خداحافظ پورشه! خداحافظ بیامو! خداحافظ مرسدسبنز! این دقیقاً اتفاقی است که با تعرفه و قوانین جدید واردات خودرو خواهد افتاد. یادم میآید آذرماه سال 91 بود که در مقالهای به چالش قانون 2500 سیسی پرداختم و اشاره کردم که این قانون هیچ دلیلی بر لوکس بودن و پرمصرف بودن یک خودرو نیست و در آن با یک جدول ساده نشان دادم که
پژو پارس پرمصرفتر از پورشه باکستر است! از آن سال به بعد رسانههای خودرویی متفاوتی با اشاره به این موضوع که حجم موتور نه تنها هیچ ربطی به لوکس بودن ندارد بلکه میزان مصرف یک پیشرانه نیز آنچنان ارتباطی به حجم موتور ندارد و بحث تکنولوژیهای دیگری نیز در میان است. در هر صورت در این سالها به عنوان یک رسانه خودرویی تلاش کردیم که بگوییم بجای استفاده از مبنای حجم موتور، یک تعرفه بر اساس قیمت خودرو قرار داده شود و حال پس از 6 ماه از بسته شدن یک شبه ثبت سفارش و بالا آمدن جان واردکنندگان و صعود پرشیب قیمت وارداتیها، تعرفههای جدید ابلاغ شده و نه تنها خبری از حذف شدن حجم موتور در قوانین جدید نیست، بلکه یک سقف قیمتی نیز برای این خودروها اعلام شده که باید عرض خسته نباشید خدمت مسئولین داشته باشیم! در حقیقت تمام تلاش ما برای تغییر این جریان و قراردادن یک مبنای صحیح پنبه شد و اوضاع پیچیدهتر نیز گشت!
اگر مشکل مملکت کمبود ارز است و خودروهای وارداتی ارز زیادی میطلبند، میتوان سقف قیمتی برای آنها در نظر گرفت. اگر مشکل مملکت میزان مصرف سوخت خودروهای وارداتی است، میتوان میزان مصرف سوخت را مبنا قرار داد و اگر مشکل مملکت لوکس بودن و فاصله طبقاتی است، که قطعاً خودروهای 40 هزار دلاری در سطح جهان خودروهای لوکسی نیستند و کاملاً معمولیاند و آن دسته از هموطنهای پولدار قطعاً با هزار راه و روش و مجوز خاص خودروی خاص خود را سوار خواهند شد (که البته اگر از راه حلال این درآمد را کسب کردهاند نوش جونشان باشد!).
اجازه دهید به سوال اصلی بازگردیم، حال با این همه هیاهو و داستان، بالاخره ثبت سفارش باز شد و به زودی خودروهایی که چند ماه در گمرک به خواب طولانی رفته بودند، با تعرفههایی جدید اجازه ورود به کشور را خواهند داشت. در این مدت حباب بزرگی روی خودروهایی چون هیوندای
سانتافه و یا کیا سورنتو بوجود آمد اما با وارد شدن خودروهای داخل گمرک آیا این حباب از بین میرود؟ برای جواب دادن به این سوال، خودروها را به دو دسته تقسیم میکنیم. دسته اول خودروهای زیر 40 هزار دلار و دسته دوم خودروهای بالای 40 هزار دلار که البته با تعریف جدید این خودروها خیلی لوکس تشریف دارند!
دسته اول که زیر 40 هزار دلار هستند، احتمالاً قیمت آنها البته در مدل 2017 کمی افت خواهند داشت ولی نه به این زودی و نه افت شدید! نه تنها تجربه نشان داده کالایی که به هر دلیل گران شود دیگه به این سادگیها ارزان نخواهد شد، بلکه به زودی با ورود مدلهای 2018 قیمت شرکتی آنها کمی بیشتر هم خواهد شد. پس باید تنها منتظر ترک خوردن حباب قیمتی خودروهایی چون
سانتافه و یا سورنتو باشیم.
اما دسته دوم که دیگر به آنها لوکس خواهیم گفت(!) به دلیل وارد نشدن و تقریباً تبدیل آنها به نماد لوکس بودن، احتمالاً حباب آنها تبدیل به چیزی شبیه بادکنک خواهد شد و شاید حتی رو به بالن نیز میل کند! در حال حاضر خودرویی چون بیامو سری 7 که با هزار زور و زحمت با موتور 2 لیتری کوچک روی آن هیکل عظیم اجازه واردات داشت و تا چندی پیش با قیمت 700 میلیون فروخته میشد، قیمتی نزدیک به 1 میلیارد را پیدا کرده و با توقف واردات آن باید انتظار روند صعودی باد شدن این بادکنک را نیز داشته باشیم!
شاید کمبود ارز و اشتغال به عنوان مشکلات اصلی کشور امری درست و قابل تامل باشد اما قطعاً بسته شدن یک شبه ثبت سفارش به مدت 6 ماه و به مرگ گرفتن وارداتیها که بالاخره با تب راضی شوند، کاری بس نادرست است و همین پیش میآید که میبینید! اگر قصد بر سوق دادن شرکتهای واردکننده به ایجاد خط تولید و ایجاد اشتغال است، باید این روند در چند سال و از پیش تعیین شده و اعلام شده باشد نه با این هیاهو و اجبار!
حال با این وضعیت تعرفههای جدید که نقل هر مجلسی شده، دیگر "امید" ما برای سوار شدن بر خودروی کاملاً معمولی آن سوی مرزها، که تا دو روز پیش در آرزوهای خود میدیدیم که یک روز سوار آن شویم و بوقی بزنیم(!)، تبدیل به "ایکاش" شده و باید منتظر موج جدیدی از چینیهای بیهویت مثل بیسو و یا دیگر برندهایی باشیم که چند روزی طول میکشد تا اسم آنها را یاد بگیریم و مجبور خواهیم بود چند صد میلیون برای آنها پرداخت کنیم و بر سر این که کدام یک خودرویی مناسبتر است با هم جدل کنیم!