ماهان شبکه ایرانیان

تحلیل مبانی نماز تاریخی عید فطر امام رضا (ع)

مقدمه   یکی از برجسته‌ترین نمودهای اندیشه سیاسی، اجتماعی امام رضا (ع)، اقدام تاریخی ایشان در راستای برپایی نماز عید فطر است

تحلیل مبانی نماز تاریخی عید فطر امام رضا (ع)

مقدمه
 

یکی از برجسته‌ترین نمودهای اندیشه سیاسی، اجتماعی امام رضا (ع)، اقدام تاریخی ایشان در راستای برپایی نماز عید فطر است. این اقدام آثار و نتایج فراوانی در جامعه اسلامی آن روز بر جای گذاشت. بررسی و تبیین آن آثار مسئله مهمی است که بایسته است به آن توجه جدی شود. چه بسا آنچه مهم‌تر از این آثار می‌نماید پشتوانه نظری و تئور‌یک این حرکت اجتماعی و چگونگی برپایی این آیین دینی، اجتماعی، سیاسی است. از این‌رو لازم می‌نماید به کنکاش عمیق در قرآن، سیره و سنت رسول الله (ص) و اهل بیت (ع) بپردازیم تا آشکار گردد این عمل دینی، اجتماعی، سیاسی بر چه پایه‌ای استوار است که یارای آن دارد تأثیرات شگرفی در جامعه ایجاد کند. بنابراین در این مقاله تلاش شده است نخست به تبیین مبانی نماز عید در قرآن، سنت و عترت پرداخته شود و چیستی تجلی آن در برپایی نماز عید فطر و قربان مورد تأمل واقع شده و چگونگی این پیوستگی را آشکار گردد. در ادامه بحث، از تجلیات این مبانی را در نماز تاریخی امام رضا به عنوان مصداقی عینی از بروزِ سیره‌ای الهی سخن به میان خواهد آمد و آثار و تبعات مذهبی، سیاسی و اجتماعی آن مورد تحقیق قرار خواهد گرفت. روش تحقیق در پژوهش پیش‌رو، روش تجزیه و تحلیل محتوا است که یکی از روش‌های جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها در علوم اسلامی، انسانی و اجتماعی است. در این روش پژوهشگر نخست اطلاعات لازم برای حل مسئله تحقیق را جمع‌آوری کرد و سپس به تحقیق و سنجش پیام‌هایی می‌پردازد که آنان تولید کرده‌اند. تحلیل محتوا، به‌کارگیری روش‌های علمی برای سنجش محتوای مدارک اَسنادی و منابع کتابخانه‌ای است. همچنین در این روش با تحلیل محتوای داده‌ها به استنباط و استخراج لوازم دیدگاه‌ها پرداخته می شود. در ادامه با کشف ارتباط میان این لوازم و داده‌های پیشین به حل مسئله و نتیجه‌گیری از بحث مبادرت می‌شود. (ر. ک: هولستی، 1373، صص76 - 77)

جلوه‌های قرآن، سنت و عترت
 

1) دگرگونی و تحول سازنده در افکار و آرمان انسان‌ها
در اسلام معیار ارزش‌گذاری برخی ایام به عنوان عید، از سه ساحت مورد توجه قرار گرفته است:
الف) ولادت رهبری از رهبران الهی؛ عید ولادت امامان معصوم (ع)
ب‌) انتصاب رهبری از رهبران الهی به مقامی بزرگ؛ عید مبعث و عید غدیر
ج‌) دگرگونی و تحولی سازنده در افکار و آرمان انسان‌ها؛ عید فطر
در قرآن کریم «واژه عید» نسبت به روز نزول مائده آسمانی که موهبتی ویژه از سوی خداوند متعال به حضرت عیسی (ع) و پیروانش بود، اطلاق گردیده است. حضرت عیسی در قرآن کریم خداوند را مورد ندا قرار می‌دهد و او را چنین می‌خواند: «اللّهم ربّنا أنزل علینا مائدةً من السّماء تکون لنا عیداً لِاوّلِنا و آخِرنا» (مائده، 114): خداوندا فرو فرست بر ما خوانی از آسمان تا برای همه ما از اولین و آخرین، عیدی باشد.
در تفسیر نمونه در توضیح این آیه بیان شده است «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‏شود و بازگشت‏ به پیروزیها و راحتی‏های نخستین می‏کند عید گفته می‏شود، و در اعیاد اسلامی به مناسب اینکه در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‏گردد، و آلودگی‌ها که بر خلاف فطرت است، از میان می‌رود، عید گفته شده است.
آنچه در این آیه مهم می‌نماید آن‌است که کلمه عید به عنوان فلسفه و علت برای نزول مائده آسمانی ذکر شده است. به دیگر سخن از آن‌جایی که چرایی نزول مائده آسمانی، اطمینان قلب و زدودن وسوسه‌های نفسانی و نزدیکی بیشتر به ساحت الهی است (مائده، 113)، عید بودن چنین روزی که هر سال تکرار می‌گردد، چنین ویژگی‌هایی را در بر خواهد داشت و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است‏، حضرت مسیح (ع) آن را عید نامیده است.(مکارم شیرازی، 1353، ج 5، ص 131)
اطلاق عید فطر به مصادیقی که بر کسب کمال دلالت دارد، در روایات نیز به چشم می‌خورد. حضرت علی (ع) در این زمینه سخن معروف و در عین حال عمیق و دقیقی دارند که می‌فرمایند: «کلُّ یومٍ لا یُعصی اللهُ فیه عیدٌ» (رضی، حکمت 428)؛ هر روزی که در آن معصیت الهی صورت نپذیرد عید است. ازاین‌رو تکامل روحی، معنوی شخص روزه‌دار در عید فطر فلسفه اساسی این مناسبت دینی را تشکیل می‌دهد که شایسته است توجهی در خور به جایگاه آن در نماز تاریخی عید فطر امام رضا (ع) صورت پذیرد.
این دگرگونی و تکامل فضائل انسانی که با فرارسیدن عید فطر، در مسلمانان ایجاد می‌شود در نماز تاریخی امام رضا (ع) ظهور و بروزی آشکار و برجسته دارد. در این روز شاهد بروز رفتاری در مسلمانان هستیم که جز با حصول تکاملی روحانی در انسان قابل توجیه و تفسیر نمی‌باشد. به گونه‌ای که در توصیف حالت مردم در آن شرایط، بیان شده است هنگامی که امام (ع) با شرایطی که رسول الله (ص)، نماز می‌گذارد، از خانه بیرون آمد و آغاز به تکبیر گفتن نمود، مردم نیز یک صدا به خروش آمدند چنان که شهر مرو یکپارچه تکبیر شده بود و مردم تحت تأثیر آن شرایط به گریه افتاده، شهر را زیرپای خود به لرزه انداخته بودند. چون فرماندهان ارتش و نظامیان با آن صحنه مواجه شدند همه بی‌اختیار از مرکب‌ها به زیر آمده، کفش‌های خود را هم از پایشان در آوردند و تحت تأثیر این تکامل روحی که البته فراهم آمدن آن ریشه در سیر معنوی فرد در طول ماه مبارک رمضان دارد، با مردم همراه شده و به دنبال آنان به راه خود ادامه دادند. (جعفر مرتضی، 1359، ص 184) این شرایط خود نشان از دگرگونی درونی مردم به خاطر عید فطر دارد. به سبب ایجاد چنین حالات روحی در مردم بود که در هنگام گزارش این صحنه‏های مهیج ‏به مأمون، وی برآشفت و وزیرش «فضل بن سهل‏» به او پند ‏داد که اگر امام به همین شیوه راه خود را تا جایگاه نماز ادامه دهد مردم چنان شیفته‏اش خواهند شد که دیگر ما تامین جانی نخواهیم داشت. (همان) ازاین‌رو به او پیشنهاد کرد بهتر است اورا از نیمه راه بازگردانیم.
بنابراین به‌روشنی در یافت می‌شود که سرّ برگردادن امام (ع) از نیمه راه مصلی، در فلسفه عید فطر نهفته است و آن تکامل روحی معنوی مردم در پرتوِ یک ماه روزه‌داری و همچنین تأثیر برپایی نماز عید فطر مطابق سنت پیغمبر، توسط فرزند او است که موجب ایجاد چنین حیرانی و سردرگمی مأمون می‌شود.

2) عینیت بخشی به شعائر اسلامی
 

از جمله آدابی که امام رضا علیه سلام در برپایی نماز به آن تمسک می‌کند عینیت بخشیدن و تعظیم شعائر الهی است. خداوند متعال می‏فرماید: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّه‏ِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» (حج، 31) «هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دل‏هاست.» تکبیر و تهلیل گفتن از مصادیق تعظیم شعائر الهی است. که در سیره اهل همواره مورد تأکید بوده است. رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله می‏فرماید: «زَیِّنُوا اَعْیادَکُمْ بِالْتَکبیر» (‌متقی هندی، 1991م، ‌ح24094) عیدهای خود را با [شعار] تکبیر زینت دهید.» و در حدیث دیگری می‏ فرماید:«زَیّنُوا الْعَیْدَیْنَ بِالْتَهلیلِ وَالتَّکْبیرِ وَالتَّحْمیدِ وَالتَّقْدیسِ (همان، ح24095) ؛ عیدهای فطر و قربان را با شعارهای لا اله الا اللّه‏ و اللّه‏ اکبر و الحمدللّه‏ و سبحان اللّه‏ زینت دهید.» پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خود نیز چنین می‏کرد. آن حضرت در روز عید فطر از منزل بیرون می‏آمد و تا رسیدن به مصلاّ با صدای بلند، شعار «لا اله الا اللّه‏» و «اللّه‏ اکبر» سر می‏داد و حتی در میان خطبه‏ ها و قبل و بعد از آن با صدای رسا این کلمات را تکرار می‏ نمود.
این عمل در سیره حضرت رضا (ع) نیز نمودی نبوی دارد. ایشان در مورد علّت تکبیرهای زیاد در روز عید فطر می‏فرماید: «تکبیر، تعظیم و بزرگداشت خداوند متعال است و نوعی تشکر از هدایت‏ها و نعمت‏های پروردگار جهانیان می‏باشد.» (ابن بابویه، 1373 ه. ش، ج 1، ص 122) حضرت رضا (ع) همچنین در باب فلسفه نماز جماعت که نماز عید فطر نیز از مصادیق آن است می‌فرماید «خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامی و معارف الهی همانند اخلاص، توحید، ارزشهای اسلامی، عبادت و نیایش برای خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زیرا در اظهار این اعمال و علنی بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام می‏شود.
همچنین مسلمانان دوچهره و منافق و کسانی که نماز را سبک می‏شمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهی باشند. همچنین گواهی افراد نسبت به عدالت و صلاح همدیگر جائز باشد. افزون بر این نماز جماعت نیکوکاری و ترویج فضیلت‏ها را به همراه دارد و خیلی‏ها را از گناه و فساد باز می‏دارد» (علی بن موسی (ع)، 1411 ه. ق، ص 101)
بنابراین با وجود چنین پشتوانه نظریِ الهی، هنگامی که آفتاب سر زد امام (ع) از جا برخاست، خود را شستشو داد و عمامه‏ای سفید بر سر نهاد. آنگاه با معطر ساختن خویش با گام‌هایی استوار به راه افتاد. امام از کارکنان منزل خویش نیز خواسته بود که همه همینگونه به راه بیفتند.
همگی در حالی که امام را حلقه‏وار در بر گرفته بودند، از منزل خارج شدند. امام سر به آسمان برداشت و با صدایی چنان نافذ چهار بار تکبیر گفت که گویی هوا و دیوارها تکبیرش را پاسخ می‏گفتند. دم در فرماندهان ارتش و مردم منتظر ایستاده و خود را به بهترین وجهی آراسته بودند. امام با اطرافیانش پا برهنه از منزل خارج شد، لحظه‏ای دم در توقف کرد و این کلمات را بر زبان جاری ساخت:
الله اکبر، الله اکبر على ما هدانا، الله اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام، و الحمد لله على ما ابلانا
امام این عبارات را با صداى بلند ادا می‌کردند و مردم نیز هم‌صدا با او تکبیر می‌گفتند. شهر مرو یکپارچه تکبیر شده بود و مردم تحت تاثیر آن شرایط به گریه افتاده، شهر را زیرپای خود به لرزه انداخته بودند.
چون فرماندهان ارتش و نظامیان با آن صحنه مواجه شدند همه بی‌اختیار از مرکب‌ها به زیر آمده، کفش‌های خود را هم از پایشان در آوردند. امام حرکت خود به سوی نماز را آغاز کرد. وی هر ده قدمی که به پیش می‏رفت، می‏ایستاد و چهار بار تکبیر می‏گفت. گویی که در و دیوار شهر و آسمان هم پاسخش می‏گفتند. (جعفر مرتضی، 1359، ص 184 - 185)
بنابراین آشکار می‌شود که ریشه الاهی داشتن رفتار امام در روز عید و تعظیم شعائر دینی، نقشی به‌سزا در ایجاد فضایی روحی، معنوی داشت که در پرتوِ آن حرکت اجتماعی، دینی پایه‌های از پیش متزلزل دستگاه خلافت به لرزه درآمد و مأمون را وادار کرد همه تبعات بعدی نیمه کاره ماندن مراسم برپایی نماز عید را به جان بخرد، اما از ادامه یافتن و افزایش چنین روحیه‌هایی معنوی و برپایی آن‌سان سنتی الهی، جلوگیری کند.

3) ) آماده‌سازی بستر اجتماعی
 

برای انجام یک عمل به گونه‌ای که همه تأثیرات و ویژگی‌های آن فعل نمود پیدا کند، نخست لازم است زمینه برای انجام فعل فراهم شود و همواره تا این مقدمات ایجاد نگردد، نمی‌توان انتظار داشت فرایندی خاص به نتایجی مشخص منجر شود. این نکته در سیره عملی امام رضا علیه سلام مورد توجه شایسته قرار داشت. ازاین‌رو مادام که شرایط انجام کاری یا انتقال مطلبی فراهم نگشته بود، ایشان وارد عمل نمی‌شدند و تا جایی که امکان داشت خود در ایجاد فضای مناسب تلاش می‌نمود و اضافه بر آن را نیز به فرد واگذار می‌کرد.
امام خود در مراسم ولایت عهدی که مأمون از او خواست برای مردم سخنرانی کند به این نکته اشاره نمود و آمادگی مردم در باب برقراری و پذیرش حکومت معصوم را یادآور شد و فرمود «به خاطر پیامبر اکرم ما بر شما حقی داریم و شما نیز به خاطر آن حضرت بر ما حقی دارید. آنگاه که شما حق ما را نسبت به خود انجام دادید، بر ما واجب است که حقتان را ادا کنیم.» (مجلسی، 1403 ه. ق، 146) همه تأکید امام علی (ع) برای آمادگی و اتمام حجت از سوی مردم ریشه در همین مسئله اساسی دارد. (ر. ک: رضی، خطبه 91 و 220؛ حکمت 22) اما نباید از نظر دور داشت که فراهم بودن آمادگی و شرایط خاص، برای هر فعلی لازم است و این مطلب اختصاص به حکومت ندارد. در مسئله برپایی نماز نیز این مهم خود را نشان می‌دهد.
نمود چنین مسئله‌ای (یعنی فراهم نمودن آمادگی در مردم)، در مورد نماز امام رضا (ع) به گونه‌ای عام ایجاد شد. یعنی امام هشتم (ع) با انتخاب مواضعی دقیق و سنجیده از طرح نخستین پیشنهاد مأمون برای ولایت عهدی تا هنگامی که برآن شد نماز را اقامه کند، توجه مردم را چنان به سوی خود جلب نموده بود که هر گونه حرکت اجتماعی یا دینی توسط وی صورت می‌پذیرفت، به شدت مورد دقت و توجه مردم واقع می‌شد. به این جهت بود که امام از آغاز دعوت‌های مأمون برای ولایت عهدی، با رد این پیشنهادات، حساسیت و توجه مسلمانان را به سوی خود جلب نمود. در ادامه نیز هنگامی که چاره‌ای جز حرکت نیافت؛ پیش از ترک برای وداع با پیامبر، صلی الله و علیه و آله و سلم، وارد حرم شریف نبوی گردید. حضرت در حالی که با صدای بلند گریه می‌کرد چند نوبت با پیغمبر و مرقد پاک او خداحافظی کرد. سپس با ابراز نارضایتی از سفر، امام هنگام بیرون رفتن از مدینه تمام اقوام و بستگان خود را فرا خواند و در جمع آنان فرمود بر من گریه کنید زیرا دیگر به مدینه بر نخواهم گشت. (مسعودی، 1409ه. ق، ص 178) امام (ع) به تنهایی راهی مرو شد و هیچ‌یک از بستگان حتی تنها پسر خود حضرت جواد (ع) را همراه نبرد. ایشان در مرو و در حضور مأمون نیز از پذیرفتن ولایت عهدی سر باز زد تا اینکه به سبب اجبار مأمون خود را ناگزیر از پذیرفتن این جایگاه یافت. (مجلسی، 1403 ه، ص 147) اتخاذ این‌گونه مواضع از سوی امام علاوه بر اینکه بر نارضایتی ایشان از ورود در دستگاه حکومت مأمون دلالت می‌کرد به نحوی باعث ایجاد حساسیت در مردم نیز می‌شد. ایشان حتی در مسئله دعوت به سوی اقامه نماز نیز به همین صورت عمل کردند.(ر. ک: جعفر مرتضی، 1359، ص 184)
مجموعه این عوامل فضایی را فراهم کرده بود که مردم با نظر به علاقه‌ای که به امام داشتند به همه اعمال او توجهی خاص داشته باشند. از این رو هنگامی که خبر اقامه نماز توسط امام (ع) انتشار یافت جمعیتی بسیار فراوان در مقابل منزل ایشان اجتماع کردند و با توجه به زمینه پیشینی که در مورد رفتارهای امام داشتند، آمادگی هرگونه تأثیرپذیری را پیدا کرده بودند.

4) پیروزی الهی در نبردی درونی
 

بی‌تردید شرط اساسی هر گونه اصلاح اجتماعی، موفقیت در برابر آسیب‌های گونان روحی، درونی است. به همین خاطر است که انسان تا از درون پالایش نشده است، توان پیکار با عوامل بیگانه خارجی را نخواهد داشت. عید فطر، نشان از شکست نیروهای ویرانگر و ضد استکمالی داخلی و غلبه ایمان و عقل دارد. ازاین‌رو در روز عید، فردی که موفق به طاعت الهی و مهار میل‌های سرکش در ماه رمضان گردیده است، پیروزمندانه از خانه بیرون آمده، همچون سربازی که دشمن را نابود ساخته، با چهره‌ای باز دیگر سربازان را به آغوش می‌کشد و بر این پیروزی خدای را سپاس گفته، فطریه می‌دهد و دیگران را نیز در شادکامی خود شریک می‌کند.
امیرالمؤمنین علی (ع) این نبرد را اینگونه توصیف می‌کند: « ألا و إن المضمار الیوم و السباق غداً ألا و إن السبقة الجنة و الغایة النار». (ابن بابویه قمی، 1377ه .ش، ص 516) دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزای بازندگان است. در روایتی از فرزند گرامیش امام حسن علیه‌السلام چنین آمده است: «مرّ الحسن (ع) فى یومٍ فطر بقومٍ یلعبون و یضحکون فوقف علی رؤوسهم، فقال: إن الله جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه، فیستبقون فیه بطاعته إلی مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا، فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و أیم الله لو کشف الغطاء لعلموا أن المحسن مشغول باحسانه و المسى‏ء مشغول بإساءته. ثم مضى‏». (حرانی، 1412ق، ص 170) در این حدیث، امام حسن (ع) انجام اعمال عبادی در ماه مبارک رمضان را، تشبیه به مسابقه بین افراد نموده‏اند و عید فطر را زمان اخذ جوایز برندگان آن می‏دانند.
بنابراین فرد و جامعه‌ای که در ماه رمضان موفق به اصلاحات فردی و درونی گردیده و نیروهای مهاجم داخلی را به زانو درآورده است، با برگزاری روز عید، آمادگی خویش را برای اصلاحات اجتماعی و مبارزه با دشمنان خارجی آماده می‌کنند. آنان خود را آماده پیمودن راه‌های دشوارتر نموده و روز عیدرا مقدمه این سفر طولانی می‌دانند. با در نظر آوردن چنین مبنایی، بهتر می‌توان به عمق چرایی حاکم شدن فضایی معنوی بر جمع مسلمانانِ آماده برای نماز عید فطر و تأثیر اجرای آداب و سنت‌های نبوی، توسط امام رضا (ع)، پی‌برد. هنگامی که انسان درون خود را در پیکاری یک ماهه پرورش داد و از آلودگی‌های درونی پالوده کرد، تحت رهبری امامی که خود نیز به عالی‌ترین درجه به چنین نبردی مشغول بوده است، آمادگی هرگونه اصلاح اجتماعی و دگرگونی درونی را پیدا می‌کند. از همین رو بود که مأمون پس از گذشت اندکی از آغاز حرکت امام، چنان آشفته گشت که گویی خلافت را به زودی از دست خواهد داد.

5) تجسم وحدت امت اسلامی
 

از دیگر تکیه‌گاه‌ها و مبانی نماز عید فطر، نقشی است که این پدیده اجتماعی، دینی در پیوند و همدلی مسلمانان ایفا می‌کند. آنان در گردهمایی روز عید فطر و قرار گرفتن در کنار هم، از نظرات، مشکلات و گرفتاری‏های همدیگر آگاه می‏شوند. در این گردهمایی بغض‏ها و کینه‏ها تبدیل به دوستی و همدلی می‏شود و مؤمنان در یک صف واحد احساس اتحاد و نزدیکی بیشتری به یکدیگر می‏کنند. عید فطر از سویی حکایت از پیوند معنوی انسان با خدای خویش دارد و از سوی دیگر حکایت‏گر ارتباط وی با هم‏کیشان خود است.
خداوند درقرآن کریم در زمینه وحدت امت اسلامی می‌فرماید: «ان‌هذه‌امّتکم‌امة‌واحدة‌و انأ ربّکم‌فاعبدون» (انبیا، 92)؛ همانا این‌امت‌شما امت‌واحده‌است. یا اینکه در سوره آل عمران می‌فرماید: «واعتصموا بحبل‌الله جمیعاً‌و لاتفرقوا واذکروا نعمت‌الله علیکم‌اذ کنتم‌أعدآءً فألّف‌بین‌قلوبهم‌فأصبحتم‌بنعمته‌اًخواناً» (آل عمران، 103)؛ به‌ریسمان‌الهی‌چنگ‌بزنید و از تفرقه‌بپرهیزید و نعمت خدا بر خود را به یاد آورید، آنگاه که دشمن یکدیگر بودید و او میان دل‌های شما الفت برقرار نمود و در پرتو نعمت او با هم برادر شدید. رسول‌اکرم (ص) نیز همواره بر این مطلب تأکید داشتند. ایشان به‌طور رسمی‌پس‌از هجرت، در قرارداد و عهدی‌میان‌مهاجران‌و انصار، وحدت‌امت‌اسلام‌را اعلام فرمود: «انهم ‌امةٌ‌ واحدةٌ‌ من ‌دون ‌الناس»( ابن هشام، 1411 ه. ق، ج‌، ص‌): مسلمانان‌جدای‌از بقیة‌مردم، یک‌امت‌هستند. حضرت علی (ع) نیز چنین سیره ای را در رابطه خود با خلفا اتخاذ نمود و پس از اینکه در چند فرصت مناسب به محق بودن خود به جایگاه خلافت اشاره کرد، همواره در امور مختلف خلفا را مشاوره و یاری می‌داد. (ر. ک: ابو اسحاق ثقفی کوفی، 1355ش، صص 305الی 308؛ سید مرتضی، 1410ق، ج 3، ص243)
وحدت مسلمانان مهمترین مسئله‌ای بوده که دشمنان اسلام از آن هراس داشته‌اند و همواره تلاش کرده‌اند این هم‌دلی را از جامعه مسلمانان دور سازند. حضرت سجاد (ع) روز عید فطر را روز جشن و شادی و اجتماع و هم‌یاری مسلمانان نسبت به یکدیگر می‏داند و می‏فرماید: «پروردگارا! ما به سوی تو برمی‏گردیم در روز عید فطرمان که آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی و برای اهل ملّت خودت روز اجتماع و همیاری قرار دادی.» (صحیفه سجادیه، دعای 45)
در روز برگزاری نماز تاریخی عید فطر توسط امام رضا (ع) نیز این کارکرد عید، جلوه‌ای خاص داشت. هنگامی که امام به شیوه نیاکان خود به همراه یاران، تکبیرگویان برای نماز بیرون رفت، شهر مرو از گریه و فریاد تکبیر مردم به لرزه درآمد و مردم از شدت شیون و فغان، یارای خودداری نداشتند. اتحاد و یک‌دلی مردم به گونه‌ای بود که گویی زمین و آسمان و در و دیوار با او هم آوا هستند. (ر. ک: ابن بابویه، 1373، ج 2، ص 161)

6) سیره امام رضا (ع) در اجرای نماز عید
 

هر چند در بحث های پیشین به گوشه هایی از روش امام رضا (ع) در رابطه با چگونگی اقامه نماز، اشاره هایی شد، اما شایسته به خاطر اهمیت ویژه این رویداد جاودانه، به نحوی گسترده‌تر آن رویداد را بیان نماییم.
بعد از جریان ولایتعهدی حضرت رضا علیه‏السلام ، عید فرا رسید. مأمون با اصرار فراوان از آن حضرت خواست تا برای اجرای مراسم عید حضور یابد و ضمن اقامه نماز عید خطبه بخواند. امام رضا (ع) به فرستاده مأمون فرمود: شروطی را که میان من و تو در پذیرفتن امر ولایتعهدی بود، خودت می‏دانی. [بنا، بر این بود که من از این گونه امور معاف باشم.] مأمون پیغام داد که: من می‏خواهم با این عمل دل مردم آرامش یابد و فضیلت شما را بشناسند.
پیغام‏ها از سوی مأمون و امتناع حضرت رضا (ع) پیوسته ادامه داشت تا آنکه حضرت رضا (ع) در اثر پافشاری خلیفه فرمود: دوست دارم مرا از این امر معاف داری و اگر معاف نمی‏داری، من همچنانکه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امیرالمؤمنین (ع) برای نماز عید بیرون می‏آمدند، خواهم آمد. مأمون گفت: هر طور که دوست داری بیرون بیا و مراسم عید را به انجام برسان. آن‏گاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسکونی حضرت رضا (ع) اجتماع نمایند. با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه برای شرکت در مراسم و بهره‏وری از وجود حضرت رضا (ع) خود را آماده کردند. هنگامی که خورشید طلوع کرد، امام (ع) غسل نمود و عمامه سفیدی را که از پنبه تهیه شده بود بر سر گذاشت و یک سر آن را روی سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت. دامن را به کمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند. آن‏گاه عصای پیکان داری به دست گرفت و از منزل بیرون آمد. آن حضرت در حالی که پا برهنه بود و پیراهن و سایر لباس‏هایش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیک خویش ـ که آنان نیز چنین کرده بودند ـ به همین شکل از منزل به سوی مصلّا حرکت کردند.
هنگام خروج از منزل، امام رضا (ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گفت، این تکبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت خاصی ادا می‏شد که گویی آسمان و در و دیوار با نوای حضرت هم‌آواز هستند. سرداران و نظامیان و سایر مردم که با آمادگی و آراستگی تمام در بیرون منزل صف کشیده بودند، هنگامی که امام رضا و یارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پیروی از امام رضا (ع) و هماهنگ با او بانگ تکبیر سردادند.
شهر مرو یکپارچه فریاد تکبیر سر داد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت (ع) به لرزه در آمد، سرداران هنگامی که حضرت را با آن حال دیدند از مرکب‏های خود پیاده شدند و کفش‏های خود را در آورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام (ع) به راه افتادند. حضرت رضا (ع) پیاده راه می‏پیمود و هر ده قدم یک بار می‏ایستاد و سه تکبیر می‏گفت.
یاسر خادم می‏گوید: در این حال ما گمان می‏کردیم که آسمان و زمین و کوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو یکپارچه گریه و شیون بود، فضل بن سهل ذوالریاستین با مشاهده‌این اوضاع به مأمون گفت: [اگر امام رضا (ع) با این وضع به مصّلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد و ممکن است با یک اشاره طومار حکومت را در هم پیچند،] به نظر من بهتر است که از او بخواهی تا برگردد.
مأمون نیز به سرعت کسی را فرستاد و از حضرت رضا (ع) در خواست نمود تا از میانه راه برگردد. امام رضا (ع) هم کفش‏های خود را طلبید و سوار مرکب شده، به منزل مراجعت کرد.(اصول کافی، حدیث 7) این حماسه جاویدان نشان می‏دهد که اگر پیشوایان معصوم علیهم‏السلام و بزرگان دین و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت می‏یافتند و می‏توانستند از نمازهای عید فطر و قربان بهره‌برداری کنند، چه نتایج پرباری برای مسلمانان داشت.

نتیجه
 

از آنچه بیان شد آشکار می‌شود که در ریشه‌یابی مبانی و نقاط تکیه آیینِ دینی، اجتماعی، سیاسیِ برپایی نماز عید فطر، می‌توان به پایه‌هایی چون دگرگونی و تحول سازنده در افکار و آرمان انسان‌ها، عینیت بخشی به شعائر اسلامی، آماده‌سازی بستر اجتماعی، پیروزی الهی در نبردی درونی، تجسم وحدت امت اسلامی و سیره امام (ع) در اجرای نماز، اشاره نمود. ازاین‌رو بایسته است عناصر پیشین را مقومات یا ذاتیات نماز عید فطر و به طور مشخص نماز تاریخی عید فطرِ امام رضا (ع)، دانست.
به دیگر سخن می‌توان رکن‌های شش گانه مذکور را، فلسفه این رویدادِ تاریخی بزرگ به حساب آورد. به این معنا که عملی با چنین نتایج و آثاری که دل مأمون را سرشار از بیم از دست رفتن تاج و تخت می کند، به اینچنین مبانی و معارفی الهی و مقدس تکیه دارد و تنها توسط شخصیتی معصوم و الهی چون امام رضا (ع) قابل عینیت و هویت‌بخشی است.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- ابن بابویه قمی ، ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن موسی، عیون اخبار الرضا (ع)، جلد 1، تهران: نشر صدوق، 1373 ه. ق
- ابن بابویه قمی، ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن موسی، من لایحضره الفقیه، جلد 1، نجف: دارالکتب الاسلامیه، 1377ه. ق
- ابو الحسن، محمد بن حسین بن موسی موسوی بغدادی (شریف رضی)، نهج البلاغة، تهران: اسوه، 1384 ه. ش
- ابن هشام ، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، بیروت: دار الجلیل مصر؛ مطبعه مصطفی البابی الجلی و اولاده، 1411 ه. ق
- سید مرتضی علم الهدی، ابو القاسم علی بن حسین بن موسی، الشافی فی الامامة، جلد 3، تحقیق عبدالزهرا الحسینی الخطیب، تهران: موسسة الصادق، 1410ه. ق
- ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم، الغارات، به کوشش جلال الدین محدث، تهران: انتشارت انجمن آثار ملی، 1355ه. ش
- حرانی، ابومحمدحسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، جماعه المدرسین بقم المشرفه؛ قم: موسسه النشر الاسلامی، 1412ه. ق
- حسینی ، جعفرمرتضی، زندگى سیاسی هشتمین امام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1359 ه. ش
- علی بن حسین(ع)، صحیفه سجادیه، تهران: افراسیاب، 1378 ه. ش
- علی بن موسی (ع )، امام هشتم، فقه المنسوب الامام الرضا (ع) و المشتهر ( بفقه الرضا)، بیروت: موسسه آل البیت (ع) لاحیا التراث، 1411ه. ق
- کلینی[ اردکانی], محمدعلی، تحفه الاولیاء ( ترجمه اصول کافی)، قم: دارالحدیث، 1387 ه. ش
- المتقی الهندی ، علاءالدین علی بن حسام الدین، کنز العمال، جلد7، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1991م
- مجلسی، علامه محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت: مؤسسة الوفاء، جلد 49، 1403 ه. ق
- مسعودی ، ابولحسن علی بن الحسین بن علی، ، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب، بیروت: دارالاضواء، 1409هـ - 1988م
- مکارم شیرازی ، ناصر، تفسیر نمونه، جلد 5، تهران: دارالکتاب اسلامی، 1353ه. ش
- هولستی، ال.آر، تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1373 ه. ش.

ارسال توسط کاربر محترم سایت : meysam2fan
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان