مؤمن همواره متانت و وقارش را در زندگی فردی و اجتماعی حفظ میکند و خود را از هر چیزی که متانتش را خدشهدار کند، دور میسازد. انجام برخی کارها آدمی را نزد دیگران بیقدر میگرداند؛ مانند غذا خوردن در سر راه، دویدن در جای نامناسب، خندیدن با صدای بلند در میان جمع، شوخیهای زشت و نابجا و...
وفای به عهد
---------------
از نشانههای درستکاری انسان، وفای به عهد است. کسی که نمیخواهد یا نمیتواند به وعده خود وفا کند، بهتر است به دیگران وعده ندهد؛ زیرا وعده دادن، مسئولیتآفرین و پذیرفتن این مسئولیت، دشوار است.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرماید:
در سه چیز، عذر و بهانه هیچکس پذیرفته نیست: امانتداری در حق مؤمن یا کافر؛ وفای به عهد با افراد خوب یا بد؛ نیکی به پدر و مادر ـ خواه شایسته باشند یا گناهکار ـ .5
پیمانشکن در حقیقت بیایمان است، چنانکه امام علی علیهالسلام میفرماید:
ما اَیقَنَ بِاللّهِ مَنْ لَمْ یرْعَ عُهُودَهُ.6
کسی که به پیمانهایش عمل نمیکند، به خداوند یقین ندارد.
آن حضرت، وفای به پیمان را از بزرگی و شرافت آدمی شمرده است:
اَشْرَفُ الْهِمَمِ رِعایةُ الذِّمامِ.7
شریفترین همتها، وفا کردن به پیمان است.
و در سخنی دیگر نیز فرموده است:
آفَةُ الْعَهْدِ قِلَّةُ الرِّعایةِ.8
آفت پیمانها، کموفایی به آنهاست.
در آموزههای دینی، بدقولی با کافر و دشمن خدا نیز روا دانسته نشده است. به هر صورت، چنین اخلاق پسندیدهای از ایمان نیکوی مسلمان برمیخیزد؛ همانگونه که امام علی علیهالسلام فرمود:
اِنَّ حُسْنَ الْعَهْدِ مِنَ الاْءِیمانِ.9
وفاداری به عهد و پیمان، جزو ایمان است.
در روایتی ابومالک از امام سجاد علیهالسلام میخواهد که حضرت تمام و عصاره دستورهای دین را برای وی بیان کند. ایشان میفرماید: "گفتار حق، حکم کردن به عدالت و وفای به عهد است ".10
و پیامبر گرامی نیز میفرماید:
فردا کسی از همه به من نزدیکتر است که راستگوترین مردم، خوشاخلاقترینِ آنها، کوشاترین ایشان در ادای امانت و وفای به عهد و دارای محکمترین رابطه با مردم باشد.11
ارتباط با خویشان
-------------------
پاداش صله رحم و برکتهای گفته شده برای پیوند با خویشاوندان، در اسلام به اندازهای است که به گمان برخی، در بیان آن زیادهروی شده است، پیامبر گرامی اسلام میفرماید:
هر کس حق نزدیکان و پدر و مادر خود را رعایت کند، خداوند در بهشت هزار هزار درجه به او میبخشد که فاصله هر درجه با درجه دیگر، به اندازه صد سال دویدن اسب اصیل و تندرو است.12
پاداش صله رحم، فقط در آخرت نیست، بلکه در دنیا نیز برای ارتباط نیکو با بستگان، برکتهای ویژهای بیان شده است.
یکی از نعمتها و همچنین آرزوی امامان معصوم علیهمالسلام در دعاهایشان، درخواست طول عمر از خداوند بود. از جمله چیزهایی که عمر را دراز میکند، صله رحم است. رسول اسلام میفرماید:
گاه از عمر انسان سه سال باقی مانده است، ولی وی صله رحم بهجا میآورد و خداوند بدین واسطه، عمر او را به سی و سه سال میرساند و چه بسا سی و سه سال از عمر انسان باقی مانده و چون قطع رحم میکند، خداوند عمر او را به سه سال کاهش میدهد.13
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
نیکی، انسان را از مرگهای بد در امان میدارد؛ صدقه، خشم پروردگار را فرومینشاند و صله رحم بر عمر انسان میافزاید و فقر و تنگدستی را از وی دور میکند.14
حضرت علی علیهالسلام به نوف بکالی فرمود: "ای نوف! صله رحم به جای آور که خداوند بر عمرت میافزاید ".15
اسلام حتی به برقراری کمترین ارتباط اهمیت داده است، چنانکه پیامبر اسلام میفرمود:
صِلُوا أَرْحامَکُمْ فِی الدُّنْیا وَلَوْ بِسَلامٍ.16
ارتباط خود را با نزدیکان و خویشاوندانتان در دنیا، گرچه با یک سلام حفظ کنید.
امام صادق علیهالسلام نیز فرمود:
به نزدیکان خود، نیکی کن، گرچه با مقداری آب آشامیدنی باشد. بهترین صله رحم، آزار ندادن خویشان است. صله رحم، مرگ انسان را به تأخیر میاندازد و سبب دوستی و محبت میان خویشاوندان خواهد شد.17
از سوی دیگر اسلام، محبت و صله رحم را فقط ویژه خویشاوندان مهربان و یکدل نمیداند، بلکه بالاتر از آن، به نیکی و صله رحم با بستگانی هم که با انسان دشمنی دارند، سفارش کرده است. یکی از اطرافیان امام صادق علیهالسلام میگوید: امام در آستانه جان دادن بود و من در خدمت ایشان بودم. ناگهان حضرت بیهوش شد. وقتی به هوش آمد، فرمود: "به حسن بن علی بن علی بن الحسین (همان افطس معروف که از مخالفان امام صادق علیهالسلام بود) هفتاد دینار بدهید. به فلان شخص این مقدار و فلان شخص فلان مقدار و... . " عرض کردم: آیا به کسی بخشش میفرمایید که با سلاح جنگی، به شما حمله کرده و قصد کشتنتان را داشته است؟ حضرت فرمود: "آیا نمیخواهی من جزو کسانی باشم که خداوند متعال در مورد آنان فرمود: به افرادی که خداوند به نیکی با آنان دستور داده است، نیکی میکنند، از خدای خود میترسند و از سختی حساب در پیشگاه عدل الهی وحشت دارند. (رعد: 21) آری ای سالمه! خداوند بهشت را با بوی خوشی آفریده که از مسافت دو هزار سال نیز استشمام میشود، ولی دو گروه از استشمام بوی بهشت حتی از این مسافت محروم هستند: عاق والدین و قطعکننده رحم ".18
بنابراین، جدایی از خویشان و دوری آنها از یکدیگر روا نیست و آثار بدی در پی دارد. ابوحمزه ثمالی میگوید:
امیرمؤمنان، علی علیهالسلام ، در خطبهای فرمود: "پناه میبرم به خدا از گناهانی که سبب مرگ زودرس میشوند. " در این میان ابن کُوا برخاست و گفت: آیا گناهان سبب مرگ زودرس میشوند؟ فرمود: "بلی، وای بر تو! گناه بریدن از خویشان. [چه بسا] خاندانی بدکار و گنهکار بودهاند که با یکدیگر همنشینی و رفت و آمد داشتند و خداوند بدین خاطر بر روزی آنها افزود[ه است] و خاندانی پاک و باتقوا بودند، ولی به خاطر دوری از یکدیگر و بریدن از خویشان، خداوند از روزیشان کاست ".19
شهوتگریزی
----------------
از لغزشگاههای بشر، شهوترانی نابجا و بیحد و مرز است. شهوتها و هواهای نفسانی از جنبه حیوانی آدمی برمیخیزد و خردورزی از آثار جنبه ملکوتی اوست. روح الهی که در جسم خاکی آدمی دمیده شده، با هدایت عقل به کمال میرسد و او را ملکوتی میکند، ولی خواستههای حیوانی اگر از مرز بگذرند، به سقوط انسان میانجامد. از اینرو، خردمند کسی است که در سراشیبی شهوتها نلغزد. اگر عقل کامل باشد و به حیوانی بودن شهوت پی ببرد، خود به خود از آن میگریزد. امام علی علیهالسلام میفرماید:
اِذا کَمُلَ العَقْلُ نَقَصَتِ الشَّهْوَةُ.20
هرگاه عقل به کمال برسد، هوسها کم میشود.
خردمندان، از گناه دوری میکنند و خود را به زشتیها نمیآلایند. ازاینرو، میتوان ادعا کرد که بیشتر مجرمان و گناهکاران، نابخردان و ناآگاهان هستند، چنانکه امام خردمندان میفرماید:
غَرِیزَةُ الْعَقْلِ تَأْبی ذَمِیمَ الفِعْلِ.21
نیروی سرشار عقل، آدمی را از زشتکاری بازمیدارد.
و در سخنی دیگر فرمود: "مَنْ قَدَّمَ عَقْلَهُ عَلی هَواهُ حَسُنَتْ مَساعِیهِ؛ کسیکه عقلش را بر هوای نفسش مقدم دارد، کارهایش نیکو میگردد. "3 بهراستی اگر چراغ خرد روشن باشد و سیاهی گناه بر نور آن چیره نشود، آدمی گرد گناه و خواستههای نفسانی نمیرود، که مولای پارسایان فرمود:
أَلْعاقِلُ مَنْ قَمَعَ هَواهُ بِعَقْلِهِ.22
خردمند کسی است که با عقل خود، هوای سرکش را سرکوب سازد.
مشورت
----------
هر قدر درک و خرد انسان قوی باشد، باز هم از مشورت با دیگران بینیاز نیست. خردمند در کنار استفاده از هوش خود، از نظریههای دیگران نیز بهره میبرد تا کمتر دچار لغزش و اشتباه شود. علی علیهالسلام میفرماید:
اَلا و اِنَّ اللَّبِیبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الآراءِ بِفِکرٍ صائِبٍ وَ نَظَرَ فِی الْعَواقِبِ.23
به راستی که خردمند کسی است که از نظریه درست دیگران استقبال کند و آیندهنگر باشد.
نیز فرمود:
حَقٌّ عَلَی الْعاقِلِ اَنْ یضِیفَ اِلی رَأْیةِ رَأْی الْعُقَلاءِ وَ یضُمَّ اِلی عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُکَماءِ.24
سزاوار است که خردمند، نظر خردمندان را به نظر خویش بیفزاید و دانش حکیمان را با دانش خود همراه سازد.
انسانی که تنها به اندیشه خویش تکیه کند و خود را از همفکری با دیگران بینیاز بداند، گرفتار خودکامگی میشود که از خرد و کامیابی به دور است. به طور معمول، وقتی انسان در چارچوبی که خودش ساخته است، قرار میگیرد، نمیتواند عیب و کاستی کار خود را ببیند، بلکه به چراغی از بیرون نیاز دارد تا او را هدایت کند. شکستن دیوار خودمحوری، انسان را سریعتر، آسانتر و از راه درست به مقصد میرساند. بنابراین، بهرهگیری از نظریه دیگران و مشورت با افراد باتجربه و فهمیده، کلید رستگاری است. حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
أَلْعاقِلُ مَنِ اِتَّهَمَ رَأیهُ وَ لَمْ یثِقْ بِکُلِّ ما تُسَوَلُ لَهُ نَفْسُهُ.25
خردمند کسی است که فکر خود را متهم سازد و به هر آنچه خود میپسندد، اعتماد نکند.
سخن پسندیده
-----------------
به زبان آوردن سخنان زشت و سبک، از وقار آدمی میکاهد. حتی در برخورد با دشمنان نیز شایسته است با ادب و به نرمی سخن گفته شود. خدای کریم در قرآن مجید میفرماید: "وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ با مردم نیکو سخن بگویید. " (بقره: 83) و "یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا؛ ای مؤمنان! از خدا بترسید و درست سخن بگویید ". (احزاب: 70)
خوشصحبتی و شیرینکلامی در گفتوگوهای اجتماعی، انسان را از سرزنش دیگران در امان میدارد و بر شمار دوستانش میافزاید.
امام علی علیهالسلام میفرماید:
عَوِّدْ لِسانَکَ حُسْنَ الْکَلامِ تَأمَنِ الْمَلامَ.26
زبان خود را به سخن نیکو عادت بده تا از سرزنش دیگران در امان باشی.
و در سخنی دیگر میفرماید:
عَوِّدْ لِسانَکَ لِینَ الْکَلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ یکْثُرْ مُحِبُّوکَ وَ یقِلَّ مُبْغِضُوکَ.27
زبانت را به نرمی در سخن و به سلام کردن عادت بده تا دوستانت فراوان و دشمنانت اندک گردند.
روایت کردهاند که مردی لگام مرکب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را گرفت و گفت: "یا رَسُولَ اللّهِ! أَی الْأَعْمالِ أَفْضَلُ؛ کدام کار از همه برتر است؟ " حضرت فرمود: "اِطْعامُ الطَّعامِ وَ اِطْیابُ الْکَلامِ؛ به نیازمندان غذا دادن و نیکو سخن گفتن ".28
به راستی، وقتی میتوانیم با سحر سخن، بر شمار دوستان بیفزاییم، چرا چنین نمیکنیم؟ چنانکه علی علیهالسلام فرمود: "مَنْ عَذُّبَ لِسانَهُ کَثُرَ اِخْوانُهُ؛ دوستان آدم شیرینزبان (نه چاپلوس) بسیار میشوند ".29
خویشتنداری
----------------
آدمی باید در همه حال، به ویژه در سه مورد، مالک نفس خویش باشد: نخست، هنگام خشم؛ دوم، هنگام اشتیاق برای انجام دادن کاری و سوم، در زمان ترس. خشم عامل بسیاری از خطاهاست و شخص خشمگین در حال خشم، در بهرهگیری از خرد ناتوان است. ازاینرو، تصمیمهایی میگیرد که عقل هیچ نقشی در آن ندارد. همچنین خشنودی و اشتیاق بسیار زیاد یا ترس شدید از کسی یا چیزی، ممکن است نفس را به اعمال نابخردانهای وادارد. بنابراین، انسان خردمند باید با حفظ آرامش، بهترین بهرهها را از عقل برد و کنترل احساسات و قوای حیوانی، دلیل سلامت و کمال عقل است. از آشکارترین ویژگیهای انسان خردمند، خویشتنداری است. در این حال، عقل او میتواند قدرتمندانه بر قوای حیوانی چیره شود و زمام اختیار خود را در دست گیرد. این خویشتنداری باید در گاهِ شادی و غم، بیم و امید، درد و سلامت و مانند آن، با انسان باشد. امام علی علیهالسلام میفرماید:
أَلْعاقِلُ مَنْ یمْلِکُ نَفْسَهُ اِذا رَغِبَ وَ اِذا رَهِبَ.30
خردمند کسی است که در شادمانی و نگرانی، خویشتندار باشد.
وقار و متانت
--------------
مؤمن همواره متانت و وقارش را در زندگی فردی و اجتماعی حفظ میکند و خود را از هر چیزی که متانتش را خدشهدار کند، دور میسازد. انجام برخی کارها آدمی را نزد دیگران بیقدر میگرداند؛ مانند غذا خوردن در سر راه، دویدن در جای نامناسب، خندیدن با صدای بلند در میان جمع، شوخیهای زشت و نابجا، ژولیدگی و بیتوجهی به آراستگی ظاهر، پوشیدن لباسهای نامناسب و مانند اینها. چنین کارهایی به ویژه از افراد با ایمان ناپسندتر است. امام علی علیهالسلام در ستایش وقار و متانت بسیار سخن گفته است. آن حضرت میفرماید: "أَلسَّکینَةُ عُنْوانُ الْعَقلِ؛ وقار، نشانه عقل است. "31 همچنین فرمود: "اِنْ تَوَقّرْتَ اُکْرِمْتَ؛ اگر وقار داشته باشی، گرامی میشوی. "32 آن حضرت، به شکوه و مقام انسانهای باوقار در میان مردم، اشاره میکند و میفرماید: "بِالْوَقارِ تَکْثُرُ الْهَیبَةُ؛ با وقار، شکوه انسان بیشتر میشود. "33 بنابراین، عزت و بزرگی، میوه شیرین وقار است و خواری و سرزنش، پیآمد سبکسری. وقار و متانت به معنای خودبزرگبینی نیست، بلکه برخورد احترامآمیز و آمیخته با شکوه و بزرگی با دیگران است که خردمندان، خود را زیرکانه به این زیور ارزشمند میآرایند. همانگونه که امام علی علیهالسلام فرمود: "أَلْوَقارُ، حِلْیةُ الْعَقْلِ؛ وقار، زیور عقل است ".34
کسب و کار حلال
--------------------
اسلام، مسلمانان را به کسب و کار حلال تشویق میکند و آن را بهترین عبادت میداند. در آموزههای روایی، به دست آوردن روزی حلال، بهترین راه بندگی خدا بیان شده است. امام علی علیهالسلام میفرماید:
مِنْ تَوْفِیقِ الْحُرِّ اکْتِسابُهُ الْمالَ مِنْ حِلِّهِ.35
از توفیقات انسان آزاده، به دست آوردن مال از راه حلال است.
روزی پاک و حلال بر روح و روان آدمی اثر مثبت میگذارد. در مقابل، لقمه ناپاک یا شبههناک، روان وی را تیره میسازد، مانع پذیرفته شدن اعمال میشود، قلب بنده را سخت و او را نسبت به عبادت و به ویژه نماز بیتوجه میکند، لذت عبادت خدا را از دلش میبرد و از خداوند دورش میسازد. ازاینرو، امام علی علیهالسلام در هشداری میفرماید: "اِحْفَظْ بَطْنَکَ وَ فَرْجَکَ مِنَ الْحَرامِ؛ شکم و اعضای جنسی خود را از حرام حفظ کن. "36 آن حضرت در نکوهش به دست آوردن درآمد از راه نامشروع، میفرماید: "بِئْسَ الْکَسْبُ الْحَرامُ؛ بد کسبی است، کسب و کار حرام. "37 امام پرهیزکاران، بهترین پارسایی را دوری از مال حرام میداند و میفرماید: "لا زُهْدَ کَالْکَفِّ عَنِ الْحَرامِ؛ هیچ پارسایی مانند پرهیز از مال و غذای حرام نیست. "38 بنابراین، مال حلال گرچه اندک و ناچیز باشد، بر تمام ثروتهای بادآورده و حرام برتری دارد، ولی متأسفانه برخی مردم فقط در پی به دست آوردن مال هستند، بدون آنکه توجه داشته باشند از چه راهی و چگونه به دست میآید.
رفق و مدارا
---------------
رفق و مدارا خصلتی پسندیده و به معنای نرمی و مهربانی و با لطف و محبت رفتار کردن است. برخورد نرم و مهرآمیز در روابط اجتماعی، بسیار اثرگذار و کارآمد و زداینده بسیاری از کینهها و آرامکننده طوفان مخالفتهاست. در آموزههای روایی آمده است:
إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یوضَعْ عَلی شَیءٍ اِلاّ زانَهُ وَ لا نُزِعَ مِنْ شَیءٍ اِلاّ شانَهُ.39
نرمی بر چیزی نهاده نشد، جز آنکه به او زینت بخشید و از چیزی سر برنتافت، جز اینکه آن را بیمقدار ساخت.
انسانی که سوار بر مرکب مهربانی در مسیر مدارا پیش رود، زودتر به مقصد میرسد و یاران فراوانی مییابد.
تمام پیشوایان دین، بارها به این فضیلت اخلاقی سفارش کردهاند؛ از جمله امام صادق علیهالسلام نرمی و سازش را از ارکان ایمانِ سودمند شمرده و فرموده است: "خُلُقٌ یدارِی بِهِ النّاسَ؛ سومین نشانه ایمانِ نافع، مدارا با مردم است ".40
در سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز، مهربانی و سازش با مردم ویژگی برجسته آن حضرت و شایسته پیروی است: "وَ أَمَّا الَّتِی مِنْ رَسُولِ اللّهِ صلیاللهعلیهوآله فَهُوَ أَنْ یدارِی النّاسَ وَ یعامِلَهُمْ بِالْأَخْلاقِ الْحَنِیفِیةِ؛ روشی که باید از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آموخت، سازش با مردم و رفتار کردن با آنان با اخلاق اسلامی و شایسته است ".41
در همه جنبههای مادی و معنوی زندگی، نرمی، مهربانی و سازش شرط کامیابی است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهمیفرماید:
مُداراةُ النّاسِ نِصْفُ الْإِیمانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نَصْفُ الْعَیشِ.42
نیمی از ایمان در مدارا با مردم و نیمی از زندگی، مهربانی با آنان است.
آن حضرت در کلامی دیگر میفرماید:
اَمَرَنی ربّی بِمُداراةِ النّاسِ کَما اَمَرنی بأداءِ الفرائِض.43
خداوند مرا به مدارا با مردم امر کرده، همانگونه که به انجام واجبات فرمان داده است. ________________________________
پینوشتها:
5 . بحارالانوار، ج 71، ص 70.
6 . غررالحکم دررالکلم، ص 253.
7 . همان، ج 2، ص 447.
8 . همان.
9 . همان، ص 225.
10 . مستدرک الوسائل، ج 11، ص 316.
11 . بحارالانوار، ج 67، ص 1.
12 . همان، ج 71، ص 90.
13 . وسائل الشیعه، ج 21، ص 537.
14 . بحارالانوار، ج 90، ص 274.
15 . همان، ج 4، ص 121.
16 . همان، ج 71، ص 104.
17 . اصول کافى، ج 2، ص 151.
18 . مستدرک الوسائل، ج 14، ص 138.
19 . محجة البیضاء، ج 3، ص 432.
20 . غرر الحکم، ص 52.
21 . همان، ص 53.
22 . همان.
23 . همان، ص 54.
24 . همان، ص 55.
25 . همان.
26 . همان.
27 . همان، ص 210.
28 . همان، ص 435.
29 . بحارالانوار، ج 71، ص 312.
30 . غررالحکم، ص 436.
31 . همان، ص 54.
32 . همان، ج 2، ص 250.
33 . همان.
34 . همان.
35 . همان، ص 255.
36 . همان، ص 354.
37 . همان، ص 239.
38 . همان، ص 355.
39 . همان، ص 276.
40 . المحجة البیضاء، ج 5، ص 322.
41 . تحف العقول، ص 239.
42 . همان، ص 230.
43 . همان؛ اصول کافى، ج 2، ص 117.
44 . وسائل الشیعه، ج 8 ، ص 540.
منبع : کتاب "اخلاق زندگی "
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb