با گذشت نزدیک به دو ماه از زلزله سرپل ذهاب و ازگله، این روزها تداعی گر 14 سال پیش است. وقتی شب هنگام، زلزلهای شهر قدیمی بم را به لرزه در آورد و شمار زیادی از ساکنان این شهر را در دل خاک مدفون کرد. شاهدان عینی در سیزدهمین سالگرد زلزله بم در گفتوگو با «بهار» از سختیهای آن روز ها، نابودی 70 درصدی شهر بم و کمیها و کاستیها و حتی نبود مدیریت بحران در آن روزها سخن گفته بودند و حالا با گذشت 14 سال از آن روز،سر پل ذهاب یاد آور همان روزهای سخت زلزله بم است با همان کم و کاستیها و عدم مدیریت بحران.
به گزارش ، روزنامه بهار در ادامه می نویسد: مردم سرپل ذهاب نیز این روزها مثل مردم بم در سالهای گذشته سختیهای زیادی را به دوش میکشند اما نکته حائز اهمیت این است که این طور که معلوم است بم امروز، آینده سر پل ذهاب خواهد بود. بمی که با گذشت 14 سال هنوز هم به ویرانهای بیشتر شبیه است تا یک شهر تاریخی...!
***
ابعاد فاجعه زلزله بم
پنجم دی ماه تراژدی فراموش نشدنی بم است روزی که زلزله در چند ثانیه بم را مملو از غم کرد و 27 هزار کشته و 30 هزار مجروح برجای گذاشت و 70 درصد از شهر را با خاک یکسان کرد. فاجعهای که در روز زمین لرزه بم بر این شهر رفت در قرن گذشته در ایران بی مانند بود، غمی سنگین که هنوز هم بر شانه مردم این شهر سنگینی میکند، شهری که 90 هزار نفر جمعیت داشت و تنها یک سوم از ساکنانش سالم ماندند و در آمار رسمی و خوش بینانه 26 هزار 271 نفر کشته، 30 هزار نفر زخمی و هزاران زن و کودک بی سرپرست شدند. بازماندههای شهر در روز زمین لرزه با بیل و کلنگ و حتی دستهای خالی سعی میکردند بستگانشان را از دل خاک بیرون بشکند اما در بسیاری از خانهها به خصوص در کوچهها و خیابانهای منتهی به ارگ بم میزان تلفات جانی به حدی بود که کسی برای خارج کردن مدفون شدگان وجود نداشت.
به معنای واقعی 70 درصد شهر بم کامل از بین رفت و تراژدی رقم خورد که هنوز پس لرزه هایش دل مردم شهر بم را میلرزاند و به گفته مدیرکل بهزیستی کرمان پس لرزههای روحی و روانی بم هنوز هم در این شهر قربانی میگیرد.26 هزار و 271 هزار نفر که شب قبل سر بر بالین گذاشته بودند روز بعد بیدار نشدند و جمعیت قبرستان این شهر در یک روز چندین برابر شد.
مقصد تمام 30 هزار نفر باقی مانده به دو مکان ختم میشد قبرستان شهر و یا مراکز درمانی. این روزها و با وقوع زلزله در سرپل ذهاب و ابعاد خرابیها و کشته شدگان، صحنههای دلخراش و فراموش نشدنی بار دیگر در ذهن مردم شهر بم زنده شده است. ابعاد خبر زلزله ویرانگر بم، جهان را تکان داد و حالا چند روزی پس از زلزله نه چندان خطرناک تهران به 5 دی ماه رسیده ایم. زلزله بم در برههای از زمان رخ داد که نه تنها امکانات و بلکه حتی علم مدیریت بحران نیز با امروز قابل مقایسه نبود، آن زمان تجهیزاتی که در زلزله بم توسط امدادگران خارجی رونمایی شد مانند سگهای زنده یاب، چادرهای مخصوص زلزله و...حالا به مقدار زیادی در اختیار ارگانهای مسئول امداد رسانی ما قرار دارد ولی تجربه دو زلزله تازهای که در کشور آمد، یعنی زلزله کرمانشاه و لرزش تهران، نشان داد تجهیزات شاید بهبود یافته باشند ولی هنوز مدیریت استفاده از آنها وجود ندارد و همچنان زلزله میتواند برای ایران تهدیدی جدی باشد.
اینجا یک نسل از شهر خفته اند
مردم بم برای گذر ازآن لحظات غم انگیز هزینههای سنگینی داده اند، هزینه هایی که هر یک از آنها به تنهایی میتواند کمر یک شهر را بشکند اما مردم این شهر، مانند نخلهای سر به فلک کشیده شهر ایستادند، بم را ساختند و امروز هر چند بغض سنگینی راه گلویشان را گرفته است اما در طلوع پنجم دی ماه در افق خورشیدی را مینگرند که نور خیره کننده اش آینده شهر را روشن میکند و در حالی که یک نسل از شهر زیر خاک خفته اند اما بازماندگانشان به همراه نسل جدید در فکر ساختن بمی سر بلند هستند و مردم بم در حالی که غرورشان را حفظ میکنند با دستان لرزان روزی را به یاد میآوردند که عزیزانشان را در قبرستان با دست خود به دل خاک سپردند.
زلزله در سرپل ذهاب
«زمین میلرزد و سقف بالای سرمان با آن همآوایی میکند؛ چون ما بلد نبودیم یا یادمان نبود که سقف باید جانپناهی برایمان باشد.ما هنوز داغدار نغمههایی هستیم که در بوئین زهرا، طبس، رودبار و منجیل و بم سرائیده شد؛ چون ما زلزلههای مهم و زیادی را در تقویمهای خود ثبت کردیم و هرگز فراموش نکردیم و نخواهیم کرد و در هر بار هم تنها یک راه را رفتیم. کم نشان دادن اتفاق، آمار بالای کشتهشدگان و امدادرسانی و در آخر هم فراموشی.» اینها تنها نکاتی است که این روزها مردم کرد نشین خطه غرب به آن فکر میکنند، مردمی که سرمای استخوان سوز مناطق کوهستانی را این روزها در چادر به سر میبرند اما صدای لالایی برای کودکانشان هنوز هم از فاصلههای دور به گوش میرسد. یاد آوری این روزهای سخت تنها گوشهای از خاطرات تلخی است که در تقویمهایمان به ثبت رسیده و اینک زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه دلخراش تر از زلزلههای گذشته رو به رویمان ایستاده است. در صفحه تقویم روز یکشنبه، 21 آبان ماه سال 1396 در حالی زلزله کرمانشاه را به ثبت میرسانیم که خاطرات تلخ زلزله بم همچنان برایمان زنده است. ما فراموش نکردیم که در زلزله 6.5 ریشتری چگونه سقف خانهها جان بیش از 40 هزار شهروند بمی را گرفت. فاجعه زلزله سر پل ذهاب از این روزها بیش از هر زمان خودنمایی میکند که با گذشت بیش از 14 سال از زلزله بم هنوز هم با همان مشکلات و کمبودها دست و پنجه نرم میکنیم و این موضوع به خودی خود فاجعهای دردناک است.
زخمها همچنان باقی است
بازماندگان زمین لرزه بم میگویند: باید زندگی کرد و بم را ساخت این شهر هنوز هم زخمهای سنگینی بر سینه دارد و بسیاری از طرحهای بازسازی اجرا نشده اند، کوچهها خاکی است و ارگ بم هنوز هم بازسازی نشده است، بسیاری از بناهای تاریخی شهر به حال خود رها شده اند، جادههای روستایی خاکی است و دهها مدرسه کانکسی در شهر وجود دارد. صدها نفر در حاشیه شهر در کانکس زندگی میکنند و بسیاری از خانههای شهر هم نیمه کاره رها شده اند چون مردم پولی برای اتمام خانهها ندارند. مردم زیر بار تسهیلات بازسازی شهر مقروض شده اند و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند. طرحهای بازسازی خانهها با متراژ محدود بود و خانوادههای بمی که اکثرا پر جمعیت هستند نمیتوانند در این متراژ ساخت و ساز کننده به همین دلیل خانهها را بزرگتر ساختند اما در نیمه کار با کمبود اعتبار مواجه شدند و هنوز هم اکثر خانهها نیمه کاره رها شده است.
کمبود اعتبار همچنان دست به گریبان بمی هاست
ارگ بم یکی از بناهای تاریخی این شهر است که برای بسیاری از مردم ایران به لحاظ قدمتش ارزش دارد اما برای مردم بم نماد زنده بودن شهر است. این بنای کهن در سالهای بعد از زمین لرزه آوار برداری و مرمت شروع شد اما وقتی که قرار بود دروازههای حاکم نشین به روی مردم باز شود با کمبود شدید اعتبار مواجه شد. برای نخستین بار در تیر ماه سال گذشته کارگرها دست از کار کشیدند چون چهار ماه حقوق دریافت نکرده بودند و پس از رسانهای شدن مشکل، حقوق آنها تا مرداد پرداخت شد و مجددا این موضوع در دی ماه سال گذشته تکرار شد و این گونه است که مرثیه بی پولی این بار یقه بزرگترین بنای خشتی جهان را گرفته است و چشم انداز مناسبی در مقابل بازسازی کامل این بنا دیده نمیشوند.
جادهها نیمه تمام مانده اند
جاده بم – کرمان؛ یکی از مشهور ترین پروژه هایی است که از زمان بروز زمین لرزه به دلیل بی پولی زمین گیر شده است. این جاده که در چندین فاز مختلف قرار شد دو بانده شود حالا به عنوان خطرناک ترین جاده کرمان در راس فهرست مناطق حادثه خیز استان کرمان قرار دارد. نکته جالب این است که پس از گذشته سالها هم اکنون تنها کار احداث 7 کیلومتر از باند دوم جاده باقی مانده است اما نبود اعتبار پیچ مشکلات این جاده را بیش از هر زمان دیگر با گرهای کور مواجه کرده است.
یک بیمارستان و 4 هزار نفر
نکته دیگر وجود تنها یک بیمارستان 96 تختخوابی در این شهر است این بیمارستان که قرار است بار ساکنان شرق استان کرمان را به دوش بکشد به 400 هزار نفر خدمات رسانی میکند. نتیجه این عدم تناسب راه اندازی دهها تخت غیرمصوب در بیمارستان است که در راهروها و معبرهای بیمارستان قرار گرفته اند.
سرپل ذهاب بمی دیگر است
با وجود همه این مسائل و کمیها و کاستیها و کمبود هایی که حالا با گذشت 14 سال هنوز هم دست از سر بم و بم نشینان بر نمیدارد، سر پل ذهاب هم این روزها ویرانهای دیگر است که به طور قطع آیندهای شبیه به امروز بم را سپری خواهد کرد. بمی که با وجود دهها مدرسه کانکسی و خشت و گلی هنوز هم به همت مردم سر پا ایستاده است و هنوز هم فرزندان این شهر درس استقامت را پای تختههای سیاه چنین مدارسی میآموزند و روزگار خود را به آیندهای که امیدوارند روشن باشد گره میزنند. آیندهای که قرار است کوکان کرد خطه غرب نیز سپری کنند. بم امروز و همین طور مدیریت بحران در سر پل ذهاب که این روزها شاهد آن بودیم ثابت کرد که مسئولان تنها به دادن قولهایی کفایت میکنند و به وضوح بعد از گذشت چندی سر پل ذهاب هم به فراموشی سپرده خواهد شد. با همان خرابه ها، با همان مردمی که در دل خاک آرمیده اند، با همان مدرسههای کانکسی و با همان تنهایی ها....