باشد.

در روایتی از امام علیه السلام می پرسد گاه می شود بدون سبب و سابقه قبلی اندوهناک می شوم؟ می فرماید هرگاه ما محزون می شویم دوستان ما هم اندوهناک می گردند به واسطه اتصال و ربط با امام این آثار پیدا می شود.

جوار حسین (ع) بهتر از بهشت

اگر از گناهان لرزان است، نمی داند آیا توبه اش قبول است یا نه؟

متذکر می شود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وعده فرمود زوار قبر حسین و عزادارانش را تنها نگذارد و در وحشت ها و ظلمت ها از آنان فریادرسی بفرماید.

در صحرای محشر که هرکس سرگرم به خودش می باشد عده ای در جوار حسین علیه السلام زیر سایه عرش رحمتند به قدری از مجالست با حسین علیه السلام خشنودند و لذت می برند که وقتی حوریان از بهشت برایشان پیغام می فرستند ما منتظر شماییم چرا نمی آیید پاسخ می دهند ما لذت مجلس حسین را به مصاحبت با شما ترجیح می دهیم.

راستی که جای امیدواری است به قول شیخ شوشتری اگر مقام ما به آن حد نرسیده باشد که در اوّل محشر نزد حسین زیر سایه عرش باشیم امیدواریم که در چاله و ظلمتکده جهنم هم نباشیم، پیغمبر ما را نجات دهد.

دل شکستگی باعث خلوص عمل است

شیخ می فرماید گاهی در فکر اعمال خود می روم آیا عمل خالصی دارم؟ آدمی چه داند به خیالش عملش خالص است در حالی که نفسش ناخوشی دارد گاهی به یک آفرین و بارک اللَّه می سازد، گاهی کاری کرده و بعد جلوه می دهد آن را بیان می کند. به خرج دیگری می دهد.

فردای قیامت جز عمل خالص پذیرفته نمی شود، آیا عمل خالصی در عمر خود سراغ دارید که بتوانید به آن تکیه کنید؟ شیخ می فرماید:

عملی که در خلوصش شکی نیست دلشکستگی برای حسین علیه السلام است، ریا و عُجب در کار نیست عالم محبت و مربوط به باطن است لذا اگر خداوند گناهان را به برکت دلشکستگی برای حسین ببخشد جا دارد و آدمی به عزاداری هایش برای حسین امیدوار می گردد نه به نماز و روزه هایش.

احسن اعمال، حزن قلبی است

فردای قیامت میزان ثواب و جزا، احسن اعمال است می شود گفت احسن اعمال، دلشکستگی برای حسین علیه السلام است، زیرا میزان در اعمال نیت است قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «انَّمَا الْاعْمالُ بِالنِّیاتِ»[13] در این عمل حتی قصد ثواب هم نیست گاهی انسان به خاطر ثواب خود را به گریه وامی دارد و شکستگی دل به هیچ غرض نفسانی مربوط نیست.

زن جوان مرده، همان علاقه مادری اوست که دلش را آتش زده و اندوهناک است غرضی دیگر در کار نیست مصیبت حسین علیه السلام هم که دل تو را سوزانده، جز علاقه و محبت چیز دیگری در کار نیست. لذا این قدر آثار عظیم برای چنین عمل خالصی که هست جای شگفتی نیست.«بِنَفْسِی الْحُسَینُ الْمُتَوفَّی الْمَذْبُوحُ الْمَقْتُولُ الْخَمُورُ الْمَکرُوبُ الْمَظْلُومُ»

پی نوشت ها

[1] « ... إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ ا لْمُتَّقِینَ» ،( مائده/ 27) ..

[2] « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ...» ،( احزاب/ 21) ..

[3] « مَا سَلَکَکُمْ فِى سَقَرَ* قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ ا لْمُصَلّینَ* وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ ا لْمِسْکِینَ* وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ ا لْخَآبِضِینَ* وَکُنَّا نُکَذّبُ بِیَوْمِ الدّینِ* حَتَّى‏ أَتَل- نَا ا لْیَقِینُ* فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفعَةُ الشفِعِینَ» ،( مدثر/ 42- 48) ..

[4] « شَفاعَتُنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِصَلوتِهِ»\E،( بحارالأنوار، ج 82، ص 227، ح 53) ..

[5] « انَّما شَفاعَتى‏ لِأَهْلِ الْکَبائِر مِنْ امَّتى‏، فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ فَما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبیلٍ»،( بحارالأنوار، ج 8، ص 34، ح 4) ..

[6] دعاى توسّل ..

[7] « ... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»، ( نساء/ 64) ..

[8] « وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى‏ مَافَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ* أوْلبِکَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مّن رَّبّهِمْ وَجَنتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهرُ خلِدِینَ فِیهَا وَنِعْمَ أَجْرُ ا لْعمِلِینَ» ( آل عمران/ 135- 136) ..

[9] بحارالانوار، ج 6، ص 23، ح 26 ..

[10] صحیفه سجادیه، دعاى 16 ..

[11]  زمر/ 53 ..

[12] زمر/ 54 ..

[13] بحارالأنوار، ج 70، ص 210، ح 32 ..

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان