همه چیز از اینجا شروع شد که وزیر آموزش و پرورش در پیام توییتری خود اعلام کرد «دانشآموزان اسیر آزمونهای مداوم هستند؛ از آزمونهای ورودی مدارس تا کنکور. ما اضطراب را در روح آنها نهادینه کردهایم. گام نخست حذف آزمونهای بیثمر در دوره ابتدایی است.» توییتی مختصر در بیان حذف آزمون ورودیهای مدارس سمپاد و در نهایت حذف آنها از دایره نظام آموزشی کشور.
به گزارش ، فرهیتگان نوشت: صحبت از سنخ و نوع سیاستگذاری در ایران همواره یکی از چالش برانگیزترین بحثهاست. مفهوم کلیدیای که در فرآیند سیاستگذاری وجود دارد، بحث «رضایت» است. در هرجای دنیا اگر بهترین سیاستگذاریها با رضایت عمومی همراه نشوند، قطعا توفیقی برای مردم نخواهند داشت. بنابراین سیاستگذاری فرآیندی است که همواره باید متکی بر مفهوم رضایت، وضع موجود را بهتر کند.
بحثهای پیش آمده در مورد حذف آزمون ورودی مدارس سمپاد در کوتاهمدت و حذف مدارس سمپاد در بلندمدت، ناشی از یک سیاستگذاری جدید در بدنه وزارت آموزش و پرورش بود. برای فهم بهتر این ماجرا و رسیدن به یک نتیجه درست و منطقی ناگزیریم ابتدا نظرات موافق و مخالف این طرح را بررسی کنیم:
نظرات موافق
١ رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی در دفاع از این طرح گفته است: «آزمون تیزهوشان و نمونهدولتی در پایه هفتم اثرات مخربی روی دوره ابتدایی داشت و یکی از مطالبات جدی خانوادهها این بود، زیرا باتوجه به رقابت ناسالمی که شکل گرفته بود، پروسه بسیار استرسزایی بود و هزینههای بسیاری را نیز دربرداشت. در این میان، خانوادههایی که متمکن بودند میتوانستند وارد کلاسهای خاص شوند که زمینه سودجویی برخی موسسات را فراهم کرده بود. از سوی دیگر، خانوادههایی که شرایط مالی نداشتند برچسب عدم توانمندی و باهوش نبودن به فرزندشان میخورد که به لحاظ تربیتی آسیبرسان بود.»
2 فاطمه سعیدی، نماینده کمیسیون آموزش در دفاع از این اقدام گفت: «داستان این آزمونهایی که برای مدارس نمونهدولتی و سمپاد برگزار میشود به سالها پیش بازمیگردد. مدارس تعدادشان کم بود و آموزشهایشان متفاوت بود و اگر آزمون ورودی برگزار میکردند، نوع آزمونها شبیه آزمونهای الان بود؛ نه کلاس تستی بود، نه معلم خصوصی میگرفتند و نه اینکه از اول ابتدایی بچه را از لحظه ورود آماده آزمونی بکنند که سالها بعد برای رفتن به مدارس خاص گرفته میشود. ما برای ورود به دو مرحله راهنمایی و دبیرستان در سیستم آموزشی سابق و حالا هم دوره متوسطه اول و دوم از بچهها آزمون میگیریم و بچهها از بدو ورود به مدرسه با اضطراب مواجه میشدند و کلاس برای آنها برگزار میکردیم و جمعهها و روزهای تعطیل و بعدازظهرشان را پر از کلاس آمادگی برای ورود به سمپاد میکردیم؛ یعنی شما به هر مدرسهای سر بزنید، بهویژه مدارس غیرانتفاعی، میبینید که میخواهند بچههایشان را آماده کنند تا این بچهها تیزهوش و نخبه بشوند و در این آزمون قبول شوند.»
وی همچنین افزود: «نوجوان ما تحت این ظلم آشکار تمام دوران خوب نوجوانی را از دست میدهد، چرا؟ به دلیل آنکه باید آماده یک آزمون شود. با استرس و اضطراب روزهای خوب زندگی او را میگیریم تا در نهایت بگوییم نخبه هستی یا نه! مورد دیگر در اساسنامه مدارس نمونهدولتی است.»
نظرات مخالف
١ صدرا سلطانی، معاون آموزشی مدارس علامه حلی(سمپاد) نیز در نقد این آزمونهای ورودی میگوید: «با توجه به اینکه حدود ١٢و نیم درصد بچهها در مدارس غیرانتفاعی درس میخوانند و نزدیک به دو درصد بچهها در تیزهوشان هستند، همین مساله استرس دانشآموزان را به مدارس غیرانتفاعی منتقل میکند. همانطور که میدانید هزینه مدارس سمپاد نصف شهریه مصوبی است که آموزشوپرورش برای مدارس غیرانتفاعی دریافت میکند و البته مدارس غیرانتفاعی به بهانههای مختلف خیلی بیشتر از مصوب آموزشوپرورش از خانواده دانشآموزان خود پول دریافت میکنند.»
2 یکی از دانشآموزان سابق سمپاد نیز در یادداشت ارسالی برای ما در نقد این طرح گفت: «باید ببینیم چه شد که آزمون مدارس سمپاد تبدیل به یک آزمون استرسزا شد. مدارسی که 40 سال بود آزمون ورودی داشتند هیچوقت این حرف و حدیثها پشت سرشان نبود. آن روزهای دور، که تا 6 سال پیش تقریبا ادامه داشت، آزمون ورودی سمپاد آزمونی بود براساس سنجش هوش دانشآموز. هیچ تلاشی نمیتوانست کسی را از این دروازه رد بکند. کسی که استعداد درخشان داشت قبول میشد، کسی که استعداد درخشان هم نداشت رد میشد و سمپاد نام برازندهای بود: «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان.»
کمکم مدارس غیردولتی خوب ایجاد شدند. خوب، یعنی از نظر درسی، المپیادی و کنکوری خوب. و الا کارسوقها(ورک شاپ)و جشنوارهها و کلاسهای پژوهشی سمپاد تا مدتها مشابهش در اغلب این مدارس نبود. چیزی که در واقع حقیقت سمپاد بود. چیزی که جایش مدارس راهنمایی سمپاد بود. این مدارس غیردولتی جدید نتایج قابل قبولی در آزمونهای مختلف مثل کنکور و المپیاد داشتند. نتیجه این شد که آنها هم آزمون ورودی گذاشتند، نتایج آن بهتر شد اما شهریههایشان چند10میلیون تومانی بود ولی هنوز سمپاد فرق داشت. شهریه پایین، آزمون ورودی هوشمحور، مدارس پژوهش محور و... تا اینکه حوالی سال 90 کمکم تغییرات و دستکاریهای دولتی در سمپاد و آزمونش شروع شد. سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان شد مرکز ملی استعدادهای درخشان؛ تعداد مدارس ویروسوار زیاد شد، آزمون، به جای تیزهوشان شد، آزمون سختکوشان، خاصه برای کسانی که پول رفتن به مدارس غیردولتی را نداشتند، این تلاش مهم شد و از سوم دبستان تلاش شروع میشد و همه آینده وابسته شد به این آزمون. حالا وزارت به فکر راهحل اشتباهات گذشته خودش است و جوابی که پیدا کرده این است که «یک اشتباه جدید» و در نهایت حذف آزمون ورودی مدارس سمپاد به این منظور که بچهها استرسی را تجربه نکنند. فارغ از اینکه مگر مدارس غیردولتی همچون علامه طباطبایی، مفید، انرژی اتمی و... آزمون ورودی ندارند؟ مگر آن آزمونها استرسزا نیستند؟ درست است که حذف سمپاد استرس آن کودک فقیری که نمیتواند پول مدارس دیگر را بدهد، از بین میبرد اما جای آن حس شکست را مینشاند.»
3 یحیی کاویان نیز بهعنوان یک کارشناس آموزشی معتقد است: «هرگونه ارزیابی و سنجشی با استرس همراه است و هرچه این سنجش مهمتر و اثرگذارتر باشد، استرس آن هم بیشتر خواهد شد. اگر بپذیریم که حذف استرس هدف مطلوبی است، در آن صورت باید هرگونه ارزیابی و سنجش را، حتی ارزیابی کیفی و توصیفی از مقطع ابتدایی حذف شود این در نهایت به معنای حذف امکان سنجش یادگیری دانشآموزان خواهد بود که قطعا مطلوب نیست.»
4 به گزارش برخی رسانهها، تعدادی از فارغالتحصیلان مدارس استعدادهای درخشان، اولیای دانشآموزان سمپادی و دغدغهمندان امر تعلیم و تربیت روز گذشته مقابل ضلع شمال شرقی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. این تجمعکنندگان به مصوبه ممنوعیت برگزاری هرگونه آزمون در مقطع ابتدایی که به حذف مدارس استعدادهای درخشان ظرف سه سال میانجامد، معترض هستند. این دومین تجمع اعتراضآمیز به مصوبه حذف مدارس سمپاد از متوسطه اول است که از هفته گذشته برگزار میشود، تجمع نخست مقابل وزارت آموزش و پرورش بود.
یکی از شرکتکنندگان با بیان اینکه ما موافق برگزاری آزمون به شیوه قدیمی نیستیم، اظهار داشت: «اگر آزمون زمینهساز استرس و عامل از بین بردن نشاط در مدارس است به جای آن مکانیسم دیگری برای شناسایی استعدادهای برتر پیدا کنند چرا به جای حل مساله، صورت مساله را پاک کردهاند؟
با این اوصاف ما شاهد نظرات گوناگونی پیرامون طرح جدید آموزش و پرورش بودیم و آنچه از شواهد بر میآید نشاندهنده این است که این طرح فارغ از کارآمدی یا ناکارآمدی آن نتوانسته که رضایت عمومی را به همراه داشته باشد. این مساله نکتهای حیاتی است، حتی اگر این طرح کارآمدترین طرح جهان هم باشد، بدون رضایت عمومی، نقشی را در بهبود شرایط آموزشی کشور ایفا نمیکند. حالا کاری به این نداریم که تبعات این طرح چیست اما پر واضح است که استدلال کاهش استرس دانشآموزان استدلالی بیپایه و اساس است. اگر بنا باشد هرچیز استرسزایی را از ریشه قطع کنیم، قطعا کنکور در اولویت است. چهبسا نقش کنکور در آینده دانشآموزان بسیار پررنگتر باشد. ضمن اینکه با حذف مدارس سمپاد قطعا مدارس غیردولتیای از جنس سمپاد، اختیاراتشان چندین برابر شده و بدون هیچ نظارتی، نظام آموزشی را در انحصار خود در میآورد.
آنچه که درست به نظر میرسد، این است که به جای اینکه درخت را از ریشه قطع کنیم، به فکر اصلاح آن باشیم وگرنه اگر با همین فرمان بخواهیم در جایگاه سیاستگذاری قرار بگیریم، علاوهبر ایجاد هرجومرج در جامعه، رضایت عمومی را هم از دست میدهیم و این خود ایجاد مشکلی جدید است.