سرویس سبکزندگی فردا؛ مریم حدادی: این ایام از سال که مقارن است با ایام امتحانات، اگر درست برنامهریزی و مدیریت نشوند، میتوانند زمینهساز مشکلات روحی و استرسهای پیدا و پنهان در نوجوانان و دانشآموزان شود. خانواده بیشترین نقش را در به وجود آوردن یا از بین بردن حالات نگرانکننده روحی دارد. احتیاج به انجام کارهای پیچیده و خارج از عرف نیست. بلکه تنها با رعایت چند پارامتر ساده میتوانید نقش والدینیِ خود را به شیرینترین شکل ممکن به انجام برسانید تا بعد از آن هم شما از شرایط به وجود آمده احساس لذت کنید و هم فرزندانتان.
دوران نوجوانی دوران حساسی است که میتواند تاثیرات خاصی در آینده یک انسان داشته باشد. روند تربیتی والدین اگر با تفکر و مشاوره همراه باشد میتواند راهگشا باشد اما هیچگاه توکل به خداوند را فراموش نکنید و مدام به خودتان یادآوری کنید که شما وسیله انتقال خوبیها از سوی خداوند هستید و نهایتا تربیت اصلی نیز دست خود خداوند است.
مقایسه ممنوع
یکی از عوامل پدید آورنده اضطراب، مقایسه و سنجش رفتار نوجوان با سایر هم سن و سالهای اوست. به خصوص اگر مقایسه صورت گرفته ملامت انگیز باشد. (که در اکثر موارد نیز کارکرد روانی مقایسه به همین شکل بروز پیدا می کند.) این در ذهن نوجوان به این سمت متبادر میشود که جایگاه خود را نزد مهمترین افراد زندگیاش از دست داده است و همین حس، ایجاد عدم امنیت خواهد کرد و در نهایت نوجوان را به سمت استرس سوق میدهد. پس سعی کنید در صحبتهای خود جایی برای بیان تفاوتها و ویژگیهای فرزندان دوستان و آشنایان خود در نظر نگیرید.
همراهی کنید
بعضی اوقات حجم درسها، استرس مقابله با کنکور و بزرگترین تصمیمات زندگی و حتی تغییرات هورمونی، به شکلی همه زندگی یک نوجوان را درگیر می نماید که سادهترین اتفاقات را برای او سخت و مشقت بار نشان میدهد. در این مواقع میتوانید با یک پیشنهاد ساده، کار را برای فرزند خود ساده نمایید. یک دفترچه ساده به دست او بدهید و بخواهید کارهای خود را روی آن بنویسد و سپس به او کمک کنید تا اولویت هر کدام را مشخص کند و به ترتیب اولویت آنها را انجام دهد. به همین راحتی می توانید به ذهن فرزندان خود نظم بدهید و با تکرار این روش، انجام کارها بر اساس اولویت را برایشان ملکه ذهن کنید.
ماهیگیری یاد بدهید
اگر هنوز عادت دارید که مانند دوران ابتدای تحصیل فرزندانتان از آنها در حیطه درسها حساب و کتاب کنید، باید بدانید که حالا دیگر زمانش رسیده است که «خود مدیریتی» را به فرزندانتان آموزش بدهید. این به این معنا نیست که دیگر نظارت شما در حیطه درس و اتفاقات زندگی آنها نباشد، بلکه شیوه رسیدگیتان را باید تغییر دهید. برای شروع به آنها بگویید که درسها را در گروههای دوستانه خود در مدرسه بخوانند و حتی بعد از آن در خانههای همدیگر حضور پیدا کنند تا بتوانند کنار یکدیگر مشکلات و مباحث درسی را برطرف نمایند و نهایتا نتیجه درس خواندنها را به اطلاع شما برسانند یا یک امتحان کوچک بعد از هر جلسه مطالعه تدارک ببینید. با این روش یک تیر و چند نشان زدهاید. هم مهارت ارتباطی فرزندانتان را تقویت نمودهاید و هم مدیریت زمان و درس خواندن را به عهده خودشان واگذار کردهاید تا کم کم از پَس کارهای خودشان بر بیایند.
یک خانه آرام
خانه آرام بیشتر از آن چیزی که فکرش را بکنید میتواند به فرزندان شما در درس خواندن کمک کند. منظور ما از آرامش خانه سکوت و آماده بودن غذا نیست. چرا که در محیط خانههایی که رفت و آمدهای مهمانان و فامیل وجود دارد بچهها بهتر میتوانند خودشان را با شرایط مختلف برای درس خواندن وفق بدهند. حالا بهتر است این مهمانیها در ایام امتحانات کمتر شوند اما هم چنان اجازه بدهید خانه از حضور مهمانها برکت پیدا کند. دقیقا منظور ما از آرامش، برقراری رابطه آرام و پرمهر در میان والدین و افراد خانواده است. خانه ساکتی که نتیجه قهر و دعوا باشد، بیشتر زمینهساز استرس و عدم تمرکز نوجوان میشود نه کمکی برای رشد او.
اجازه بدهید خودشان باشند
به فرزندانتان فشار بیش از حد برای کسب نمرههای بالا وارد نکنید. اجازه بدهید تا کیفیت درسها را متوجه بشوند و شما تلاش آنها را بسنجید نه فقط نتیجه تلاششان که نمره است. اجازه ندهید تا برای کسب نمرههای بیشتر از توانشان به سراغ تقلب بروند.
آخر دنیا نیست
به نوجوانتان بگویید که تمام تلاشش را برای رسیدن به حد بالای یادگیری دروس و نهایتا نمره خوب به کار بگیرد اما نباید این هدف آنقدر مهم و پر رنگ باشد که باعث بهم ریختگی روحی او شود. شکست، بخشی از زندگی است و حتی کسب نمرهای پایینتر از نمره ایدهآل، نمونهای از همین واقعیت است که بعد از این در زندگی اجتماعی خود با آن بیش از قبل رو به رو خواهد شد و همین بخش زندگی یعنی اینکه باید آن را پذیرفت و برای جبرانش تلاش کرد نه اینکه آن را آخر دنیا دانست.
دلها دست خداست
برای آرامش دل فرزندانتان دعا کنید و به خود آنها نیز یادآوری نمایید که خداوند است که دلها را آرام میکند. تلاش کردن و راه رسیدن به خواستهها را به آنها نشان دهید و نهایتا بگویید که توکل کردن در زندگی از رکنهای اساسی آن است تا روح انسان بتواند معنای آرامش را درک کند. تمرین این اصول ساده زندگی از همین سن و سال برای فرزند شما بهترین کمک است تا بتواند درسهای زندگی را برای آینده خود مرور کند.