رهیافت شاخصه های جامعه دینی در عصر ظهور با نگرش قرآنی و روایی

جامعه دینی مطلوب و مورد تأیید دین را می توان به جامعه ی آرمانی مورد انتظار صالحان، تعبیر نمود که سالهاست همگان در انتظار آن نشسته و در صدد سیراب شدن از حیات طیبه ی آن هستند

رهیافت شاخصه های جامعه دینی در عصر ظهور با نگرش قرآنی و روایی

مقدمه

جامعه دینی مطلوب و مورد تأیید دین را می توان به جامعه ی آرمانی مورد انتظار صالحان، تعبیر نمود که سالهاست همگان در انتظار آن نشسته و در صدد سیراب شدن از حیات طیبه ی آن هستند. جامعه ی دینی مورد انتظار در اسلام موضوعی است که با ظهور حضرت حجت(عج) شکوفا و همگان در سایه ی آن، زندگی سراسر عدلی را تجربه خواهند نمود. سوال اساسی این پژوهش بر این محور استوار است که آیا مؤلفه ها و شاخصه های بارز جامعه ی منتظَر با جامعه ی اسلامی موجود، تفاوت ماهیتی دارند یا اینکه با پیرایش خرافه ها و انحرافات از ساحت جامعه ی دینی موجود، می توان آن را به جامعه ی مهدوی، نزدیک ساخت؟ مسلماً جامعه ی دینی مطلوب، دارای شاخصه هایی است که با نهادینه شدن آنها در جامعه، تحصیل مراد خواهد شد. اجرای دقیق عدالت در ابعاد مختلف، از جمله ی این شاخصهاست، به گونه ای که کمتر حدیثی است که از موعود آینده سخن بگوید و بر عدالت گستری آن امام تأکید نکرده باشد. در حقیقت فراز معروف «یَملَأُ الاَرضَ عَدلاً و قِسطاً» مشخصه-ی اصلی و وصف آشکار جامعه ی مهدوی است. در این مجال، سعی می گردد با مقایسه ی برخی از شاخصهای جامعه ی موجود با معیارهای جامعه ی موعود، سطح اختلافات آن دو بررسی گردد تا بتوان با تلاش و کوشش در مقام رفع اختلافات و هدایت جامعه ی موجود به سوی جامعه ی مهدوی برآمد...

شاخصه های جامعه ی دینی

محور اصلی در این پژوهش، مقایسه ی شاخصه های جامعه ی موجود با جامعه ی مطلوب مهدوی است؛ به این منظور تلاش شده با محورقراردادن آیات و روایات، اختلافات جامعه ی موجود با جامعه ی مطلوب را بررسی و زمینه را برای ظهور منجی موعود، فراهم و راه کمال جامعه، هموارتر گردد. مهمترین شاخصه ها و مؤلفه های جامعه ی مهدوی را می توان در دو قالب شاخصه های بینشی و رفتاری(کُنشی) تفکیک نمود:

الف) شاخصه های بینشی

1- تصحیح انحرافات فکری

از اقدامات مهم حضرت حجت(عج)، تصحیح انحرافاتی است که در تفسیر احکام و توجیه مبانی دین به مرور زمان روی داده است و حذف برداشتهای نادرستی که به نام اسلام به اذهان القا شده و در مبانی دین، تحریف معنوی یا موضعی پدید آورده است؛ بدین سان که در بسیاری از تعالیم و آموزشهای وحی، اصل دین و احکام اسلامی ناشناخته مانده و تفسیرها و برداشتهای غلط به نام دین جایگزین گشته است. این موضوع، مانعی عظیم بر سر راه قیام آن حضرت نیز می باشد. گذشت قرنها و غرض ورزیهای گوناگون در خلال دوران گذشته ی اسلام و غیبت مفسر واقعی قرآن و همچنین برداشتهای ارتجاعی افراد کوته فکر، دگرگونیهایی را در مفاهیم قرآنی پدید آورده است و در دوران ظهور باید از خرافات و جعلیات، پیرایش گردد. لذا یکی از مشکلات اساسی در زمان ظهور آن است که چگونه می توان با مخاطبانی که تعالیم دین را به گونه ای انحرافی آموخته و یا معنای بسیاری از احادیث و آیات قرآنی را وارونه فهمیده اند، رو به رو شد؟ این جریان یکی از موانع بزرگ در سر راه امام مهدی(عج) است، زیرا که در این جریان امام تنها با توده های ناآگاه روبه رو نیست، بلکه عاملین اصلی توجیه ها و تحریفهای نادرست نیز پشت سر آنان قرار دارند و همواره به تحریک افکار و فتنه گری خواهند پرداخت. در طول تاریخ بشریت به اذعان قرآن همواره افرادی بوده اند که سعی در انحراف اعتقادات کلی جامعه به سوی منافع و مطامع خود داشته اند و بارها در قرآن مورد نکوهش قرار گرفته اند از جمله در آیه ی 79 سوره ی بقره که می فرماید: "فَوَیلٌ لِلَّذینَ یکتُبُونَ الْکتابَ بِأَیدیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا کتَبَتْ أَیدیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یکسِبُون؛ پس وای بحال کسانی که کتاب را با دست خود می نویسند و آنگاه می گویند این کتاب از ناحیه خداست تا باین وسیله بهایی اندک به چنگ آورند پس وای بر ایشان از آنچه که دستهاشان نوشت و وای بر آنان از آنچه بکف آوردند." و یا در جای دیگر می فرماید: "مِنَ الَّذینَ هادُوا یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَنْ مَواضِعِه؛ بعضی از یهودیان کلمات خدا را با جابجا کردن تحریف می کنند."(نساء، 46) امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: "قائم در جنگ خویش به دشواریهایی برمی خورد که پیامبر برخورد نکرد، زیرا پیامبر آمد و مردم بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را می پرستیدند و گرفتار تعالیم انحرافی نبودند، لیکن قائم با مردمی روبرو می شود که رویاروی او می ایستند و آیه های کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تاویل می کنند و در همین راستا با او به نبرد بر می خیزند."(ابن ابی زینب، 1397ق، الغیبة للنعمانی، ص298)صاحبان زر و زور، تحریف را سفارش می دهند و اما کسانی که به تفسیرهای غلط اقدام می کنند، افراد دنیاپرست و جیره خوار حکومتها هستند؛ مثلا تعالیم کوبنده و دستورات توجیه ناپذیر اسلام در مبارزه با مترفان و متکاثران که در سراسر قرآن آمده است، یا توجیه شده یا به دست فراموشی سپرده  شده است. فقر و بیکاری و بیماری و بی مسکنی و بی فرهنگی و دیگر مشکلات فردی و اجتماعی را که به نصّ احادیث علل و اسبابی اجتماعی و انسانی دارند را به تقدیر و اراده الهی و سرنوشت نسبت دادند و مجرمان و عوامل اصلی که استثمارگران و مستکبرانند را نادیده گرفتند و بدین سان احکام را در جهتی ویژه سوق دادند و آنها را از مفهوم و محتوای اصلی اش که ساختن جامعه ی قائم بالقسط بود، تهی ساختند. این مشکلی است که هر سه پایگاه باطل و طاغوت در آن همدست و همداستانند؛ یعنی زر و زور و تزویر. امام مهدی(ع) در آغاز انقلاب خود با انحرافهای و برداشتهای نادرست از دین مبارزه و آیات و احادیث را طبق حقیقت آیات، تفسیر می کند، اینجاست که درگیری آغاز می گردد و آنان با امام مهدی(ع) که مبیّن اسلام ناب و خالص است به مبارزه بر می خیزند. پرچمدار میدان مبارزه، خودِ حضرت(عج) خواهند بود، بدین صورت که ابتدا برداشتهای نادرست از دین را برای مردم روشن و ابطال می کند و دست عالمان کج اندیش و وابسته به طاغوتان زمان را قطع خواهد کرد، سپس احکام اسلام را به صورت صحیح برای مردم بیان می فرماید و همچنین به توده های مردم که دچار بدآموزی های گسترده قرار گرفته بودند، آموزش داده خواهد شد. روشن است که پاکسازی ذهنها از رسوبات فکری گذشته به ویژه که به نام دین صورت گرفته است،کاری بس دشوار خواهد بود.ظاهرا احادیثی که درباره امام موعود(عج)رسیده و از آیین و کتاب جدید، سخن به میان آمده است، نظر به همین موضوع دارد، چون بی گمان قرآن آیین جاودان الهی است و امام مهدی(عج) تحقق بخش اهداف و آرمانهای همین کتاب مقدس است و در چارچوب آن حرکت می کند و ذره ای از حدود آن گام فراتر یا فروتر نمی نهد. چون دیگر بار درست و خالص تفسیر شود، چنان انگاشته می شود که کتاب تازه و آیین جدیدی است. حضرت در نقش احیاگر، همه ی پیرایه ها را می زداید و اسلام ناب محمدی را به مردم عرضه می کند و برای تصحیح انحراف های فکری با توجیه گران قرآن و حدیث درگیر می شود و آنان را که سالهای متمادی به تحریف احکام دین پرداخته بودند را از دم تیغ می گذارند و جامعه را از لوث وجودشان پاک می کند. امام علی(ع) در این ارتباط می فرماید: "چون مهدی بیاید، هواپرستی را به خداپرستی بازگرداند، پس از آن که خداپرستی را به هواپرستی بازگردانده باشند، رأیها و افکار را نیز به قرآن باز می-گرداند همانطور که آنها را از قرآن باز گردانده بودند."(نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص196؛ تمیمی آمدی، 1410ق، ص814)این کلام امام علی (ع) به همین تاویلها و برداشت های نادرست از قرآن اشاره دارد که در طول دوران غیبت، در اثر نبودن مفسر واقعی قرآن، جامعه های اسلامی دچار چنین تحریفهایی می شوند. امام علی(ع) در ادامه می فرماید: "آنگاه است که مهدی به شما نشان دهد که سیرت عدالت چگونه است و قسمتهای مرده ی کتاب و سنت را زنده می کند."(نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص196)از این سخن روشن می شود که کتاب و سنت در دوران قبل از ظهور به نوعی تعطیل گشته است، با اینکه به ظاهر نامی از آنها برده می شود. مرگ کتاب و سنت به معنای مرگ حاکمیت واقعی کتاب و سنت در زندگی انسان است، چراکه اگر کتاب و سنت زنده باشد، عدالت واقعی نیز در زندگی همگان مشهود خواهد بود. کوشش امام و رسالت او تطبیق درست و دقیق تعالیم قرآن بر مسائل حیات بشری و مشخص کردن حد و مرزهای واقعی احکام اسلام است به گونه ای که تاویل بردار نباشد و راه هر انحراف بدآموزی را مسدود سازد. از مهم ترین برنامه های آن امام منجی این است که تحریفها را از دامن قرآن بزداید، و توحید و عدالت و معاد قرآنی را چنان که هست، عرضه کند و شناخت غیرقرآنی را از میان بردارد.

2- وحدت و همبستگی

بسترسازی جهت ترویج وحدت و همدلی در جامعه ی اسلامی و همچنین ایجاد ارتباط کارآمد با محوریت وحدت، از برنامه های اساسی قیام حضرت حجت(عج) می باشد. وحدت، مقوله ای است که از اعتقاد راسخ و ایمان راستین سرچشمه می گیرد. تنها در پرتو ایمان و اعتقاد راستین به خدا و تعالیم وحی است که وحدت و هم دلی به وجود می آید و می توان در سایه ی این وحدت و هم دلی، در برابر زیاده خواهی های متجاوزان ایستاد. بسیاری از آیات قرآن به مسأله ی وحدت در جامعه ی دینی اشاره دارند؛ از آنجا که حضرت مهدی(عج) احیاکننده ی کتاب خدا و حدود آن می باشد، لذا آیاتی که به این مسأله ، اشاره دارند نیز مورد تأکید آن حضرت قرار خواهند گرفت و در مسیر وحدت و همدلی جامعه تلاش خواهد کرد. برخی از آیات وحدت که محور قیام حضرت قرار خواهند گرفت عبارتند از:

الف) «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»(103 آل عمران)

ب) «وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاکمْ فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصیرُ؛ و به پناه خدا روید. او مولای شماست چه نیکو مولایی و چه نیکو یاوری »(78 حج)

ج) «قُل...تَعَالَوْا الَی کلمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَکم؛ بگو:...بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم»(آل عمران 64)نکته ی مشترک در همه ی آیات فوق اعتصام به ریسمان الهی و توکل به او می باشد، که مویّد این مدعا است وحدت اسلامی یکی از مهم ترین ضرورت های قِوام جامعه ی دینی در جهت ایستادگی و پویایی و هویت امت اسلامی و از مهم ترین عوامل عزت و پیروزی آنها در همه صحنه هاست، و در مقابل، به خطر افتادن جان مردم و خوداتکایی جامعه دینی در اثر تفرقه و نزاع است؛ تفرقه و تشتّت جز ذلت و پراکندگی و به هدر رفتن نیروهای فکری و سرمایه های انسانی امت اسلامی، ثمری نخواهد داشت. بنابراین اتحاد و انسجام امت اسلامی یک ضرورت و دستور قرآنی که در دستور کار حضرت قرار دارد. امام مهدی(عج) که مصلحی حقیقی است و راه و روش او بر قانون جاویدان حق و عدالت استوار است و با فطرت و سرشت انسانها هم آهنگ است، وحدتی واقعی را بر اساس توحید و ایدئولوژی اسلامی بنا خواهد گذاشت و همه ی انسانها را در زیر شعار یگانه و دین واحد گرد خواهد آورد. امام علی(ع) در این ارتباط می فرماید: "ای مالک بن حمزه! در زمان اختلاف مردم، قائم ما قیام خواهد کرد و خدای متعال به سبب او همه را محور یک مرام و عقیده، گِرد خواهد آورد."(ابن ابی زینب، 1397ق، ص207) از طرف دیگر، تفرقه یک عمل ناصواب و مفسد و زیان بار از نظر دین و عقل است که با آمدن حضرت از جامعه ی دینی رخت بر خواهد بست: «و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود.»(انفال 46) «اگر اختلاف پیدا کنید، نسیم پیروزی بر زندگی شما نخواهد وزید.»(طبرسی، 1360ش، ج 10، ص232) «اختلاف و تشتّت، مقدمه ی نابودی و سقوط جوامع است.»(سیوطی، 1404ق، ج3، ص189) «اتحاد و همدلی، تنها راه مقابله با کفار است.» (فضل الله، 1419 ق، ج10، ص 393؛ آلوسی،1415ق، ج5، ص 211) در حقیقت، کوشش برای وحدت و برادری، حرکت در جهت اعتلای جامعه ی اسلامی از گزند ورود ستمگران و اقتدا به سنّت پیامبر(ص) و اولیای دین است. رفع اختلاف در زمان ظهور در همه ی زمینه ها و مسائل صورت می گیرد، اعمّ از مسائل اخلاقی و مهم درباره ی معاد و مبدأ تا اقتصاد و مالکیت و عدالت و روابط فردی و روزمره ی زندگی. با آمدن حضرت حجت(عج)، تمامی اختلافات برچیده شده و وحدت و یکدلی جای آن را می گیرد.امام حسین(ع) در این باره می فرمایند: "تمام خوبیها با آمدن قائم، مستقر شده و اختلافات و نزاعها ریشه کن خواهد شد."(ابن ابی زینب، 1397ق، ص206)

 در قرآن به تشکیل جامعه ی دینی و ایمانی، بر اساس اتحاد و رفع اختلافها سفارش شده است، مانند آیه-ی شریفه: "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکم، در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید." (حجرات، 10) می توان گفت که وحدت، هدیه ای الهی است که خداوند با ظهور حضرت حجت(عج) به جامعه ی ایمانی عطا می کند، همانگونه که با بعثت پیامبر اکرم(ص) یکی از اقدامات اساسی و برنامه های ایشان در واکسینه کردن مسلمانان در برابر ستمگران، ایجاد وحدت و الفت و اخوت میان آنها به دستور الهی بوده است؛ «وَذْکرُوا نعْمَةَ للّه عَلَیکم اذْ کنْتُم أَعْدَاءً فَاَلِّف بَین قُلُوبکم فَاَصْبَحْتُم بنعْمَته اخْوَاناً، و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس میان دلهای شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید»(آل عمران 103) امام مهدی نیز هم با کلمات روشن  بخش و هدایت گر و هم با سیره ی عملی خود، همواره امت را به اتحاد و هم بستگی و دوری از تفرقه و پراکندگی دعوت خواهد کرد و هرگز اجازه بروز اختلاف و تفرقه میان مسلمانان را نخواهد داد. علی(ع) با عبرت گیری از داستان پیشینیان می فرماید: «امت های پیشین مادامی که با هم اتحاد و وحدت داشتند، در حال پیشرفت و شکوفایی بودند، و به عزت و اقتدار دست یافتند، خلافت و وراثت در زمین را به دست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند.»(دشتی،1379 ش، خطبه 5) پس از منظر امام علی (ع) اتحاد و عزت مسلمین از اولویتهای مهم جامعه ی دینی بوده و در این راه نباید از هیچ تلاش و جهاد و استقامتی دریغ نکرد. در دوره ی معاصر، امام خمینی (ره) به عنوان رهبر جامعه ی دینی ماقبل ظهور، بر بنیان های وحدت گرایی، تأکید و آن را از مبانی رشد و پیشرفت نظام دینی قرار داده اند. علامه جوادی آملی در این ارتباط، بیان زیبایی دارند که نشان از اندیشه ی بلند امام راحل در حفظ وحدت همه جانبه ی جامعه ی اسلامی دارد: «اگر انسان بخواهد در دوره ی معاصر، درِ وحدت اسلامی را بزند، صدای «یا خمینی» طنین انداز خواهد شد و چنانچه وحدت اسلامی را به شکل بنیانی مرصوص ترسیم و تصویر کنید و زنگ درِ آن را بزنید، صدای یا خمینی شنیده می شود.»(جوادی آملی، 1384ش، بنیان مرصوص امام خمینی(ره)، ص384) ایجاد وحدت در گرو عزم ملی یک ملت، محقق خواهد شد؛ یعنی خواست همگانی یک ملت، در دفع خطرات موجود و احتمالی که از ناحیه ی کفار متوجه جامعه ی اسلامی می شود؛ چراکه ایستادگی در برابر دشمنان و مبارزه با نقشه های شوم آنان، خطابِ همیشگیِ قرآن به مسلمانان از دستورات بارز اسلام بوده است. در این راستا هرگونه سازشی که مصالح عمومی جامعه ی اسلامی را تهدید کند از منظر آیات شریفه ی قرآن، نفی شده است و مبارزه ی دائمی جهت تحقق آرمان های اسلامی در جامعه را مورد تأکید قرار داده است. «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کبیراً (فرقان 52) بنابراین از کافران اطاعت مکن، و بوسیله قرآن با آنان جهاد بزرگی بنما!» کلمه ی مجاهده و نیز جهاد به معنای جد و جهد و به کار بردن نهایت نیرو در دفع دشمن است» (طباطبایی،1374ش، ج 15، ص 315) نکته ی ظریف در مقابله با دشمن این است که نقشه های دشمن در مقابله با جامعه ی دینی، منحصر در حمله ی نظامی و جنگ رودررو نخواهد بود، بلکه ممکن است با ایجاد شبهات در اندیشه ی سست  کردن پایه های جامعه ی اسلامی باشند. در نتیجه باید با اتحاد و همدلی، نقشه های دشمنان در ایجاد اختلاف میان أمّت اسلامی را خنثی کرده و با ثبات قدم جهت اعتلای جامعه ی دینی، گام برداشت. اختلافها و برخوردهای ناهنجار در جوامع دینی به ویژه اسلامی، دشوارتر است؛ زیرا با تکفیر و تفسیق نیز همراه خواهد بود و از دین به عنوان دست آویز استفاده خواهد شد؛ که در نتیجه ی آن، ازهم پاشیدگی عمیق اجتماعی حاصل خواهد شد و جامعه ی مؤمنان را دچار تضادهای فراوانی خواهد نمود. با آمدن حضرت حجت(عج) این اختلافات از جامعه ی اسلامی ریشه کن خواهد شد و همگان در سایه ی قیام ان حضرت، به اتفاق و همدلی خواهند رسید. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: "به خدا قسم ای مفضل! آنگاه که قائم ما قیام کند اختلافات از میان مردم رخت خواهد بست و یک دین بر کل آنها، حاکم می-گردد، همانگونه که خدای متعال فرمود: همانا دین نزد خدا تنها اسلام است و در جای دیگر فرمود: هر کس بخواهد غیر از اسلام را به عنوان دین بپذیرد،از او قبول نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است. "(جزائری، 1427ق، ج 3، ص214)امام مهدی با برنامه های منسجم و هماهنگ خود، جامعه را به اتحاد و یکپارچگی رهنمون می سازد. مسلم است در چنین دورانی وظیفه ی همه ی مسلمانان است که در راستای تحقق آرمانهای مهدوی گام بردارند و اختلاف و تشتت در جامعه ی دینی پرهیز نمایند. امروزه نیز اگر امت اسلامی و عالمان مسلمان در موارد اختلاف نظر، اخوت و برادری را مدّنظر قرار دهند، بسیاری از اختلافات از بین خواهد رفت و اتحاد و همدلی جای آن را خواهد گرفت.

ب) شاخصه های رفتاری یا کُنشی

1- عدالت اجتماعی

 از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را شیفته ی جهانی عاری از هرگونه تبعیض و بی عدالتی ساخته است. در طول تاریخ، همه ی افراد بشر، خواهان اجرای عدالت بوده و از نقض آن متنفّر بوده اند. «اعلامیه ی جهانی حقوق بشر در 31 ماده نیز هدفی جز رفع تجاوز و تبعیض و عاری از ظلم ندارد و در تمام بندهای آن، آزادی و احقاق حقوق افراد در هر زمینه ای تأکید شده است؛ هرچند در عمل، امضاکنندگان بزرگ آن، بزرگترین ناقضان آن هستند.»(مدرس، 1376ش، ص359) تصویری که اسلام و دیگر مکاتب نیز از مدینه فاضله ارائه کرده اند تصویری آمیخته و مبتنی بر مساوات و برابری بوده و رکن اصلی آن، وعده ی برقراری عدالت اجتماعی بوده است؛ از جمله در فلسفه ی قیام حضرت حجت(عج) آمده است که جایگزینی عدالت به جای ظلم و ستم از اهداف اصلی قیام آن حضرت خواهد بود: "همو که زمین را پر از داد می کند، چنان که پُر از بیداد شده باشد، پس از دوره  ی فترت امامان خواهد آمد."(کلینی، 1429ق، ج 2، ص162) چنانکه این اصل از نخستین هدفها و اصلی ترین برنامه های همه ی پیامبران نیز بوده است. عدالتی که با آمدن حضرت، به بار خواهد نشست، پویا و سازنده است و برای تحقق جامعه ی آرمانی و نیل انسان ها به کمال ضروری است. به عبارتی گسترش عدالت در سراسر گیتی و ریشه سوزی بیداد از همه ی آبادیهای زمین، در رأس آرمانهای انقلاب امام مهدی(عج) قرار دارد و از هدفهای اساسی آن، تحوّل عظیم جهانی است. این حرکت سازنده، سرآغاز اقدامات در آن انقلاب است؛ چراکه بسیاری از مردم در آتش تبعیض و حق کشی گرفتار و در روابط ناانسانی می سوزند.

1-1. عدالت مهدوی در آیینه ی قرآن

آیات متعددی از قرآن، عدالت را از لوازم اصلی زندگی فردی و اجتماعی دانسته و بر اجرای آن، تأکید فراوان کرده است. در حقیقت، زندگی فاقد عدالت، نوعی شکنجه و مرگ تدریجی است؛ از این رو نیاز عمده ی جامعه ی بشری، برقراری عداالت و گسترش دادگری و حاکمیت روابط انسانی بر جامعه است. انسانها تشنه ی عدالت اند و خواهان آرمان و ایدیولوژی و مکتبی که این تشنگی را فرو بنشاند و عدالت راستین را در عینیت و عمل در جامعه حاکم سازد. یکی از خواستگاه های اصلی درگیریها و برخوردهای اجتماعی که سبب شده قدرتمندان مالی به رویارویی و نبرد با حق برخیزند، رعایت عدالت و گردن نهادن به حقوقها در روابط اجتماعی بوده است و قرآن به روشنی این مطلب را یادآوری می کند و بر آن صحّه می نهد: "قالُوا یا شُعَیبُ أَ صَلاتُک تَأْمُرُک أَنْ نَتْرُک ما یعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فی أَمْوالِنا ما نَشاء؛ گفتند: ای شعیب آیا نمازت به تو دستور می دهد که ما آنچه را پدرانمان می پرستیدند ترک گوییم وآنچه را که دلخواه ماست در اموالمان انجام ندهیم. "قرآن کریم اهداف اصلی دعوت داعیان الهی را چنین ترسیم کرده است: " لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ البته ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم تا مردم به عدالت برخیزند."(حدید آیه 25) طبق این آیه، هدف اصلی قیام پیامبران در روابط اجتماعی و انسانی، قیام مردم به قسط و برپاداری عدالت شمرده شده است. به عبارتی خداوند، عدالت را محوری ترین رُکن جامعه معرفی فرموده و بر اجرای آن تأکید دارد: "إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان؛ خدا به عدالت و نیکی کردن فرمان می دهد."(نحل،90) در مقابل، به جامعه ی اسلامی نیز یادآور می شود که بدی ها و دشمنی ها نباید شما را از راه عدالت بیرون سازد، به گونه ای که حتی با دشمنانتان به عدالت رفتار کنید: «وَلَا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی؛ دشمنی با جمعیتی شما را به گناه ترک عدالت نکشاند، عدالت پیشه کنید که به پرهیزگاری نزدیک تر است.»(مائده، 8) طبق آیه ی 5 سوره ی مبارکه ی قصص که می فرماید: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین؛ ما در برابر او خواستیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت نهاده ایشان را پیشوایان خلق کنیم و وارث دیگران قرار دهیم. " حضرت حجت(عج) به عنوان تکمیل کننده-ی تمام زحمات انبیاء، محور قیام خود را بر اساس عدالت همه جانبه، تنظیم خواهد نمود و عدالت در جامعه نهادینه خواهد نمود. «این آیه از جمله آیاتی است که به روشنی بشارت ظهور را می دهد و مؤلفه ی بارز ظهور، بروز و نهادینه سازی عدالت در تمام کره زمین بوسیله ی حضرت حجت(عج) است.»(مکارم شیرازی، 1374ش، ج16، ص15)همه ی انبیاء از آدم(ع) تا خاتم(ص)، تلاشهای زیادی کردند تا نظم و عدالت را در جامعه ی انسانی برقرار نمایند. برخی از آنها در طول دوران خود به موفقتهایی هم دست پیدا کردند، اما استقرار نهایی عدالت در جامعه، به دست مبارک امام عصر(عج) انجام خواهد پذیرفت؛ چراکه حق مظلومان از ظالمان ستانده خواهد شد و ستمگران در جامعه، به انزوا کشیده خواهند شد.

2-1. عدالت مهدوی در آیینه ی روایات

آن چه اکنون در دنیا می گذرد، از جهات مختلف با عدالت در تعارض است. اگر حرکت بر مدار ارزش های غیر دینی ملاکی برای تشخیص مسیر عادلانه از غیر عادلانه باشد، جهان امروز عمدتا در اختیار کسانی است که تمام اهتمامشان مبتنی بر «خودمحوری» است، لذا بشارت به آمدن منجی و اقدامات شایسته ی ایشان در برقراری عدالت و دیگر مؤلفه های بشری، جامعه ی دینی را متحول خواهد کرد. این مسأله در روایات زیادی از ائمه(ع) آمده است که برخی از آنها را ذکر می کنیم: در حدیثی از امام رضا(ع) چنین آمده است: "آن گاه که خروج کند... میزان عدل را در میان مردم نهد و بدین گونه هیچ کس نتواند به دیگری ستم کند."(ابن بابویه، 1305ش، کمال الدین، ج 2، ص372؛ طبرسی، 1390ق، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص435) این جمله که به دست آن منجی بزرگ، میزان عدالت میان مردمان نهاده می شود، نکته ارزشمندی را در بر دارد و آن مشخص شدن حد و مرز و چارچوب عدالت است. اصول عدالت در پاره ای از کلیات امور برای بشر روشن است، لیکن در بیشتر امور و مسائل به طور دقیق مشخص نیست؛ تردیدی نیست که اجرای عدالت دقیق، قبل از هرچیز، شناخت دقیق و مشخص از مفهوم عدالت و حدود آن را لازم دارد؛یعنی چیزی که همه ی سیستمهای حقوقی و قضایی با آن درگیرند؛ چراکه هرگروه و مکتبی عدالت را به نفع خود تفسیر کرده و آن را اجرا می کنند. در حقیقت، عدالت، حیات زندگی بشر است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود؛ امام کاظم(ع) در این باره در تفسیر آیه ی 19 سوره ی روم(یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)می فرماید: "زنده کردن به این نیست که با باران زمین را زنده کند بلکه خداوند مردانی را بر می انگیزد تا اصول عدالت را زنده کنند پس زمین در پرتو عدل زنده می شود. بی تردید اجرای حد خدا در زمین مفیدتر از چهل روز بارندگی است."(کلینی، 1407ق، ج 7، ص175) از این گفتار روشن می شود که امام عصر(عج) به عنوان منجی بشریت، پس از مدتها ظلم و ستم، برپاکنده ی اصلی عدالت در جهان خواهد بود. تردیدی نیست که برای ازنوساختن جامعه توحیدی و تشکیل اجتماعی طبق تعالیم وحی، پایه ی نخستین و اصلی، عدالت گستری است تا همگان در سایه سار آن ادامه ی حیات دهند. امام عصر(عج) علاوه بر استقرار عدالت در جامعه، اوضاع درونی افراد از نظر خانوادگی را نیز ترمیم می کند تا مهر و محبت رفته از خانه ها دوباره برگردد و انسانها در پرتو ظهور، حیات دوباره ای پیدا کنند. امام صادق(ع) فرمود: "به خدا قسم، بدانید که مهدی، عدالت را هم چنان که سرما و گرما وارد خانه می شود، وارد خانه های مردمان کند."(ابن ابی زینب، 1397ق، ص297) مسلماً خاستگاه اصلی تصحیح روابط اجتماعی و سامان یابی جامعه، خانواده است؛ چراکه در این محیط کوچک و هسته ی نخستین گروهی، افراد می آموزند که چگونه حال یکدیگر را مراعات کنند و حق و حقوق متقابل را در نظر داشته باشند و آسایش هم را فراهم سازند. حضرت حجت(عج) در لحظات نخستسن تولد، پس از اذعان به وحدانیت خداوند و نبوت رسول خدا(ص) و امامت همه ی ائمه(ع) چنینی فرموده اند: "خداوندا به آنچه به من وعده دادی، وفا کن و امر(حکومت عدالت گستر جهانی) مرا به کمال برسان، و گامهای مرا استوار بدار و زمین را به دست من آکنده از عدل و داد ساز."(ابن بابویه، 1413ق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص521؛ کمال الدین و تمام النعمة، 1395ش، ج 2، ص428) مولف کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدّعاء للقائم دراین باره می نویسد: "خداوندا، به ولی امر خود که قیام کننده ی آرمانی و عدالت مورد انتظار است، درود فرست."(موسوی اصفهانی، بی تا، ج1، ص118؛ طوسی، 1407ق، تهذیب الأحکام، ج 3، ص111؛ مجلسی، 1403ق، ج 92، ص339)با توجه به اهمیت برابری افراد در بهره وری از نعمات الهی، عدالت به عنوان محور اساسی اقدامات تمام مصلحان عالم معرفی گردیده است؛ از جمله: امام علی(ع) بیان می دارد که: "اجرای عدالت سبب زنده بودن و زنده ماندن عمل به احکام دین است."(تمیمی آمدی، 1410ق، ص32) و در عبارت زیبای دیگری می-فرماید: "عدالت، شالوده ای است که قوام و استواری جهان به آن است."(مجلسی، 1403ق، ج 75، ص84) حضرت زهرا(س) نیز در خطبه ی فدکیه در این ارتباط بیان زیبایی دارند: «عدالت مایه ی پیوندیافتن دلها و تحکیم روابط اجتماعی می  گردد.»(فیض کاشانی، 1406ق، ج 5، ص1065؛ بحرانی اصفهانی، 1413ق، ج 11، ص661) در روایتی از امام سجاد(ع) نیز عدالت، به عنوان یکی از پایه های سه گانه ی شریعت ومعرفی شده است: "همه ی تعالیم دین سه مورد است: حق گویی، داوری طبق عدالت و وفای به عهد است."(ابن بابویه، 1362ش، الخصال، ج 1، ص114) از مجموع مطالب گفته شده به دست می آید که مؤلفه و شاخصه ی اصلی دوران ظهور، برپایی و اجرای عدالت است؛ به گونه ای که اصل عدالت در ریز و درشت مسائل عملی می شود و همه ی امور در چارچوب میزان عدل قرار می گردد، به گونه ای که هیچ کس مورد ظلم و ستم در هیچ بُعدی از ابعاد زندگیش نگردد.

2- قاطعیت و سازش ناپذیری:

از دیگر ویژگیهای قیام حضرت حجت(عج)، قاطعیت و سازش ناپذیری می باشد. قاطعیت، خصلت همه ی رهبران راستین الهی است و این خصلت در امام مهدی(عج) در بالاترین درجه است؛ چراکه معیار پاکسازی اجتماعات بشری نیز همین است؛ در این راستا، حضرت(عج) در اجرای حدود و احکام، قاطعیت خدایی دارد، مسامحه ای در راه و روش او نیست، از ملامت ملامتگران نمی هراسد، از هیچ مقام و قدرتی نمی هراسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای تبهکاران را کیفر می کند. از آنجا که عینیت یافتن عدالتِ فراگیر و  سوزاندن ریشه ی ظلم و ستم باید بدون کمترین ترحم و ارفاقی صورت گیرد و قاعدتاً ایشان نیز در این امر از قاطعیت برخوردار خواهند بود. تجربه ی همه ی دورانها در طول تاریخ، حاکی از آن است که سازش و ملایمت در پاکسازی جامعه از عوامل ناراستی و تجاوز طلبی، همواره موجب گردیده است تا پس از گذشت اندک زمانی محدود، نیروهای ضد حق و ضدعدل، مجدداً سازماندهی مجددی کرده و به نیروهای مردمی و انقلابی یورش آورند و آنها را در راه و کارشان ناموفق سازند. اما این موضوع در دوران ظهور، نادیده گرفته نخواهد شد، تا جامعه ی بشری از خطرات بی عدالتی مصون مانده و از هر شکست و سستی در امان باشد. امام منجی، در سراسر اندام جامعه ی بشری، سلولی فاسد بر جای نمی گذارد و هر ستمی را از ریشه می خشکاند. امام باقر(ع) در این زمینه می فرماید: "حجت(عج) قیام می کند... در حالی که بر اعراب سختگیر است و راه و روش او، شمشیر و به کارگیری سلاح و در راه اجرای برنامه های الهی از ملامت ملامتگری بیم نمی کند."(ابن ابی زینب، 1397ق، الغیبة للنعمانی، ص234) امام صادق(ع) نیز می فرماید: " در خاور و باختر زمین چیزی نمی ماند، مگر این که از قاطعیت و اجرای عدالت او می هراسد.(ابن ابی زینب، 1397ق، ص240)تبلیغات دشمنان داخلی و خارجی و بوق و کرناهای ارتجاعی هم در روش او اثرگذار نبوده و او را به مصلحت سنجی مجبور نمی سازد. این روش ارزشمند، در عین دشواریهای فراوانی که همراه دارد، باعث آسان شدن امور نیز می گردد، چون آنان که اندیشه ی رخنه کردن در صفوف نهضت و انقلاب جدید را در سر می پرورانند، هنگامی که با قاطعیتی خلل ناپذیر روبه رو گشتند و راهی برای نیرنگ و نفوذی گری در پیش خود ندیدند، دست از هر خطا و انحراف بر می دارند و از هر گونه حرکتهای مخفیانه و کارشکنی های پنهانی و سرمایه گذاری های مرموز دست می شُویند. امام مهدی(عج) با ایجاد بیم و دلهره، بسیاری از گروه های مخالف و ستم پیشه را مجبور به ترک ر اه و روش خود می کند. این خود عامل بزرگی در پیروزی کامل آن امام منجی است. با این رعب و ترس، بسیاری از مقاومتها در هم می شکند و بسیاری از مردمان به راه باز می گردند و از تجاوز به حقوق دیگران دست برمی دارند. لازم به ذکر است که قاطعیت مدنظر و مورد تأکید در روایات رسیده، خطاب به معاندان و مخالفانی است که قصد ایجاد مزاحمت در تحقق آرمانهای قیام دارند، به عبارت دیگر رفتار و منش آن بزرگوار مصداق عینی آیه ی آخر سوره ی مبارکه ی فتح است که می فرماید: "أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُم؛ علیه کفار شدید و بی رحمند و در بین خود رحیم ودلسوزند." انسانهای استثمارگر و بداندیشان دیوسیرت، در برابر خود، قدرتی را می بینند که ذره ای از حقوق مردم را نادیده نمی گیرد و زشت کرداران را بدون ذره ای چشم پوشی، کیفر می دهد و عدالت را درباره ی همگان عملی می سازد؛ قطعاً چنین روشی که نرمش ناپذیر و قاطع است، اطاعت و فرمانبرداری همگان را موجب می گردد. امام باقر(ع) در این زمینه می فرماید: " گوییا یاران قائم را می بینیم که بر خاور و باخترگیتی مسلط شده اند و هیچ چیز نیست، مگر آنکه از ایشان فرمان بَرد."(ابن بابویه، 1395ق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص674)این چنین شیوه ایست که می تواند نجات بخش بشریت بوده و طومار بیدادگران را در هم بپیچد وآسایش واقعی را پس از سالها سختی، برای مظلومان عالَم فراهم سازد و امنیت واقعی را بر سراسر اجتماعات انسانی حاکم گرداند. قاطعیت امام موعود(ع) تنها برای از میان برداشتن حاکمان و زمامداران مسلط برکشورهای جهان نیست، بلکه قاطعیت در برابر حکومتهای خودکامه، مقدمه ای برای اصلاح جوامع و ایجاد دگرگونی اساسی در ماهیت روابط اجتماعی و سرانجام، اجرای دقیق عدالت اجتماعی در همه ی شؤون زندگی می باشد. به این جهت امام نه تنها دست دشمنان خارجی را از منافع مظلومان، کوتاه خواهد کرد، بلکه در برابر هرگونه فساد و انحراف در داخل جامعه ی اسلامی نیز قاطع می ایستد و علل و عوامل آن را ریشه کن می کند. در این تردیدی نیست که روشهای سازشکارانه و مصلحت اندیشانه در برابر فساد داخلی جامعه، به تدریج جامعه را تباه می سازد؛ یعنی از درون، دچار مشکلاتی می کند که از هرگونه سامان یابی مانع می گردد و کم کم مفاسد داخلی، نظام را از اعتبار می اندازد و جامعه را به سقوط می کشاند و اجرای عدالت را ناممکن می کند. از این رو ساختن جامعه های بشری قاطعیتی نرمش ناپذیر و دوری از هر گونه ملاحظه گرایی می خواهد. امام علی(ع) دراین باره چه زیبا فرموده اند: "دین خدا را نمی توانند ترویج کنند، مگر کسانی که سازشکار نباشند و با دنیادوستان و رفاه طلبان همسو نشوند و دل در گرو طمع و خواسته ها نداشته باشند.(شریف الرضی، 1414ق، ص489) لذا حضرت حجت(عج) چون قیام کند زمین را از هر انسان نیرنگ باز و فریبکار پاک می سازد.»(مجلسی، 1403ق، ج 51، ص121) کسانی که در مبانی عقیدتی به ظاهر معتقد و مسلمان محسوب می شوند، اما در عمل دچار انحرافند، نیز مورد تصفیه و پاکسازی قاطع و انعطاف ناپذیر حضرت قرار می گیرند و با نابودی این طبقه ی زالوصفت که در شمار، اندک نیز نیستند، جامعه از لوث وجود آنها پاک خواهد شد و امنیت و آرامش، جامعه را در بر خواهد گرفت. نکته ظریف در حکومت حضرت حجت(عج) آن است که با پیدایش تحول و انقلاب در جامعه، گروهی که خود را برای تحول و دگرگونی آماده کرده بودند و اندیشه و افکار خویش را از پیرایه ها و معیارهای نادرست پیشین رها ساخته بودند، بدون دشواری، معیارهای جدید را پذیرفته و خود را با جامعه ی نوبنیاد تطبیق می دهند؛ اما کسانی که روشها و معیارهای واپس گرای جامعه ی پیشین در تار و پود وجودشان نفوذ کرده و منافع خود را نیز در سایه ی همان روشها و اندیشه ها می بینند، با پدید آمدن تحول و انقلاب و واژگونی نظامهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ارزشی پیشین، دچار مشکل اساسی می گردند.

3- رفاه اقتصادی و معیشتی

از برنامه ها و اقدامهای امام مهدی(ع) پدیدآوردن رفاه در کل جامعه ی بشری است. در آن دوران طبق ترسیم آیات و احادیث، جامعه ی بشری واحدی تشکیل می گردد که مانند یک خانواده زندگی می کنند و بشریت به طور کلی به رفاه اقتصادی و بی نیازی دست می یابد و در نتیجه ی آن، رشد و تعالی معنوی و فکری به وجود خواهد آمد. در زمان ظهور امام منجی(ع)، عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد و سیاست جهان و کشورها نابود می گردد و انسانها آزاد می شوند و آزادانه فکر می کنند. در دنیایی که تقسیم بندیها بر اساس معیارهای ظالمانه صورت می گیرد و اُمتهای ضعیف به حال خود واگذار  شوند، گفتگو بر سر استقلال اقتصادی و انتخاب شیوه ی معیشت و دستیابی به رفاه بیهوده است؛ زیرا در چنین شرایطی، بخشهای عظیمی از بشریت مواد لازم زندگی را در اختیار ندارند و دچار کمبود و فقرند. از این رو در دولت امام مهدی(ع)، همه ی بندها و زنجیرهایی که جهان را به دو بخش پیشرفته و عقب مانده تقسیم کرده اند، از میان می رود و پدیده ی شوم فقر و نیاز نفی می گردد. تردیدی نیست که بدترین و ناهنجارترین اسارت برای بشریت، فقر و نیاز روزانه به غذا، لباس، مسکن، دارو و دیگر لوازم زندگی است، در دوران ظهور، رفاه اقتصادی به جامعه برگشته و انسانها از این بردگی هستی سوز، رهایی می یابند و به مسائل متعالی جهت رشد و تکامل می-اندیشند و در آن راستا گام بر می دارند. اهمیت رفاه اقتصادی و نقش آن در ساختن جامعه ی سالم قرآنی باعث شده است احادیث زیادی در این ارتباط از ائمه(ع) بیان گردد و می توان گفت پس از عدالت، دومین موضوعی باشد که در دوران ظهور، حضرت حجت(عج) به آن خواهد پرداخت؛ چراکه این دو با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند، زیرا اجرای دقیق عدالت برای از میان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه ی ثروتمندانی است که حق ضعیفان را خورده و آنان را محروم کرده اند و امام مهدی(عج) با تحقق بخشیدن به اصول عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی، زندگی افراد را سامان خواهد بخشید. امام صادق(ع) در این ارتباط می فرماید: " مردم، بی نیاز می گردند، آنگاه که عدالت میانشان حاکم باشد."(کلینی، 1407ق، ج 3، ص569؛ ابن بابویه، 1413ق، ج 2، ص54) امام کاظم(ع) نیز می فرماید: "اگر عدالت اجتماعی برقرار شده بود همه مردم بی نیاز شده بودند.(کلینی، 1407ق، ج 1، ص542) بنابراین در سایه ی عدالت است که می توان به رفاه اقتصادی و بی نیازی مادی دست یافت. از نظر تعالیم اسلامی، اگر حاکمیت، درست و اسلامی باشد، مجریانی قرآنی و اسلامی به کار گمارده خواهند شد و در نتیجه، محرومیت از جامعه، زدوده خواهد شد، چراکه اصول عدل و حق اجرا می گردد و در پرتو آن، همه ی مردم به رفاه و بی نیازی می رسند. امام علی(ع) در این رابطه بیان زیبایی دارند که می فرمایند: " سوگند به خدایی که دانه را در دل خاک بشکافت و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید، اسلام، جامعه را فرا می گرفت و به فراوانی غذا می خوردید و دیگر هیچ عائله مندی، بی هزینه نمی ماند."(ابن قاریاغدی، 1429ق، البضاعة المزجاة، ج 1، ص358) پیامبر اکرم(ص) نیز در بیانی زیبا چنین فرمودند: "در زمان مهدی(عج) مردم به نعمتهایی دست می یابند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند."(مجلسی، 1403ق، ج 51، ص84) روشن است که ایجاد رفاه اقتصادی برای یکایک افراد بشر، کاری بسیار عظیم است و به دشواری می توان تصور کرد، اما از انجا که حضرت حجت(عج) ذخیره ی الهی است، مسلماً با عنایت الهی امور مردم به دست توانای ان حضرت، سامان خواهد پذیرفت و همگان در آرامش و رفاه زندگی خواهد کرد.

نتیجه گیری

با توجه به مطالب بیان شده به دست می آید که با ظهور موعود(عج) جامعه ی دینی در مسیر واقعی تکامل قرار خواهد گرفت؛ چراکه مؤلفه ها از مرز گفتار عبور کرده و به مرحله عمل می رسند. بسیاری از خصائص اجتماعی در جامعه ی موجود، بارور نشده و یا در نطفه خفه شده اند، اما با آمدن حضرت حجت(عج) جامعه از موانع تحقق ارزشها، رها شده و با مدیریت آن حضرت، مسیر تعالی جامعه بیش از پیش هموار و ارزشها و مؤلفه های انسانی در آن شکوفا خواهد شد. شاخصهایی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته اند، در دو بُعد بینشی و رفتاری می باشند؛ در بُعد بینشی شامل "تصحیح انحرافات فکری جامعه" و "وحدت واقعی میان افراد جامعه" و در بُعد رفتاری نیز شامل عدالت اجتماعی، قاطعیت و سازش ناپذیری و رفاه اقتصادی و معیشتی، می باشند. امید است با اهتمام به شعار اقدام و عمل، جامعه ی موجود به سمت جامعه ی موعود حرکت کرده و با احیاء ارزشها و شاخصهای مورد انتظار، زمینه ی ظهور منجی عالَم بشریت فراهم گردد.

منابع

1-قرآن کریم ترجمه آیة الله مکارم شیرازی.

2-نهج البلاغهترجمه محمّد دشتی، قم: انتشارات الهادی، چاپ بیست و نهم، 1385ش.

3-ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه للنعمانی، مصحح: غفاری، علی اکبر، تهران، ناشر: نشر صدوق، اول، 1397ق.

4-ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، مصحح: غفاری، علی اکبر، تهران، دوم، ناشر اسلامیه، 1395ق.

5-ابن بابویه، محمد بن علی، ترجمه من لایحضره الفقیه، مترجم/مصحح: غفاری، علی اکبر، تهران، نشر صدوق، اول، 367 ش.

6-ابن قاریاغدی، محمد حسین، البضاعة المزجاة( شرح کتاب الروضة من الکافی لابن قاریاغدی)، محقق/مصحح: احمدی جلفائی، حمید، ایران؛ قم، اول، دار الحدیث، 1429 ق.

7-آلوسی سیدمحمود،روح المعانی فی تفسیر القرآن، تحقیق علی عبدالباری عطیة، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، 1415ق.

8-بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال، مصحح موحدابطحی اصفهانی، محمدباقر،قم، دوم، مؤسسة الإمام المهدی(ع)، 1382ش.

9-تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعا، الطبعه الثالثه، 1407ق.

10-جزائری، نعمت الله بن عبد الله، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، بیروت، الطبعه الاولی، مؤسسة التاریخ العربی، 1427ق.

11-جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم: مرکز نشر اسراء، چاپ چهارم، 1387ش.

12-حکیمی، محمد، عصر زندگی، قم، مؤسسه ی بوستان کتاب، 1392.

13-حکیمی، محمدرضا و حکیمی، محمد و حکیمی، علی، الحیاة/ ترجمه احمد آرام، قم، نشر دلیل ما، اول،1380ش.

14-دهخدا، علی، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش.

15-زبیدی، سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1406ق.

16-سیوطی، جلال الدین، تفسیر الدرالمنثور، قم، ناشر کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، بی چا، 1404ق.

17-شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح) - قم، چاپ: اول، 1414 ق.

18-صالحی امیری، رضا و محمدی، سعید؛ (1389)، دیپلماسی فرهنگی، تهران، ققنوس، چاپ اول.

19-طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی مدرسین حوزه علمیه قم، پنجم، 1417ق.

20-طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ترجمه ی مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، اول، 1360ش.

21- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، ناشر اسلامیه، سوم، 1390ق.

22-طوسی، ابوجعفر محمّد بن الحسن، تهذیب الاحکام، الطبعه الرابعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش.

23-فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ناشر: دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1419ق.

24-فیض کاشانی،محمدمحسن بن شامرتضی، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)،چ اول، 1406.

25-کلینی، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه مصطفوی، تهران، اول، 1369ش.

26- مجلسی، محمّدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار: ، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403ق.

27- مدرس، علی اصغر، حقوق فطری یا مبانی حقوق بشر، تبریز، ناشر نوبل، 1376ش.

28-مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، اول، 1369ش.

29-مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، تهران، مؤسّسه ی انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1353.

30-مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 28جلد، صدرا - قم (ایران)، چاپ: 3، 1387ش.

31-معین، محمد، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم، تهران: انتشارت امیرکبیر، 1371ش.

32-مکارم شیرازی ناصر، (1374 ش)، تفسیر نمونه، تهران، ناشردار الکتب الإسلامیة، اول، 1374ش

33-موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدّعاء للقائم(عج)، قم، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، پنجم، 1428ق.

34-نیکلاس آبرکرامبی، استفن هیل، برایان اس. تر. نر، فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه ی حسن پویان، 1367ش.

35-هانتینگتون، ساموئل پی، برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمدعلی حمیدرفیعی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چ اول، 1387ش.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر