هیچ پدر و مادری دوست ندارد کودکان ناموفق را تحویل جامعه بدهد. ولی افتخار داشتن کودکان موفق نصیب همه ی پدر و مادرها نمی شود.
به همین دلیل پدر و مادر بودن یکی از دشوارترین کارها در جهان است. چیزهای بسیار زیادی هستند که میتوانند روی موفقیت بچهها تاثیرگذار باشند، از جمله وضعیت اجتماعی و اقتصادی، محیطی که در آن زندگی میکنند، و سطح تحصیلات پدر و مادر.
هرچند از آنجایی که محققان به مدت طولانی خانوادهها را تحت نظر ندارند، دشوار بتوان توسط مطالعات تعیین کرد که کدام روشها برای بار آوردن کودکان موفق ایدهآل هستند، اما دانشمندان پی بردهاند که رفتارهای خاصی از سوی والدین میتوانند با مشکلاتی که بچهها بعدها در زندگی دچار آن میشوند، از جمله افسردگی و اضطراب، مرتبط باشند.
در این نوشتار 9 چیز میبینید که مطابق با پژوهشهای روانشناختی، انجام آنها توسط والدین، میتواند منجر می شود کودکان ناموفق بشوند:
1. آنها فرزندانشان را به مستقل بودن تشویق نمیکنند.
در سال 1977، مطالعهای در دانشگاه وندربیلت کشف کرد والدینی که به لحاظ روانی فرزندانشان را کنترل میکردند، باعث ایجاد پیامدهای منفی برای آنها میشدند، پیامدهایی چون پایین بودن اعتماد به نفس و اتکا به نفس.
مطابق با این مطالعه در ژورنال "پژوهشهایی بر دورهی نوجوانی”، تشویق کودکان –به خصوص نوجوانان- برای مستقل بودن، به خصوص در بالا بردن توانایی آنها برای حلوفصل ناسازگاریها و داشتن روابط بین شخصی میتواند کار درستی باشد.
به علاوه، این مطالعه شواهدی یافت مبنی بر اینکه استقلال بیشتر میتواند منجر به افزایش توانایی نوجوانان برای مقاومت در برابر فشار همسالان شود.
2. آنها سر فرزندانشان داد میزنند.
پژوهشی از دانشگاه پیتزبورگ در سال 2013 شواهدی یافت مبنی بر اینکه تنبیه سخت کلامی مانند فریاد زدن، دشنام دادن، یا توهین میتواند برای خوشبختی فرزندان در دراز مدت زیانآور باشد.
این مطالعه که دو سال طول کشید، کشف کرد که پیامدهای منفی تنبیه کلامی – مانند مشکلات رفتاری و نشانههای افسردگی- با پیامدهای مطالعاتی که روی تنبیه بدنی تمرکز داشتند، قیاسپذیر هستند.
نویسندهی این پژوهش در یک مطلب مطبوعاتی عنوان کرد، "این موضوع برای والدین بسیار چالشبرانگیز است، زیرا به صورت دوسویه زیانآور است: مشکلات رفتاری کودکان، میل به تنبیه کلامی شدید را ایجاد میکند، و همین تنبیه میتواند نوجوانان را به سمت مشکلات رفتاری سوق بدهد.”
3. آنها والدین هلیکوپتری هستند.
هرچند این خوب است که پدر یا مادری باشید مشغول به امور فرزندان، اما هلیکوپپتری بودن یا بیش از اندازه کنترل کردن فرزندان میتواند منجر به به سطوح بالایی از اضطراب و افسردگی در کودکان شود.
محققان در مطالعهای که در سال 2013 و روی 300 دانشآموز انجام شد و در ژورنال مطالعات کودک و خانواده منتشر شد، نوشتند، "دانشآموزانی که کنترل بیش از اندازهی والدینشان را گزارش دادند، از افسردگی زیاد و رضایت کم در زندگی رنج میبردند.”
این یکی از چند مطالعهای است که به ارتباط احتمالی میان والدین بیش از اندازه کنترلکننده و افسردگی در جوانان بالغ دانشگاهی اشاره میکنند، از جمله مطالعهای که در سال 2011 در دانشگاه تنسی در چاتانوگا انجام شد.
این محققان پی بردند کودکانی که والدین هلیکوپتری دارند، کمتر پذیرندهی ایدههای جدید و بیشتر خجالتی هستند و قرص مسکن بیشتر استفاده میکنند.
4. آنها به فرزندانشان اجازه میدهند که خودشان زمان خوابشان را تعیین کنند.
محققانی از کشور انگلستان پیوندی میان ساعت خواب نامنظم و بدتر شدن امتیازات رفتاری- از جمله بیشفعالی، مشکلات رفتاری، ناسازگاری با همسالان، و مشکلات عاطفی پیدا کردند.
علاوه بر این، ساعت خواب نامنظم میتواند روی مغز در حال رشد تاثیر بگذارد.
یکی از نویسندگان این مطالعه، ایوون کلی، به "مدیکال نیوز دیلی” گفت، "ما میدانیم که سیر تکاملی کودک در سالهای اولیه تاثیرات عمیقی روی سلامت و تندرستی در کل زندگی او دارد. اختلال در خواب، به خصوص اگر در زمانهای مهمی از دوران رشد رخ بدهد، میتواند اثرات مهم مادامالعمر داشته باشد.”
5. آنها به فرزندانشان اجازهی تماشای تلویزیون میدهند، در زمانی که خیلی کوچک هستند.
اگرچه چند دههای میشود که زمان تماشای تلویزیون یک لولوخورخوره برای والدین بودهاست، اما به نظر میرسد که دلیلی برای نگرانی وجود دارد.
مطالعهای که در سال 2007 در ژورنال طب اطفال منتشر شد نشان میدهد که تماشای زیاد تلویزیون توسط کودکان زیر سه سال روی دایرهی واژگان و ارتباطات آنها تاثیر میگذارد و احتمال زورگویی آنها به همکلاسیهایشان را در مهد کودک افزایش میدهد.
تماشای زیاد تلویزیون با مشکلات تمرکز و همینطور اختلال در خواندن و مهارت ریاضی مرتبط بودهاست.
برخی مطالعات نشان دادهاند که برنامههای آموزشی، مفید هستند اما برای بچههای بین دو ونیم تا پنج سال.
6. آنها مستبد هستند.
روانشناس رشد، دیانا بامراید در دههی 1960 پی برد که اساسا والدین بر سه نوع هستند: آسانگیر، مستبد، و مقتدر.
والدین مقتدر، ایدهآل هستند- پدر و مادری که میکوشند به طور منطقی کودک را کنترل کنند. بدترین نوع والدین کدام هستند؟ والدین مستبدی که دستور میدهند و از گفتوگوی راحت و آزاد اجتناب میکنند.
برای اینکه در یک بافتار واقعی این موضوع را نشان بدهیم، مثالی میزنیم، والدین مستبد احتمالا میگویند: "باید بالاترین نمره را بگیری، چون من میگویم.” این جمله یک دستور اکید است بدون هرگونه منطقی که کودک بتواند آن را درک کند.
از سوی دیگر، والدین مقتدر احتمالا میگویند، نمرهی خوب به بچهها کمک میکند بهتر یاد بگیرند و در زندگی پیشرفت کنند.
مطابق با مطالعهای که در مجلهی روانشناسی تربیت در سال 2005 منتشر شد، فرزندپروری مستبدانه ممکن است به عملکرد ضعیف در مدرسه منجر شود. هرچند نویسندهی این مطالعه اشاره میکند که "این یافتهها در تمام فرهنگها، قومیتها و وضعیتهای اقتصادی-اجتماعی یکسان نیستند.”
7. وقتی در کنار فرزندانشان هستند، دائما با تلفن همراهشان کار میکنند.
مطالعهای که امسال در ژورنال روانپزشکی کاربردیسازی منتشر شد، نشان داد که والدینِ پریشانحواس میتوانند تاثیر منفی روی رشد فرزندانشان بگذارند.
این مطالعه روی موشها صورت گرفت بنابراین هنوز نمیدانیم که نتیجهی بهدست آمده دربارهی انسان نیز صدق میکند یا نه.
حداقل اینکه، حواسپرتی ما در اثر استفاده از فناوری موضوع بسیار مهمی است. مطابق با گزارشی در وال استریت ژورنال، برخی از پزشکان بخش اورژانس، که متوجه افزایش جراحت در کودکان شدهاند، معتقدند دلیل احتمالی این امر میتواند گوشیهای هوشمند والدین باشد.
و در پژوهشی که در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در سال 2015 انجام شد، نشان داد که استفاده از گوشیهای هوشمند، یک خطر واقعی برای رشد و توسعهی کودکان است.
8. آنها نسبت به فرزندانشان بیمحبت هستند و از آنها دوری میکنند.
هرچند ممکن است این موضوع واضح به نظر برسد، هیچ جایگزینی برای ایجاد یک پیوند سالم و مثبت با کودکتان وجود ندارد.
مطالعات متعددی نشان دادهاند که کمبود محبت از سوی والدین میتواند یکی از عوامل موثر در شکلگیری مشکلات رفتاری و همینطور عدم امنیت و مشکلات عاطفی در کودکان و نوجوانان باشد.
مطابق با مطالعهای در سال 1986، کودکانی که مورد تحسین والدینشان قرار نمیگیرند، ممکن است انزوای اجتماعی و اضطراب را نیز تجربه کنند.
9. آنها برای تنبیه کردن کودک، او را کتک میزنند.
تاثیر کتک زدن روی بچهها از دههی 80 مطالعه شدهاست و این تنبیه دائما با بیشفعالی، پرخاشگری و رفتار مقابلهای در کودکان ارتباط داده شدهاست.
در مطالعهای در سال 2000، محققان پی بردند که احتمال سرکش بودن دانشآموزان کلاس اولی که مشکلات رفتاری داشتند و والدینشان آنها را کتک میزدند، بیشتر بود.
و در سال 2016، دانشگاهی در تگزاس در آستن اعلام کرد که بر پایهی 50 سال تحقیق روی 160 هزار کودک، کتک زدن با مشکلات سلامت روان و مشکلات شناختی مرتبط است.
منبع: تک اینسایدر – techinsider
ترجمه: سایت بازده