سرویس سبک زندگی فردا: دوران نامزدی فقط دوره خوش گذرانی و تفریح نیست. بسیاری از اختلاف نظرها و مشکلات عاطفی در این دوره میتواند نمایان شود. داشتن مهارت کافی در کنترل اوضاع و بهبود روابط عاطفی یکی از اساسیترین روشهایی است که باید قبل از ازدواج یاد بگیریم. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تبیان میخوانیم.
تعارضها و کشمکشها به طور طبیعی در هر رابطه به وجود میآیند، اما آنچه دوام رابطه شما را تضمین میکند این است که بدانید با چه روشی با آنها رو به رو شوید.
نامزدی با همه شیرینی اش، دوران پرتنشی است و اگر شما روش سازندهای برای مقابله با تعارضهایتان به کار نبرید، ممکن است به سرعت از یکدیگر فاصله بگیرید و عطای این ازدواج را به لقایش ببخشید.
اگر تعارض حل نشود، به رشد خود ادامه میدهد و کم کم رابطه را از هم میپاشد. افرادی که با مشکلات و تعارضها با بی مهارتی برخورد میکنند و مشکلات را بدتر میکنند، معمولا موقعی که در مورد مشکلی صحبت میکنند، مدام احساسات منفی را بیان میکنند و به جای این که اطلاعات را به صورت کامل بررسی کنند، کاملا انتخابی عمل میکنند و از همه بدتر به جای این که روی مسئله و مشکل پیش آمده تمرکز کنند، روی افراد متمرکز میشوند، مدام دنبال مقصر میگردند و در نهایت یک نفر میشود بازنده و طرف مقابل برنده. همین کار را برای مشکلات و تعارضهای بعدی تکرار میکنند و آرام آرام صمیمیت و عشق را میکشند.
اما دسته دوم افرادی هستند که مهارت حل تعارض را بلدند و میدانند در موقع بروز مشکل چه کاری باید انجام داد. برای مثال آنها بر مسایل حال به جای مسایل گذشته، متمرکز میشوند. هم احساسات منفی و هم احساسات مثبت را با یکدیگر در میان میگذارند. اطلاعات را به شیوهای عنوان میکنند که هر کس مسئولیت خودش را نسبت به مشکل میپذرید و در جست و جوی شباهتها هستند. هر دو همسر برنده اند و درنتیجه صمیمیت زیاد میشود و اعتماد در رابطه پرورش پیدا میکند.
چگونه میتوان مهارت حل اختلافات در دوران عقد را آموخت؟
یادگیری این مهارت سخت نیست، فقط چند گام ساده لازم دارد:
گفتگو
بسیاری از مردها بر این باورند که زنها هیچگاه سراغ اصل مطلب نمیروند، بسیاری از زنها هم فکر میکنند مردها هنگام گفتوگو، تند و خشن هستند. ما نمیخواهیم درستی یا نادرستی این باورها را اثبات کنیم، بلکه قصد داریم کمی از مهارتهای گفتوگو با شما سخن بگوییم؛ مهارتی که به شما کمک میکند، بدون جرو بحث و دعوا، دلیل ناراحتیتان را بگویید و با انتقال یک پیام کامل از تکرار موارد مشابه آن جلوگیری کنید.
احساستان را ابراز کنید
اینکه بتوانید مشکلات را مستقیم و بدون حاشیه بیان کنید یک بخش گفتوگوی کامل است. در مرحله بعدی شما باید احساستان را نیز بگویید احساساتی نظیر من ترسیدم، من نگران شدم، من احساس تنهایی کردم. مثلا اگر همسرتان تولد مادر شما را فراموش کرده است، علاوه بر گفتن این مساله که از او به دلیل این فراموشکاری ناراحت شدهاید بیان کنید که شما چه احساسی از این فراموشی داشتید. مثلا بگویید من حس کردم مسائل خانوادگی برات مهم نیست. وقتی احساستان را برای همسرتان بیان میکنید، او متوجه عمق رنجش شما میشود.
مراقب کلامتان باشید
در بیشتر مواقع، وقتی میخواهیم احساسات و نیازهایمان را بیان کنیم، پیام هایمان دیگری را سرزنش یا تحقیر میکنند. این گونه پیامها را «پیامهای تو ...» مینامند؛ این دسته پیامها قضاوتها یا ارزش گذاریهای منفیای هستند که هدفشان شخص دیگر است. در عین حال که در بیشتر مواقع از آنها برای بیان خشم، عصبانیت، ترس یا دلخوری استفاده میشود، مشخصاً پیامهایی نیستند که حرف دل را برسانند، چون نیازها یا علاقههای خود شما را بیان نمیکنند.
پیامهایی مثل:تو اشتباه کردی، تو همه چیز را به هم زدی، تو بودی که ... و ... میتوانند به نظر تهاجمی و متهم کننده برسند؛ چون تأثیری که بر جای میگذارند، این است که میگوید: «تقصیر توست» یا «تو باید سرزنش شوی!» و در آنها خطر زیان رساندن به رابطه یا از میان بردن عزّت نفس دیگری و به وجود آوردن احساس گناه، هست. پیامهای «تو ...» باعث مقاومت و دفاع دیگران میشوند و ممکن است باعث شروع بگو و مگوهای فرساینده و فحاشی شوند. در چنین موقعی شخص دیگر، اغلب میخواهد جواب شما را بدهد و تلافی کند. آگاهی از این که چه رفتارهایی تعارضهای بی مورد بین شما و نامزدتان را فعال میسازد، به شما کمک میکند تا بسیاری از برخوردها را از بین ببرید.
پذیرش سهم خود از مشکل
وقتی که هر کدام از شما بخشی از مسئولیت مشکل را میپذیرید، اشتیاق برای همکاری ایجاد خواهد شد و بحث با سهولت بیشتری انجام میشود، در این مرحله سعی کنید با احترام با یکدیگر صحبت کنید و مسایل و احساسات خود را به طور صریح بیان کنید، در این مرحله از جملاتی که با «من» شروع میشوند، استفاده کنید.
از طرف مقابلتان بت نسازید
وقتی از طرف مقابل بت میسازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور میکنیم، خودمان را فراموش میکنیم و فکر میکنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیتهای خوب و بد یک آدم؛ مثل خودما؛ بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبیها و بدی هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. البته اینکه طرف 5 مقابلمان را بی نقص تصور کنیم، میتواند دلایل روانکاوانه عجیب و غریبی داشته باشد و بی نقص بودن طرف مقابل یکجورهایی به رخ کشیدن سلیقه خودمان به خودمان است؛ یعنی این معنا را میدهد که من آنقدر آدم والایی هستم که به کمتر از موجود بی نقص راضی نمیشوم. حواستان به این مکانیسمهای دفاعی گول زننده باشد.
مقایسه نکنید
خیلی از ما عادت کردهایم زندگی و روابط شخصیمان را را رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم یا از طرف مقابل توقعهای خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامیهای قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند. متاسفانه مقایسه کردنها مخصوص در خانمها میتواند از همان اول تخم کینه را در دل طرف مقابل بکارد.
به عنوان مثال کسی که از نامزد شاغلش میخواهد که وقت بیشتری برایش بگذارد به این دلیل که فلان کس وقت بیشتری برای نامزدش میگذارد. این مقایسهها معمولا بدون در نظر گرفتن سن، وضعیت شغلی، وضعیت مالی، وضعیت تحصیلی و وضعیت فرهنگی طرف مقابل صورت میگیرد.
ضمن اینکه مقایسه کردنهای این شکلی باعث میشود که نامزد شما – که او هم در حال بررسی شماست – به این نتیجه برسد که با آدم بی انصافی نامزد کرده است و همین مقدمه جدایی را فراهم آورد. در نهایت اینکه این مقایسهها ممکن است بتواند در دوران نامزدی رفتار نامزدتان را موقتا عوض کند و او به خاطر شما دست به کارهایی بزند، اما ناخواسته بودن این کارها هم طعم تلخی را در ذهن او به جا خواهد گذاشت و هم کمکی به هدف نامزدی یعنی شناخت بیشتر نمیکند.