0
کارگردان : Joe Wright
نویسنده : Ian McEwan (novel), Christopher Hampton
بازیگران : Keira Knightley, James McAvoy, Brenda Blethyn
خلاصه داستان : براینی (رونان) دختری کنجکاو و کوچکترین عضو خانواده ثروتمند تالیس است که استعداد زیادی در زمینه نویسندگی دارد. براینی در پی مشاهدات و اتفاقاتی بر علیه جوان تحت حمایت پدرش، روبی (مک آووی) شهادت می دهد و این در حالیست که عشقی پنهان بین خواهر بزرگترش، سسیلیا (نایتلی) و روبی وجود دارد. به دنبال شهادت براینی بین دو عاشق فاصله می افتد و زندگی و سرنوشتشان با جنگ جهانی دوم گره می خورد.
|
|
برداشت «جو رایت» (Joe Wright) از داستان «تاوان» نوشته «ایان مک اوان» (Ian McEwan)، نشان می دهد که وقتی صحبت از اقتباس ادبی باشد، او کاملاً به آنچه که انجام می دهد آگاه و مسلط است. فیلم قبلی «رایت» «غرور و تعصب» (Pride and Prejudice)، به طور قابل توجهی از این فیلم شادتر بوده است (و البته که هر دو فیلم روایتگر داستانی عاشقانه هستند). او بازیگر اصلی فیلم پیشین خود، «کیرا نایتلی» را (که به تازگی بازی در فیلم اکشن همراه با «کاپیتان جک اسپارو» را به اتمام رسانده است) با خود به این فیلم آورده است؛ همچنین «جیمز مک آووی» (James McAvoy) (بازیگر فیلم «آخرین پادشاه اسکاتلند» (The Last King of Scotland)) و «رامولا گارای» (Romola Garai) نیز در این فیلم حضور دارند. «ونسا ردگریو» (Vanessa Redgrave) نیز حضوری کوتاه اما مهم و تأثیرگذار دارد.
اقتباس از رمان «مک اوان» آن قدرها آسان نیست، اما با ایجاد تغییراتی خاص و هدفمند و حذف نکردن پایان اصلی داستان (که نقطه قوت داستان در کتاب محسوب می شود)، «رایت» و فیلمنامه نویس او «کریستوفر همپتون» (Christopher Hampton) در ساختن یک فیلم که تا حد زیادی به داستان اصلی وفادار است موفق بوده اند. دیدن این فیلم بسیار لذت بخش است؛ ریتم مناسبی دارد (خصوصاً در طول نیمه ابتدایی) و در جای مناسب غمگین و تأثیرگذار است. پایان فیلم به خوبی پرداخته شده است و تأثیر عاطفی خود را می گذارد و این دقیقاً همان چیزی است که هرکسی از دیدن فیلمی که بر اساس رمانی از «مک اوان» ساخته شده باشد انتظار دارد. «مک اوان» شاید نویسنده خوب و ماهری باشد، اما هرگز در نویسندگی به «جین آستین» (Jane Austen) نمی رسد. «تاوان» یک فیلم تاریخی است (آیا این روزها «نایتلی» در فیلمی غیر از چنین فیلم هایی حضور دارد؟!) اما پیشرفت «رایت» و حرکت او به سوی قلمرویی تاریک تر را نشان می دهد.
در سال 1935 جهان در آستانه جنگ قرار دارد؛ اما بعضی از خانوادهها که در اطراف انگلستان زندگی می کنند در آرامش و امنیت به سر می برند. در یکی از این خانواده ها، به نام «خانواده تالیس» (Tallises) قرار است به زودی رازی برملا شود. یک دختر سیزده ساله به نام «برایونی» (Briony) (با بازی «سرشا رونان» (Saoirse Ronan) و «رامولا گارای») شاهد ایجاد و گسترش رابطه ای میان خواهر بزرگترش «سسیلیا» (Kiera Knightley) و یک خدمتکار به نام «رابی» (James McAvoy) می باشد.
او همزمان هم به خواهرش حسادت می کند و هم نسبت به او احساس مسئولیت دارد. از طرفی او خود به «رابی» علاقه مند است اما او را فردی عیاش و حیلهگر می بیند و می خواهد خواهرش «سسیلیا» را از دست او نجات دهد. وقتی که یکی از دخترانی که با این خانواده زندگی می کند مورد تجاوز قرار می گیرد، «برایونی» با یک شهادت دروغ زندگی هر سه نفر را برای همیشه تغییر می دهد.
فیلم نیز به مانند کتاب، شامل دو قسمت اصلی و یک بخش پایانی می باشد. نیمه اول داستان از نیمه دوم داستان که در طول دوران جنگ اتفاق می افتد و «رابی» را در دانکرک و «برایونی» و «سسیلیا» را به عنوان پرستار نشان می دهد جالب تر است. نیمه دوم داستان فاقد گفت و گوهای پرحرارت و تعامل شخصیت های داستان است و همین موارد هستند که دو نیمه فیلم را از هم متمایز می کنند. «رایت» در دو فیلمی که ساخته، نشان داده است که در به تصویر کشیدن اشخاص و گفت و گوها در طول فیلم بسیار قدرتمندانه عمل می کند. تصویری که او از جنگ انگلستان و فرانسه شمالی نشان می دهد مشکلی ندارد اما هیچ نکته خاصی نیز در مورد این تصاویر به چشم نمی آید.
«رایت» برای سینمایی تر کردن داستان کارهایی را انجام داده است. برای به وجود آوردن حسی مشابه حس خواندن کتاب و نشان دادن دو صحنه به مانند کاری که در کتاب انجام شده که در آن یکی از صحنه ها تصورات اشتباه و غیرواقعی «برایونی» را نشان می دهد، او نیز وقایع را دو بار به تصویر می کشد؛ یک بار از نگاه «برایونی» و بار دیگر از منظری بی طرفانه. نمی توان این را مانند اثر راشومون1 دانست، اما این راهکار، مناسب و مفید است چراکه به ما کمک می کند تا باورهای اشتباه دخترک را درک کنیم. کمی بعدتر در دانکرک، صحنه ای سه دقیقه ای وجود دارد که حرکت و رفت و آمد افراد را در حالی که در ساحل پرسه می زنند نشان می دهد و سپس به نمایی کلی تر باز میگردد تا عقب نشینی ناراحت کننده دانکرک را به ما نشان دهد.
«کیرا نایتلی» ستاره فیلم است، اما «سسیلیا» کم اهمیت ترین شخصیت در بین سه شخصیت اصلی به حساب می آید. برخلاف فیلم «غرور و تعصب»، «نایتلی» فرصتی برای درخشیدن در این فیلم پیدا نمی کند. شخصیت «برایونی» توسط سه نفر اجرا شده است: به ترتیب، «سرشا رونان» سن سیزده سالگی، «رامولا گارای» سن هجده سالگی و «ونسا ردگریو» دورانی پیری او را اجرا کرده اند. برای این که «رونان» و «گارای» از نظر ظاهر و رفتار به هم شبیه باشند تلاش بسیاری شده است. اما در واقع «ردگریو» شبیه هیچ یک از آن ها نیست؛ البته او مانند «مریل استریپ» (Meryl Streep) و «گلن کلوز» (Glenn Close) است- اگر شانس این را داشته باشید که شاهد حضور او در یک فیلم باشید، به جزئیات توجه چندانی نمی کنید.
«تاوان» چه در قالب یک کتاب باشید و چه در قالب یک فیلم، داستانی غم انگیز است. داستان فیلم کمی سریع تر از کتاب پیش می رود. موسیقی ناهماهنگ و زننده ای دارد که در آن از یک دستگاه ماشین تحریر به عنوان ساز کوبه ای استفاده شده است و این صدا بیننده را عصبی و ناراحت می کند. «تاوان» تأثیرگذار است و تا زیر پوست بیننده نفوذ می کند که البته بعضی از ببیننده ها این حس را دوست نخواهند داشت. روی هم رفته، این فیلم یک فیلم خوش ساخت است و البته با اقتباس «رایت» از داستان «آستین» برابری نمی کند، اما آنقدر خوب هست که برای طرفداران کتاب و این ژانر ارزش دیدن داشته باشد.
[1] اثر راشومون پدیدهای است که توضیح میدهد چگونه یک وجود منفرد توسط افراد مختلف به طور متفاوت توصیف میشود.
مترجم: مهدی ملکی