سرویس سبک زندگی فردا: در این مطلب به نقل از پرسمان به این سوال پاسخ داده میشود که آیا در قیامت انسان با روح و جسم حاضر میشود یا نه.
براساس آیات قرآنى، مسئله معاد، کلى و عمومى بوده و تمام موجودات - از جمله انسان- به سوى خداوند متعال بازخواهند گشت. اما چگونگى معاد، براساس آیات و روایات، هم جسمانى است و هم روحانى؛ یعنى، هم جسم انسان و هم روح آدمى به سوى خدا باز گشته و در محضر او، حاضر خواهد شد. از این رو، پس از مرگ نه جسم آدمى معدوم میشود و نه روح او.
براساس آیات قرآن، انسان در مقام یک موجود و قطعهاى از هستى، هیچگاه معدوم نمیشود؛ بلکه متحوّل و دگرگون میشود و براساس حرکتى که از آغاز پیدایش داشته، نتیجه آن را میبیند.
در یکى از آیات میفرماید: أَوَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ* وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ* قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ* الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ* أَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ «مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفهاى آفریدهایم. پس به ناگاه وى ستیزهجویى آشکار شده است و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت: چه کسى این استخوانها را -که چنین پوسیده است- زندگى میبخشد؟ بگو: همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورد و او است که به هرگونه آفرینشى دانا است. همو که برایتان در درخت سبز فام اخگر که از آن [چون نیازتان افتد] آتش میافروزید. آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده، توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند؟ آرى او است آفریننده دانا؛ چون به چیزى اراده فرماید، کارش این بس که میگوید: باش، پس [بىدرنگ] موجود میشود». این آیات، به روشنى حکایت دارد که جسم انسان نیز معاد خواهد داشت.
از این رو در پاسخ به کسانى که منکر معاد بوده و با لحن انکار و استبعاد میگویند: چه کسى به استخوانهاى پوسیده حیات میبخشد و آن را در قیامت زنده میکند؛ میفرماید: آنکه استخوانها را به وجود آورده و به آنها حیات داده است، استخوانهاى پوسیده را نیز زنده میکند.
البته روح و جسمى که در قیامت در محضر الهى حاضر خواهند گشت، روح و جسم تحوّل یافته و متکامل شدهاند؛ نه همین روح و جسمى که در این دنیا بودهاند.
توضیح آنکه انسان، یکى از سرفصلهاى حرکت خود را در مسیر حرکت و سیر عام خود، با مرگ آغاز میکند. در این مرحله -که در ظاهر جدایى میان جسم و روح پیش میآید- روح با قبض و اخذ الهى توسط مَلَک یا مَلَک ها، قبض شده، در نظام دیگرى -که مخصوص به روح است- وارد میگردد. در آن نظام و عالم باقى و براساس مسیر انتخابى خود در دنیا، به سیر و حرکت خویش ادامه میدهد. بدن هم در این نظام، باقى بوده و در شرایط دیگر، وارد مسیر جدیدى میشود و با تحوّل و تبدّل خاصى، به حرکت خود ادامه میدهد؛ انسان اگر بخواهد در سیر خود به سوى خدا و لقاى حضرت حق، به عوالم دیگر وارد شود و آن مراحل را طى کند؛ باید هم «روح» او متحول گشته و خصوصیات جدیدى را کسب کند و یک سلسله رنگها و معیارها را از دست دهد و تکامل یابد تا متناسب با آن عوالم و موازین آنها شود و هم «جسم» او با حرکت و تحوّل خود، خصوصیات و آثار عالم مادى را رها ساخته، با کسب یک سلسله از احکام و قوانین عالم بالا، با آنها متناسب گردد.
از این رو، مرگ و انقطاع از دنیا، خود یک مرحله و تحول و یک نوع حرکت و تبدّل و پشت سر گذاشتن یکى از عوالم در برگشت به سوى حضرت حق و لقاى او است و براى ورود به مرحله و مراتب بعدى نظامها و عوالم دیگر ضرورى و بایسته است.
در بعضى از روایات درباره اوصاف، احکام و آثار عوالم دیگر آمده است که انسان در بهشت پیر نمیشود، مریض نمیگردد، غذایش غیر از غذاى اینجا است و مشیتش غیر از مشیت این دنیایى است. براساس بعضى از آیات، انسان در جهنم مىسوزد؛ ولى خاکستر نمىشود. بدن باید چگونه باشد که بسوزد ولى خاکستر نشود؟ این گونه آیات و روایات به روشنى حاکى از این سنت الهى است که هم روح و هم جسم، باید متحوّل و متکامل شوند تا قابلیت احکام و آثار آن عوالم را بیابند.
«منِ» آنجا همان «منِ» اینجا است؛ ولى این «منِ» تکامل یافته و متحوّل شده و قابلیت ورود به عالم قیامت را پیدا کرده است. «من» عوض نمیشود و همان است که بود؛ ولى این «من» منازل و مراحلى را طى کرده، نواقصى را پاک نموده، احکام این عالم را از دست داده و آماده ورود به عالم قیامت گشته است.
به هر حال، این تحولات در سیر حرکت انسانها به سوى خداوند، براساس سنت و قانون الهى در نظام هستى لازم و بایسته است. این واقعیت تکوینى است که آیات قرآن نیز بر آن مهر تأیید گذاشته است: أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِى لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ؛ «مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم؟ [نه] بلکه آنها از خلق جدید در شبههاند».
خداوند متعال در این آیه میفرماید: آیا شما [منکران معاد] فکر میکنید همان یک بار خاک به صورت بدن انسان درآمد، و دیگر عاجز شدیم؟! اینها که این شبهه را مطرح میکنند، نمیدانند که مرتّب در حال آفرینش هستیم و جسم و روح را که مفارق از بدن است، به سوى خلق جدید در حرکت میبریم. اینها دایم در حال خلق جدیدند؛ ولى خودشان خبر ندارند.
بنابر آنچه گفته شد پس از مرگ، روح وارد عالم برزخى شده، حرکت خود را در مسیرى که در دنیا انتخاب کرده، ادامه میدهد و با تحوّلات و تبدلاتى که در این حرکت دارد، کاملتر شده، متناسب با احکام و آثار عوالم بالاتر میگردد؛ این حرکت و تحول براى روح و جسم، بایسته و ضرورى است. پس از آنکه روح و بدن، مراتب، مراحل و منازل لازم را براى سنخیت یافتن با عوالم بالا طى کردند؛ به هم میپیوندند و وارد عالمى میشوند که باید وارد شوند.