موفقیت تنها با رسیدن به پول، مقام، قدرت یا شهرت به دست نیامده و ممکن است در نتیجه دستیابی به رضامندی، شادکامی و بهرهوری حاصل شود. در دنیای شدیداً رقابتی و دائماً در تغییر امروزی، برای رسیدن به موفقیت ـ هر چه که باشد ـ باید اعتماد به نفس داشته و جسور باشیم.
به جرئت میتوان اعتماد به نفس را مهمترین لازمه دستیابی به موفقیت در زندگی شخصی و حرفهای دانست. اگر شما از اعتماد به نفس کافی برخوردار نباشید احساس سردرگمی، یأس، ناخشنودی و دلسردی خواهید کرد. همچنین در رفتارها و برخوردهای خود به شیوهای منفعل عمل نموده و از هرگونه ابتکار عمل اجتناب کرده و به دنبال کسب اطمینان خواهید بود.
برخی از افراد تصور میکنند که اعتماد به نفس مزیتی است که فقط دیگران از آن بهرهمند بوده و خود فاقد آن هستند. چنین برداشتی نادرست است، چرا که اعتماد به نفس یک ویژگی شخصیتی نیست که به صورت همه یا هیچ در افراد وجود داشته باشد.
افراد ممکن است در زمینه خاصی از اعتماد به نفس بالا برخوردار باشند ولی در سایر زمینهها اعتماد به نفس پایینی داشته باشند. اعتماد به نفس نه یک ویژگی شخصیت، بلکه یک مهارت قابل کسب است. برای مثال شش راه زیر به شما در بالا بردن اعتماد به نفستان کمک میکنند:
1. طوری با مسائل برخورد کنید که انگار آنها را انجام داده و از پیش پا برداشتهاید.
2. از اینکه انعطافپذیر باشید نترسید. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند همیشه برای انجام کارها از شیوههایی که قبلاً امتحان خود را پس دادهاند استفاده میکنند.
3. به جای اینکه با خود بگویید «اگر کاری را شروع کنم، اشتباه کرده و شکست خواهم خورد» با خود بگویید «اگر در انجام این کار اشتباه کنم، از اشتباهم درس گرفته و در سایر امور آن را تکرار نمیکنم.»
4. از اینکه پیوسته خود را به خاطر شکستهای گذشته سرزنش کنید، پرهیز کرده و به جای آن درباره آینده به خود امیدواری بدهید.
5. با خود مهربان باشید و به همان اندازه که خود را به هنگام شکست سرزنش میکنید، در زمان موفقیت نیز خود را تشویق نمایید.
6. به یاد داشته باشید که در همه حال حتی هنگامی که پیشرفت کرده یا به موفقیتی دست یافتهاید، برای بالابردن اعتماد به نفس خود بکوشید.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، علاوه بر اعتماد به نفس، داشتن جسارت نیز یکی دیگر از لازمههای رسیدن به موفقیت است. موفقیت یعنی منصف بودن با خود و دیگران. جسارت بر پایه این عقیده است که نیازها، خواستهها و احساسات شما از نیازها، خواستهها و احساسات دیگران کماهمیتتر یا مهمتر نیست و تا زمانی که درخواستهای شما صادقانه و شفافبوده و حقوق دیگران را زیر پا نگذارد، شما محق هستید که آنها را مطالبه کنید. یک بعد دیگر جسارت این است که فرد بتواند بین پرخاشگری و انفعال، تعادل برقرار نماید. همانطور که منفعل بودن بیش از اندازه شما را به آنچه که حقتان است نمیرساند، پرخاشگری زیاد نیز دیگران را از آنچه مستحق آن هستند، محروم میکند. همچنین شخص باید بتواند بین فکر و عمل نیز توازن برقرار نماید. شما باید یاد بگیرید که قبل از انجام امور، فکر کنید اما در عین حال از دست بهکار شدن و عمل کردن نیز اجتناب نکنید.
تا اینجا درباره تأثیر اعتماد به نفس و جسارت در دستیابی به موفقیت صحبت کردیم. مطلب دیگری که در بحث روانشناسی موفقیت باید به آن اشاره شود مقابله با افکار منفی است. افکار منفی باعث احساسات و عملکرد منفی و احساسات و عملکرد منفی باعث افکار منفی میشوند؛ به عبارتی یک حلقه ارتباطی معیوب شکل میگیرد. به دلیل ارتباط بین افکار با احساسات و عملکرد، چنانچه بتوانید شیوه تفکر خود را عوض کرده و نگاه خود را تغییر دهید قادر خواهید بود تا احساسات و عملکرد خود را نیز بهبود بخشید.
برای شکستن حلقه ارتباطی معیوب بین فکر با احساس و عمل، افکار منفی خود را با دقت شناسایی نمایید و سپس از بعد دیگری آنها را مورد بررسی قرار دهید. به خاطر داشته باشید که شعار دادن درباره نگاه کردن به امور از دیدی متفاوت به مراتب راحتتر از پرداختن به آنها به گونهای متفاوت است. یکی از شیوههای نگریستن با دیدی متفاوت به مسائل پرسیدن سؤالاتی در این زمینههای واقعیت، نحوه مقابله با مسئله و خود افکار است. این شیوه کمک بزرگی به شما کرده و به شما در مقابله با استرس، افسردگی و اضطراب ـ سهدشمن بزرگ بر سر راه پیشرفت ـ یاری میرساند.
اکنون شما فردی هستید با جسارت و اعتماد به نفس بالا که از محتوای افکار منفی خود نیز آگاه هستید؛ درست مثل آشپزی که مواد اولیه لازم را در اختیار دارد. در این مرحله شما نیاز به یک برنامه و نقشه (طرز تهیه) دارید. برنامهای قانونمند، هدفمند و ساده که با درنظرگرفتن محدودیتها و تواناییهایتان، شما را در دستیابی به موفقیت و پیشرفت کمک میکند. البته برای بسیاری از افراد رسیدن به چنین برنامهای سخت و مشکل است اما بهیاد داشته باشید که در نهایت بهترین طرح و نقشه آن برنامهای است که خودتان به آن رسیده باشید. شما میتوانید با رعایت برخی موارد یاد بگیرید که چگونه مثل یک «برنده» برنامهریزی کنید. بعضی از این موارد عبارتند از:
1. طرحها و برنامههای خود را یادداشت کنید. میتوانید این کار را با نوشتن یک خلاصه و مشخص کردن مراحل مختلف برنامه و ترتیب و زمان اجرای آنها انجام دهید.
2. حداقل سه روش متفاوت برای اجرای طرحتان در نظر بگیرید.
3. خود را موظف کنید که حداقل یک بخش یا مرحله از برنامه را انجام دهید.
4. در آن واحد از انجام چند بخش با هم خودداری نمایید. با یک دست چند هندوانه بلند نکنید.
5. آنچه را که شروع کردهاید به اتمام برسانید، حتی اگر از نتیجه احتمالی آن راضی نباشید.
6. همیشه یک طرح جایگزین داشته باشید.
در این مرحله شما پتانسیل لازم برای رسیدن به موفقیت را دارید و کافی است آن را به عمل تبدیل نمایید. در این حالت همیشه بهخاطر داشته باشید که هدفمند بودن، احساس مسئولیت، تلاش، مدیریت زمان، بهکارگیری بهینه توان، تعهد داشتن، استفاده از تجارب، بهرهگیری از مهارت حل مسئله، کمک گرفتن از دیگران، اراده داشتن و دلسرد نشدن و... همه و همه در کنار توکل به خداوند شما را در رسیدن به نتیجه مطلوبتان یاری خواهند کرد.