آیا تاکنون فکر کرده ایم که چهارشنبه سوزیها عید چند خانواده را عزا کرده است؟ آیینی که میتواند نویدبخش شادی باشد، اما در نهایت بهت و غفلت برای برخیها لقب تلخ ترین خاطره را به خود گرفته است.
به گزارش ، آرمان نوشت: با این حال باید گفت که گرچه از مدتها قبل هشدارها و رعایت نکات ایمنی در بوق و کرنا میشوند، اما ضرورت دارد که مدیریت شهری در این راستا تمهیداتی را بیندیشد تا جوانان در کنار خانوادهها و دوستان خود به پاسداست چنین آیین باستانی بپردازند.
محمد سالاری درباره مدیریت شهری و چهارشنبه سوری میگوید: انتظار این است که شهرداری تهران و سایر نهادها و سازمانها با توجه به خسارتهای جانی و مالی چهارشنبهسوریها در طی سالهای اخیر از ماهها قبل برنامه ریزیهای لازم را در این مورد انجام بدهند.
آنچه مسلم است این است که باید شهرداری تهران مناسبتهای این چنینی را جزو اولویتهای خود قرار بدهد و از منظرهای مختلف به ارزیابی و تحلیل آنها بپردازد.
ارزیابی شما از روند بسترسازی برای اجرای آیین چهارشنبه سوری طی سالهای گذشته چگونه است؟
اساسا مراسم مناسبتی مانند چهارشنبه سوری و شب یلدا و ... جزو سنن ارزشمند ایرانیان است که به تمدن ایرانی برمی گردند. بنابراین باید این مناسبتها و مراسم مبتنی بر همان فلسفههای وجودیشان تداوم پیدا کنند. این در حالی است که باید گفت بعضا اتفاقات ناگوار مراسم چهارشنبهسوری طی سالهای اخیر به هیچعنوان با مبنای این آیین تطبیق ندارند. به عبارت دیگر اساس این اقدامات و رویکردها کاملا با فرهنگ ارزشمند ایرانی بیارتباط است. از این رو بهنظر میرسد که در این زمینه اقدامات مسئولان اعم از دولت، مدیریت شهری، نیروی انتظامی و ... بیتاثیر نبوده است، چرا که وقتی مناسبتی در کلانشهری مثل تهران با این حجم از ظرفیت پذیری برگزار میشود، نیاز است که بسترسازی لازم برای اجرای صحیح آن برای مردم در سنین مختلف فراهم شود. این در حالی است که بیشتر در گذشته رویکردها سلبی بودهاند، نه ایجابی. البته بعد از آنکه به رویکردهای ایجابی مثل آموزش و آگاهی به مردم از سوی رسانهها بهویژه رسانه ملی متمرکز شدیم، تقریبا شرایط خوبی در احصاء این رویهها به وجود آمد.
لزوم تداوم چنین رویکری با کیست؟
بهنظر میرسد که وظیفه اصلی با حاکمیت، نظام و تمامی دستگاههای مستقر در شهر اعم از نیروهای انتظامی، امنیتی و رسانه ملی است که آداب این مراسمها و سنن از جمله چهارشنبه سوری را بهصورت کامل بپذیرند و بسترسازی لازم را برای برگزاری آن انجام دهند. همچنین برخی سازمانها و نهادهای خاص مانند شهرداریها، میادین، معابر و عرصههای باز شهری همچون پارکها که در اختیار و اداره مدیریت شهری هستند، وظایفی دارند. در واقع شهرداریها وظیفه دارند که هنگام فرارسیدن چنین مناسبتهایی به تعیین محلهایی بپردازند و تمامی امکانات لازم را برای حضور شهروندان در برگزاری این مراسم فراهم و امنیت مردم را با نگاه مدیریت شهری تامین کنند. البته نیروی انتظامی در طول سالهای گذشته در این مورد زحمات زیادی را متقبل شدهاند، اما باید بتوانند در طول سال به آموزش فراگیر و مبتنی بر یک مبنای متوالی پرداخته و روی اصل این موضوع کار کنند.
البته این وظیفه فقط مربوط به نهادهایی مثل شهرداری یا نیروی انتظامی نیست، بلکه در اصل این وظیفه بیشتر بر عهده مراکز علمی و مراکز آموزشی و پرورشی ماست. در واقع میتوان گفت که مهدکودکها، آموزش و پرورش و در کنار آن رسانهها بیشترین سهم را در مورد آموزش مردم از همان دوران کودکی دارند و باید مبنای آموزشها بهنحوی تدوین شود که این مناسبتها فرصت استثنایی تلقی شوند، نه اینکه برای ایجاد اوقات فراغت و ورود و ظهور نشاط اجتماعی در شهر به تهدید تبدیل شوند.
با توجه به نکاتی که اشاره کردید مدیریت شهری بهطور اخص چه تمهیداتی را در این راستا اندیشیده است؟
بنده دقیقا در فرآیند برنامه ریزیهای شهرداری تهران برای مناسبتهای خاص نیستم. در اینباره باید از مدیران اجرایی شهرداری تهران سوال کنید. قطعا آنها پیشبینیهای لازم را در این مورد انجام دادهاند، ولی انتظار بر این است که شهرداری تهران و سایر نهادها و سازمانها با توجه به خسارتهای جانی و مالی چهارشنبه سوریها که طی سالهای اخیر شاهد آن بودهایم، از ماهها قبل برنامه ریزیهای لازم را در این مورد انجام بدهند. آنچه مسلم است این است که باید شهرداری تهران مناسبتهای اینچنینی را جزو اولویتهای خود قرار داده و از منظرهای مختلف به ارزیابی و تحلیل آنها بپردازد. در واقع باید با محوریت طراحی و با همکاری سایر سازمانها و نهادها ابعاد مختلف این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین بعضا برگزاری نشستهای کارشناسانه و همایشهایی در این مورد با حضور خود مردم در محلات و مناطق موجب میشود که نهایتا در سنتهای متعلق به ایرانیان شاهد ورود و ظهور اتفاقات ناگواری نباشیم.
در قدیم خانوادهها در آیین چهارشنبه سوری دور هم جمع شده، بوته آتش زده و از روی آن میپریدند. بدون آنکه از انفجار و مواد محترقه خطرناک خبری باشد. آیا راهاندازی فضای مناسب برای این قبیل اقدامات مورد توجه قرار گرفته است؟
هرساله در حوزه ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی اعتبارات بسیار زیادی تخصیص داده میشود. بنابراین بهراحتی معاونتهای فرهنگی و اجتماعی مناطق و ادارات فرهنگی و اجتماعی نواحی بهویژه سرای محلات با محوریت نمایندگان مردم میتوانند در این مورد نقش خوبی را ایفا کنند و مبتنی بر فلسفه واقعی چهارشنبه سوری مکانهایی را در هر محله، کوچه و خیابان پیشبینی کنند تا مردم بتوانند بهراحتی در آن مکانها حضور پیدا کنند. حالا اگر قرار است آتشی روشن شود و مردم از روی آن بپرند، باید اسبابش فراهم باشد. وقتی چنین بسترسازیهایی رخ دهد، قاعدتا این اتفاقات و ورود و ظهور هیجانات مناسبتی بهصورت زیرپوستی خواهد شد. از این رو با چنین رویکردی دیگر ما شاهد پرتاب انواع مختلف نارنجکها و مواد آتشزا و خطرناک نخواهیم بود، اما آنچه جای تاسف دارد این است که هرساله موضوع چهارشنبه سوری در آستانه فرارسیدن عید نوروز تکرار میشود و رسانهها هم به آن میپردازند، ولی بعد که این مناسبت به اتمام میرسد، دوباره پرونده چهارشنبه سوری تا سال دیگر بسته میشود، در حالی که باید بهعنوان یک رویداد تلقی شود، رویداری که همیشه و همواره در حال تکرار شدن است.
با این حال همگی قبول داریم که تخلیه هیجانات خانوادهها و حضور مردم در کنار همدیگر منجر به تعاملات اجتماعی اهالی یک محل و منطقه میشود که قطعا ارزشمند است. آنچه امروز جامعه شهری از آن رنج میبرد، نبود همین تعاملات اجتماعی خودجوش مبتنی بر مشارکت مردم است. بنابراین مناسبت چهارشنبه سوری که ریشه در تمدن ایرانیان دارد، منجر به مشارکت اجتماعی و دور هم جمع شدن خانوادهها در ساختمانها، کوچه و محلات میشود، ولی چون سازمانها و نهادهای مرتبط و مسئول در این مورد بسترسازیهای لازم را به نحو مطلوب انجام نمیدهند، باعث میشود که ورود و ظهور نشاط اجتماعی تبدیل به هیجانات زیرپوستی شود که آسیبهای زیادی را به جامعه وارد میکند.