ماهان شبکه ایرانیان

تقلید چرا و چگونه

دراین مقاله به ضرورت و اهمیت مسأله تقلید در احکام شرعی پرداخته و به برخی سؤالات در این باره پاسخ می دهیم

تقلید چرا و چگونه
دراین مقاله به ضرورت و اهمیت مسأله تقلید در احکام شرعی پرداخته و به برخی سؤالات در این باره پاسخ می دهیم.

مگه ما بی سوادیم؟!
 

امروزه تقریباً زیاد شنیده می شود که برخی افراد که خودشان را کمی تا قسمتی درس خوانده و تحصیل کرده می دانند، با تمسخر و طعنه می گویند: «تقلید کاری عوامانه است و در دنیای امروز که علم و دانش پیشرفت کرده، دیگر نیازی به تقلید کردن از دیگران نیست. مگر ما بی سوادیم که از دیگری تقلید کنیم؟ امروزه همه افراد می توانند با مراجعه به قرآن احکام دینی خودشان را به دست بیاورند و نیازی به تقلید کردن نیست».
در جواب این دوستان باید گفت بسیار خوب ما هم نگفتیم که حتماً تقلید کنید، همه مراجع خوش حال می شوند که من و شما درس بخوانیم و تخصص شناخت احکام شرعی را به دست بیاوریم تا مسئولیت وظایف شرعی ما بر دوش آن ها نباشد، اما آیا شما این حرف را درباره سایر تخصص ها و مشاغل هم مطرح می کنید؟ مثلاً وقتی گرفتار بیماری سختی هم شدید ، می گویید چه نیازی به مراجعه به دکتر متخصص دارم و دستور گرفتن از دکتر کار بی سوادهاست و خودم با مطالعه راه درمان بیماری ام را پیدا می کنم؟ یا مثلاً وقتی ماشینتان خراب می شود می گویید چه نیازی به مراجعه به مکانیک دارم، خودم مطالعه می کنم و از مشکل ماشینم سر در می آورم؟
روشن است که این حرف صحیح نیست و تقلید از یک متخصص کاری عقلانی و منطقی است. انسان در طول زندگی توان به دست آوردن تخصص در همه رشته ها را ندارد و ناچار است در بسیاری از علوم به کارشناسان و متخصصان همان رشته مراجعه و از نظرشان پیروی کند.
واقعاً چه طور برخورد توپ به دست یک بازیکن یا صحنه مشکوک به آفساید را هیچ کس نمی تواند تشخیص دهد و تشخیص آن تنها برعهده کارشناسان داوری است، اما درک صحیح متون دقیق و عمیق دینی و به دست آوردن احکام پیچیده شرعی، برای هر کس حتی افرادی که متن قرآن را به سختی می خوانند امکان پذیراست؟

مرجع تقلید باید چه شرایطی داشته باشد و چه طور می توان آن ها را شناخت؟
 

مهم ترین شرط مرجعیت، مجتهد بودن یعنی برخورداری از توان درک احکام خدا از آیات قرآن و روایات معصومان است. درکنار این شرط، مجتهد باید مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد و از مجتهدان دیگر داناتر باشد، یعنی در فهم احکام خدا از تمامی مجتهدان زمان خود استادترباشد که به چنین فردی مجتهد اعلم گفته می شود.
مجتهد و اعلم بودن یک فرد را از سه راه می توان تشخیص داد:
1. آن که خود انسان یقین کند، مثل این که فرد کارشناس علوم اسلامی و حوزوی است و می تواند تشخیص بدهد چه کسی مجتهد است یا کدام مجتهد از دیگران داناتراست.
2. دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد یا اعلم را تشخیص دهند، شهادت براجتهاد یا اعلمیت فردی بدهند، به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت نکنند.
3. عده ای ازاهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند. البته اگر تشخیص اعلم مشکل باشد و نتوان مجتهد اعلم را تعیین کرد، باید ازکسی که احتمال اعلم بودن او جدی تر است، تقلید کرد، و الا از هر یک از افراد مجتهدی که هم سطح و مساوی محسوب می شوند می توان تقلید کرد.

اگر احکام دین یکی است، پس چرا مراجع تقلید اختلاف نظردارند؟
 

اولاً اختلاف مراجع دراحکام دینی در امور جزیی است و کمتر فقیهی وجود دارد که در یکی از احکام اساسی و کلی مانند اصل وجوب نماز و اجزا و شرایط آن با مراجع دیگر اختلاف نظر داشته باشد.
ثانیاً مسأله اختلاف در یک موضوع علمی امری طبیعی است و معمولاً در تمام علومی که نیاز به اجتهاد و استدلال دارد، صاحب نظران با هم اختلاف نظر پیدا می کنند، بر همین اساس فقها و مجتهدها نیز در به دست آوردن احکام اختلاف نظر دارند و فتواهای متفاوتی صادر می کنند.
این مسأله در علوم تخصصی دیگر نیز وجود دارد؛ مثلاً یک جراح نظر می دهد غده ای را باید با عمل جراحی از بین برد، ولی جراح دیگر به این نظریه اعتقادی ندارد و معتقد است با دارو قابل معالجه است. البته در خصوص مسأله اجتهاد و به دست آوردن احکام دینی عوامل متعدد دیگری هم در به وجود آمدن اختلافات مؤثر است، مانند اختلاف روایات و وجود روایات نادرست و جعلی که مرجع تقلید باید با کارشناسی، روایات صحیح را از بین آن ها برگزیند که در این خصوص گاهی نظرات کارشناسی مراجع متفاوت است یا شرایط و ویژگی های زمان کنونی و آثاراحکام شرعی باعث می شود مراجع دیدگاه های مختلفی در مورد احکام شرعی داشته باشند.

با توجه به وجود اختلاف نظر در فتواهای مراجع تقلید، اگرفتوای مرجع تقلید اشتباه باشد، گناه اعمال اشتباهی که انجام می دهیم به گردن کیست؟
 

هرمجتهدی که صاحب نظریه و فتواست، با استناد به قرآن و احادیث و عقل فتوا می دهد و در رساله عملیه خود آن را می نویسد. او تمام کوشش خود را در به دست آوردن حکم خدا انجام داده است، یعنی به تکلیف خود عمل کرده است، مانند پزشکی که با آزمایش ها و معاینه ها، دارویی را برای بیمار تجویز کرده است. حال اگر این تشخیص بر خلاف واقع درآمد و نتیجه نداد، پزشک تقصیری ندارد. اگر هم گناهی باشد، به گردن خود بیمار است که به بهترین پزشک مراجعه نکرده است، اما اگر بیمار هم بهترین پزشک را انتخاب کرد؛ ولی با وجود تلاشش نتوانست درست تشخیص بدهد، هیچ کدام مقصر نیستند.
کار مجتهد نیز همین طور است، یعنی اگر معلوم شد فتوای او درست نبوده، نه مجتهد گناه کاراست و نه مقلدان او. به علاوه از آن جا که مجتهد و مقلد براساس وظیفه خود عمل کرده اند، عملشان نزد خدا مورد قبول است و ثواب دارد.

تکلیف کسی که تاکنون مرجع تقلید نداشته چیست؟ آیا همه اعمالش باطل است؟
 

شخصی که مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، در اولین فرصت باید برای خود مرجع تقلید انتخاب کند و در این کار مهم لحظه ای غفلت نکند، چون بی دقتی در این مسأله می تواند عواقب بدی به دنبال داشته باشد، اما در مورد اعمال گذشته اش، در صورتی اعمال او صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعی خود عمل کرده است، یعنی عمل او با فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده یا با فتوای مجتهدی که فعلاً باید از او تقلید کند، مطابق باشد.
در نتیجه برای این افراد در بسیاری از اعمال مشکلی به وجود نمی آید، زیرا در اکثر نظر همه مراجع یکسان و مشابه است و اگر این فرد عملش را عین سایر مردم انجام داده باشد، صحیح خواهد بود، اما در برخی جزییات که موارد اختلافی است، باید به نظر مرجع فعلی اش رجوع کند و اگر متوجه شد برخی اعمال را اشتباه انجام داده، باید با دفتر مرجع خود تماس بگیرد تا ببیند چه باید بکند و تکلیف اعمال گذشته اش چیست.

آیا می توانیم مرجع پدر و مادرمان را به عنوان مرجع خودمان انتخاب کنیم؟
 

همان طور که قبلاً گفتیم، مرجع تقلید انسان باید اعلم باشد، یعنی در شرایط تقلید از دیگر مراجع بالاتر باشد. تشخیص این امر راه های خود را دارد که پیش از این گفتیم، ولی مهم ترین راه، کمک گرفتن از کارشناسان است.
این که پدر و مادر ما یا هر فرد دیگری مقلد چه کسی هستند، ربطی به تشخیص مجتهد اعلم ندارد، مگر آن که خود آن ها کارشناس باشند یا برای انتخاب مرجعشان تحقیق کافی را انجام داده باشند که دراین صورت نظر آن ها می تواند برای ما هم اطمینان بخش باشد.
البته اگر درتحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدیم که در شرایط فعلی مرجع اعلم وجود ندارد و هم افراد موجود با هم مساوی و هم سطح هستند، می توان از هر یک از مراجع تقلید کرد و چه بهتر که انسان مرجع تقلید والدین خود را انتخاب کند تا در رعایت مسایل شرعی اعضای خانواده همه یک تکلیف داشته باشند.

آیا مسائلی مانند آسان گیری یک مرجع یا نظر خاص فردی درباره برخی احکام می تواند انگیزه تقلید از او باشد؟
 

این مسأله از موارد بسیار مهم و دقیق است و دیده می شود برخی افراد می گویند من از آقای فلانی تقلید نکردم، چون خیلی دراحکام سخت گیر است یا چون آیت الله ای در برخی مسائل فتوای آسان تری دارد، مقلد او شدم.
دراین زمینه باید دقت داشت که این موارد نمی تواند معیار و ملاک تقلید باشد و انسان باید از مرجع اعلم و دارای بالاترین ملاک ها و شرایط تقلید کند یا از کسی که احتمال می دهد او اعلم باشد، هر چند این فرددارای فتاوایی باشد که عمل به آن ها دشواراست و انسان را به مشقت بیندازد.
چنان که چند بار گفتیم، در صورتی که فردی را اعلم ندانستیم و احتمال اعلم بودن یکی را هم ندادیم،کار آسان می شود و می توان از هر یک از مراجع تقلید کرد و در این صورت می توانید به هر انگیزه ای از مرجعی که دلتان می خواهد تقلید کنید، چه به خاطر فتواهای آسانش و چه همشهری بودن یا سایر انگیزه های شخصی.
تنها نکته مهم دراین زمینه این است که وقتی از راه صحیح، مقلد یک مرجع شدید و او را به عنوان مرجع تقلید خود انتخاب کردید، دیگر به این آسانی نمی توانید از او دست بردارید و به مرجع دیگری رجوع کنید و خیلی راحت بگویید چون همه این ها مساوی هستند، پس ازاین به بعد مرجع را فلانی قرار می دهم، بلکه تغییر مرجع شرایط و ضوابطی دارد که بدون رعایت آن ها این کار امکان پذیر نیست.
منبع:نشریه انتظار نوجوان، شماره61
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان