ماهان شبکه ایرانیان

اخلاص در تلاوت قرآن

از مدت‏ها پیش دنبال فرصتی می‏گشت تا دور از هرگونه هیاهو ساعتی را با فراغت بال، با خدای خود مناجات کند

اخلاص در تلاوت قرآن
از مدت‏ها پیش دنبال فرصتی می‏گشت تا دور از هرگونه هیاهو ساعتی را با فراغت بال، با خدای خود مناجات کند. آسمان چشم را به اشک توبه و ندامت بشوید و سراچه‏ی دل را به آه سینه غبار روبی می‏کند. شب فرصت خوبی است و گوشه‏ی مسجد مکانی مناسب تا در امتداد جاده‏ی شب مرکب راهوار دل را به مقصد هدایت کند که خدا نیز در همین نزدیکی‏هاست.
شبی پس از ادای فریضه‏ی مغرب و عشا فرصت را غنیمت شمرد و در مسجد ماند. همین که مسجد از مردم خالی شد، گوشه‏ای را انتخاب کرد و مشغول مناجات و دعا گردید. ساعتی که گذشت، صدایی به گوشش رسید. با خود فکر کرد: لابد کسی است، همانند من که برای عبادت به مسجد آمده است.» اعتنایی نکرده به دعاهایش ادامه داد.
دقایقی که گذشت، این فکر ناگهان به سراغش آمد که:«چه خوب! این مرد لابد مرا خواهد دید و فردا صبح به اهل محل اعلام می‏کند که فلانی دیشب تا صبح، در مسجد به دعا و مناجات مشغول بود، آن وقت مرم به چشمی دیگر به من نگاه می‏کنند: عابد شب زنده دار، مرد خدا، کبوتر مسجد و...»
زاویه‏ی انحراف از همین نقطه شروع شد و دعا و تضرع مرد با سوز بیش‏تری همراه گردید، سوزوگدازی که حرارت آن از هیزم ریا و شرک تهیه شده بود. صبح شد و آماده‏ی رفتن از مسجد، مرد سر و گوشی آب داد، تاببیند چه کسی قرار است او را نزد اهل محل معرفی کند: چشم او به چیزی نیفتاد، جز سگی که از سرما به به گوشه‏ی مسجد پناه آورده بود!
- ای وای بر من از دیشب تا صبح عبادت کردم؛ اما برای...»(1)
«نیت» انگیزه‏ای است که فرد را به ارتکاب یا ترک عملی یا گفته‏ای وا می‏دارد و در حقیقت قالب و شاکله‏ی اعمال است. عمل بدون نیت و انگیزه، عمل کودکی را می‏ماند که به تعبیر سعدی ناگهان بر هدف زند تیری.
بر این اساس، اعمال عبادی بدون انگیزه و نیت اگرچه از شکل و صورت عبادت برخوردار باشند، فاقد روح و کارآیی هستند.
هرگاه فرد، قبل از ارتکاب یا ترک عمل قصد می‏کند برای رضای خدا حرکت کند، در این صورت عمل او رنگ و بوی اخلاص پیدا کرده و هرچه شخص بتواند از وسوسه‏های شیطان دوری کند، رنگ و بوی اخلاص در عمل او نمود بیش‏تری خواهد داشت و در پیشگاه خداوند، پاداش بیش‏تری ارزانی‏اش می‏گردد.
نقطه‏ی مقابل، زمانی است که انگیزه و نیت فرد برای دست زدن به اعمال عبادی و یا ترک یک کار، کسب شهرت، وجهه نزد این و آن باشد. چنین عملی آلوده به ریاست و هرگاه قصد عامل آن باشد که به این طریق ویژگی‏های خود را به گوش مردم برساند تا در قلب آن‏ها شهرتی دست و پا کند، به «شیعه» مبتلا شده است که از شاخ و برگ درخت ریاست.
از مجموع روایات و توصیه‏هایی که علمای اخلاق در کتاب‏های مربوطه آورده‏اند، این نکته به دست می‏آید که اعمال خالصانه که در آن‏ها انگیزه‏ای جز کسب رضای الهی و دست‏یابی به پاداش‏های الهی نباشد، نه تنها مورد قبول واقع می‏شود، بلکه رضای خداوند ومحبت پروردگار را به دنبال دارند و برعکس، اعمال آلوده به ریا، نه تنها پذیرفته نمی‏شود، بلکه غضب و خشم پروردگار را در کارنامه‏ی شخصی رقم می‏زنند. در روایتی از امام علی( علیه‏السلام ) به نقل از رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) آمده است:
«کسی که چیزی را که خداوند دوست دارد، برای مردم ظاهر کند(اعمال خوب را برای تظاهر انجام بدهد) و در باطن آنچه را که خداوند مکروه دارد، به ظهور برساند، خداوند را ملاقات می‏کند، در حالی که پروردگار از او خشمگین است»(2)
اعمال ریایی تا جایی خطرناک است که فرد را به وادی شرک می‏کشاند؛ زیرا براساس روایتی از امام صادق( علیه‏السلام :«هر ریایی شرک است...»(3)
بنابراین، برای دست‏یابی به بهره‏های اعمال عبادی، چاره‏ای نیست جز این که شخص تلاش کند خود را تا جایی که امکان دارد از ترکش‏های ریا مصونیت بخشد و این حاصل نمی‏شود، جز آن‏که عامل، رنگ ولعاب اخلاص را- که اولین مرحله‏ی آن در نیت و انگیزه‏ی خدایی عمل متجلی می‏گردد- با عمل همراه سازد.
توصیه و دستور خداوند متعال به رسول گرامی اسلام مبنی بر این که «بگو به درستی که نماز و عبادت و زندگی و مرگ من از آن پروردگار جهانیان است، شریکی ندارد و من به این کار مأمورم...»(4)؛ در حقیقت رهنمودی است به همه‏ی کسانی که رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) را به عنوان بهترین اسوه پذیرفته‏اند و بدون تردید، عالی‏ترین مظهر اخلاص در این آیه به طور فشرده آمده است.
در آیات فراوانی از قرآن مجید و روایات ائمه -( علیهم‏السلام )- به ضرورت اخلاص در عمل اشاره شده است، چه به طور مستقیم و غیر مستقیم؛ مانند آیه‏ی بیست و سه از سوره‏ی بنی اسرائیل، آیه‏ی دو از سوره‏ی زمر، آیه‏ی پنج از سوره‏ی بیّنه و آیاتی دیگر.
نکته‏ی مهمی که بایستی به آن توجه کرد، این است که علمای اخلاق بسیاری از مبانی معارف عرفانی و اخلاقی را دارای مراتب و درجاتی می‏دانند، مثلاً توبه را به توبه‏ی عوام و توبه‏ی خواص و توبه‏ی خاص الخواص تقسیم می‏کنند و طبعا آنچه را خواص از آن توبه می‏کنند، چه بسا برای عوام، امری مباح به حساب آید.
اخلاص، از جمله مواردی است که مراتبی دارد. اخلاص عوام آن است که اعمال عبادی خود را دور از تار و پود ریا انجام دهند. هرچند قصد آن‏ها رسیدن به پاداش‏های الهی و رهایی از عذاب‏های جهنم باشد، در حالی که شوق بهشت و رهایی از دوزخ در مراتب عالیِ اخلاص جایی ندارد، بلکه عابد به دلیل شایستگی پروردگار، آن ذات لایزال را عبادت می‏کند. این روایت از امیرمؤمنان که در فرمود:«(خدایا!) من تو را از ترس عذاب جهنمت و طمع به بهشتت پرستش نکردم، بلکه تو را شایسته‏ی بندگی یافتم، پس تو را بندگی نمودم»، گویای نکته‏ای است که به آن اشاره شد.
تلاوت قرآن موضوع روایاتی متعدد از معصومین( علیهم‏السلام ) است. این نکته نه تنها در روایات که در آیات قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته و برای آن پاداش‏هایی در نظر گرفته شده است.
رسول اکرم( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) فرمود:«قرآن خوانان عارفان اهل بهشت هستند»
هم‏چنین امام صادق( علیه‏السلام ) فرمود:«قرآن عهد و پیمان خدا با خلقش می‏باشد. پس شایسته است برای مسلمان که در فرمان آن نگاه کند و هرروز پنجاه آیه‏ی آن را بخواند.»
هم‏چنین آن بزرگوار فرمود:«چون در خانه‏ی مرد مسلمانی قرآن خوانده شود، اهل آسمان آن را به یکدیگر نشان دهند، چنان که اهل زمین اختران درخشان را به یکدیگر نشان می‏دهند»(5)
مجموعه‏ی روایاتی که در خصوص تلاوت قرآن وارد شده است، درچند محور قابل بررسی است:
- روایاتی که در خصوص‏شأن و منزلت قرآن به عنوان ثقل اکبر در متون روایی وجود دارد.
- روایاتی که در زمینه‏ی پاداش تلاوت کنندگان و عاملین به قرآن صادر گردیده است.
- روایاتی که آداب و احکام تلاوت قرآن را مورد اشاره قرار داده‏اند.
- روایاتی که در مذمت تلاوت کنندگان غیر مخلص و ریاکار وارد شده است.
هر کدام از این محورها موضع چندین روایت می‏باشد که تفصیل آن‏ها در این مختصر نمی‏گنجد.
پس از این مقدمه به یک نکته‏ی اساسی بایستی اشاره کرد و آن اخلاص در تلاوت قرآن می‏باشد.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن است. تأمل در آیه‏ی شریفه‏ی«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» گویای آن است که خداوند متعال معرفی و بلکه فضیلت و شرافت این ماه را به نزول قرآن دانسته، نه به روزه گرفتن(6) که این مورد اخیر فرع قضیه است.
در خطبه‏ی معروف به خطبه‏ی شعبانیه از جمله سفارش‏های رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) تلاوت قرآن است، به طوری که آن حضرت پاداش تلاوت یک آیه از قرآن را در ماه مبارک رمضان معادل پاداش یک ختم قرآن در غیر این ماه عنوان نمود. از این جهت تلاوت قرآن عبادتی است، مانند سایر عبادات که چشم طمع شیطان به آن معطوف می‏گردد، تا بتواند روزنه‏ای در نیت و انگیزه‏ی تلاوت کنند، بگشاید و قصد و انگیزه‏ی او را تیره و تار کند.
بر همین مناسبت است که تلاوت‏کننده بایستی مواظب دام و دانه‏ی شیطان باشد و در پررنگ کردن اخلاص خود در تلاوت قرآن بکوشد.
این ضرورت از آن جا دوچندان می‏گردد که شیطان در تلاوت قرآن راحت‏تر از دیگر عبادات می‏تواند رخنه کند، زیرا تلاوت قرآن با ارائه‏ی هنر تلاوت و صوت و تجوید همراه است. همین نکته می‏تواند مرکب شیطان در به انحراف کشاندن انگیزه‏ی تلاوت کننده باشد.
به عبارت دیگر کسانی که به قصد ارائه‏ی صوت و هنر تجوید خود و در نتیجه کسب وجهه در نزد این و آن قرآن راتلاوت می‏کنند، مرتکب عبادت ریایی شده و نه تنها این تلاوت ارزش و پاداش الهی برای آن‏ها ندارد، بلکه براساس روایتی که بیان شده، خشم پروردگار را به دنبال دارد.
چنین افرادی در حقیقت قرآن را نعوذبالله برای ارتقای وجهه‏ی خود نزد مردم در حد یک ابزار پایین آورده‏اند! طبعا هرگاه ارائه‏ی صوت و هنر آواز خود را بتوانند، با خواند اشعاری عاشقانه و متناسب با مجالس غیر اخلاقی بهتر و پیش‏تر به رخ دیگران بکشند و به هدف خود که همان کسب وجهه نزد عوام است برسند، بارخود را از پای سفره‏ی قرآن جمع و بر بساط دیوان این و آن پهن می‏کنند. برعکس این‏ها تلاوت کنندگانی هستند که هر آواز و صوت خود را در خدمت قرآن قرار داده و صدای خود را با آیات الهی متبرک می‏کنند.
رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) فرمود: «...ای عالم به قرآن! به وسیله‏ی آن فروتنی پیشه کن تا خداوند تو را بالا ببرد و آن را وسیله‏ی عزت‏طلبی و تکبر قرار مده تا خوارت نگرداند. ای دانای قرآن! خود را برای خدا بیارای، تا خدا تو را بیاراید و خود را به آن (قرآن) به خاطر مردم میارای، تا خداوند تو را به آن زشت ننماید...»(7)
هم‏چنین در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه طی روایتی طولانی از رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله )انگیزه‏های مختلف قرائت قرآن و پیامدهای آن بیان شده است. بخش‏هایی از این حدیث چنین است:
«کسی که قرآن را یاد بگیرد و به آن عمل نکند...مستوجب عذاب الهی می‏گردد...
و کسی که از روی قصد ریا و سمعه قرآن را قرائت کند، در روز قیامت خداوند را ملاقت می‏کند، در حالی که چهره‏ی او استخوانی بدون گوشت باشد و قرآن به پشت گردن او بزند تا او را داخل آتش کند... و کسی که قرآن را بخواند، اما به آن عمل نکند، خداوند(درقیامت) او را کور محشور کند...و کسی که قرآن را خالصانه قرائت کند و نیز برای یادگیری عارف دینی....ثوابی مانند جمیع ملائک و انبیا به او بدهند.
و کسی که از روی ریا و سمعه و برای جدال و با جاهلان و مباهات به علما قرآن را یاد بگیرد، در قیامت خداوند استخوان‏هایش را متفرق کند و...هرگاه قرآن را یاد بگیرد و فروتنی نماید و بندگان خدا را قرآن یاد بدهد و از خداوند پاداش بطلبد، کسی پاداشش در بهشت از او بیش‏تر نیست....»(8)
در روایتی از امام علی( علیه‏السلام ) آمده است که قرآن به ترتیل بخوانید و از نظر آن حضرت، ترتیل آن است که کلمات قرآن خوب ادا شود، مانند شعر و با شتاب خوانده نشود و هم‏چون ریگ پراکنده نگردد.
هم‏چنین در روایتی از امام صادق( علیه‏السلام ) وارد شده است که قرآن به آهنگی حزین خوانده شود و از آن بزرگوار نقل شده است که وقتی امام سجاد( علیه‏السلام ) قرآن تلاوت می‏کرد، زیبایی تلاوتش به گونه‏ای بود که سقاها چون از کنار منزل حضرتش عبور می‏کردند جهت استماع تلاوت آن حضرت توقف می‏کردند؛ و امام باقر( علیه‏السلام ) نیز از خوش‏آوازترین مردم در تلاوت قرآن بود.
این گونه روایات حدود و کیفیت تلاوت را روشن می‏سازد و روایات دیگر نهی کرده‏اند از این که طریقی غیر از این پیشه گردد. رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) فرمود:
«قرآن را بالحن و آوازهای عرب بخوانید و از طن بدکاران و اهل گناه دوری کنید، زیرا پس از من مردمی می‏آیند که قرآن را چون خوانندگی در حنجره می‏چرخانند. این‏ها دلشان وارونه است و دل هرکس هم که از این نوع آوازها خوشش آید، وارونه است(9)را پس تلاوت قرآن و اقتضای آن را دارد که تلاوت کننده‏ی قرآن نیت خود را دقیقا بررسی کند که آیا هدف و نیت او از شرکت در فلان مجمع و محفل و مسابقه و تلاوت قرآن، پیشی گرفتن از دیگران و کسب وجهه نزد افراد است، یا این که هنر خود را در اختیار آیات وحی قرار داده است، تا از این طریق دل شنوندگان را برای پذیرش آیات قرآن آماده گرداند؟
این دقت و تأمل، وظیفه‏ی تلاوت کننده است. در صورتی که هدف اول محرک او باشد، چه بهتر که دست از تلاوت در مجامع عمومی بردارد و در خلوت قرآن بخواند، تا جایی که از آفت ریا و خودنمایی رهایی یابد؛ و اگر هدف دوم انگیزه‏ی وی باشد، بسی سعادت! و البته بایستی در این محاسبه و ارزیابی مواظب توجهات شیطان باشد؛ که به تعبیر امام صادق( علیه‏السلام ) «شرک (یعنی ریا) از حرکت کردن و راه رفتن مورچه پنهان‏تر است»(10)

پی نوشت ها :
 

1. برگرفته از «قلب سلیم» شهید دستغیب، ص 384
2. چهل حدیث، امام خمینی( رحمه‏الله )، ص 46
3. قلب سلیم، شهید دستغیب، ص 373
4. انعام، ص 163
5. اصول کافی، باب مربوط به قرآن
6. اسرار عبادت آیت ا...جوادی، ص 17
7. اصول کافی، باب مربوط به قرآن
8. چهل حدیث حضرت امام خمینی( رحمه‏الله )، ص 427
9. همان
10. قلب سلیم، ص 365
 

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : sm1372
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان