به گزارش الف، روزنامه القدس العربی در تحلیلی پیرامون تغییرات جدید در کابینه ترامپ همزمان با سفر محمد بن سلمان به آمریکا نوشت: آمریکا کشور لابی های بزرگ و گروههای فشار است و مسئولان آمریکایی نه توسط ملت آمریکا، بلکه توسط لابی هایی تعیین می شوند که بر اعضای کنگره و مجلس سنای ایالات متحده فشار می آورند تا افراد مورد نظرِ آنها را در مناصب مختلف تعیین کنند.
کسانی که از بازی های سیاسی در آمریکا مطلع هستند بر این عقیده اند که مقامات حاکم در آمریکا برای تبلیغات انتخاباتی خود نیاز به میلیونها دلار دارند تا پیروز شده و به قدرت برسند و تامین این منابع مالی تنها توسط شرکتها و سرمایه داران بزرگ ممکن نیست. فراموش نکنیم که بیشتر کشورهای جهان لابی های تاثیرگذاری در سیاست آمریکا دارند و همگی این کشور را عامل تعیین کننده سیاست های جهانی می دانند. حتی سوریه مردانی سوری -آمریکایی دارد که تلاش می کنند به نفع او در رسانه های و مراکز قدرت در آمریکا تاثیرگذار باشند.
بنابراین، می توان گفت صدها لابی داخلی و خارجی در صحنه آمریکا وجود دارد که برای تحقق منافع خود در دولت حاکم ایالات متحده فعالیت می کنند. اما سوالی مطرح می شود در مورد اینکه آیا این گروهها در مقابل اموالی که به مجرای اقتصاد آمریکا تزریق می کنند، تحمیل کننده سیاست ها، گرایش ها و منافع خود بر سیاستگذاران آمریکایی هستند؟ ایا به این شکل سیاستهای آمریکا در مورد کشورهای مختلف را خریداری می کنند؟ ایا رئیس جمهور آمریکا و وزرای او می توانند تنها به دلیل دریافت هبه ها و هدایای مالی به نفع خارجی ها سیاست خود را تغییر دهند؟! قطعا پاسخ «نه» است؛ ایالات متحده خود از همه کشورها برای تحقق منافعش استفاده می کند و هیچگاه از کشورهای زیر دست خود اطاعت نمی کند.
بدین ترتیب، صحبت از اینکه اعراب بر کاخ سفید حکومت می کنند، بیش از آنکه واقعی باشد، مضحک به نظر می آید. قطعا دونالد ترامپ دوستی هایی با برخی شخصیتهای جهانی مانند رئیس جمهور روسیه و مسئولان عرب و غیر عرب دارد، اما ممکن نیست کاخ سفید عروسکی در دست روس ها و یا اعراب باشد، حتی اگر میلیاردها یا تریلیونها دلار در اقتصاد آمریکا تزریق کنند. روسای جمهور آمریکا مانند سران و رهبران عرب نیستند و کلید اداره تمام امور در دست خود آنهاست.
همه چیز در آمریکا زیر ذره بین قرار دارد و هیچ دولتی بویژه عربی نمی تواند با تریلیونها دلار سیاست آمریکا را به نفع خود تغییر دهد، مگر اینکه این تغییر در وهله اول به نفع ایالات متحده باشد. به عبارت دیگر، تمام ثروتهایی که به آمریکا سرازیر می شود، تنها برای جلب رضایت آن است، و نه با هدف تحت سلطه در آوردن سیاستهای این دولت.
دیروز وقتی تحلیلهای برخی نویسندگان عرب را خواندم، از اینکه با افتخار از تاثیرگذاری عربستان و امارات در ماجرای برکناری تیلرسون به دلیل موضع مخالف وی با لغو توافق هسته ای با ایران می گفتند، خنده ام گرفت! آیا واقعا اعراب استراتژیهای هسته ای آمریکا را تعیین می کنند؟ آیا اصلا تیلرسون می توانست مانع لغو توافق شود؟! روی صحبتم با شماست ای اعراب! آیا واقعا با این خفّتی که دارید می توانید سیاست آمریکا را تعیین کنید؟! بگذارید اعتراف کنیم که جایگاه اعراب در سیاست آمریکا از جایگاه مفعولٌ به فراتر نمی رود، و چه بسا در بهترین احوال جای مجرور را داشته باشید، نه بیشتر و نه کمتر.
آمریکا هیچگاه از مساله ای صرفا به خاطر خود آن مساله حمایت نمی کند، بلکه تنها منافع خود را در نظر دارد، همانطور که کسینجر می گوید:« به نفع آمریکا نیست که وارد تمام مسائل جهان شود، بلکه باید به بحرانهایی توجه داشته باشد که منافعی را برای آن تامین می کند». بدین معنا، ایالات متحده بحرانها را ایجاد می کند تا بدین وسیله به تجارت منافع خود بپردازد.
حتی لابی اسرائیلی نیز در آمریکا در کنار منافع آمریکایی قدم بر می دارد، و نه برعکس و حتی می توان گفت واقعا خنده دار است که ترامپ می گوید برای حل بحران خلیج{فارس} بر عربستان فشار خواهد آورد! گویی که آمریکا ارتباطی با اصل این بحران نداشته و آتش آن را خود شعله ور نکرده است!! همه می دانند که بحران خلیح ساخته آمریکاست و طرفی که عمر این بحران را طولانی می کند، نه کشورهای خلیج، که خود ایالات متحده است. اگر این بحران به نفع آمریکا نبود، به هیچ عنوان شعله ور نمی شد...