ماهان شبکه ایرانیان

سیر تکوّن تلمود (۲)

هلاخا و آگادا   از مباحث مربوط به تقسیم بندى مطالب تلمود، باید به دسته بندى مطالب به «هَلاخا» است که در اصطلاح به آن «تفسیر شریعت» نیز مى گویند

سیر تکوّن تلمود (2)

هلاخا و آگادا
 

از مباحث مربوط به تقسیم بندى مطالب تلمود، باید به دسته بندى مطالب به «هَلاخا» است که در اصطلاح به آن «تفسیر شریعت» نیز مى گویند.
در تعریفى دیگر از هلاخا، آن را «عبارت از شرحها و تفسیرهاى منطقى گروهى از عالمان یهودى درباره احکام تورات و نظریاتى که «عزرا» براى نجات ملت یهود اظهار کرده بود دانسته اند که هدف آن زنده نگهداشتن وجدان و هوشیارى یهود است. «هلاخا» اصول زندگى فرد یهودى را در قالب ریخته و نیز قدمهاى او را استوار و هدایت مى کند». از آن را گناه دانسته است.
«آگادا» نیز در لغت به معناى داستان و حکایت است و در اصطلاح تلمودى، به «هر چیزى در تلمود اطلاق کرده اند که هلاخا نباشد. به طور کلى آگادا مشتمل است بر امثله یا داستانهایى که براى رفع ابهام مى آید، تکه هایى از زندگى نامه، تاریخ، پزشکى، سحر، تشویق افراد به پاکدامنى و پیروى از شریعت. اغلب اوقات بعد از بحث درباره موضوع بغرنج و ملالت آور، براى انبساط خاطر طلاب علوم، داستانى از آگادا به تعبیر درست تر، داستانى آگادایى نقل مى شد».

منابع تلمود
 

علاوه بر میشنا و تعالیم اموراییم بابل یا فلسطین، از منابع دیگرى نیز در تهیه و تدوین تلمود استفاده شده است. از آن جمله مى توان از موارد ذیل نام برد:
الف) آن دسته از تعالیم ربى هاى میشنا (تناییم)، که در خود میشنا نیامده است. به این منابع اصطلاحاً «میشناى خارجى» مى گویند. برایتا انواع و اقسامى دارد که از باب نمونه مى توان به این موارد اشاره کرد:
1. میدراش تناییمى ناشى شده اند.
2. برایتاهاى ضمیمه شده به میشنا: این منابع شباهت زیادى به «توسیفتا» رابطه دقیق این اثر با مجموعه رسمى احکام یهود همچنان در حاله اى از ابهام است.
3. چندین منبع دیگر تناییمى که فقط در تلمود بابلى از آنها استفاده شده است.
ب) تعالیم اموراییم فلسطینى
على رغم همه تبعیدها و سخت گیرى ها، سرزمین فلسطین همچنان به مطالعه و تحقیق در تورات ادامه مى داد و مرکزى براى تعلیم تورات محسوب مى شد. در آنجا نیز با همان شیوه و روش رایج حوزه هاى علمیه بابل، باب اجتهاد و استنباط باز و مجالس درس و بحث برپا بود. فعالیتهاى علمى و تحقیقى آنها را مى توان در پیکره تلمود فلسطینى یافت. در تلمود فلسطینى، از این منابع بسیار استفاده شده است.
ج) آگادا
چنان که در مبحث مربوط به آگادا شرح دادیم، آگادا آن دسته از تعالیم ربانى است که به مسایل شرعى مربوط نیست. آگادا از منابع تلمودى محسوب مى شود و مى توان آن را در طبقات ذیل دسته بندى کرد:
1. تفسیرهاى کتاب مقدس که اغلب از مواعظ کنیسه ها اخذ شده اند;
2. تعالیم، معیارها و نکات اخلاقى;
3. حکایات و داستانهایى که درباره ربى هاى یهود نقل شده اند;
4. عقاید و آداب و رسوم عامه مردم و جزئیاتى از فرهنگ عمومى جامعه فولکدر بهویژه مسایلى نظیر اعتقاد به نیروهاى جادویى و برخى دستورالعملهاى طبى عامیانه.
د) فتواهاى شرعى ربى ها
باید تأکید کنیم که کتابت «سنت شفاهى» در طى دوره شکل گیرى تلمود، مجاز نبود. لذا فتواهاى شرعى فقیهان و دیگر منابعى که مورد استناد تلمود هستند، به نقل از حافظان شریعت شفاهى است، که سینه به سینه نقل شده و به نسلهاى بعدى ـ تدوین کنندگان نهایى تلمود ـ رسیده است. لذا استفاده از آرا و نظرات فقهى عالمان دین و وارد کردن آن در متن تفسیرها شیوه اى رایج بود.

فهرست مطالب تلمود
 

از آنجا که میشنا محور اصلى مباحث تلمود است، چنانچه با نظرى به صفحات تلمود اصلى که متن میشنا در وسط و گماراها در حواشى آن نوشته شده است، این امر کاملا روشن است، لذا چینش و فهرست مطالب آن درست به همان ترتیبى است که در میشنا آمده است; یعنى همان طور که آغازین بخش میشنا، «سدر زراعیم» و بخش پایانى آن «طهاروث» است، تلمود نیز همین گونه است.
امّا با این حال، تلمود، بهویژه تلمود بابلى ـ که در واقع امروزه هرگاه از تلمود سخنى به اطلاق گفته مى شود، به نحو غالب، تلمود بابلى مراد است ـ از بعضى جهات تفاوتهایى با میشنا دارد: از مجموع 60 رساله میشنا که در 6 بخش آمده است، حدود 37 رساله در تلمود بابلى آمده است. البته ناگفته نماند که تلمود، تقسیم بندى دیگرى از بخشها ارائه کرده است که طبق آن، تعداد رساله ها به 63 عنوان رسیده است.
در اینجا به موارد اختلاف فهرست مطالب تلمود به ویژه تلمود بابلى با میشنا مى پردازیم:
الف) تقریباً تمامى رساله هاى بخش موعد (درباره روز شنبه و دیگر اعیاد و مناسبتهاى سال)، بخش ناشیم (درباره حقوق خانواده) و بخش قداشیم (درباره معبد و عبادت قربانى) در تلمود آمده است.
ب) از بخش زراعیم میشنا (که درباره مقررات کشاورزى است) تنها رساله «براخوت» که حاوى ادعیه و نمازهاى یومیه است، در تلمود بابلى آمده است. علت حذف بقیه رساله ها را معمول نبودن مطالب آنها در بابل ذکر کرده اند.
ج) از بخش طهاروث (درباره احکام طهارت) به استثناى رساله «نیداه» که درباره دماء ثلاثه، مسایل شرعى خاص زنان، از جمله احکام حیض و نفاس بحث مى کند که همچنان جنبه عملى دارد، بقیه رساله ها در تلمود بابلى مطرح نشده اند.

زبان تلمود
 

زبان هر دو تلمود با هم فرق دارد; هر کدام داراى گویش خاصى از زبان آرامى هستند; «گماراى فلسطینى به لهجه آرامى غربى نوشته شده و بسیار شبیه به زبان آرامى کتابهاى «عزرا و دانیال» است. امّا گماراى بابل با لهجه آرامى شرقى کتابت شده است». از سوى دیگر، با زبان عهد عتیق و میشنا، که عبرى است، نیز تفاوت دارد; اگر چه زبان عبرى میشنا، عبرى بومى است و با عبرى عهد عتیق اندکى متفاوت است.

تفسیر تلمود
 

از همان ابتدا، فهم تلمود حتى براى با استعدادترین عالمان یهود مشکل مى نمود. ویرایش غیر روشمند و نامنظم تلمود، موجب شده بود که درک هر بخش از آن بدون شناخت و معرفتى پیشین از زمینه ها و مبانى مفاهیم و اصطلاحات ـ یا به تعبیر مسامحه آمیز، شأن نزول مطالب ـ ناممکن شود. زبان نامأنوس آرامى تلمود نیز مشکلى مضاعف بود. در این میان، یهودیان خارج از سرزمین بابل یا فلسطین، به خاطر عدم دسترسى به فقیهان، مشکلات بیشترى را متحمل مى شدند. در ابتدا، با ارسال پیک و طرح پرسش و استفتا از فقیهان و حکیمان تلمودى، حل مشکلات و ابهامات خود را جستوجو مى کردند. همین نامه ها که از سوى یهودیان خارج از سرزمین بابل یا حتى از طرف شاگردان آنها که در بابل ساکن بودند، ارسال شده بود و در آنها از معانى واژه، اصطلاح یا شرح و تفسیر عبارتى از تلمود پرسش شده بود و مجموعه پاسخها و فتاوى فقیهان، اولین تفسیرهاى تلمود را رقم زدند. البته در این زمان که رویکردى به تفسیر تلمود ظهور کرده بود، دیگر نه از تناییم خبرى بود و نه از اموراییم; حال مى بایست از «گائون ها» سخن گفت; اینان کسانى بودند که گامهاى اولیه را در مسیر تفسیر تلمود برداشتند. گائون در ابتدا به معناى رئیس دارالعلم یا حوزه علمیه به کار مى رفت. اینان وارثان اموراییم و مراجع اصلى و اولیه شرح و تفسیر تلمود بودند. گائون ها در تدریس و تفسیر تلمود، از همان سنت و سبک اموراییم پیروى مى کردند.
با گذشت زمان و در ادامه تلاش گائون ها، عالمان و دانشمندان یهود، شرح و تفسیرهاى متعددى بر تلمود نوشتند که پرداختن به همه آنها از حوصله این تحقیق خارج است و تنها به بعضى از معروفترین آنها اشاره اى اجمالى مى کنیم. امّا قبل از آن باید تأکید کنیم که مطالعه تلمود و تحقیق و تفحص در آن بدون در نظر گرفتن این تفسیرها، اگر نگوییم ناممکن است، باید بگوییم که ناقص و عقیم خواهد بود. در اینجا تعدادى از تفسیرها را معرفى مى نماییم:
1. تفسیر ربى حنانل بن حوشئیل: درباره تلمود نوشته شد. از خصوصیات این تفسیر مى توان به ایجاز فوق العاده و دورى جستن از طرح مسایل جزئى اشاره کرد. نویسنده گاهى با ذکر عبارت «و این ساده است»، از تفسیر بخش معینى از تلمود چشم مى پوشد.
2. تفسیر «کلید قفلهاى تلمود» او در تدوین و نگارش این اثر، که در مقایسه با تفسیر ربى حنانل منسجم تر است، همان شیوه ایجاز گویى و پرهیز از طرح مباحث جزئى را پیشه خود مى سازد.
این دو تفسیر گنجینه تعالیم و تفسیرهاى گائونى است.
3. تفسیر ربنو گرشوم: لقب دادند.
4. تفسیر راشى: او که نام اصلى اش ربى شلومو تروایى کنایه و در واقع شکوه اى عامیانه از ایجاز و اختصار بسیار زیاد تفسیر راشى است.
5. تفسیر توسافوت: نهادند.
6. تفسیرهایى که از آنها نام بردیم، به ترتیب، به مکتب فکرى سفاردى و اشکنازى است; در این تفسیر، شرحهاى تحت اللفظى علماى اشکنازى با تلخیصهاى هلاخایى مکتب سفاردى، در هم آمیخته شد. بعدها با اخراج یهودیان از فرانسه، در قرن دوازدهم، این مرکز نیز از بین رفت. 7. تفسیر هیدوشى آگادوت و هلاخوت مى باشد. او بر خلاف بسیارى از مفسرین که از عنصر آگادایى در تلمود غفلت کردند، تفسیرى پردامنه از شرح حکایتها ارائه داد.
آنچه درباره تفسیر تلمود گفته شد، گوشه اى از هزاران نکته در این باب است. در این مقاله مجال آن نیست که به تمامى تفسیرها بپردازیم و از شتاب چاپ و انتشار تفسیرهاى تلمود بعد از اختراع صنعت چاپ سخن، و در نهایت، از علماى معاصر و شرحهاى آنها بر تلمود سخن بگوییم.

چاپ و انتشار تلمود
 

اگر چه بعد از گرد آورى تلمود، به خاطر ضرورتهاى آموزشى، یک یا چند نسخه از آن استنساخ شد، امّا با توجه به گرانسنگ، حیاتى و حجیم بودن این مجموعه و دشوارى استنساخ، تلمود تا مدتها در حصار مرزهاى فلسطین و بابل یا به عبارت دقیقتر در چهار دیوارى حوزه هاى علمیه قدیم باقى مانده بود و اندک نسخه هاى دست نویس که توسط طلاب و از روى مجموعه اوراق یا با بهره گیرى از حافظه قوى بعضى از آنها تهیه شده بود، تنها براى حوزویان قابل استفاده بود و عموم مردم از آن محروم بودند و یا اگر به آن دسترسى پیدا مى کردند، قادر به فهم آن نبودند.
در این میان، وضع اقتصادى نامناسب یهودیان آن زمان نیز اجازه نمى داد که نسخه بردارى در سطح وسیعترى صورت پذیرد; لذا کار کتابت تلمود که بنا به نقلى حدود 2 میلیون و 500 هزار واژه را در خود جاى داده است، در عین حال که کارى بس عظیم و پر اهمیت بود، دشوار و پر مشقت نیز مى نمود. على رغم همه این مشکلات، در طى زمان، نسخه هایى از تلمود تهیه شد.
بعد از اختراع صنعت چاپ، یهودیان اقبال شایان توجهى به این صنعت نشان دادند; چاپ تلمود را شتاب بخشیدند و با بهتر شدن اوضاع اقتصادى در راه چاپ تلمود هزینه هاى زیادى صرف کردند. سخن درباره چاپهاى اولیه تلمود، اولین ناشران، کیفیت توزیع و عرضه آن به بازار، از موضوع اصلى این نوشته خارج است. امّا قبل از خاتمه بحث در این مقال، به دو نکته درباره چاپ تلمود اشاره مى کنیم:
1. در میان ناشران تلمود، از انتشارات «بومبرگ»
2. مشکلات چاپ و توزیع تلمود، صرفاً مسایل اقتصادى، نیروى کار انسانى و فقدان صنعت چاپ نبود; تعقیب، آزار و اذیت یهودیان و دست اندرکاران این وظیفه خطیر را نیز باید به آن اضافه کرد. بیان تمامى حوادثى که در طول تاریخ بر تلمود و ناشران آن گذشت، خود رساله اى جداگانه مى طلبد. امّا به این چند نکته اشاره کنیم که کلیسا و جامعه مسیحى مشکلات زیادى بر سر راه چاپ و نشر تلمود ایجاد کرده بودند; چاپخانه ها را بستند، ناشران و دست اندرکاران را شکنجه کرده، حبس نموده و یا به دار آویختند و به بهانه هاى گوناگون تلمود را به آتش کشیدند و خونهاى زیادى در این مسیر بر زمین ریختند. از حکم حاکمان مسیحى به ممنوعیت مطالعه، تحقیق و نشر تلمود، که تا مدتها به اعتبار خود باقى بود، همچنین از تلاش روحانیت مسیحى در جهت معرفى تلمود به عنوان یکى از «کتب ضاله» که در آن به مسیح توهین شده است، سخن نمى گوییم.
اگر تلمود همچنان باقى است، این بقا مرهون زحمات فقیهان و حکیمان یهود و بیش از همه مدیون آزاد اندیشى پارسیان و فضاى آزاد حاکم بر سرزمین پارس و نیز فضاى باز حاکم بر جوامع اسلامى ـ بعد از ظهور و گسترش اسلام به مناطق یهودى نشین یا دیگر ممالک که بعداً یهودیان به آنجا کوچ کردند ـ مى باشد. یهودیان ساکن کشورهاى اسلامى با بهره بردارى از حسن معاشرتى که مسلمانان بنابه تعالیم دینى خود، با آنها داشته اند، توانسته اند، خود، دین خود و تلمود را حفظ کنند. این حقیقتى است که اغلب تاریخ نویسان و حتى بعضى عالمان و مورخان یهود، على رغم بعضى تعصبات، بدان اذعان داشته و گفته اند که هر چه مسیحیان بر یهودیان سخت گرفتند، مسلمانان بر مبناى شریعت سهله و سمحه خود با آنها از در تسامح و تساهل وارد شدند.

سخن آخر
 

تلمود به عنوان تفسیرى بر میشنا، مجموعه اى حاوى شریعت شفاهى یهود و فتاواى فقیهان این قوم، از آثار مهم و ارزشمند در ادبیات دینى یهود است. این کتاب با تمام ویژگیها و مزایایى که دارد، حاوى مطالبى نیز هست که در نگاه اول و به دور از هرگونه تأویل و تفسیرى، بسیار ناپسند و غیرعقلایى مى نماید. «ملى گرایى افراطى»، تبلیغ اندیشه «قوم برتر و برگزیده» و اعتقاداتى نظیر «واجب القتل و مهدور الدم دانستن غیر یهودى، سرور شمردن یهودى و برده دانستن غیر یهودى، از هر مرام و مسلکى که باشد»، و مطالبى از این دست که على رغم تمام سانسورها و ممیزیها در لابه لاى تلمود یافت مى شوند، همه و همه مسایلى هستند که چهره تلمود را ناهنجار ساخته است. تمسک یهودیان سست ایمان یا بى ایمان افراطى، از جمله صهیونیستها به بعضى از فتاوا و مطالب مطرح شده در تلمود، در توجیه قتل و غارت سرزمینهاى اسلامى، از جمله مواردى است که بعضى از منتقدان تلمود، در نفى ارزش و اعتبار تلمود به آنها تمسک جسته اند. تلمودى که هم اینک در دسترس جهانیان است (که یکى از چاپهاى آن حدود هجده جلد است) «بنا به گفته دایرة المعارف یهود، اکثر نسخه هاى آن بر اساس نسخه «تطهیر شده» است و حاوى مطالب دوزخى نسخه ونیز که واتیکان دستور آتش زدن آن را صادر نمود، نمى باشد». امّا آیا چنین سخنى را مى توان باور کرد؟ پاسخ به این سؤال، تحقیق دیگرى را در بررسى محتواى تلمود ایجاب مى کند.
کتابنامه
منابع فارسى
1. کتاب مقدس، ترجمه فارسى، انجمن پخش کتب مقدسه در میان ملل.
2. اعلم، امیر جلال الدین، فرهنگ اعلام کتاب مقدس، مرکز نشر دانشگاهى، 1376 .
3. بوش، ریچارد و دیگر نویسندگان، جهان مذهبى، ج 2، ترجمه عبدالرحیم گواهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1374.
4. توفیقى، حسین، نگاهى به ادیان زنده جهان، مرکز مدیریت حوزه هاى علمیه خواهران، 1377.
5. دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ج 4، بخش اول، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1366.
6. رضایى، عبدالعظیم، تاریخ ادیان جهان، ج 1، انتشارات علمى.
7. رضى، هاشم، ادیان بزرگ جهان، سازمان انتشارات فروهر، 1360.
8. زرین کوب، عبد الحسین، در قلمرو وجدان، انتشارات سروش، 1375.
9. شاهاک، اسراییل، تاریخ یهود ـ مذهب یهود، ترجمه مجید شریف، انتشارات چاپخش، 1376.
10. ظفر الاسلام خان، نقد و نگرشى به تلمود، ترجمه محمدرضا رحمتى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1369.
11. کهن، 1، گنجینه اى از تلمود، حىّ، یهودا، چاپ زیبا، 1350.
12. مبلغى آبادانى، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 2، نشر سینا، 1373.
13. مشکور، محمد جواد، خلاصه ادیان در تاریخ دینهاى بزرگ، انتشارات شرق، 1369.
14. ناس; جان. بى; تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1370.
15. هاکس، قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، 1377.
16. هیوم، رابرت، 1، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1373.
منابع انگلیسى
1. Gemara (Talmud) (WWW.acs. ucalgary.ca / elsegal / Talmudmap / Gemara.htm).
2. Mishnah, (Ibid).
3. Resnik; Hemry; Conversations With the Talmud, Newyork, Kollel talmud course (WWW.Kollel).
4. Steinsaltz; Adin, the Essential Talmud, 1976, chaya Galai Basice Books, Inc., Publishers.

منبع : پایگاه دانشگاه ادیان و مذاهب
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان