«کتاب» برای هوادارانش فصل و ساعت و وزن و اندازه ندارد. کتاب خوب، کتاب خوب است؛ بدون هیچ توضیحی و کتابخوان در هر شرایطی باید آن را دست بگیرد و شروع کند.
اما انگار بعضی ساعتها، روزها و فصلها، طعم کتاب به مغز استخوان مینشیند! درست مثل همین زمستان سرد و برفی که معمولاً آدم در آن کمتر حرّافی میکند. اگر هم کتابخوان باشی، یک پتوی گرم برخواهی داشت، یک فنجان چای داغ خواهی ریخت، و یک جایی کنار پنجره، شومینه و یا کنج اتاق برای کزکردن پیدا خواهیکرد.
خوب! چنین وضعیتی یک کتاب خوب میخواهد؛ یک کتاب که حالوهوایش مخصوص زمستان باشد. هرچند که باز هم نمیتوان کتابخوان و کتاب خوب را در یک پرانتز زمانی محدود کرد، اما میتوان با پیشنهادهای خوب، شیفتگیاش را بیشتر کرد.
پنج کتابی که در این نوشته به شما پیشنهاد میکنیم، آثار بزرگی از نویسندگانی بزرگ هستند. البته طبق معمول همهی پیشنهادهای تکراری به سراغ بزرگترین آثار نویسندگان نرفتهایم، بلکه کتابهایی را انتخاب کردهایم که در کنار آثار ماندنی آنها، نمونههای خوبی برای درک سیر تکامل فضای فکریشان است و یا حاشیهای بر آثار ماندگارشان میزند.
مقالات مرتبط:
اگر میخواهید برای فصل زمستان کتاب بخرید و یا برای متولدان معمولاً کمحرف زمستانی، هدیه بگیرید؛ این پیشنهادها را از دست ندهید.

تقریباً کسی نیست که نام «هابیت» و «ارباب حلقهها»یش را نشنیده باشد؛ حتی اگر کتابش را نخوانده، فیلمهای ساخته شده بر اساس آنها را دیده و یا حداقل نام آنها به گوشش خورده است. «تالکین» از آن دسته نویسندههایی نبود که پیچوتاب داستانهایش را ناتمام بگذارد و چموخم وهمانگیز، حماسی و باظرافتهای شاعرانهی قصههایش را رها کند؛ که اگر چنین بود ارباب حلقههای او از نظر مخاطبان «آمازون» لقب کتاب هزارهی سوم به خود نمیگرفت. اما خوب داستان ناتمام نیز دارد!
کتاب «قصههای ناتمام» او که مجموعهای از داستانهای موازیاش با دیگر رمانهای اوست در سال 1980 به کوشش فرزندش به چاپ رسید؛ هرچند که زندگی هیچوقت فرصت تمام کردن این قصهها را نداد.
این کتاب سال گذشته با ترجمهی رضا علیزاده، مترجم آثار تالکین، به بازار کتاب ایران آمده است. داستانهای نیمهتمام این کتاب را بخوانید و با آن خیالپردازی کنید. شاید هواداران آثار تالکین راحتتر پایان این قصهها را تخیل کنند.

این کتاب را کتابخوانهای حرفهیی با نام «برف سیاه» میشناسند؛ ترجمهای از «احمد پوری» که در سال 1370 از سوی نشر قطره چاپ شد. علاقهمندان به ادبیات روسیهی برفی در کشور ما کم نیستند، برای آنهایی که رویای نوشتن در سر دارند، این کتاب یکی از بهترین پیشنهادهاست.
داستان کارمندی که بالاخره فرصت حضور در موقعیت آرزوی همیشگیاش، نوشتن، را به دست میآورد و محدودیتها، سانسورها، تقلبها و دوستیهای زیادی میبیند.
حتما نام کتاب «مرشد و مارگاریتا»ی کتاب دیگر «بولگاکف» را شنیدهاید؛ از بزرگترین آثار ادبی روس که در زمان استالین اجازهی چاپ پیدا نکرد، یک بار توسط نویسندهاش به آتش کشیده شد و در نهایت هم توسط همسرش به پایان رسید.
دست نوشتههای یک مرده نیز مانند این کتاب مشهورش بسیار خواندنی است، البته اگر ترجمهی قدیمی آن را جایی پیدا کردید، از دست ندهید!

«کازو ایشیگورو»ی 60 ساله از آن دسته نویسندههایی است که دوست دارد فضای کتابهایش کمی خیالپردازانه باشد؛ مانند «هرگز رهایم مکن» او که به انتخاب مجلهی تایم به عنوان بهترین کتاب سال 2005 معرفی شد.
کتاب «بازماندهی روز» با ترجمهی «نجف دریابندری» از نامداران عرصهی ترجمهی کشور در ایران به چاپ رسیده است؛ نیازی به توضیح نیست که دریابندری هر شاهکار ادبی را در ترجمهی خود از نو میآفریند!
از این کتاب در سال 1993 فیلمی نیز به کارگردانی «جیمز آیوری» ساخته شد. داستانهای این نویسنده معمولاً پایان قطعی و مشخصی ندارند و به زیبایی از زبان راوی پیش میروند.

اثر بینظیری از «سلینجر» که نخستین کتابش، «ناطور دشت»، معروفترین و محبوبترین کتابش شد. «داستانهای پس از مرگ» آخرین کتاب چاپشده از این نویسنده، در ایران و مجموعهی سه داستان «اقیانوسهای پر از گویهای بولینگ»، «پسری که روز تولدش بود» و «پائولا»ست.
این سه داستان آثاری است که قرار بود در دههی 1940 در آمریکا به چاپ برسد اما سلینجر در آخرین لحظات از چاپشان جلوگیری کرد. حدس و گمانها دربارهی محتوای این داستانها تا سال 2010، سال مرگ نویسنده، نیز ادامه پیدا کرد تا اینکه بالاخره در سال 2013 نسخهای از آنها بر روی اینترنت در اختیار عموم قرا گرفت.
سلینجر در آخرین مصاحبهاش در سصال 1980 گفته بود که چاپ نکردن آثار آرامش شگفتآوری دارد!

«هاینریش بل» را که میشناسید؛ نویسندهی عقاید یک دلقک؛ برندهی جایزهی نوبل ادبیات و از آن دسته نویسندههایی که برای همیشهی تاریخ هویت آلمانیاش فراموش شده و جهانی شده است.
بل که مدتی رئیس انجمن بینالمللی قلم بود، از آن دسته نویسندههای مقاوم است؛ کسی که جنگ جهانی، نجاری برای گذران زندگی و مرگ فرزندش، هیچکدام او را از رویای نویسندگی دور نکرد. این کتاب با ترجمهی کیکاووس جهانداری و از سوی نشر ماهی چاپ شده است.