گاهی شرایط سخت افراد را توانمندتر میکند و با نگاهی اجمالی به زندگی برخی معلولان میتوان به این نتیجه رسید که معلولیت پایان زندگی نیست. چهبسا این افراد با هر مشقتی میکوشند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند؛ معلولانی که در عرصههای مختلف چون عکاسی، نقاشی، موسیقی، ورزشی، علمی و... خوش درخشیده و دور خانهنشینی را خط بطلان کشیدهاند.
به گزارش ، آرمان نوشت: این رو معلولیت نهتنها برای آنها محدودیت ایجاد نکرده، بلکه موجب شده در مواردی از افراد غیرمعلول نیز موفقتر باشند و این اتفاق حاصل اراده و پشتکاری است که در افراد معلول چندینبرابر افراد غیرمعلول وجود دارد. «آرمان» در این گزارش از یک طرف حرفهای معلولان موفق را بازتاب داده و از طرف دیگر بررسی میکند چگونه میتوان در شرایط سخت راه موفقیت را پیش گرفت.
محمد خالوندی، پهلوانی شکستناپذیر از دیار کرمانشاه است. او 28سال دارد و از ناحیه مچ هر دو پا دچار معلولیت جسمی و حرکتی است. با وجود این، پلههای ترقی را پیموده و اکنون بهعنوان یک ورزشکار در رشته پرتاپ نیزه برای کشور افتخارآفرین است. او در مورد زندگی ورزشی خود به «آرمان» چنین میگوید: با توصیه پسرخالهام از سال 86 به ورزش روی آوردم و بعد از چهار سال تمرین سال 90 وارد تیم ملی جوانان پرتاب نیزه شدم و اولینبار در مسابقه سال 2011 شرکت کردم و توانستم رکود جهانی جوانان را شکسته و مدال طلا بگیرم.
او ادامه میدهد: برای دومینبار هم در سال 2011 به مسابقه بزرگسالان ایواز اعزام شدم و بار دیگر مدال طلا گرفتم و در مسابقات جوانان سال 2012 نیز رکورد جوانان را پنجمتر ارتقا دادم و بعد از شرکت در مسابقات پارالمپیک لندن رکورد پرتاب نیزه را به متراژ 98/50 سانتیمتر جابهجا کردم و توانستم دهمین طلای کاروان ایران را به دست آورم.
خالوندی در سال 2013 نیز در مسابقات جام جهانی لیون فرانسه شرکت کرد و توانست طلا بگیرد. او همچنین در بازیهای آسیایی 2014 کره با پرتاب نیزه به متراژ 16/42 سانتیمتر به مقام اول نائل شد و مدال طلا را از آن خود کرد.
این درحالی است که از سال 2013 قوانین پرتاب نیزه عوض شد و باید ورزشکاران معلول از میز مخصوص استفاده کنند. این ورزشکار میگوید: در سال 2015 در مسابقات جهانی قطر شرکت کردم و توانستم با پرتاب نیزه به متراژ 76/43 علاوه بر کسب مدال طلا، سهمیه ورود مستقیم به مسابقات پارالمپیک ریو را بگیرم. خالوندی اظهار میکند: سال 2016 هم در مسابقات پارالمپیک ریو سومین طلای کاروان ایران را با پرتاب 12/46 سانتیمتر تصاحب کردم و توانستم دو متر و 12 سانتیمتر رکورد جهانی پرتاب نیزه را جابهجا کنم و این مسابقه یکی از بهترین مسابقات من بود.
این قهرمان ورزشی میافزاید: تیر امسال هم در مسابقات جهانی 2017 لندن شرکت کردم و با یک آمادگی نسبی وارد مسابقه شدم و توانستم مدال نقره را کسب کنم. در این مسابقات امانا... پاپی مقام اول، بنده مقام دوم و عبدا... حیدری به مقام سوم دست یافتیم که برای دومینبار در تاریخ این مسابقات هر سه نفر ایرانی بودند. او عنوان میکند: در حال حاضر هم برای بازیهای آسیایی جاکارتا اندونزی آماده میشوم و امیدوارم نماینده خوبی برای ایران باشم.
این ورزشکار ادامه میدهد: ورزش کمی و کاستیهای خود را دارد؛ امکانات محدود است، اما با روحیه بالا و پشتکار قوی به دنیا نشان میدهیم که معلولیت محدودیت نیست. خالوندی بیان میکند: نباید معلولان خانهنشین شوند. باید با ورزش اول سلامتی خود را تضمین کنند و دوم آاینده و زندگی خودشان را بسازند تا بتوانند جایگاهی را برای خود در جامعه به دست آورند.
تغییر نگاه جامعه با حضور معلولان در اجتماع
ندا بیات، بانوی 37ساله هنرمندی است که با وجود بیماری دیستروفی عضلانی قلم را چنان در دستان خود میچرخاند که به زندگیاش رنگ و لعاب متفاوت بخشیده است. او از 16سالگی به نقاشی روی آورده و بعضی روزها چهار تا پنج ساعت وقت خود را صرف هنرش میکند؛ آن هم با دستانی که از شدت ضعف خیلی زود خسته میشوند. نقاشیهای این بانوی هنرمند چندین بار در نمایشگاههای گروهی در مجتمع رعد، برج میلاد و ... به نمایش درآامده است. تازه ندا گاهی شعر هم میسراید. او میگوید: بهنظر من جمله « معلولیت محدودیت نیست» شعاری است.
به هر حال معلولیت محدودیت ایجاد میکند، ولی هر فردی با توجه به تواناییهای خود باید علایقش را دنبال کند تا به اهدافش نزدیک شود. او اظهار میکند: اکنون نسبت به گذشته فرهنگسازی بیشتری شده و افراد با مشکلات مختلف بیشتر در اجتماع حضور پیدا میکنند و این مساله مانع گوشهگیری آنها شده است.
بیات میگوید: معلولان میتوانند با تلاش و حضور بیشتر نوع نگاه جامعه را نسبت به خودشان تغییر دهند، چرا که هر قدر در جامعه بیشتر حضور داشته باشند و به فعالیتهای هر چند محدود هم بپردازند، روی نوع نگاه و دیدگاه مردم تاثیر مثبت خواهند گذاشت. ندا بهتازگی با فردی ازدواج کرده که معلول نیست. او با بیان اینکه در کنار هم بودن صرفا نیاز به جسم سالم ندارد، میگوید: در ازدواج درک متقابل بسیار مهم است. هر فردی در زندگی نیاز به همراه دارد که این همراهی میتواند توام با همدلی باشد. او ادامه میدهد: معلولان راه سختی را پیش رو دارند، اما این سختی مسیر برای همه است و مربوط به قشر خاصی نیست.
تایپ با یک انگشت!
هانیه عرب، 27ساله، دارای بیماری سیپی با 95درصد معلولیت جسمی است. او ششماهه به دنیا آمد و تولد زودهنگام موجب نرسیدن اکسیژن به مغز و در نهایت منجر به فلج مغزی در او شد. پاها و دستان هانیه قدرت حرکت ندارند و او تنها با یک انگشت قادر به تایپکردن است. او تاکنون شش کتاب تالیف کرده که یکی از آنها داستان کوتاه با عنوان «قهرمان عرصه زندگی» است و کتابهای دیگر او «تولد دوباره» و «پرواز بر بال عشق» هستند که به نثر فارسی نوشته شدهاند. او همچنین دو کتاب حقوقی نوشته که پروژه دانشگاهیاش به حساب میآیند.
یکی از آنها فرهنگ لغات حقوقی تحت عنوان «آوای الفاظ حقوق» و دیگری کتاب «سفیران ساحل امید در قوانین حقوقی» است که در رابطه با حقوق و قوانین مربوط به معلولان است. کتاب آخر هانیه «دریای باور» است که در دو فصل تالیف شده است. فصل اول دلنوشتههایی در رابطه با بزرگان دین و ائمه است و فصل دوم دلنوشتههای مختلفی است که در این راستا قرار دارد. هانیه بهرغم ناتوانی جسمی به کامپیوتر مسلط است و در حال حاضر کتاب «دریای باور» او بهتازگی به چاپ رسیده است و درصدد است که بتواند کتاب بعدی خود را بنویسد.
هانیه بهدلیل مشکلات و ناتوانیهایی که داشت، نمیتوانست در دوران کودکی از وسایل و مکانهای تفریحی استفاده کند و فقط وسایل فکری و توانبخشی بخشی از تفریح و بازی او به حساب میآمد، اما با تمام این مشکلات هانیه مسیر زندگی خود را تغییر داد، چرا که او قدرت داستاننویسی دارد و داستان او با عنوان «دختری با موهای قهوهای» در جشنواره باور که سال 85 برگزار شد، مقام دوم را آورد، تازه ماجرا به اینجا ختم نشد. هانیه با وجود معلولیت همه سختیها را به جان خرید و فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه مجازی نور طوبی تهران شد.
او میگوید: در منزل درسهای بسیار سخت حقوق را با دیویدی مطالعه میکردم و فقط برای امتحاندادن به دانشگاه میرفتم. گاهی اوقات برایم سوالاتی پیش میآمد، ولی نمیتوانستم برای رفع آنها اقدام کنم. او ادامه میدهد: هر چند دانشگاه کلاس حضوری برای رفع اشکال داشت، اما شرایط محیطی (رفتوآمد، پله و ...) برای حضور من مناسب نبود.
این دختر هنرمند اظهار میکند: انتخاب رشته حقوق اولویت سوم من بود. اولویت اول من رشته ادبیات بود، چون عاشقانه این رشته را دوست داشتم و با روحیات من بیشتر سازگار بود، ولی دانشگاه مجازی رشته ادبیات را نداشت. با این حال با نوشتن داستان کوتاه و دلنوشته، با لطافت ادبی قوانین سخت حقوق را برای خود نرم و لطیف میکنم. هانیه سال 92 کتاب «قهرمان عرصه زندگی» را به چاپ رسانید؛ کتابی که حرفهای ناگفته دلش بود. او خاطرنشان میکند: با نوشتن داستان «قهرمان عرصه زندگی» خواستم بخشی از واقعیتهای زندگی معلولان را به تصویر بکشانم و از توانمندیهای آنان سخن بگویم. هانیه میافزاید: مهم نیست که دیگران درباره تو چگونه فکر میکنند؛ مهم این است که تو خود را چگونه میبینی! این داستان هم مختص کسانی است که به تواناییهای خود باور دارند و هم مختص افرادی که تاثیرپذیرند.