به گزارش خبرگزاری مهر، شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور به مناسبت در پیش بودن 13 آبان، سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بیانیه ای صادر کرد.
در این بیانیه آمده است:
«علی رغم چشمپوشی ملت انقلابی ایران از جنایات 25 ساله آمریکا در ایران، شیطنت ها، دخالت ها و مزاحمت های این دولت قلدر و مستکبر برای نظام نوپا ادامه یافت و بی توجهی آن کشور به خواسته ها و مطالبات ملت ایران مبنی بر تحویل شاه فراری به ایران برای محاکمه و نیز بازپس دادن 12 میلیاد دلار وجوه قراردادهای نظامی که در روزهای آخر رژیم پهلوی از سوی دولت بختیار لغو شده بود، خشم ملت ایران را برانگیخت.
در این شرایط بغرنج و شکننده و در یک دهن کجی آشکار به ملت ایران و علی رغم هشدار محرمانه دولت موقت به آمریکا در مورد پناه دادن به شاه فراری، کارتر اجازه ورود شاه فراری به خاک امریکا را در 30 مهرماه 1358 به وی داد. دانشجویان انقلابی و جوانان آرمانخواه ایران که بوی آمادگی برای کودتایی شبیه کودتای 28 مرداد را استشمام کرده بودند در اقدامی انقلابی و پیشدستانه، روز 13 آبان ماه 1358 مرکز جاسوسی امریکا را با این هدف که جلوی کودتای احتمالی را بگیرند و هم آمریکا را وادار به پذیرش خواست های برحق ملت ایران کنند، به تصرف درآوردند.
اما آمریکای مستکبر و به تعبیر امام خمینی(ره)؛ «شیطان بزرگ» به جای اینکه به خواسته های دانشجویان که مطالبات ملت ایران بود، توجه کند و اموال و دارایی های بلوکه شده ایران را بازپس دهد، یا شاه فراری را برای محاکمه عادلانه، به ایران تحویل دهد، به شاخ و شانه کشیدن روی آورد و با اعزام ناوگان ششم خود به خلیج فارس و اعزام یک گردان از تفنگداران خود به صحرای سینا برای آموزش و آمادگی جهت حمله به ایران و اجرای عملیات آزادسازی گروگان ها و... تلاش کرد بدون دادن کوچک ترین امتیازی که درواقع حق مسلم ایران بود، گروگان ها را با قدرت زور آزاد کند. گرچه بعد از شکست مفتضحانه در این راه، به مذاکره و تعامل روی آورد و بر اساس بیانیه الجزایر در اواخر دی ماه 1359 گروگان ها را آزاد کرد اما با حیله، باز سرشت بدعهدی خود را نمایان کرد؛ چنانکه تاکنون هم به وعده ها عمل نکرده و اموال و دارایی های ایرانیان همچنان در تصرف غیرقانونی آمریکا باقی مانده، حتی هر روز به بهانه های واهی اقدام به مصادره آن ها به نفع شهروندان خود و افراد ثالث میکند.
بعد از پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی همواره برای بریدن رشتههای پیوند و وابستگی اقتصادی خود، فقط به اراده نیرومند ملت خویش و استعداد درخشان ایرانیان متکی بوده و است؛ امام خمینی(ره) نیز در پیشگاه ملت ایران، این حقیقت را اذعان داشتند که: «مسئولین تنها با پشتوانه شماست که میتوانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی میشود به زندگی مسالمتآمیز توأم با صلح و آزادی رسید.» به تعبیر امام خامنه ای، انقلاب اسلامی «پیام بزرگ خود را نفی نظام سلطه در جهان میداند.»
این هویت مستقل، موجب هجوم بیسابقه تبلیغاتی و نظامی علیه انقلاب اسلامی شده؛ به گونه ای که در تاریخ انقلاب های جهان، «هیچ انقلابی تاکنون به اندازه انقلاب اسلامی مورد هجوم تبلیغاتی و تسلیحاتی واقع نشده است.» با پیروزی انقلاب اسلامی روند نگرانی و توطئه و دشمنی از سوی دولت های مستکبر و صهیونیست ها و سرمایهداران غارتگر بینالمللی و نیز وابستگان آن ها در برخی کشورهای دیگر آغاز شد و به تدریج، گسترش و عمق و تنوع یافت. پیشرو و پرچمدار این خصومت آشتیناپذیر، دولت آمریکا و زائده صهیونیست آن در خاورمیانه یعنی اسرائیل غاصب بودند که با سقوط رژیم پهلوی، مطیعترین متحد و مزدور خود در منطقه را از دست داده و از منافع نامشروع سیاسی و اقتصادی خود در ایران محروم شده بودند.
نگاهی به فهرست تلاش های خصمانه آمریکا که شامل: اقدام های سیاسی، تهاجمات نظامی، تدارک کودتاها، شورش آفرینی در مناطق متعددی از کشور، محاصرهها، توطئههای اقتصادی، حبس ذخائر ارزی، به کارگیری صدها رادیو و روزنامه و تولید و نشر ده ها هزار مقاله و گفتار تبلیغاتی و شبیخون همه جانبه فرهنگی است، موضوعات و ابعادی که مؤید عمق دشمنی غارتگران بینالمللی و صهیونیستها و قدرت های استکباری و در رأس همه آن ها، دولت آمریکا با اسلام و انقلاب اسلامی و ملت انقلابی ایران است.
تنها یکی از این اقدامهای خصمانه، تشویق، تحریک و کمک همه جانبه به رژیم عراق برای راهاندازی جنگی ویرانگر با ملت ایران بود که هشت سال به طول انجامید و علاوه بر خسارت های سنگین انسانی و مادی و ویرانگری صدها شهر و روستا و بلعیدن امکانات گرانبهای کشور، ملت و دولت ایران را در فرصت مغتنمی که باید صرف سازندگی و اصلاح مفاسد دوران طاغوت میشد به خود مشغول ساخت و هشت سال از عمر یک انقلاب باشکوه را به جنگی بزرگ و دفاع از مرزها و سرزمین های میهن عزیز مصروف ساخت. این تلاش ها به اندازه ای گسترده و همه جانبه بوده که قطعاً در مقابل این دشمنان مقتدر، اگر هر رژیم دیگری می بود درهم ریخته و ساقط شده بود. انقلاب اسلامی اما به طور معجزه آسایی به راه خود ادامه داد و بسیاری از مسلمانان و مستضعفان جهان را نیز بیدار نمود. نهضت بیداری اسلامی در سال های اخیر، نمونه بارز این حقیقت است.
13 آبان ماه همانند دیگر مناسبت های ملّی و سیاسی می تواند بهانه ای برای یادآوری حماسه ها و نقاط عطف انقلاب اسلامی و مایه درس آموزی برای چگونگی تداوم آن باشد. اما تحلیل علمی آن برای نخبگان دانشگاهی ضرورت دیگری است که تجزیه و تحلیلی فراتر از رویکردهای مناسبتی در حوزه نخبگان را آشکار می کند. یکی از نظریه ها و چارچوب های تحلیلی که برای توضیح این وضعیت و شرایط مشابه در کشورهایی شبیه ایرانِ دوره پهلوی در جهان اسلام و در حال توسعه ارائه شده، تئوری توسعۀ وابسته است.
از نظر اقتصادی، یک نظام، هنگامی وابسته است که انباشت و گسترش سرمایه نتواند عنصر پویایی و رشد خود را در درون آن بیاید. در واقع، یک نظام بین المللیِ اقتصادی وجود دارد که در چارچوب آن، هریک از دولت ها مواضعی را در سطوح متفاوت قدرت و نفوذ اتخاذ می کنند. کشورهای توسعه یافته، با کنترل تکنولوژی و سرمایه، توسعه سایر مناطق را به صورت خاص و مورد نظر خود شکل می دهند. در چنین شرایطی، توسعه، ناممکن نیست و رشد اقتصادی از طریق افزایش داد و ستد، ازدیاد تولید ناخالص ملّی و صنعتی شدن ممکن می گردد به گونه ای که توسعه در مقطع زمانی خاصی در بعضی از کشورهای در حال توسعه، روی می دهد. اما این دستاوردها معمولاً با پیامدهای منفی، مثل تورم، عدم اشتغال، پیامدهای بهداشتی، نارسایی آموزش و پرورش، کمبود مسکن و... همراه می شود.
به همین دلیل، جان فوران آن را توسعه وابسته می نامد که به معنای رشد در محدوده های خاص، پیشرفت و رفاه اقلیتی از مردم جامعه و رنج و حرمان اکثریت است؛ مشکلاتی که هیچ وقت حل و رفع نخواهد شد. روی دیگر سکه توسعه وابسته، دولت سرکوبگر در داخل است که پشتوانه و حافظ فرایند وابستگی است. در واقع، توسعه وابسته در ربط و نسبت وثیق با کشورها و قدرت های سلطه گر و اقتصاد سرمایه داری جهانی و در مقام تکمیل کنندگی آن است و توجهی به نیازها و اقتضائات داخلی و نیروهای اجتماعی در داخل کشور ندارد و برای کنترل مخالفت و اعتراضات، به سرکوب متوسل می شود.