وقتی کارهایمان را با داشتن هدفی والا در ذهنمان انجام می‌دهیم، بهتر عمل می‌کنیم. مثلا مستخدم‌های بیمارستان اغلب از شغل خود ناراضی‌اند، ولی برخی از آن‌ها عمیقا از کارشان خوشنود هستند چون تمیز نگه داشتن بیمارستان را با هدف جلوگیری از پخش شدن میکروب‌ها و ایجاد محیط دلپذیر برای بهبود سلامت روانی و فیزیکی بیماران انجام می‌دهند. اکثر آدم‌ها نمی‌توانند هدف بزرگتری پشت کاری که می‌کنند بیابند و در منجلاب مشکلات خودخواهانه دنیای خود غرق می‌شوند. ما اشتیاق برای بهتر شدن داریم ولی نمی‌دانیم چگونه به آن برسیم. چگونه می‌توانیم خودمان و دیگران را بهبود بخشیم تا به تعالی نفس برسیم؟

در هدفتان تجدید نظر کنید.

همانند کاری که مستخدم‌های بیمارستان کردند، مهم است که شغلتان را به هدف والاتری متصل کنید. به این فکر کنید که شغلتان چطور روی بقیه تاثیر می‌گذارد. مثلا اگر مشاور مالی هستید، به دیگران کمک می‌کنید که به رویای داشتن خانواده و خانه خود برسند. اگر در بخش منابع انسانی کار می‌کنید، به کارکنان امنیت و آرامش هدیه می‌دهید. آرایشگرها، رانندگان تاکسی، باغبانان و آشپزها و گارسون‌ها به زندگی همه خوشحالی و راحتی می‌آورند.

مردم تمایل درونی به انجام کار درست دارند.

طبق یک پژوهش، افراد ترجیح می‌دهند صرفا به عنوان لطف کاری را انجام بدهند، و نه در ازای پول. چون دوست دارند فکر کنند آن را چون آدم خوبی هستند انجام می‌دهند و نه چون پاداش می‌گیرند.

اول به خودتان کمک کنید.

آبراهام ماسلو در اواخر زندگیش سلسله مراتب نیازهای انسان را تغییر داد و "تعالی خود" را پس از خودشکوفایی (دستیابی به پتانسیل کامل خود) در بالاترین پله آن قرار داد. همان طور که خودشکوفایی به دستیابی به لایه‌های زیرین این هرم، مثل نیاز به غذا و گرما و امنیت بستگی دارد، تعالی نفس نیز به خودشکوفایی بستگی دارد.

به بیانی دیگر، ماسک اکسیژن خودتان را قبل از دیگران بگذارید. تعالی نفس به معنای تعلق خاطر تمام و کمال به دیگران نیست؛ در واقع بر پایه درک کامل از نقاط قوت و ضعف خودمان است.